جستجوی پیشرفته
بازدید
13772
آخرین بروزرسانی: 1395/02/06
خلاصه پرسش
منظور از جوهر، صفت و حالت در فلسفه اسپینوزا چیست؟
پرسش
با عرض سلام؛ منظور از جوهر، صفت و حالت در فلسفه اسپینوزا چیست؟
پاسخ اجمالی
اسپینوزا در باب مسائل فلسفی نظریات و اصطلاحات جدیدی ابداع کرده است؛ توضیح برخی از این اصطلاحات را در پاسخ تفصیلی اشاره می‌کنیم. البته تحلیل اصطلاحاتی که او مورد استفاده قرار داده کمی دشوار است. به تعبیر برخی از نویسندگان هشت نسل درباره معنای این اصطلاحات به شدت با هم مبارزه کرده‌‌اند.
پاسخ تفصیلی
«باروخ اسپینوزا» فیلسوف عقل‌گرای هلندی و یهودی الاصل است. او را از اتباع «دکارت» می‌خوانند. اسپینوزا در باب مسائل فلسفی نظریات و اصطلاحات جدیدی ابداع کرده است که به تعبیر برخی از نویسندگان: هشت نسل درباره معنای این اصطلاحات به شدت با هم مبارزه کرده‌‌اند. بنابر این اگر ما نتوانستیم این موضوع را در یک بند حلاجّی کنیم نباید دلسرد شویم.[1]
در فلسفه اسپینوزا سه اصطلاح عمده وجود دارد: «ذات یا جوهر»، «محمول یا صفت» و «حالت».
وی در تعریف‌ «جوهر» می‌گوید: مقصود من از جوهر آن شی‌ء است که‌ در خود است و به واسطه خود به تصور درمی‌آید؛ یعنی برای تشکیل تصورش به تصور شی‌ء دیگری نیازمند نیست، و گرنه محدود و عرضی‌ خواهد بود. آن شی‌ء که نمی‌تواند بدون کمک شی‌ء دیگری مفهومی داشته باشد، مستقل نیست، بلکه‌ وابسته به آن شی‌ء دیگر است.[2]
اصطلاح دوم یعنی «صفت» در فلسفه اسپینوزا عبارت از آن شی‌ء است که عقل آن‌را به مثابه مقوم‌ ذات جوهر ادراک می‌کند. در نظر اسپینوزا صفت [بر خلاف حالت] یک تعین و مفهوم حقیقی است؛ زیرا به جوهر تعلق دارد و نسبت به جوهر از درجه دوم اهمیت برخوردار است. اسپینوزا نیز مانند دکارت‌ فقط دو صفت را می‌پذیرد، «فکر» و «بُعد».[3]
سومین اصطلاح در فلسفه اسپینوزا مربوط به چیزی می‌شود که نسبت به جوهر در درجه سوم است؛ یعنی‌ «حالت». وی در تعریف حالت می‌گوید: «مقصود من از حالت احوال جوهر است، یا شیئی که در شی‌ء دیگر است و به کمک آن به‌ تصور درمی‌آید». بدین ترتیب جوهر به نفس خود به‌ تصور درمی‌آید، و صفت به نفسه به تصور درنمی‌آید، اما با عقل از آن حیث که واقعیت را تصور می‌کند نسبتی دارد، و بالاخره حالت آن شی‌ء است که به عنوان واقعیت به تصور درنمی‌آید، بلکه‌ به واسطه شی‌ء دیگر و در آن به تصور درمی‌آید.[4]
پژوهشگران اسپینوزا را وحدت وجودی دانسته‌اند؛ زیرا وی تنها به یک جوهر نامحدود واجب قائل بود. او اعتقاد داشت جوهر واحد است. اسپینوزا جوهر واحد را خدا و طبیعت نیز خوانده است. مراد او از طبیعت در این‌جا صرفاً طبیعت مادی نیست، بلکه همه چیز را شامل می‌شود. در فلسفه اسپینوزا همه کثرات به جوهری یگانه باز می‌گردند و اوصاف یا حالات اویند. اسپینوزا با یگانه گرفتن جوهر، ثنویت دکارتی بین جوهر فکر و امتداد را حل می‌کند. او بر آن است که این دو جنبه‌هایی از یک شیء واحدند. بدین سان نفس تصور بدن است و خودآگاهی که منشاء جسمانی دارد تصور نفس می‌باشد.[5]
به بیان دیگر، اسپینوزا در پاسخ به این سؤال که «چه‌ چیزی وجود دارد؟»، می‌‌گوید: جوهر، صفات و حالات. اسپینوزا برخلاف دکارت، اندیشه خود را با «من» آغاز نمی‌‌کند و اصلا «من» را جوهر نمی‌شمارد. آغاز و بنیاد فلسفه او، آغاز و بنیاد همه چیز، یعنی خدا است و فقط خدا است که می‌تواند جوهر نامیده شود؛ زیرا «جوهر شیئی است که در خودش است و به نفس خودش به تصور می‌آید».
دکارت نیز در کتاب «اصول فلسفه» گفته بود که جوهر در معنای حقیقی، تنها باید برای خدا به کار رود، و به کار بردن جوهر برای‌ خدا و هم برای نفس و جسم به یک معنا نیست: «می‌توان گفت جوهر آن است که برای هستی داشتن نیازی به هیچ ‌چیز نداشته باشد. در این معنا، فقط یک جوهر به اندیشه می‌آید که برای هستی داشتن‌ مطلقاً به هیچ ‌چیز نیازمند نیست و آن خدا است. از این‌رو به کار بردن‌ واژه جوهر برای خدا و نفس و جسم(اگر به زبان اسکولاستیکی سخن‌ بگوییم) به اشتراک معنوی نیست». تعریفی که اسپینوزا از جوهر می‌دهد دارای دو جزء است:
1. «قائم به ذات بودن»؛ یعنی وجودش‌ به وجود دیگری وابسته نیست.
2. «متصور به ذات بودن»؛ یعنی‌ تصورش هم به تصور دیگری وابسته نیست.
از نظر اسپینوزا، اگر جوهر موجودی است قائم به ذات، منطقا یکی بیشتر نیست. موجود قائم به‌ ذات یعنی موجود کامل و یکی از شرایط کمال و در واقع مهم‌ترین‌ شرط آن «عدم تناهی» است. جوهر نامتناهی باید صفات نامتناهی‌ داشته باشد. «هر قدر شئ از واقعیت و وجود بیشتری برخوردار باشد، صفات بیشتری خواهد داشت». این جوهر نامتناهی دارای صفات‌ نامتناهی را اسپینوزا «خدا» می‌نامد: «مقصود من از خدا موجود مطلقاً نامتناهی است؛ یعنی جوهری دارای صفات نامتناهی که هریک از صفات مبین ذاتی سرمدی و نامتناهی است». اسپینوزا «جوهر الهی نامتناهی را غیر قابل تقسیم واحد و سرمدی دانسته و می‌گوید وجود و ماهیت در او یکی است».[6]
 

[1]. قهوه چیان، میثم، ر ک:.. http://www.aftabir.com
[3]. همان.
[4]. همان.
[5]. قهوه چیان، میثم، ر ک:.. http://www.aftabir.com
[6]. فضلی، قاسم، خدا یا طبیعت؟ توحید فلسفی در اندیشه اسپینوزا، ر. ک: http://www.noormags.com
نظرات
تعداد نظر 0
لطفا مقدار را وارد نمایید
مثال : Yourname@YourDomane.ext
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید

طبقه بندی موضوعی

پرسش های اتفاقی

  • چرا زن نمی‌تواند مرجع تقلید و قاضی باشد؟
    73146 اجتهاد و مرجعیت در اسلام 1387/04/03
    دانشمندان و متخصّصان دینی درباره‌ موضوعاتی؛ مانند مرجع تقلید، یا قاضی شدن زن و بعضی از عناوین دیگر، اختلاف نظر دارند. این امور جزو مسلّمات و ضروریات دینی به شمار نمی‌آید. کسانی که می‌گویند زنان مرجع تقلید یا قاضی نمی‌شوند، به ادله‌ای؛ نظیر روایات و اجماع، تمسک کرده‌اند ...
  • چرا خداوند در مقابل درخواست رؤیت خدا توسط یهودیان، آنها را مجازات کرد؟
    8592 تفسیر 1392/01/26
    آنچه باید در این‌جا مورد دقت قرار گیرد، این عبارت در آیه است: « فَأَخَذَتْهُمُ الصَّاعِقَةُ بِظُلْمِهِمْ». باء در «بظلمهم» معنای سببیت بوده و متعلق به «اخذتهم» است و معنا این‌گونه می‌شود که آنها را به جهت ستمی که روا داشته­‌اند، با صاعقه مجازات می‌کنیم. این عبارت نمایان‌گر ...
  • با در نظرگرفتن جمیع جوانب و مصالح، آیا ارجح نیست که مقام رهبری در قانون جمهوری اسلامی ایران دارای یک زمان و دوره مشخص باشد؟
    8512 System 1389/04/16
    دائمی بودن رهبری در ایران ناشی از رأی مردم به قانون اساسی بوده و دلیلی نیز وجود ندارد که در صورت از دست ندادن شرایط، زمان آن را محدود کرد. فساد موجود در حکومت ها بیشتر ناشی از خلق و خوی حاکمان ...
  • با توجه به آیات 103 و 104 سوره کهف، راه تشخیص کار نیک از بد و ناپسند چیست؟
    24104 تفسیر 1389/05/13
    آیات شریفه، به معرفى زیانکارترین انسان ها و بدبخت‏ترین افراد بشر مى‏پردازد. زیان واقعى و خسران مضاعف آنجا است که انسان سرمایه‏هاى مادى و معنوى خویش را در یک مسیر غلط و انحرافى از دست دهد و گمان کند کار خوبى کرده است، نه از این کوشش ها ...
  • آیا در اسلام، مسئله ای به نام وضوی ارتماسی داریم؟
    11356 Laws and Jurisprudence 1391/07/03
    وضوى ارتماسى آن است که انسان صورت و دستها را به قصد وضو با مراعات شستن از بالا به پایین در آب فرو برد؛ اما براى این که مسح سر و پاها با آب وضو باشد، باید در شستن ارتماسى دستها، قصد شستن وضویى، هنگام بیرون آوردن ...
  • زنان عقیمی که بچه‌دار نمی‌شوند از دیدگاه قرآن چه جایگاهی دارند؟
    24597 تفسیر 1395/08/04
    گرچه پروردگار صلاح دیده برخی مردان و زنان، عقیم باشند[1] اما عقیم بودن و بچه‌دار نشدن به تنهایی نقصی معنوی - نه برای مردان و نه برای بانوان - نبوده و از مقام و ارزش انسانی هیچ کدام از آنها نمی‌کاهد. البته می‌شود برای ...
  • آیا در تحقیقات پزشکی، جایز است از جنین سقط شدهٔ انسان استفاده کرد؟
    7682 گوناگون 1393/02/25
    بیشتر فقها تشریح بدن انسان(جنین یا غیر جنین) را جایز نمی‌دانند، اما برخی از مراجع[1] در این‌باره می‌گویند، اگر این‌گونه تحقیقات در راستای کشف مطالب پزشکى جديد و مورد نیاز جامعه و نیز درمان بيمارى‌های تهدید کننده زندگى مردم باشد، جايز است؛ ولى تا ...
  • آیا گزارش غیر‌مسلمان مبنی بر نجاست چیزی که در اختیار اوست، مورد قبول است؟
    8833 اثبات نجاست 1393/02/03
    فقها در این زمینه فرقی بین مسلمان و غیر مسلمان نگذارده و می‌گویند، نجس بودن چیزى از سه راه ثابت مى‌شود، و باید بر آن ترتیب اثر داد: 1. آن که انسان خودش یقین به نجاست پیدا کند. 2. دو نفر عادل و یا حتّى یک نفر گواهى ...
  • معنای استدلال مباشر چیست؟
    19452 قیاس اقترانی و استثنائی 1391/12/06
    در مورد استدلال مباشر آنچه را که برخی از نویسندگان در این‌باره نگاشته‌اند، در این‌جا نقل می‌کنیم: بسیاری از منطق‌نگاران معاصر آنچه را در منطق نگاشته‌های پیشین با عنوان «احکام قضایا» یا «نسبت قضایا» مطرح بوده، قسمی از استدلال برشمرد‌ه‌اند و نام‌هایی؛ همچون استدلال «مباشر»، «بی‌واسطه» و «بسیط» ...
  • محدوده حرم مکه چقدر است؟
    9600 گوناگون 1396/10/23
    ابتدا باید دید منظور از حرم مکه چیست، آیا مراد، مسجد الحرام است؟ یا منطقه‌ای که زائرین خانه‌ی خدا بدون احرام، حق ورود به آن‌را ندارند و ورود کفار نیز به لحاظ شرعی در آن ممنوع است؟ در صورت نخست، پاسخ آن است که هر مکانی که در ...

پربازدیدترین ها