لطفا صبرکنید
13791
- اشتراک گذاری
برای روشن شدن پرسش مورد نظر-یعنی این که چرا خداوند متعال به جای دستگیری و اصلاح اهل دنیا، به طرد و رها کردن آنان دستور می دهد-! توجه به این نکته ضروری است که همان خدایی که به ما و فرستاده اش (پیامبر اسلام) می گوید از اهل دنیا دوری گزینید! همو در مرحله نخست، پیامبرش را به سوی همه مردم -از جمله دنیا پرستان- فرستاد،[1] و تمام آنچه را که برای هدایت، سعادت، تکامل و رستگاری بشر ضروری بود، برای آنان تبیین کرد.[2] آنان را به سوی خوبی ها رهنمون کرد و از بدی ها هشدار داد،[3] و ... .
بنابر این، اهل دنیا نیز در زمره همین مخاطبان بوده اند. آنان نیز به این بشارت ها و انذارها آگاهی داشتند، راه هدایت از گمراهی برایشان روشن شد.[4] اما آنان برخلاف مؤمنان به جای این که راه آخرت و سعادت را برگزینند که سرای ابدی است، به متاع دنیا چنگ زده اند و گمان کرده اند که دنیا و هر آنچه در آن است، جاودان خواهد بود! آنان به جای لبیک به دعوت الاهی، به خواسته های نفسانی جواب مثبت داده اند. لذا این گونه نبوده که خدا و رسولش گامی در جهت اصلاح اهل دنیا برنداشته باشند. بلکه برعکس، تمام حجت ها بیان، و صفوف اهل آخرت و اهل دنیا از هم جدا شد، و معلوم شد که آنان اهل بازگشت به ارزش های اخروی نیستند، پس از این بود که خداوند به مؤمنان و رسولانش دستور داد تا از آنها فاصله بگیرند.
اینک برای هرچه روشن تر شدن این موضوع، برخی از خصایص و ویژگی های آنان را از زبان امامان هدایت و رستگاری مرور می کنیم:
1. حرصی که اهل دنیا به دنیا و خواسته های آن دارند، تمام خواسته های آخرت آنها را هم در دنیا تباه کرده؛ از این جهت تمام عبادات و آخرت خود را با اغراض دنیوی مخلوط می سازند.[5]
2. خدای متعال می فرماید: اهل دنیا عیب های فراوانی دارند، در آنان جهل و نادانی و حماقت وجود دارد. در مقابل کسانی که به آنها تعلیم می دهند تواضع و فروتنی ندارند.[6]
3. امام باقر (ع) می فرمود: همانا خدا کار خیر را بر اهل دنیا سنگین ساخته، مانند سنگینى آن در ترازوهایشان روز قیامت، و همانا خداى عز و جل بدى را بر اهل دنیا سبک ساخته مانند سبکى آن در ترازوهایشان روز قیامت.[7]
4. اهل دنیا با یکدیگر در دنیا مسابقه گذاشته اند؛ در مسائل شهوانی، پوشیدن جامه هاى نازک، خوردن، نشستن در کاخ ها، و سوار شدن بر مرکب هاى معروف و مشهور.[8]
5 اهل دنیا تمام همتشان برآوردن نیازهای بدن است.[9]
6. اهل دنیا کسی است که زیاد می خورد، زیاد می خندد، زیاد می خوابد و غضبش فراوان است.[10] بنابر این، اهل دنیا یعنی افرادی که تعلق به دنیا داشته و برنامه زندگی آنان از هر لحاظ مادی است. و راه اصلاح را خویش بسته اند؛ آنان در دنیا و خواسته های آن غرق شده اند و امیدی به نجات آنها نیست که اگر می بود، به یقین خداوند که ارحم الراحمین است، لطفش شامل حال آنها می شد و به جای فاصله گرفتن از آنان به ما و پیامبرش می فرمود به آنها نزدیک شوید؛ پند و اندرزشان دهید؛ شاید به راه هدایت برگردند.[11]
[1] "و ما تو را جز براى همه مردم نفرستادیم تا (آنها را به پاداشهاى الهى) بشارت دهى و (از عذاب او) بترسانى"، سبأ، 28.
[2] "و ما این ذکر [قرآن] را بر تو نازل کردیم، تا آنچه به سوى مردم نازل شده است براى آنها روشن سازى و شاید اندیشه کنند"! نحل، 44.
[3] "پیامبرانى که بشارت دهنده و بیم دهنده بودند، تا بعد از این پیامبران، حجتى براى مردم بر خدا باقى نماند، (و بر همه اتمام حجت شود)"، نساء، 165.
[4] بقره، 256.
[5] کلینی، کافی، ج 2، ص 188، دار الکتب الاسلامیة، تهران، 1365ش.
[6] محدث نوری، مستدرک الوسائل، ج 16، ص 212، مؤسسه آل البیت، قم، 1408ق.
[7] کلینی، کافی، ترجمه، مصطفوى، ج 3، ص 312، کتاب فروشى علمیه اسلامیه، تهران، چاپ اول، 1369 ش.
[8] همان، ج 3، ص 361.
[9] مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج 6، ص 150، مؤسسة الوفاء، بیروت، 1404ق.
[10] مستدرک الوسائل، ج 16، ص 212.
[11] متن روایت مورد پرسش چنین است که در آن صفات اهل دنیا و اهل آخرت بیان شده است." قَالَ یَا رَبِّ وَ مَنْ أَهْلُ الدُّنْیَا وَ مَنْ أَهْلُ الْآخِرَةِ قَالَ أَهْلُ الدُّنْیَا مَنْ کَثُرَ أَکْلُهُ وَ ضَحِکُهُ وَ نَوْمُهُ وَ غَضَبُهُ قَلِیلُ الرِّضَا لَا یَعْتَذِرُ إِلَى مَنْ أَسَاءَ إِلَیْهِ وَ لَا یَقْبَلُ عُذْرَ مَنِ اعْتَذَرَ إِلَیْهِ کَسْلَانُ عِنْدَ الطَّاعَةِ شُجَاعٌ عِنْدَ الْمَعْصِیَةِ أَمَلُهُ بَعِیدٌ وَ أَجَلُهُ قَرِیبٌ لَا یُحَاسِبُ نَفْسَهُ قَلِیلُ الْمَنْفَعَةِ کَثِیرُ الْکَلَامِ قَلِیلُ الْخَوْفِ کَثِیرُ الْفَرَحِ عِنْدَ الطَّعَامِ وَ إِنَّ أَهْلَ الدُّنْیَا لَا یَشْکُرُونَ عِنْدَ الرَّخَاءِ وَ لَا یَصْبِرُونَ عِنْدَ الْبَلَاءِ کَثِیرُ النَّاسِ عِنْدَهُمْ قَلِیلٌ یَحْمَدُونَ أَنْفُسَهُمْ بِمَا لَا یَفْعَلُونَ وَ یَدَّعُونَ بِمَا لَیْسَ لَهُمْ وَ یَتَکَلَّمُونَ بِمَا یَتَمَنَّوْنَ وَ یَذْکُرُونَ مَسَاوِئَ النَّاسِ وَ یُخْفُونَ حَسَنَاتِهِمْ فَقَالَ یَا رَبِّ کُلُّ هَذَا الْعَیْبِ فِی أَهْلِ الدُّنْیَا قَالَ یَا أَحْمَدُ إِنَّ عَیْبَ أَهْلِ الدُّنْیَا کَثِیرٌ فِیهِمُ الْجَهْلُ وَ الْحُمْقُ لَا یَتَوَاضَعُونَ لِمَنْ یَتَعَلَّمُونَ مِنْهُ وَ هُمْ عِنْدَ أَنْفُسِهِمْ عُقَلَاءُ وَ عِنْدَ الْعَارِفِینَ حُمَقَاءُ یَا أَحْمَدُ إِنَّ أَهْلَ الْخَیْرِ وَ أَهْلَ الْآخِرَةِ رَقِیقَةٌ وُجُوهُهُمْ کَثِیرٌ حَیَاؤُهُمْ قَلِیلٌ حُمْقُهُمْ کَثِیرٌ نَفْعُهُمْ قَلِیلٌ مَکْرُهُمْ النَّاسُ مِنْهُمْ فِی رَاحَةٍ أَنْفُسُهُمْ مِنْهُمْ فِی تَعَبٍ کَلَامُهُمْ مَوْزُونٌ مُحَاسِبِینَ لِأَنْفُسِهِمْ مُتَعَیِّبِینَ لَهَا تَنَامُ أَعْیُنُهُمْ وَ لَا تَنَامُ قُلُوبُهُمْ أَعْیُنُهُمْ بَاکِیَةٌ وَ قُلُوبُهُمْ ذَاکِرَةٌ إِذَا کُتِبَ النَّاسُ مِنَ الْغَافِلِینَ کُتِبُوا مِنَ الذَّاکِرِینَ فِی أَوَّلِ النِّعْمَةِ یَحْمَدُونَ وَ فِی آخِرِهَا یَشْکُرُونَ دُعَاؤُهُمْ عِنْدَ اللَّهِ مَرْفُوعٌ وَ کَلَامُهُمْ مَسْمُوعٌ تَفْرَح". دیلمى، حسن بن محمد، إرشاد القلوب إلى الصواب، الشریف الرضی، قم، چاپ اول، 1412 ق.