لطفا صبرکنید
14505
- اشتراک گذاری
توجه به این مسئله ضروری است که به عقیدۀ شیعه امامیه، معصومان(ع) نباید در زندگی عادی خود دارای ویژگیها و رفتارهایی باشند که سبب نفرت مردم از آنان شود، بنابراین اگر موضوع تنفرآوری به آنان نسبت داده شود، مورد پذیرش نیست.
همچنین در منابع معتبر امامیه گزارشی مبنی بر استفاده مسلمانان از اخلاط سینه، ادرار و یا مدفوع پیامبر(ص) و ائمه(ع) وجود ندارد و نیز در روایات شیعی هیچ توصیهای به متبرکشدن با امور یاد شده مشاهده نمیکنیم، و حتی در روایاتی بیان شده است که رسول اکرم(ص) به صورتی قضای حاجت میکرد که بعد از آن، هیچ فردی نمیتوانست مدفوعشان را مشاهده کند.
البته با توجه به گزارشی که میگوید عرق ایشان معطر بود، تبرک به آن مشکلی نداشت؛ زیرا ایجاد تنفر نمیکرد.
در منابع تاریخی و روایی شیعه امامیه، روایتی که دلالت بر جواز خوردن بول یا مدفوع پیامبر(ص) و ائمه(ع) و یا توصیه به چنین کاری کند وجود ندارد؛ بلکه در طرف مقابل گزارش شده است که پیامبر خدا(ص) بسیار بیشتر از دیگران اهتمام به رعایت امور اخلاقی داشتند و تلاش میکردند تا هیچکس بول و مدفوع ایشان را نبیند؛ از اینرو هنگام سفر زمانی که نیاز به قضای حاجت داشت، از مردم فاصله گرفته و از دید آنها پنهان میشدند که کسی ایشان را نبیند.[1]
وانگهی در برخی منابع آمده است که از ویژگیهای پیامبران و اوصیای آنان این است که بول و غائط آنان دیده نمیشود و خداوند به زمین فرمان میدهد که آنرا فرو برد.[2]
اما شاید بتوان گفت؛ تبرک به عرق یا آب دهان آنحضرت ایرادی ندارد؛ زیرا با توجه به اینکه حضرتشان همواره بهداشت دهان را رعایت میکرد و نیز خصوصیتی که برای عرق ایشان ذکر کردهاند(معطر و پاکیزه بودن و...)، چنین تبرکی ایجاد تنفر و چندش در طرف مقابل نمیکرد، تا این کار را بر خلاف بهداشت و یا ضعفی برای مسلمانان و آنحضرت بدانیم و با فرض پذیرش گزارشها، هیچ شاهدی بر آن وجود ندارد که مسلمانی با وجود آنکه به مقتضای طبیعت خود از عرق رسول خدا(ص) خوشش نمیآمد؛ اما تنها برای تبرک دست به این کار زده باشد.
از جمله روایاتی که دلالت بر این مسئله دارد:
- مسند ابن حنبل به سند خود، از «انس» روایت کرده است: حضرت رسول(ص) به منزل ما آمد و خوابید. مادرم ظرفی آورد و عرق حضرت را گرفت و در آن ظرف قرار داد. حضرت زمانی که بیدار شد گفت: ای ام سلیم این چه کاری است که انجام می دهی؟ مادرم گفت: این عرق شما است که آنرا میگیرم تا در مواد خوشبو کننده بریزم تا خوشبوتر شود. آرى، بوى عرق چهره مبارک از هر بویى خوشبوتر بود.[3]
- تاریخ بغداد به سند خود، از «عائشه» نقل میکند: هرگاه رسول خدا(ص) به قضاى حاجت میرفت، بعد از خروج حضرت، اثرى از مدفدع و ادرار مشاهده نمیکردم! در یکى از روزها، به ایشان گفتم: چگونه است که هرگاه به قضاى حاجت میروید، من اثرى از زوائد بدن شما را مشاهده نمیکنم؟ رسول خدا(ص) در پاسخ فرمود: اى عایشه! مگر نمیدانى اجساد ما، بر پایه ارواح بهشتیان آفریده شده است. این است که هر چه از ما دفع شود، زمین آنرا میبلعد!
مؤلف گوید: در روایتى که «قندوزى» مؤلف ینابیع المودّة نقل کرده، چنین آمده است: زیربناى وجودى آنان بر پایه ارواح بهشتى آفریده شده است.[4]
روایات در زمینۀ خوشبو بودن عرق پیامبر(ص) فراوان است و ما به همین مقدار بسنده میکنیم.
[1]. تمیمی مغربی، نعمان بن محمد، دعائم الإسلام، ج 1، ص 104، مصر، دار المعارف، 1385ق.
[2]. صدوق، محمد بن علی، من لا یحضره الفقیه، ج 4، ص 418، قم، جامعه مدرسین، 1413ق.
[3]. فیروز آبادی، سید مرتضی، فضائل الخمسة من الصحاح الستة، ج1، ص 19، تهران، اسلامیه، 1392ق.
[4]. همان.