جستجوی پیشرفته
بازدید
61681
آخرین بروزرسانی: 1391/02/25
 
کد سایت fa17258 کد بایگانی 17596 نمایه قرآن و حرکت دادن زمین، کوه ها و...
طبقه بندی موضوعی تفسیر
گروه بندی اصطلاحات سرفصل‌های قرآنی
خلاصه پرسش
تفسیر آیه 31 سوره رعد: "وَ لَوْ أَنَّ قُرْآناً سُیِّرَتْ بِهِ الْجِبالُ أَوْ قُطِّعَتْ بِهِ الْأَرْضُ أَوْ کُلِّمَ بِهِ الْمَوْتى‏ بَلْ لِلَّهِ الْأَمْرُ جَمیعا"، چیست؟
پرسش
سلام علیکم؛ تفسیر این آیه چیست؟ "وَ لَوْ أَنَّ قُرْآناً سُیِّرَتْ بِهِ الْجِبالُ أَوْ قُطِّعَتْ بِهِ الْأَرْضُ أَوْ کُلِّمَ بِهِ الْمَوْتى‏ بَلْ لِلَّهِ الْأَمْرُ جَمیعا"، آیا این ھمین قرآن که بوسیله آن می توان کوه ھا را به حرکت در آورد... بین مترجمان اختلاف است. بعضی از مترجمان طوری ترجمه کرده اند که این ھمین قرآن است و بعضی گفته اند که کار قرآن این نیست. لطفاً راھنماییم کنید.
پاسخ اجمالی

در این که منظور آیه از: "وَ لَوْ أَنَّ قُرْآناً سُیِّرَتْ بِهِ الْجِبالُ أَوْ قُطِّعَتْ بِهِ الْأَرْضُ..."، چیست؟ مفسران قرآن دو دیدگاه ارائه کرده اند.

1. معنای آیه این است که اگر کتابى در عالم بود که در موقع خواندن، کوه ها را به حرکت می آورد و در زمین سیر می داد، یا زمین را قطعه قطعه می نمود، یا به وسیله آن مردگان به صدا می آمدند و تکلّم می کردند، چنین کتابى قرآن بود؛ زیرا که قرآن برتر از تمام کتاب هاى آسمانى است.

2. دیدگاه دوم معتقد است که این آیه در مقام اعتراض به کفار مکه و پاسخ به آنها در طلب معجزه از رسول خدا (ص) است، و اشاره به این است که اینها مردم لجوج و معاندی هستند که اگر به وسیله قرآن کوه ها به حرکت در می آمد، آن طوری که خواسته اینها بود، و نیز زمین به برکت قرآن شکافته می شد و چشمه‏هاى آب بیرون مى‏آمد، یا به سبب قرآن مرده‏ها به سخن می آمدند و تو (پیامبر) را تصدیق می نمودند، کفار مکه ایمان نمى ‏آوردند.

پاسخ تفصیلی

به نظر می رسد قبل از پرداختن به معنا و تفسیر آیه: "وَ لَوْ أَنَّ قُرْآناً سُیِّرَتْ بِهِ الْجِبالُ أَوْ قُطِّعَتْ بِهِ الْأَرْضُ..."،[1] توجه به شأن نزول آن بتواند ما را در فهم و شناخت هر چه بهتر معنای آن کمک کند. بدین منظور نخست شأن نزول آن را مرور می کنیم.

برخی از مفسران گفته‏اند؛ این آیه در پاسخ جمعى از مشرکان مکه؛ مانند ابو جهل و عبد اللّه بن ابى امیه و تابعین آنها است که در پشت کعبه نشستند و رسول خدا (ص) را نزد خود فرا خواندند و گفتند: تو ادّعا می کنى که رسول خدایی و این قرآن کتابی است که از نزد خدا فرود آمده، اگر می خواهى از تو پیروی کنیم، با این قرآن خود کوه هاى مکه را بردار تا کمى این زمین تنگ و محدود ما گسترش یابد! و زمین را بشکاف و چشمه‏ها و نهرهایى در این جا پدید آور تا درختان غرس کنیم، و زراعت نماییم! تو به گمان خود کمتر از داود نیستى که خداوند کوه‏ها را براى او مسخر کرده بود که با او همصدا شده، تسبیح خدا مى‏ گفتند، یا این که باد را مسخر ما گردان که بر دوش آن سوار شویم و به شام رویم و مشکلات خود را حل کنیم و نیاز های زندگی خود را تهیه نماییم و همان روز باز گردیم!، همان گونه که مسخر سلیمان بود، تو به گمان خود از سلیمان کمتر نیستى و نیز جدت "قصى بن کلاب" یا هر کس دیگر از مردگان ما را مى‏ خواهى زنده کن تا از او سؤال کنیم، آیا آنچه تو مى ‏گویى حق است یا باطل؛ زیرا عیسى (ع) مردگان را زنده مى‏کرد و تو نزد خدا کمتر از عیسى نیستى. تو نیز این نوع معجزات را به ما بنما تا به تو ایمان آوریم. آن وقت این آیه (وَ لَوْ أَنَّ قُرْآناً...) نازل شد.[2]

بنابر این، آیه مورد نظر در رابطه با مشرکانی است که در مقابل رسالت پیامبر اسلام و معجزاتش لجاجت و سرسختی می کردند و بهانه های بنی اسرائیلی می آوردند، این جا است که این آیه بر رسول خدا (ص) نازل شد.

پس از بیان شأن نزول آیه، به بررسی منظور از آن می پردازیم. در این که منظور آیه چیست؟ از سوی مفسران دو نظریه مطرح شده است.

1. معنای آیه این است که اگر قرار بود کتابی این چنین در هستی پدید می آمد -که در موقع خواندن، کوه ها را به حرکت می آورد و در زمین سیر می داد، یا زمین را قطعه قطعه می نمود، یا به وسیله آن مردگان به صدا می آمدند و تکلّم می کردند- آن کتاب قرآن بود؛ زیرا که قرآن برتر از تمام کتاب هاى آسمانى است.

2. نظریه دوم این است که این آیه در مقام اعتراض به کفار مکه و پاسخ به آنها در طلب معجزه از پیامبر است، و اشاره به این است که اینها چنین مردم لجوج و معاندی هستند که اگر به وسیله قرآن، کوه ها به حرکت در می آمد، آن طوری که خواسته اینها بود، و نیز زمین به برکت قرآن شکافته می شد و چشمه‏هاى آب بیرون مى‏آمد، یا به سبب قرآن مرده‏ها به سخن می آمدند و تو (پیامبر) را تصدیق می نمودند، کفار مکه ایمان نمى ‏آوردند.[3]

طبرسی به نقل از زجاج می گوید: آنچه من تصور مى‏کنم و برخى هم گفته‏اند، معنای آیه این است که اگر چنین قرآنى با این مشخصات، هم نازل شود؛ یعنی کوه ها را به حرکت در آورد و...، در عین حال اینها ایمان نخواهند آورد. به دلیل این آیه: "وَ لَوْ أَنَّنا نَزَّلْنا إِلَیهِمُ الْمَلائِکَةَ وَ کَلَّمَهُمُ الْمَوْتى‏ وَ حَشَرْنا عَلَیهِمْ کُلَّ شَی‏ءٍ قُبُلًا ما کانُوا لِیؤْمِنُوا"؛[4] اگر فرشتگان را به سوى آنها بفرستیم و مردگان با آنها تکلم کنند و هر چیزى را گروه گروه، به سوى آنها گسیل داریم، ایمان نخواهند آورد.[5]

بنابر این، آیه می خواهد بگوید شما (کفار) خواهان حق نیستید و اگر بودید! همان مقدار از نشانه‏هاى اعجاز که از این پیامبر صادر شده، براى ایمان آوردن کاملاً کافى بود، و اینها همه بهانه جویى است.

در تفسیر جمله آخر آیه، یعنی "بَلْ لِلَّهِ الْأَمْرُ جَمِیعاً"، باید گفت؛ (بَلْ) اضراب[6] از کلمه لو (وَ لَوْ أَنَّ) است؛ یعنى چنین نیست که خداى تعالى بر معجزات دیگر غیر از قرآن قادر نباشد، تمام امور بازگشت به علم و حکمت او می کند. و شاید مقصود چنین باشد که چون خداى تعالى می دانست اینها ایمان نمى‏آورند، این بود که ظهور معجزات دیگر را از آنها باز داشت که به عذاب دنیوى گرفتار نشوند؛ زیرا اگر آنچه را که آنها از معجزات می خواستند به دست رسول خدا جارى می شد، و در عین حال ایمان نمى ‏آوردند، مورد عذاب دنیوى واقع می شدند.[7]

صاحب مجمع البیان در تفسیر "بَلْ لِلَّهِ الْأَمْرُ جَمِیعاً" می گوید: همه امورى که گذشت، خواه به حرکت در آوردن کوه و شکافتن زمین، و خواه زنده کردن مردگان و سایر کارهاى مهم، به امر خداوند و در دست قدرت او است؛ زیرا جز او کسى صاحب قدرت نیست. در عین حال، او این کارها را انجام نمى‏دهد؛ به دلیل آن که آیاتى که نازل کرده، براى اهل انصاف، قانع کننده و کافى است.[8]



[1] رعد، 31. "اگر قرآنى توانسته بود که کوه‏ها بدان به جنبش آیند یا زمین پاره‏پاره شود یا مردگان را به سخن آرد، جز این قرآن نمى‏بود، که همه کارها از آن خداست".

[2] ر. ک: امین، سیده نصرت، مخزن العرفان در تفسیر قرآن، ج ‏7، ص 42- 43، نهضت زنان مسلمان‏، تهران، 1361ش‏؛ تفسیر نمونه، ج ‏10، ص 220- 221، دار الکتب الاسلامیة، تهران، چاپ اول، 1374ش.

[3] "لَوْ أَنْزَلْنا هذَا الْقُرْآنَ عَلى‏ جَبَلٍ لَرَأَیْتَهُ خاشِعاً مُتَصَدِّعاً مِنْ خَشْیَةِ اللَّهِ"؛ اگر این قرآن را به کوهى نازل کرده بودیم آن را از ترس خدا خاشع و شکافته مى‏دیدى، حشر، 21.

[4] انعام، 111.

[5] مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج ‏6، ص 451، ناصر خسرو، تهران،‏ چاپ سوم، 1372 ش.‏‏

[6]معناى اضراب زمانى براى باطل ساختن معناى ما قبل آن است و گاهى از مواقع معناى بل، انتقال از غرضى به غرض دیگرى می باشد. که در این آیه معنای اول مقصود است.

[7] مخزن العرفان در تفسیر قرآن، ج ‏7، ص 42- 43.

[8] طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج ‏6، ص 451.‏

ترجمه پرسش در سایر زبانها
نظرات
تعداد نظر 0
لطفا مقدار را وارد نمایید
مثال : Yourname@YourDomane.ext
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید

طبقه بندی موضوعی

پرسش های اتفاقی

  • چرا زن نمی‌تواند مرجع تقلید و قاضی باشد؟
    73146 اجتهاد و مرجعیت در اسلام 1387/04/03
    دانشمندان و متخصّصان دینی درباره‌ موضوعاتی؛ مانند مرجع تقلید، یا قاضی شدن زن و بعضی از عناوین دیگر، اختلاف نظر دارند. این امور جزو مسلّمات و ضروریات دینی به شمار نمی‌آید. کسانی که می‌گویند زنان مرجع تقلید یا قاضی نمی‌شوند، به ادله‌ای؛ نظیر روایات و اجماع، تمسک کرده‌اند ...
  • چرا خداوند در مقابل درخواست رؤیت خدا توسط یهودیان، آنها را مجازات کرد؟
    8592 تفسیر 1392/01/26
    آنچه باید در این‌جا مورد دقت قرار گیرد، این عبارت در آیه است: « فَأَخَذَتْهُمُ الصَّاعِقَةُ بِظُلْمِهِمْ». باء در «بظلمهم» معنای سببیت بوده و متعلق به «اخذتهم» است و معنا این‌گونه می‌شود که آنها را به جهت ستمی که روا داشته­‌اند، با صاعقه مجازات می‌کنیم. این عبارت نمایان‌گر ...
  • با در نظرگرفتن جمیع جوانب و مصالح، آیا ارجح نیست که مقام رهبری در قانون جمهوری اسلامی ایران دارای یک زمان و دوره مشخص باشد؟
    8512 System 1389/04/16
    دائمی بودن رهبری در ایران ناشی از رأی مردم به قانون اساسی بوده و دلیلی نیز وجود ندارد که در صورت از دست ندادن شرایط، زمان آن را محدود کرد. فساد موجود در حکومت ها بیشتر ناشی از خلق و خوی حاکمان ...
  • با توجه به آیات 103 و 104 سوره کهف، راه تشخیص کار نیک از بد و ناپسند چیست؟
    24104 تفسیر 1389/05/13
    آیات شریفه، به معرفى زیانکارترین انسان ها و بدبخت‏ترین افراد بشر مى‏پردازد. زیان واقعى و خسران مضاعف آنجا است که انسان سرمایه‏هاى مادى و معنوى خویش را در یک مسیر غلط و انحرافى از دست دهد و گمان کند کار خوبى کرده است، نه از این کوشش ها ...
  • آیا در اسلام، مسئله ای به نام وضوی ارتماسی داریم؟
    11356 Laws and Jurisprudence 1391/07/03
    وضوى ارتماسى آن است که انسان صورت و دستها را به قصد وضو با مراعات شستن از بالا به پایین در آب فرو برد؛ اما براى این که مسح سر و پاها با آب وضو باشد، باید در شستن ارتماسى دستها، قصد شستن وضویى، هنگام بیرون آوردن ...
  • زنان عقیمی که بچه‌دار نمی‌شوند از دیدگاه قرآن چه جایگاهی دارند؟
    24597 تفسیر 1395/08/04
    گرچه پروردگار صلاح دیده برخی مردان و زنان، عقیم باشند[1] اما عقیم بودن و بچه‌دار نشدن به تنهایی نقصی معنوی - نه برای مردان و نه برای بانوان - نبوده و از مقام و ارزش انسانی هیچ کدام از آنها نمی‌کاهد. البته می‌شود برای ...
  • آیا در تحقیقات پزشکی، جایز است از جنین سقط شدهٔ انسان استفاده کرد؟
    7682 گوناگون 1393/02/25
    بیشتر فقها تشریح بدن انسان(جنین یا غیر جنین) را جایز نمی‌دانند، اما برخی از مراجع[1] در این‌باره می‌گویند، اگر این‌گونه تحقیقات در راستای کشف مطالب پزشکى جديد و مورد نیاز جامعه و نیز درمان بيمارى‌های تهدید کننده زندگى مردم باشد، جايز است؛ ولى تا ...
  • آیا گزارش غیر‌مسلمان مبنی بر نجاست چیزی که در اختیار اوست، مورد قبول است؟
    8833 اثبات نجاست 1393/02/03
    فقها در این زمینه فرقی بین مسلمان و غیر مسلمان نگذارده و می‌گویند، نجس بودن چیزى از سه راه ثابت مى‌شود، و باید بر آن ترتیب اثر داد: 1. آن که انسان خودش یقین به نجاست پیدا کند. 2. دو نفر عادل و یا حتّى یک نفر گواهى ...
  • معنای استدلال مباشر چیست؟
    19452 قیاس اقترانی و استثنائی 1391/12/06
    در مورد استدلال مباشر آنچه را که برخی از نویسندگان در این‌باره نگاشته‌اند، در این‌جا نقل می‌کنیم: بسیاری از منطق‌نگاران معاصر آنچه را در منطق نگاشته‌های پیشین با عنوان «احکام قضایا» یا «نسبت قضایا» مطرح بوده، قسمی از استدلال برشمرد‌ه‌اند و نام‌هایی؛ همچون استدلال «مباشر»، «بی‌واسطه» و «بسیط» ...
  • محدوده حرم مکه چقدر است؟
    9600 گوناگون 1396/10/23
    ابتدا باید دید منظور از حرم مکه چیست، آیا مراد، مسجد الحرام است؟ یا منطقه‌ای که زائرین خانه‌ی خدا بدون احرام، حق ورود به آن‌را ندارند و ورود کفار نیز به لحاظ شرعی در آن ممنوع است؟ در صورت نخست، پاسخ آن است که هر مکانی که در ...

پربازدیدترین ها