جستجوی پیشرفته
بازدید
22249
آخرین بروزرسانی: 1397/12/19
خلاصه پرسش
مصداق حدیث "الرفیق ثم الطریق" چیست و چه روابطی را شامل می شود؟
پرسش
می خواستم در مورد رفاقت و پیوند رفاقتی سؤالاتی مطرح کنم: 1. این که مصداق حدیث "الرفیق ثم الطریق" چیست؟ چه روابطی را شامل می شود و چه دوستی هایی در قیامت پایدار می ماند و باعث شفاعت می شود؟ 2. بعضی ها می گویند که این جور پیوندها (پیوندهایی خدا محور و با محور معنویت) اگر با عشق آمیخته شود، خطر ساز است. (خطر هایی مانند شهوت، دوری از خدا و...) پایدار نیست و تشکیل نشدن آن بهتر است و اگر قطع شود موجب کدورت می شود در این مورد نظر شما چیست؟ 3. اینکه برای پایداری این رفاقت ها باید چه حد و مرزی را رعایت کنیم؟ و چکار کنیم که در روابطمان شیطان وارد نشود؟
پاسخ اجمالی

در مسیر سیر و سلوک گفته می شود: «الرفیق ثم الطریق».
 

پاسخ تفصیلی

قبل از پرداختن به بحث رفاقت در سیر و سلوک متذکر می شویم که اصل روایت «الرفیق ثم الطریق»،[1]یا «الرفیق ثم السفر» به ظاهر در مورد مسافرت وارد شده است، اما چون سفر الی الله برترین سفر زندگی انسان است ، این روایت در مباحث عرفانی نیز به کار می رود. هرچند مبنای این بحث عرفانی منحصر در این روایت نیست.
اهمیت دوست برای انسان به عنوان یک امر فطری غیر قابل انکار بوده و هیچ انسانی بدون دوست (به طور مطلق)، قادر به زندگی نیست. حال این دوست می تواند انسانی بد یا خوب باشد یا انسان کامل و خدا. و همین انتخاب دوست باعث خواهد شد تا هر فردی با آن چیزی که دوست دارد محشور شود.
در طریق معنویت این مسئله اهمیت بیشتری پیدا می کند. و اساساً گفته می شود که طی طریق عرفان بدون «دوست» محال است:"الرفیق ثم الطریق".
انسان فطرتاً دنبال کسی است که با او دوستی کند و نهایت این جست و جو به دوستی حقیقی با خدا و اولیای خدا ختم می شود و همه دوستی های دیگر هم با توجه به این حقیقت، حق و باطلشان آشکار می شود؛ آن گاه که هرچه غیر خدا است از ارزش و وجود ساقط می شود، تنها دوستی هایی باقی می ماند که خاص خدا جویان بوده و حقوق معنوی آن ادا شده است.
دوستی هایی که بر مبنایی غیر خدائی شکل گرفته از جمله برای اهداف دنیوی و گناه و ... به زودی در همین دنیا از بین خواهد رفت و دروغ بودن آن به اثبات خواهد رسید؛ چرا که انسان مشرک و دور از خدا طبیعتاً به دنبال مادیات و خواسته ها و امیال خود بوده و در رابطه با هر کسی قرار گیرد این رابطه را در خدمت اهداف خود به کار خواهد گرفت. بنابراین ادعا دوستی از طرف چنین فردی به زودی رسوا خواهد شد. حال اگر هر دو طرف هدفی جز خواسته های خود نداشته باشند و نام این کار را دوستی بگذارند، مصداق دوستی های غیر خدایی بوده و در نهایت جز بر گمراهی همدیگر نخواهند افزود و بعد از متهم نمودن هم، در نهایت پی خواهند برد که هرگز کسی را حقیقتاً و به خاطر خود او دوست نداشته اند.
بنابراین نگاه ابزاری به انسان عامل اصلی تباه شدن رابطه و دوستی ها است؛ از این رو خالصانه و خدائی بودن دوستی ها به قدری در اسلام از اهمیت برخوردار است که چنین دوستی ای در روایات به عنوان یکی از بزرگترین شعبه های ایمان معرفی شده است[2].
در روایت دیگری می خوانیم: در روز قیامت کسانی که برای خدا همدیگر را دوست داشته اند در سایه عرش و جهت راست عرش قرار دارند و چهره هایشان از خوشید تابناک تر است و هر فرشته مقربی و نبی مرسلی به منزلت آنان غبطه می خورد و مردم می گویند: اینها چه کسانی هستند؟ گفته می شود: اینان دوست داران خدائی هستند.[3]
اهمیت دوست در سلوک الی الله و مصداق دوست عرفانی
در عرفان دو راه مشخص برای رسیدن به خدا مطرح می شود؛ یکی این که فرد بدون واسطه و خود به تنهایی به خدا برسد. دیگر این که از طریق یک عارف کامل به این هدف رهنمون شود. طریق اول طریقی بس دشوار و اکثراً غیرممکن است، اما راه دوم یکی از ممکن ترین و آسان ترین طرق الی الله است. هرچند در طریق اول هم فرد در عالم باطن از دوستی با خضر راه برخوردار است، ولی این برای هرکسی ممکن نیست.
بنابراین در مسیر سیر و سلوک گفته می شود: «الرفیق ثم الطریق». یعنی برای حرکت در این مسیر ابتدا کسی را پیدا کن که یا انسانی کامل باشد یا در این راه از شما کامل تر باشد و سپس در راه قدم بگذار تا طعمه شیطان نشوی و از خطر های راه در امان باشی. اهمیت امام در مسیر الی الله از همین رو است؛ یعنی انسان از طریق متابعت از انسان کامل به آسان ترین و صحیح ترین راه به خدا خواهد رسید و از سرگردانی نجات خواهد یافت. مکتب تشیع در بُعد عرفانی چیزی جز متابعت از امام نیست. شیعه یعنی «پیرو» و کسی که پا جای پای امام می نهد و از او جدا نمی شود. بنابراین مصداق اتم این سخن: «الرفیق ثم الطریق» که رفیق عرفانی را واجب ترین مقدمه سیر و سلوک می داند، همان امام است.[4]
حال اگر رابطه و دوستی مستقیم با انسان کامل مقدور نبود، باز هم این راه را نباید به تنهایی طی کرد، همچنان که حتی در امور دنیوی هم هیچ کار با ارزش و خلّاقی را نمی توان بدون دوست و بدون راهنمایی کسی به سرانجام رساند. بنابراین اگر سالک، کسی را پیدا کرد که از جهت ایمانی و لو چند قدمی از او جلوتر و مخلص تر بود، باید از او متابعت کند تا پیرو نفس خود نباشد. معنا و مراد از «رفیق» در کلام «الرفیق ثم الطریق» همین مطلب است و اهمیت آن برای اهل عرفان و سلوک آشکار است.
منظور از این کلام، این نیست که هر کس بیشتر مطابق هوای نفس ما است، یا بیشتر از دیگران تملق می کند، را برای دوستی انتخاب کنیم، بلکه مراد کسی است که بتواند ما را در زمینه آنچه که خود بدان رسیده است؛ یعنی درجات بالاتری از انسانیت و ایمان، راهنمایی کند بدون این که خود او تابع نفسانیات و تعلقات و خواسته های شخصی خود باشد.
جایگاه عشق در روابط معنوی
رفاقت بین دو انسان وقتی خالی از اغراض شخصی باشد، ممکن است تبدیل به عشق شود که امری خود خواسته نیست، بلکه یک واقعه الاهی است و به همان میزان هم حقوق خاص خود را دارد. چنین رابطه ای اگر با گناه آمیخته شود به سرعت نابود شده و تبدیل به ضد خود یعنی نفرت خواهد شد. نیاز به توضیح نیست که در بسیاری از موارد افراد از نفسانیات خود با نام عشق پیروی می کنند که از بحث ما خارج بوده و از بدترین انواع خود فریبی و مردم فریبی است.
اساساً هدف از هر رابطه ای اعم از دوستی یا عشق کشف ابعاد عمیق تری از خود واقعی خویشتن است که همان خدا است، ولی اگر فرد بخواهد به خاطر دوست داشتن کسی خود را گم کند یا طرف مقابل را وادار به متابعت از خود نماید، از جنبه الاهی خارج شده و باعث مسخ شدگی هر دو طرف و گم گشتگی آنها خواهد شد و حضور خدا هم در این رابطه کم رنگ شده و در نهایت به کلی از بین خواهد رفت. به نظر می رسد که دعوی عشق و دوستی حقیقی جز در بین انسان هایی که در ابتدا خود را یافته و از نیاز های خود وارسته شده اند محکوم به رسوایی است.
مهم ترین اصلی که در این روابط باید رعایت شود، این اصل قرآنی است که: مومنان کسانی هستند که خدا را بیشتر دوست دارند؛[5] یعنی مومن همه دوستی هایش خدایی است و مشرکانه نیست و هرکس را دوست بدارد به این معنا است که از آن هم شدیدتر عاشق خدا است، در این صورت چنین دوستی مصداق دوستی در راه خدا خواهد بود که از مهم ترین شعبه های ایمان است.
اما در مورد رابطه هایی که در آن شائبه تمایلات جنسی باشد، باید گفت که طبق مفهوم روایات از بدترین دام ها برای انسان آن است که او را آلوده به فسق و بی عفتی نماید.

 
[1] مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 13، ص 427، مؤسسة الوفاء، بیروت، 1404 ق.
[2] « قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص وُدُّ الْمُؤْمِنِ لِلْمُؤْمِنِ فِی اللَّهِ مِنْ أَعْظَمِ شُعَبِ الْإِیمَانِ أَلَا وَ مَنْ أَحَبَّ فِی اللَّهِ وَ أَبْغَضَ فِی اللَّهِ وَ أَعْطَى فِی اللَّهِ وَ مَنَعَ فِی اللَّهِ فَهُوَ مِنْ أَصْفِیَاءِ اللَّهِ » کلینی، الکافی، ج2، ص 125. دار الکتب الاسلامیة.
[3] « قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص الْمُتَحَابُّونَ فِی اللَّهِ یَوْمَ الْقِیَامَةِ عَلَى أَرْضِ زَبَرْجَدَةٍ خَضْرَاءَ فِی ظِلِّ عَرْشِهِ عَنْ یَمِینِهِ وَ کِلْتَا یَدَیْهِ یَمِینٌ وُجُوهُهُمْ أَشَدُّ بَیَاضاً وَ أَضْوَأُ مِنَ الشَّمْسِ الطَّالِعَةِ یَغْبِطُهُمْ بِمَنْزِلَتِهِمْ کُلُّ مَلَکٍ مُقَرَّبٍ وَ کُلُّ نَبِیٍّ مُرْسَلٍ یَقُولُ النَّاسُ مَنْ هَؤُلَاءِ فَیُقَالُ هَؤُلَاءِ الْمُتَحَابُّونَ فِی اللَّهِ » همان، ص 126.
[4] ر.ک: خانجانی، علی اکبر،  سیر و سلوک عرفانی (احوال - مراحل و مقامات)، مقالۀ: «شاید تو باشی»، ص 209.www.ketabnak.com
[5] « وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یَتَّخِذُ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَنْداداً یُحِبُّونَهُمْ کَحُبِّ اللَّهِ وَ الَّذینَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبًّا لِلَّهِ » البقره، 165.

 

نظرات
تعداد نظر 0
لطفا مقدار را وارد نمایید
مثال : Yourname@YourDomane.ext
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید

طبقه بندی موضوعی

پرسش های اتفاقی

  • امیدبخش‌ترین آیه قرآن کدام است؟
    19920 تفسیر 1393/12/26
    قرآن کریم سرشار از آیات مژده و امید است. اما در این‌که کدام‌یک از آیاتش امید بیشتری به مؤمنان می‌دهد، سخن پیشوایان دین در این زمینه متفاوت است که شاید این تفاوت، ناظر به جنبه‌های مختلف امیدبخشی‌ باشد: ۱. ابوحمزه ثمالی می‌گوید؛ از امام باقر(ع) یا امام صادق(ع) ...
  • انصار چه کسانی بودند؟
    38930 تاريخ بزرگان 1388/12/03
    "انصار" جمع ناصر، از ریشه "نصر" به معنای یاوران است. در صدر اسلام به ساکنانمسلمانمدینهو اطرافآن، به ویژه افراد دو قبیلهاوسوخزرج،انصار گفته می‌شد؛ چرا که آنان به یاریپیامبر اسلام (ص)ومسلمانان مهاجر مکیو نقاط دیگر پرداختهبودند و در نشر ...
  • منظور از مباحات عامه، اباحه تملک و اباحه انتفاع چیست؟
    19535 General Terms 1393/04/17
    مباح بودن به معنای حلال بودن است. اموالى که متعلق حق هیچ‌کس نیست، در فقه از آنها با عنوان «مباحات عامّه» یا «مشترکات و منافع عامّه» تعبیر شده است. چیزهایى که شارع آنها را براى همه مشترک یا مباح قرار داده است، دو قسم است: 1. ...
  • هجوم‌آورندگان به خانه حضرت فاطمه(س) چند نفر بودند و چه افراد سرشناسی در میان آنان حضور داشتند؟
    31035 تاریخ 1394/07/14
    بنابر تحقیق و جست‌وجو در منابع حدیثی و تاریخی؛ به صورت پراکنده در نقل‌های مختلفی که درباره این بی‌حرمتی نقل شده است، نام تعدادی از افراد که به خانه حضرت فاطمه(س) هجوم آورده، یا دستور هجوم دادند وجود دارد. البته مشخص نیست که تعداد دقیق آنان چند نفر ...
  • گزارش‌های تاریخی موجود پیرامون شخصیت حر بن یزید ریاحی که در رکاب امام حسین(ع) به شهادت رسید، را ارائه کنید؟
    33792 تاريخ بزرگان 1394/07/21
    یکی از افرادی که نامش در میان شهدای کربلا و یاران امام حسین(ع) جاودانه ماند، و مُهر شهادت وی در درگاه الهی ثبت شد، «حُرّ بن یزید ریاحی» است.نسب حر بن یزیدنسب حر را چنین ذکر کرده‌اند: «حر بن یزید بن ناجیة بن قَعنَب،
  • حدیث حارث همدانی در مورد حاضر شدن امام علی(ع) بر بالین محتضر را چگونه ارزیابی می¬کنید؟
    26219 درایه الحدیث 1392/04/27
    حاضر شدن پیامبر اسلام(ص) و امامان معصوم(ع) از جمله حضرت علی(ع)، هنگام مرگ، نزد تمامی انسان‌ها حتی کسانی که بر دین‌های دیگر می‌باشند از اموری است که اخبار مستفیضه بر آن دلالت دارد.[1] البته در نحوه و چگونگی این حضور سخنانی بیان شده است ...
  • حروف مشبهة بالفعل چه ویژگی‌هایی دارند؟
    23986 لغت شناسی 1397/08/26
    بر اساس نظر مشهور ادباء، حروف مشبهة بالفعل پنج حرف بوده[1] که بر سر مبتدا و خبر وارد می‌شوند. این حروف عبارت‌اند از: إنَّ، أنَّ، لیت، لکنَّ، لعلَّ. عمل اصلی این حروف، منصوب نمودن مبتدا به عنوان «اسم» و مرفوع نمودن خبر به عنوان ...
  • فرق بین «صراحت» و «ظهور» چیست؟
    15284 مبانی فقهی و اصولی 1390/12/22
    دلالت یک عبارت بر مقصود گوینده، گاهی آن قدر صریح است که احتمال خلاف در آن منتفی است. در این جا می گویند عبارت نص و صریح است، اما گاهی دلالت یک عبارت بر قصد گوینده صریح نیست، بلکه معانی متعدد از آن محتمل است، ولی در ...
  • آیا کلمه «حضرت» در روایات نیز به کار برده شده است؟
    14525 لغت شناسی 1394/01/22
    کلمه «حضرت» در لغت به معنای «حضور» و «نزد» می‌باشد.[1] این کلمه در عربی به صورت «حضرة» نوشته می‌شود. مثلاً وقتی می‌گوییم: «حضرت امام صادق(ع)» در روایات نیز به کار برده شده است که فارسی زبانان به عنوان احترام و ادب قبل از اسامی ...
  • افطاری دادن در کدام روز برابر مهمان کردن صد هزار پیامبر، امام و شهید است؟
    23611 حدیث 1392/10/28
    اطعام نمودن و غذا دادن به برادران دینی از کارهایی است که در اسلام مورد تأکید قرار گرفته و برای آن اجر و پاداش فراوانی قرار داده شده است. اما متن موجود در پرسش، تلفیق و خلط دو روایتی است که هر کدام دارای خاستگاه مخصوص به خود ...

پربازدیدترین ها