لطفا صبرکنید
1111
خدای متعال در آیه 5 سوره ملک، از زینتدادن آسمان دنیا با چراغها سخن به میان آورده و این نوع از آفرینش را وسیلهای برای راندن شیاطین معرفی کرده است:
این آیه از 3 جمله تشکیل شده است:
- جمله اول: ما آسمان دنیا را با چراغها زینت دادیم.
بیشتر مترجمان و مفسران قرآن، عبارت آسمان دنیا را به آسمان نزدیک ترجمه و تفسیر کردهاند.[1] اما با توجه به اینکه واژه دنیا، از ماده دُنُوّ، به معناهای مختلفی نظیر «کوچک»، مانند: «وَ لا أَدْنى مِنْ ذلِک»،[2] «پَست» مانند: «أَ تَسْتَبْدِلُونَ الَّذِی هُوَ أَدْنى»،[3] «اوّل» مانند: «خَسِرَ الدُّنْیا وَ الْآخِرَة»[4] و «نزدیک» مانند: «إِذْ أَنْتُمْ بِالْعُدْوَةِ الدُّنْیا»[5] آمده است،[6] برخی منرجمان، «سماء الدنیا» را به «آسمان پایین»[7] و یا «آسمان پست» نیز ترجمه کردهاند.[8] البته در مجموع، همه اتفاق نظر دارند که منظور از آسمان دنیا، همین آسمانی است که ساکنان زمین آنرا میبینند. و منظور از مصابیح، ستارگانی است که مانند چراغ در آسمان میدرخشند.[9]
- جمله دوم: ما آنها را وسیلهای برای راندن و رجم شیاطین قرار دادیم.
در ابتدای این جمله، عبارت «وَ جَعَلْناها» آمده است. در نگاه اول، این عبارت را هم به «آنرا قرار دادیم» و هم به «آنها را قرار دادیم» میتوان ترجمه کرد. به عبارت دیگر، از لحاظ ادبی برگشت ضمیر «ها» هم به «مصابیح» و هم به «سماء» صحیح است؛ زیرا «مصابیح» جمع مکسر بوده و «سماء» نیز مؤنث مجازی است و برای اشاره به هر دو میتوان از ضمیر مؤنث استفاده کرد؛ اما به دلیل آنکه در ادامه آیه از واژه «رجوم» که جمع مکسر است، استفاده شده، نمیتوان ضمیر «ها» را به آسمان برگرداند؛ زیرا آسمان مفرد است و نمیتوان در بیان کارکرد آن از واژهای غیر مفرد بهره جست؛ از اینرو مفسران قرآن، ضمیر موجود در «جعلناها» را به «مصابیح» و یا «چراغها» برمیگردانند.[10]
آیات دیگر قرآن نیز شاهد بر این است که شهابهای آسمانی، وسیله راندن شیاطیناند نه خود آسمان.[11] و بر این اساس، در جمعبندی تمام آیات مرتبط با این موضوع، مفسران، رجم شیاطین به واسطه ستارگان و یا چراغها در آیه مورد نظر را به رجم شیاطین توسط شهابهایی تفسیر کردهاند که از ستارگان جدا میشوند.[12]
اما کلمه «رجوم»، جمع مکسر واژه «رجم» مصدر ثلاثی مجرد است. در این آیه، «رجوم» یا به صورت وصف و به معنای مفعول، یعنی «مرجوم به» استعمال شده است، یا اینکه مصدری به حذف مضاف، یعنی «ذات رجوم» است.[13]
از لحاظ جایگاه نحوی، کلمه «رجوما» مفعولبه دوم فعل «جعلنا» بوده و مفعول اول آن نیز ضمیر متصل «ها» است که به این فعل چسبیده است.[14]
گفتنی است بر اساس اعتقاد فخر رازی، زینت یافتن آسمان دنیا لزوما به معنای قرار گرفتن ستارهها در این آسمان نیست؛ چرا که آسمانها شفافاند و ممکن است که ستارهها در آسمان دیگری باشند، ولی با این وجود باعث زینت یافتن آسمان دنیا هم باشند.[15]
- جمله سوم: و آتش دوزخ را برای آن شیاطین آماده کردهایم.
این بخش از آیه دلالت بر آن دارد که شیاطین مکلف بوده و در برابر گناهانی که مرتکب میشوند، مجازات خواهند شد.[16]
طبق تمام مطالب گفته شده، ستارگان آسمان عامل رجم و راندن شیاطین است نه خود آسمان. بر این اساس، اگر مترجمی به جای «آنها را قرار دادیم»، «جعلناها» را به «آنرا قرار دادیم» ترجمه کرده باشد، توجیهش آن است که ترجمه در صدد بیان دقیق مرجع ضمیر نبوده، بلکه میخواهد بیان کند که این نوع از آفرینش را مانعی برای نفوذ شیاطین قرار دادیم؛ نه اینکه «آسمان» عامل طرد شیاطین بوده و ضمیر «ها» به او برگردد.
[1]. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج 10، ص 485، تهران، ناصرخسرو، چاپ سوم، 1372ش؛ صادقی تهرانی، محمد، الفرقان فی تفسیر القرآن بالقرآن و السنة، ج 29، ص 21، قم، فرهنگ اسلامی، چاپ دوم، 1406ق.
[2]. مجادله، 7.
[3]. بقره، 61.
[4]. حج، 11.
[5]. انفال، 42.
[6]. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، مفردات الفاظ القرآن، ص 318-319، بیروت، دار الشامیه، چاپ اول، 1412ق.
[7]. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج 24، ص 322، تهران دار الکتب الاسلامیه، چاپ دهم، 1371ش.
[8]. ترجمه رضایی.
[9]. طباطبائی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج 19، ص 351، بیروت، مؤسسة الاعلمی للمطبوعات، چاپ دوم، 1390ق.
[10]. فخر رازی، محمد بن عمر، التفسیر الکبیر (مفاتیح الغیب)،ج 30، ص 583، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ سوم، 1420ق؛ المیزان فی تفسیر القرآن، ج 19، ص 351؛ طوسی، محمد بن حسن، التبیان فی تفسیر القرآن، ج 10، ص 59، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ اول.
[11]. حجر، 18.
[12]. تفسیر نمونه، ج 24، ص 323.
[13]. صافی، محمود، الجدول فی اعراب القرآن و صرفه و بیانه، ج 29، ص 16، دمشق، دار الرشید، چاپ چهارم، 1418ق.
[14]. درویش، محیی الدین، اعراب القرآن الکریم و بیانه، ج 10، ص 148، حمص، الارشاد، چاپ چهارم، 1415ق.
[15]. التفسیر الکبیر، ج 30، ص 583.
[16]. مدرسی، محمدتقی، من هدی القرآن، ج 16، ص 148، تهران، دار محبی الحسین، چاپ اول، 1419ق.