لطفا صبرکنید
بازدید
9162
9162
آخرین بروزرسانی:
1393/04/25
کد سایت
fa42069
کد بایگانی
51591
نمایه
اهمیت تاریخ صدور احادیث
طبقه بندی موضوعی
درایه الحدیث
- اشتراک گذاری
خلاصه پرسش
دانستن تاریخ احادیث نبوی و ائمه اطهار(ع) چه اهمیتی دارد؟
پرسش
دانستن تاریخ احادیث نبوی و سایر ائمه اطهار(ع) -به غیر از امام علی(ع)- چه اهمیتی دارد؟
پاسخ اجمالی
دانستن تاریخ صدور احادیث؛ اعم از احادیث نبوی یا احادیث و روایات اهل بیت(ع) میتواند در فهم بهتر و برتر دین، و جمعبندی بین احادیث و نتیجهگیری بهتر از آن، راه گشا باشد.
پاسخ تفصیلی
زندگی پیامبر گرامی اسلام(ص)، بویژه دوران پس از بعثت آنحضرت مملوّ از درسها، پندها بوده و از جهت فراگیری تعالیم پیامبر خدا، برای مسلمانان بسیار مهم است، بهطوری که حتی کسانی که پیامبر را دیده و حتی یک جمله از ایشان نقل کردهاند، جزو صحابه پیامبر(ص) شمرده شده و بعد از وفات پیامبر(ص) در بین مردم؛ احترام ویژهای داشتند. در همین خط سیر؛ کسانی که صحابه پیامبر(ص) را دیده بودند و از آنان روایات رسول خدا را نقل کردند و مشهور به تابعین شدند نیز از جایگاه رفیعی در بین دیگر مسلمانان برخوردار شدند.
با توجه به این اهمیت روز افزای حدیث نبوی، دانستن تاریخ احادیث پیامبر اکرم(ص) به معنای دانستن تاریخ صدور احادیث بسیار مهم است. این فهم تاریخ حدیث نبوی در زمینههای مختلفِ احکام فقهی؛ عقائد و دیگر معارف اسلامی قابل پیگیری و اثبات است. چه بسا پیامبر اکرم(ص) یک مسئله عام فقهی را مطرح کردهاند و - بنابر آنچه در تشریع احکام ثابت شده است- سپس حکم آنرا تخصیص زدهاند، یا مطلق بوده و آنرا تقیید زدهاند و یا حکمی را بیان کردهاند و سپس آنرا نسخ کردهاند، دانستن تاریخ این بیانات و یا دانستن شأن نزول این فرمایشات پیامبر(ص)؛ بسیار مفید و در فهم دین؛ بسیار کارساز است.
امام علی(ع) در خطبهای درباره وجود انواع احادیث در کلام پیامبر خدا(ص) میفرماید: «احادیثى که در دسترس مردم قرار دارد، هم حق است هم باطل، هم راست و هم دروغ، هم ناسخ و هم منسوخ، هم عام و هم خاص، هم محکم و هم متشابه، هم احادیثى که بهدرستى ضبط گردیده و هم احادیثى که با ظنّ و گمان روایت شده است. گاهى سخنى از رسول خدا(ص) صادر میشد که داراى دو جنبه بود: سخنى خاص، و سخنى عام، شنوندهاى که قصد خداى سبحان و رسول را از آن نمیدانست آنرا میشنید؛ بدون فهم معناى آن و اینکه از آن، چه قصدى شده است...».[1]
بنابراین، اگر مثلاً بین دو حدیث از احادیث پیامبر(ص) رابطه عام و خاص؛ ناسخ و منسوخ؛ مطلق و مقید و ... برقرار بود، با دانستن تاریخ صدور حدیث، بهراحتی میتوان، بین معنا و مفهوم احادیث جمع کرد. گاهی ادعا میشود بین دو حدیث از احادیث پیامبر خدا رابطه عام و خاص است و حدیث «ب»، مخصص و تخصیص زننده حدیث «الف» است، ولی اگر بدانیم که حدیث خاص مثلاً اول صادر شده است، دیگر؛ رابطه بین این دو حدیث، رابطه عام و خاص نیست؛ بلکه باید به عام عمل شود و این دو حدیث میتوانند وارد رابطه ناسخ و منسوخ شوند؛ نه عام و خاص. برای روشن شدن موضوع، مثالی بیان میشود:
یکی از مسائل مورد اختلاف در شیعه و سنی، مسئله متعه یا همان ازدواج موقت است. بر طبق همه فرق اسلامی؛ متعه مشروع است و توسط پیامبر گرامی اسلام(ص) تشریع شده است؛ اما صحبت در این است که حکم آن نسخ شده یا همچنان بر جواز خود باقی است؟
بنابر برخی از اقوال؛ عمل به متعه در چندین جا گزارش شده است؛ همچنین که بر طبق ادعای عدهای، منع از آن نیز در چند جا گزارش شده است؛[2] مثلاً گفته شده که پیامبر(ص) در یکی از جنگها از آن منع کرد، همچنین گفته شده در فلان جنگ، پیامبر خدا(ص) حکم به جواز آن کرده است؛ با دانستن تاریخ جنگها میتوانیم به این نکته برسیم که تاریخ هر کدام از منع و جواز متعه در چه ایامی بوده است؟ اگر تاریخ حدیث جواز، بعد از تاریخ صدور حدیث منع بوده و از پیامبر (ص) درباره متعه، بعد از این منعی نرسیده است، میتوان به این نکته پی برد که؛ متعه و ازدواج موقت بر جواز خود باقی است. اما اگر بعد از دانستن تاریخ احادیث به این نکته رسیدیم که حدیث منع از متعه، بعد از حدیث جواز آن صادر شده است، باید حکم به منع متعه را ترجیح دهیم. در این مورد بهخصوص نباید اینگونه اشکال شود که اگر یک حدیث دال بر منع و یک حدیث دال بر جواز داشته باشیم؛ طبیعی است که منع بعد از جواز آمده است؛ زیرا تا جوازی نباشد، منع از چیزی معنا ندارد! این اشکال در این مورد جاری نیست؛ زیرا برای حکم متعه تا هفتبار! تشریع و منع گزارش شده است که دقیقاً مشخص نشده آخرین حدیث؛ از جهت تاریخی، کدام یک از آنها است؟ پس اگر حکم متعه مثلاً در سال آخر حیات پیامبر اسلام(ص) تشریع شده است با نگاه تاریخی به دیگر احادیث، بهخصوص احادیث منع؛ میتوان چنین نتیجه گرفت که تشریع حکم به جواز متعه؛ متأخرتر از منع از آن است و متعه جایز است.
البته حُسن دانستن تاریخ احادیث نبوی (ص) منحصر به جایی نیست که بین احادیث؛ عام و خاص و ناسخ و منسوخ و ... وجود داشته باشد، بلکه این دانش در فهم یا تفسیر برخی از آیات یا در فهم یک رابطه تاریخی با حدیث پیامبر(ص) و... کاربرد فراوانی دارد[3] که جهت اختصار به همین مقدار بسنده میشود. شایان ذکر است که همین اهمیت را میتوان در احادیث ائمه(ع) دید؛ یعنی از این جهت که دانستن تاریخ صدور احادیث، در بهتر فهمیدن منظور و مراد شارع، مؤثر و کار گشاست، فرقی بین احادیث پیامبر(ص) با دیگر اهل بیت(ع) وجود ندارد.
با توجه به این اهمیت روز افزای حدیث نبوی، دانستن تاریخ احادیث پیامبر اکرم(ص) به معنای دانستن تاریخ صدور احادیث بسیار مهم است. این فهم تاریخ حدیث نبوی در زمینههای مختلفِ احکام فقهی؛ عقائد و دیگر معارف اسلامی قابل پیگیری و اثبات است. چه بسا پیامبر اکرم(ص) یک مسئله عام فقهی را مطرح کردهاند و - بنابر آنچه در تشریع احکام ثابت شده است- سپس حکم آنرا تخصیص زدهاند، یا مطلق بوده و آنرا تقیید زدهاند و یا حکمی را بیان کردهاند و سپس آنرا نسخ کردهاند، دانستن تاریخ این بیانات و یا دانستن شأن نزول این فرمایشات پیامبر(ص)؛ بسیار مفید و در فهم دین؛ بسیار کارساز است.
امام علی(ع) در خطبهای درباره وجود انواع احادیث در کلام پیامبر خدا(ص) میفرماید: «احادیثى که در دسترس مردم قرار دارد، هم حق است هم باطل، هم راست و هم دروغ، هم ناسخ و هم منسوخ، هم عام و هم خاص، هم محکم و هم متشابه، هم احادیثى که بهدرستى ضبط گردیده و هم احادیثى که با ظنّ و گمان روایت شده است. گاهى سخنى از رسول خدا(ص) صادر میشد که داراى دو جنبه بود: سخنى خاص، و سخنى عام، شنوندهاى که قصد خداى سبحان و رسول را از آن نمیدانست آنرا میشنید؛ بدون فهم معناى آن و اینکه از آن، چه قصدى شده است...».[1]
بنابراین، اگر مثلاً بین دو حدیث از احادیث پیامبر(ص) رابطه عام و خاص؛ ناسخ و منسوخ؛ مطلق و مقید و ... برقرار بود، با دانستن تاریخ صدور حدیث، بهراحتی میتوان، بین معنا و مفهوم احادیث جمع کرد. گاهی ادعا میشود بین دو حدیث از احادیث پیامبر خدا رابطه عام و خاص است و حدیث «ب»، مخصص و تخصیص زننده حدیث «الف» است، ولی اگر بدانیم که حدیث خاص مثلاً اول صادر شده است، دیگر؛ رابطه بین این دو حدیث، رابطه عام و خاص نیست؛ بلکه باید به عام عمل شود و این دو حدیث میتوانند وارد رابطه ناسخ و منسوخ شوند؛ نه عام و خاص. برای روشن شدن موضوع، مثالی بیان میشود:
یکی از مسائل مورد اختلاف در شیعه و سنی، مسئله متعه یا همان ازدواج موقت است. بر طبق همه فرق اسلامی؛ متعه مشروع است و توسط پیامبر گرامی اسلام(ص) تشریع شده است؛ اما صحبت در این است که حکم آن نسخ شده یا همچنان بر جواز خود باقی است؟
بنابر برخی از اقوال؛ عمل به متعه در چندین جا گزارش شده است؛ همچنین که بر طبق ادعای عدهای، منع از آن نیز در چند جا گزارش شده است؛[2] مثلاً گفته شده که پیامبر(ص) در یکی از جنگها از آن منع کرد، همچنین گفته شده در فلان جنگ، پیامبر خدا(ص) حکم به جواز آن کرده است؛ با دانستن تاریخ جنگها میتوانیم به این نکته برسیم که تاریخ هر کدام از منع و جواز متعه در چه ایامی بوده است؟ اگر تاریخ حدیث جواز، بعد از تاریخ صدور حدیث منع بوده و از پیامبر (ص) درباره متعه، بعد از این منعی نرسیده است، میتوان به این نکته پی برد که؛ متعه و ازدواج موقت بر جواز خود باقی است. اما اگر بعد از دانستن تاریخ احادیث به این نکته رسیدیم که حدیث منع از متعه، بعد از حدیث جواز آن صادر شده است، باید حکم به منع متعه را ترجیح دهیم. در این مورد بهخصوص نباید اینگونه اشکال شود که اگر یک حدیث دال بر منع و یک حدیث دال بر جواز داشته باشیم؛ طبیعی است که منع بعد از جواز آمده است؛ زیرا تا جوازی نباشد، منع از چیزی معنا ندارد! این اشکال در این مورد جاری نیست؛ زیرا برای حکم متعه تا هفتبار! تشریع و منع گزارش شده است که دقیقاً مشخص نشده آخرین حدیث؛ از جهت تاریخی، کدام یک از آنها است؟ پس اگر حکم متعه مثلاً در سال آخر حیات پیامبر اسلام(ص) تشریع شده است با نگاه تاریخی به دیگر احادیث، بهخصوص احادیث منع؛ میتوان چنین نتیجه گرفت که تشریع حکم به جواز متعه؛ متأخرتر از منع از آن است و متعه جایز است.
البته حُسن دانستن تاریخ احادیث نبوی (ص) منحصر به جایی نیست که بین احادیث؛ عام و خاص و ناسخ و منسوخ و ... وجود داشته باشد، بلکه این دانش در فهم یا تفسیر برخی از آیات یا در فهم یک رابطه تاریخی با حدیث پیامبر(ص) و... کاربرد فراوانی دارد[3] که جهت اختصار به همین مقدار بسنده میشود. شایان ذکر است که همین اهمیت را میتوان در احادیث ائمه(ع) دید؛ یعنی از این جهت که دانستن تاریخ صدور احادیث، در بهتر فهمیدن منظور و مراد شارع، مؤثر و کار گشاست، فرقی بین احادیث پیامبر(ص) با دیگر اهل بیت(ع) وجود ندارد.
[1]. ابن أبی الحدید، عبد الحمید بن هبة الله، نهج البلاغه، خطبه 203، ج 11، ص 38، قم، کتابخانه آیت الله مرعشی نجفی، چاپ اول، 1404ق.
[2]. ر.ک: «جواز ازدواج موقت»، سؤال 844.
[3]. به عنوان مثال: اگر در ملاقاتی، یکی از معصومین (ع) در شرایط عادی؛ یکی از راویان را احترام زیادی کردند، از طرفی، روایتی از آن معصوم در ذم آن شخص رسیده باشد، در صورتی که تاریخ این دو را بدانیم، میتوان مثلاً حکم به وثاقت یا عدم وثاقت آن راوی داد.
نظرات