جستجوی پیشرفته
بازدید
16857
آخرین بروزرسانی: 1391/04/17
 
کد سایت fa20952 کد بایگانی 21173 نمایه چگونگی برخورد با مال و سرمایه یتیمان
طبقه بندی موضوعی تفسیر|یتیم
اصطلاحات یتیم
گروه بندی اصطلاحات سرفصل‌های قرآنی
خلاصه پرسش
معنای آیه: «و ابتلوا الیتامی حتی اذا بلغوا النکاح» چیست؟
پرسش
توضیح مختصری درباره «و ابتلوا الیتامی حتی اذا بلغوا النکاح» بیان فرمایید؟
پاسخ اجمالی

خداوند در این آیه به سرپرستان یتیمان دستور می دهد که مواظب اموال آنان باشند و از سرمایه هایشان نگهداری کنند؛ یتیمان را در ایام سرپرستی تا سن بلوغ و رشد، مورد آزمایش قرار دهند و پس از آن که مشاهده کردند آنان به سن بلوغ و رشد رسیدند، اموالشان را به آنان باز گردانند؛ این آزمایش از آن رو است تا معلوم شود که به سن بلوغ و ازدواج رسیده و براى تصرف اموال خود و صرف آن در مصالح فردی و مصالح اجتماعى از رشد کافى برخوردارند. از خوردن و اسراف کردن مال یتیم خوددارى نمایند؛ اگر سرپرست دارای مال و سرمایه است، هیچ حقّى از مال یتیم برای خود نگیرد و اگر فقیر است، به قدر متعارف و ضروری زندگی از مالی که پیش او است، مزد بگیرد.

 

بنابر این، سرپرستان ایتام، موظف اند که عقل، فهم و صلاحیت آنان را آزمایش کنند و در صورتى که عقلشان به مرحله کمال رسیده باشد، ثروتشان را در اختیارشان بگذارند.

پاسخ تفصیلی

شأن نزول آیه مورد پرسش،[1] ثابت بن رفاعه و عموى او است. رفاعه پدر ثابت از دنیا رفت و ثابت در حالى که کوچک بود، یتیم شد. عموى او نزد پیغمبر (ص) آمد و پرسید برادر زاده‏ام در کفالت من است، تا چه حد مجازم در مالش تصرف کنم و چه زمانی باید اموالش را به او بر گردانم؟ این جا بود که این آیه نازل شد.[2]

 

برای روشن شدن حکم مسئله، نخست واژه های کلیدی آیه را معنا کرده، سپس به اصل مطلب می پردازیم.

 

واژه "ابتلاء" که مصدر فعل امر "ابتلوا" است، به معناى امتحان است؛[3] مراد از بلوغ نکاح، رسیدن فرد به سنین ازدواج است، پس در حقیقت تعبیر از "رسیدن نکاح" مجازى است عقلى.  فعل "آنستم" از مصدر "ایناس" گرفته شده و به معناى مشاهده‏اى است که بویى از الفت و مهربانی در معناى آن نهفته باشد؛[4] چون ماده آن یعنى ثلاثى مجردش "انس" است. کلمه "رشد" به معناى پختگى و رسیده شدن میوه عقل است.[5]

 

جمله "فادفعوا ..." کنایه از این است که مال یتیم را باید به دست خود او داد، و اگر به جاى "فاعطوا" کلمه "فادفعوا" را آورد، براى همین بود که هم معناى تحویل دادن را برساند و هم کنایه از این باشد که زحمت و مسئولیت او را از سر خود رفع کنید، پس این تعبیر در عین این که تعبیرى است پیش پا افتاده، کنایه‏اى لطیف هم در بر دارد.

 

جمله "حَتَّى إِذا بَلَغُوا النِّکاحَ ..." متعلق به جمله "وابتلوا ..." است و معنایش این است که یتیم را بیازمایید، و این آزمایش باید از زمان تمیز دادن همچنان ادامه داشته باشد تا به سن ازدواج برسد، آن گاه اگر دیدید که رشد عقلى یافته، مالش را به دست خودش بدهید. پس این تعبیر تا حدى دلالت بر استمرار آزمایش دارد، و این را مى‏رساند که کودک یتیم وقتى که مى‏خواهد به حد تمیز و عقل برسد؛ یعنى به حدى برسد که بشود مورد آزمایشش قرار داد، او را مورد آزمایش قرار دهید و این آزمایش تا حد ازدواج ادامه داشته باشد.

 

طبع مسئله نیز این اقتضا را دارد؛ چرا که با یک یا دو مرتبه امتحان نمى‏توان رشد کودک را تشخیص داد، بلکه باید این آزمایش تکرار شود تا رشد در کودک مشاهده شود؛ چون کودک بعد از حد تمیز، کم کم به حد "رهاق"،[6] و سپس به حد "ازدواج" و آن گاه به حد "رشد" مى‏رسد.[7]

 

بنابر این، معناى مجموع آیه این است که یتیم را آزمایش کنید، و اگر رشد را در او مشاهده کردید، پس اموالش را به وی بدهید. این سبک سخن به ما مى ‏فهماند که رسیدن به سن ازدواج علت تامه برای واگذاری مال یتیم به او نیست، بلکه مقتضى آن است. وقتى علت، تامه مى‏شود و یتیم مى‏تواند مستقلاً در مال خود دخل و تصرف نماید که به حد رشد هم رسیده باشد؛ چرا که در تصرفات مالى علاوه بر بلوغ، رشد نیز شرط است. از این جا روشن مى‏شود که اسلام مسئله بلوغ را در همه جا به یک معنا نگرفته، در مسئله عبادات و امثال حدود و دیات، بلوغ را رسیدن به سن شرعى یعنى سن ازدواج دانسته، اما نسبت به تصرفات مالى و اقرار و امثال آن، شرط دیگرى را هم اضافه کرده و آن رسیدن به حد رشد است، و این خود از لطایفى است که اسلام در مرحله تشریع قوانین خود، به کار برده است؛ چرا که اگر مسئله رشد را شرط نمى‏کرد و در تصرفات مالى و امثال آن رشد را معتبر نمی دانست، نظام زندگى اجتماعى افرادى؛ مانند یتیم مختل مى‏ ماند.[8] در روایتی از امام صادق از معنای رشد در آیه مورد بحث سؤال شد، حضرت فرمود: رشد، توان و قدرت بر حفظ مال است.[9]

 

بنابر این، سرپرستان ایتام، موظف اند که عقل یتیمان را از لحاظ فهم و صلاحیت اقتصادى آزمایش کنند و در صورتى که عقلشان به مرحله کمال رسیده باشد، ثروتشان را در اختیارشان بگذارند.[10]

 

یکی دیگر از مسائلی که خداوند به اولیای ایتام الزام می نماید؛ این است که باید خیلى مواظب مال آنان باشند و از خوردن و اسراف کردن مال یتیم خوددارى نمایند؛ اگر سرپرست دارای مال و سرمایه است، هیچ حقّى از مال یتیم برای خود نگیرد و اگر فقیر است به قدر متعارف و ضروری زندگی، از مالی که پیش او است، مزد بگیرد.[11] البته، اگر سرمایه یتیم ناچیز است و قابل توجه نیست، از آن چیزی برندارد.[12]

 

مسئله دیگر؛ این است که پس از آن که یتیم به حد رشد رسید، هنگام تحویل مالش شاهد و گواه بگیرید! اگر چه خداوند براى گواهی کافى است، اما این گواه و شاهد گرفتن از دو جهت می تواند قابل توجه باشد؛ یکی از آن رو تا در آینده، خود یتیم و صاحب مال ادعایی در رابطه با حیف و میل کردن سرمایه اش از جانب سرپرست و کفیلش نداشته باشد، و جهت دیگر در مقابل مردم و جامعه است که اگر شایعاتی را در این رابطه درست کردند، سندی برای دفاع داشته باشد.

 

در پایان گفتنی است که در کیفیّت امتحان یتیم اختلاف است. بعضى می گویند: کودکان یتیم دو گروه اند، یا پسرند یا دختر. اگر پسر باشد، امتحانش به این است که سرپرست، خرج یک ماه یا کمتر را به دست او دهد و به او بگوید که چگونه صرف کند و او را رها کند، و آن گاه بنگرد تا چگونه آن را صرف کرده است. اگر درست خرج کرده معلوم می شود که رشید است، مالش را به او بدهد. و اگر برخلاف این باشد، هنوز به مرحله رشد نرسیده است. اما اگر دختر بود کارهاى منزل و کارهای زنانه به او واگذار کند و چگونگی آن را برایش توضیح دهد و ببیند توان درست عمل کردن در آن را دارد، اگر درست عمل کرد، دختر رشیده است، مالش را به او واگذار کند، و اگر نه، نگاه دارد تا رشیده شود.[13]

 

[1]  نساء، 6. "و یتیمان را چون به حد بلوغ برسند، بیازمایید! اگر در آنها رشد (کافى) یافتید، اموالشان را به آنها بدهید! و پیش از آنکه بزرگ شوند، اموالشان را از روى اسراف نخورید! هر کس که بى‏نیاز است، (از برداشت حق الزحمه) خوددارى کند و آن کس که نیازمند است، به طور شایسته (و مطابق زحمتى که مى‏کشد،) از آن بخورد و هنگامى که اموالشان را به آنها بازمى‏گردانید، شاهد بگیرید! اگر چه خداوند براى محاسبه کافى است...".

[2]  اسباب النزول، ترجمه، ذکاوتى، علیرضا، ص 78، نشر نى، تهران، چاپ اول، 1383 ش.

[3]  ابن منظور، لسان العرب، ج 14، ص 83، واژه " ابتلاء."

[4]   طباطبائی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه، موسوی همدانی، محمد باقر ، ج‏4، ص 274؛ دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ پنجم، 1374 ش؛ امین، سیده نصرت، مخزن العرفان در تفسیر قرآن، ج‏4، ص 17، نهضت زنان مسلمان، 1361ش.

[5]  لسان العرب، ج 3، ص 175، واژه "رشد."

[6]  سن بین کودکی و جوانی است در حقیقت نوجوانی است. فرهنگ ابجدی، 803، ذیل واژه "رهق".

[7]  ر.ک: المیزان فی تفسیر القرآن، ج ‏4، ص 275.

[8]  همان.

[9]  "وَ عَنْ یُونُسَ بْنِ یَعْقُوبَ قَالَ قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَوْلُ اللَّهِ فَإِنْ آنَسْتُمْ مِنْهُمْ رُشْداً فَادْفَعُوا إِلَیْهِمْ أَمْوالَهُمْ أَیُّ شَیْ‏ءٍ الرُّشْدُ الَّذِی یُؤْنَسُ مِنْهُ قَالَ حِفْظُ مَالِهِ"، حرعاملی، وسائل الشیعة، ج 19، ص 369،.آل البیت، قم، 1409ق.  

[10]  طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، مترجمان، تحقیق، ستوده، رضا، ج ‏5، ص 29، انتشارات فراهانى، تهران، چاپ اول، 1360 ش.

[11]  بیضاوى، عبدالله بن عمر، أنوار التنزیل و أسرار التأویل، تحقیق، محمد عبد الرحمن، المرعشل، ج ‏2، ص 61، دار احیاء التراث العربى، بیروت، چاپ اول؛ امین، سیده نصرت، مخزن العرفان، ج 4، ص 18، نهضت زنان مسلمان، 1361ش. "عَنْ زُرَارَةَ وَ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ مَالُ الْیَتِیمِ إِنْ عَمِلَ بِهِ الَّذِی وُضِعَ عَلَى یَدَیْهِ ضَمِنَ وَ لِلْیَتِیمِ رِبْحُهُ قَالَا قُلْنَا لَهُ قَوْلُهُ وَ مَنْ کانَ فَقِیراً فَلْیَأْکُلْ بِالْمَعْرُوفِ قَالَ إِنَّمَا ذَلِکَ إِذَا حَبَسَ نَفْسَهُ عَلَیْهِمْ فِی أَمْوَالِهِمْ فَلَمْ یَجِدْ لِنَفْسِهِ فَلْیَأْکُلْ بِالْمَعْرُوفِ مِنْ مَالِهِمْ "، وسائل الشیعة، ج 17، ص 258.

[12]  "... عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْفُضَیْلِ عَنْ أَبِی الصَّبَّاحِ الْکِنَانِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع) فِی قَوْلِهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ مَنْ کانَ فَقِیراً فَلْیَأْکُلْ بِالْمَعْرُوفِ فَقَالَ ... إِذَا کَانَ یُصْلِحُ لَهُمْ أَمْوَالَهُمْ، فَإِنْ کَانَ الْمَالُ قَلِیلًا فَلَا یَأْکُلْ مِنْهُ شَیْئاً"، شیخ طوسی، التهذیب، ج 6، ص 341، دار الکتب الاسلامیة، تهران، 1365ش.

[13]  ابوالفتوح رازى، حسین بن على، روض الجنان و روح الجنان فی تفسیرالقرآن، تحقیق، یاحقى، محمد جعفر، ناصح، محمد مهدى، ج ‏5، ص 251، بنیاد پژوهشهاى اسلامى آستان قدس رضوى، مشهد، 1408 ق.

ترجمه پرسش در سایر زبانها
نظرات
تعداد نظر 0
لطفا مقدار را وارد نمایید
مثال : Yourname@YourDomane.ext
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید

طبقه بندی موضوعی

پرسش های اتفاقی

پربازدیدترین ها

  • تعداد فرزندان حضرت علی (ع)، و نام ایشان و نام مادران آنان چه بوده است؟
    799288 معصومین 1387/06/05
    شیخ مفید در کتاب ارشاد تعداد آنها را 27 تن از دختر و پسر دانسته و پس از آن گفته است: عده‏ای از علمای شیعه گویند که فاطمه پس از وفات پیامبر (ص) جنینی که پیامبر او را محسن نامیده بود سقط کرد. بنابر قول این عده، فرزندان آن حضرت ...
  • معنای ذکر «لا حول ولا قوه الا بالله العلی العظیم» چیست و این ذکر چه آثار و برکاتی دارد؟
    762653 حدیث 1396/06/14
    «لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ»؛ یعنی هیچ نیرو و توانى جز از سوى خداوند بلندمرتبه و بزرگ نیست‏. واژه «حول» در لغت به معنای حرکت و جنبش،[1] و «قوّة» به معنای استطاعت و توانایی است.[2] بنابر ...
  • آیا خداوند به نفرینی که از دل شکسته باشد، توجه می‌کند؟ یا فقط دعاهای مثبت را اجابت می‌کند؟
    685750 Practical 1390/07/12
    نفرین در آموزه‌های دینی ما مسئله‌ای شناخته شده است، چنان‌که در آیات و روایات آمده است:«بریده باد هر دو دست ابولهب»؛ «از نفرین مظلوم بترسید که نفرین مظلوم به آسمان می‌رود». و... .منتها همان‌گونه که دعا برای استجابت، نیازمند شرایط است، و هر دعایی از هر فردی قرین اجابت نیست، ...
  • حکم زنا با زن شوهردار چیست؟
    661275 Laws and Jurisprudence 1387/05/23
    زنا خصوصا با زن شوهر دار یکی از گناهان بسیار زشت و بزرگ به شمار می آید ولی بزرگی خداوند و وسعت مهربانی او به حدی است، که اگر گنهکاری که مرتکب چنین عمل زشت و شنیعی شده واقعا از کردۀ خود پشیمان باشد و ...
  • عقیقه و احکام و شرایط آن چیست؟
    650043 Practical 1391/02/11
    عقیقه عبارت است از: کشتن گوسفند یا هر حیوانی که صلاحیّت قربانی کردن داشته باشد، در روز هفتم ولادت فرزند، جهت حفظ فرزند از بلاها. پرداخت قیمت آن کفایت از عقیقه نمی‌کند. بهتر است عقیقه و فرزندی که برایش عقیقه می‌شود، از حیث جنسیت مساوی باشند، ولی ...
  • آیا کاشت ناخن مانع غسل و وضو است؟
    603378 Laws and Jurisprudence 1387/12/04
    در غسل و وضو، باید آب به اعضای بدن برسد و ایجاد مانعی در بدن که رفع آن مشکل یا غیر ممکن است، جایز نیست، مگر در صورتی که ضرورتی آن را اقتضا کند و یا غرض عقلائی مشروعی در این امر وجود داشته باشد.در هر حال، اگر مانعی ...
  • فضیلت و آداب و شرایط نماز جمعه چیست؟ و به چه صورت خوانده می‌شود؟
    580640 نماز جمعه 1389/09/10
    در مورد جایگاه و فضیلتش نماز جمعه همین بس که سوره‌ای از قرآن به نامش می‌باشد.نماز جمعه یک از عباداتی است که به جماعت خوانده می‌شود. این نماز دو خطبه دارد که با حمد و ثنای الهی شروع می‌شود و امام جمعه در این خطبه‌ها باید مردم را به تقوای ...
  • طبق فتوای رهبر، نماز مغرب و عشا چه زمانی قضا می شود؟
    574987 Laws and Jurisprudence 1385/10/20
    پاسخ دفتر مقام معظم رهبری: آخر وقت نماز مغرب و عشا نصف شب شرعى است (15/11 ساعت بعد از  ظهر شرعی) و احتیاط آن است که اگر تا آن موقع نماز را نخوانده است، تا طلوع فجر به قصد ما فى‌الذمّه[1] به­جا ­آورد و پس از آن نماز قضا مى‌شود
  • آیا ارتباط انسان با جن ممکن است؟
    565643 جن 1386/02/01
    قرآن مجید وجود جن را تصدیق کرده و ویژگی‌‏های زیر را برای او برمی‌شمارد:جن موجودی است که از آتش آفریده شد، بر خلاف انسان که از خاک آفریده شده است.[1]دارای علم، ادراک، تشخیص حق از باطل و قدرت منطق و استدلال ...
  • اصول و فروع دین را نام برده و مختصراً توضیح دهید؟
    564880 Laws and Jurisprudence 1387/09/23
     دسته بندی اصول دین و فروع دین به این شکلی که در میان ما متداول است از احادیث و روایات ائمه (ع) اخذ نشده است؛ بلکه دانشمندان علوم دینی معارف دینی را به این صورت دسته بندی کردند. تاریخ بحث ها در باره به نیمه دوم قرن اول هجری باز ...