لطفا صبرکنید
بازدید
5674
5674
آخرین بروزرسانی:
1396/07/16
کد سایت
fa50303
کد بایگانی
61845
نمایه
منتسب نبودن حکام بنیعباس به حضرت علی(ع)
اصطلاحات
بنی عباس ، عباسیان
گروه بندی اصطلاحات
فرقهها، مذهبها، گروهها
- اشتراک گذاری
خلاصه پرسش
آیا حاکمان بنیعباس از نوادگان دختری حضرت علی(ع) میباشند؟
پرسش
سلام؛ آیا جد مادری بنیعباس به حضرت علی(ع) بر میگردد؟
پاسخ اجمالی
در ارتباط با پرسش باید گفت که یکی از دختران حضرت علی(ع) «میمونه» نام داشت. او ابتدا با پسر عموی خود «عبدالله بن عقیل»(برادر مسلم) ازدواج کرد. سپس ازدواج دوم او پس از مرگ عبدالله، با «تَمّام بن عباس بن عبدالمطلب» بود.[1] با اینکه «تمّام» فرزندی به نام «جعفر» و نیز نوادگانی داشت، ولی در نهایت نسل او منقرض شد و آخرین نوه او، «یحیی بن جعفر بن تمام» بود که در زمان منصور دوانیقی از دنیا رفت.[2]
بیان این نکته لازم است با آنکه «تمّام بن عباس» با «میمونه» دختر امام علی(ع) ازدواج کرد، اما «جعفر بن تمّام» فرزند میمونه و نوه امام علی(ع) نبوده بلکه فرزند همسر دیگر «تمّام» از قبیله «بنی هلال» بود که «عَالِیَةُ بِنْتُ نَهِیکِ بْنِ قَیْسِ بْنِ مُعَاوِیَةَ» نام داشت.[3]
یحیی بن جعفر در جریان به حکومت رسیدن بنیعباس فعال بود،[4] و پس از تشکیل حکومت بنیعباس نیز به منصب حکومت کوفه در زمان ابیالعباس سفاح رسید.[5]
در پایان باید گفت با آنکه «تمّام» از بنی عباس بود و با «میمونه» دختر امام علی(ع) ازدواج کرد، اما خلفای این قبیله از نسل این فرزند عباس نبودند تا آنان را نیز مرتبط با حضرتشان بدانیم.
بیان این نکته لازم است با آنکه «تمّام بن عباس» با «میمونه» دختر امام علی(ع) ازدواج کرد، اما «جعفر بن تمّام» فرزند میمونه و نوه امام علی(ع) نبوده بلکه فرزند همسر دیگر «تمّام» از قبیله «بنی هلال» بود که «عَالِیَةُ بِنْتُ نَهِیکِ بْنِ قَیْسِ بْنِ مُعَاوِیَةَ» نام داشت.[3]
یحیی بن جعفر در جریان به حکومت رسیدن بنیعباس فعال بود،[4] و پس از تشکیل حکومت بنیعباس نیز به منصب حکومت کوفه در زمان ابیالعباس سفاح رسید.[5]
در پایان باید گفت با آنکه «تمّام» از بنی عباس بود و با «میمونه» دختر امام علی(ع) ازدواج کرد، اما خلفای این قبیله از نسل این فرزند عباس نبودند تا آنان را نیز مرتبط با حضرتشان بدانیم.
[1]. ابو جعفر بغدادی، محمد بن حبیب، المحبر، تحقیق، ایلزه لیختن اشتیتر، ج 1، ص 56، بیروت، دار الافاق الجدیده.
[2]. ذهبی، شمس الدین، سیر اعلام النبلاء، ج 3، ص 443، مؤسسة الرسالة، بیروت، چاپ سوم، 1405ق.
[3]. ابن سعد، محمد، الطبقات الکبری، تحقیق، احسان عباس، ج 5، ص 316، بیروت، دارالصادر، چاپ اول، 1968م.
[4]. ابن اثیر جزری، علی بن محمد، الکامل فی التاریخ، ج 5، ص 12، دار الکتب العربی، بیروت، چاپ اول، 1417ق.
[5]. ابن عساکر، علی بن الحسن، تاریخ دمشق، تحقیق، عمر بن غرامه، ج 64، ص 105، بیروت، دار الفکر للطباعه و النشر و التوزیع، 1415ق.
نظرات