جستجوی پیشرفته
بازدید
12147
آخرین بروزرسانی: 1393/08/20
خلاصه پرسش
آیا نمونه های در تاریخ هست که فقط با یک نگاه ائمه، هدایت باطنی شده باشند؟
پرسش
آیا نمونه های در تاریخ هست که فقط با یک نگاه ائمه، هدایت باطنی شده باشند؟
پاسخ اجمالی

با توجه به این که مقام امامت، مقام تحقق بخشیدن به اهداف مذهب و هدایت به معناى رساندن به سر منزل مقصود است، نه فقط راهنمایی، هدایت تکوینى را نیز شامل است؛ یعنى تأثیر باطنى و نفوذ روحانى امام و تابش شعاع وجودش در قلب انسان هاى آماده و هدایت معنوى آنها. از این رو، بسیار اتفاق افتاده است که افرادی با تأثیر از مقام معنوی امام معصوم هدایت شده اند.

 

پاسخ تفصیلی

با توجه به این که مقام امامت، مقام تحقق بخشیدن به اهداف مذهب و هدایت به معناى رساندن به سر منزل مقصود است، نه فقط راهنمایی، هدایت تکوینى را نیز شامل است؛ یعنى تأثیر باطنى و نفوذ روحانى امام و تابش شعاع وجودش در قلب انسان هاى آماده و هدایت معنوى آنها. توضیح این که هدف از بعثت انبیا و ارسال رسل، هدایت جامعه بشرى است و این هدایت، در دو بعد انجام مى‏شود.

 

1. هدایت به معناى «نشان دادن راه»؛ یعنى همان چیزى که وظیفه هر پیامبرى است.

 

2. ایصال به مطلوب و رساندن به مقصود که این نیز دو شاخه دارد:

 

الف. هدایت تشریعى و تحقق بخشیدن به برنامه‏هاى دینى؛ خواه از طریق تشکیل حکومت، اجراى حدود و احکام الاهى و عدالت اجتماعى باشد و خواه از طریق تربیت و پرورش نفوس به طور عملى، این هر دو، سبب تحقق اهداف پیامبران مى‏شود و برنامه بسیار سنگینى است و نیاز به ویژگی هاى فراوان از نظر علم، تقوا، شجاعت و مدیریت دارد.

 

ب. هدایت تکوینى و رساندن به مقصود از طریق تأثیر و نفوذ معنوى و روحانى و تابش شعاع هدایت در قلب انسان هاى آماده که یک سیر معنوى و درونى است. و به یقین، چنین برنامه‏اى، ویژگی ها و آمادگی هاى بیشترى را مى‏طلبد.[1]

 

با توجه به نقش امام در هدایت انسان ها بسیار اتفاق افتاده است که افرادی با تأثیر از مقام معنوی امام معصوم هدایت شوند؛ به عنوان نمونه به یک مورد اشاره می شود.

 

حسن بن علی بن فضال گفت: من واقفى مذهب بودم و بر همین عقیده به مکه رفتم. وارد مکه که شدم در دلم فکرى پیدا شد. چنگ به ملتزم[2] زده گفتم خدایا تو می دانى نظر و تصمیم من چیست! مرا به بهترین راه هاى دین هدایت فرما. چنین به دلم گذشت که بروم خدمت حضرت رضا (ع). به مدینه آمدم درب خانه ایستادم و به غلام گفتم از آقایت برایم اجازه بگیر، بگو مردى از اهالى عراق درب خانه است، صداى امام را شنیدم که می فرمود داخل شو. وارد شدم، همین که چشمش به من افتاد فرمود: خداوند دعاى ترا مستجاب کرد و بدین خود هدایتت نمود. گفتم شهادت می دهم که تو حجت خدا و امین او در میان خلقى.[3]

 

[1] جمعى از نویسندگان‏ (زیر نظر دکتر یزدی مطلق) ، امامت پژوهى ( بررسى دیدگاههاى امامیه، معتزله واشاعره)، ص 80، ناشر، دانشگاه علوم اسلامى رضوى، مشهد، چاپ اول،1381 ش.‏

[2] مکانی است بین حجر الاسود و در کعبه، علت نام گذاریش این است که التزام و چسبیدن به آن مستحب است.

[3] شیخ صدوق‏، عیون أخبار الرضا (ع)، ج‏2، ص 219، انتشارات علمیه اسلامیه، تهران، چاپ اول.

 

 

ترجمه پرسش در سایر زبانها
نظرات
تعداد نظر 0
لطفا مقدار را وارد نمایید
مثال : Yourname@YourDomane.ext
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید

پرسش های اتفاقی

پربازدیدترین ها