لطفا صبرکنید
بازدید
6924
6924
آخرین بروزرسانی:
1395/06/18
کد سایت
fa52447
کد بایگانی
64549
نمایه
غیر اخلاقی نبودن احکام جزایی اسلام
طبقه بندی موضوعی
مصالح و مفاسد در احکام دین
اصطلاحات
فساد ، فاسد ، مفسد ، مفسده
گروه بندی اصطلاحات
اصطلاحات فقهی - اصولی|سرفصلهای قرآنی
- اشتراک گذاری
خلاصه پرسش
آیا احکام جزایی اسلام غیر اخلاقی هستند و نشأت گرفته از خطای اخلاقی یا معرفتی است؟
پرسش
برخی از روشنفکران یا نواندیشان دینی، معتقدند مجازات برخی از احکام فقهی؛ مانند ارتداد، سب النبی، سنگسار و... ناعادلانه، سنگین و ناروا است. آنها مهدورالدم دانستن فرد مرتد را امری غیراخلاقی دانسته و با تفکیک خطای معرفتی از خطای اخلاقی و موضوع عدم تناسب بین جرم و مجازات، بر ناروایی اعدام فرد خارج شده از دین تأکید میکنند. لطفاً برای ایضاح بحث، ابتدا درباره خطای معرفتی و خطای اخلاقی توضیح دهید. و بفرمائید آیا این تقسیم و تفکیک خطای اخلاقی و خطای معرفتی، صحیح و منطقی است یا خیر؟ همچنین درباره تناسب یا تناسب نداشتن جرمهای ذکر شده با مجازاتهایشان نیز توضیح ارائه بفرمائید.
پاسخ اجمالی
خطای معرفتی و خطای اخلاقی
خطا و اشتباه؛ به عنوان صفت فعل یا ترک فعلی به کار میرود که «دانش بشری» و «درک عمومی» خلاف آنرا توصیه میکند. این فعل یا ترک فعل به لحاظ اخلاقی نیکو یا نکوهیده (قبیح) و یا شرعاً حرام یا واجب دانسته نمیشود؛ مثلاً کسی با اینکه میداند نوشیدن چای به همراه غذا مانع جذب آهن در بدن میشود ولی با این حال این کار را انجام میدهد، یا اینکه دندانش پوسیدگی دارد ولی بدون اینکه دلیل موجّهی داشته باشد به پزشک مراجعه نمیکند. در این موارد ما در مورد مرتکب، داوری اخلاقی یا شرعی نمیکنیم، اگرچه رفتارش را اشتباه بدانیم؛ به این، «اشتباه یا خطای رفتاری» گفته میشود.
اینجا باید بین این نوع اشتباه و خطا با اشتباه و خطای معرفتی تمایز قائل شد. در خطای معرفتی، عموماً اختیاری در کار نیست؛ به این معنا که فرد با علم و اراده این اشتباه را مرتکب نشده همانند کسی که عقیدهای خلاف واقع دارد، یا دانشجویی که یک معادله ریاضی را اشتباه حل میکند، اگرچه قصد «انجام فعل» را داشته است، اما چون قصد «تحقق نتیجه» را نداشته، اگرچه جوابش اشتباه است اما اصولاً نمیتوان کار او را اشتباه توصیف کرد؛ چون فعل اشتباه به این معنا که ما به کار میبریم پیشفرضش اختیار است حتی اگر اخلاقی یا ضد اخلاق هم نباشد.
بنابراین، تقسیم خطا و اشتباه به رفتاری و معرفتی درست است، نه تقسیم به خطای اخلاقی و معرفتی؛ چون همانطور که بیان شد این دو (اشتباه رفتاری و معرفتی) در دایره خطا و صواب اخلاقی نمیگنجد و این دو حوزه محدودههای جدا از هم دارند.
اما خطای اخلاقی؛ یعنی کاری که اخلاقاً نباید انجام داد، و به عبارت دیگر؛ فعل یا ترک فعلی که عرف عام آنرا غیر اخلاقی تلقی میکند؛ مثل کشتن یک انسان بیگناه یا خیانت در امانت؛ در مقابل، یک عمل مثبت را حسب مورد حَسَن، نیک، شایسته و لازم میدانند.
به طور مثال؛ اگر کسی را میبینیم که سیگار میکشد یا هنگام صرف غذا روی خوراکش نمک فراوان میریزد، میتوان علیه عمل او دلایل پزشکی یا زیستشناختی ارائه کرد، ولی گمان نمیرود بتوان کار او را تقبیح اخلاقی کرد و او را به صرف انجام این افعال فاقد عدالت دانست؛ و از سوی دیگر؛ اگر کسی با یک انسان دیگر به درشتی و خشونت برخورد کند، برای اثبات قباحت کار او نمیتوان دلایل زیستی ارائه کرد (حتی اگر در مواردی عملاً امکان اقامه اینگونه دلایلی باشد) و برای اثبات زشتی این فعل و هر فعلی از ایندست باید از اصول موضوعه اخلاق کمک گرفت. این نکته زمانی بروز و نمود بیشتری مییابد که میبینیم خطاهای اخلاقی منشأ پیامدهای اجتماعی میشوند؛ مثلاً فقه اسلامی مرتکب را از درجه عدالت ساقط میداند و نتیجتاً او را به عنوان پیشنماز، قاضی یا شاهد نمیپذیرد.[1]
رابطه میان جرم و مجازات
طبق مبانی کلامی شیعه؛ احکام شارع حکیم، از خاستگاه جلب مصالح و دفع مفاسد صادر شده است،[2] و پیدا است این احکام نمیتواند امری بیحساب و بدون توجه به مصالح نفسالامری باشد. همانگونه که هیچ حکم اسلامی و شرعی بیرون از قاعده کلی «تبعیت احکام از مصالح و مفاسد نفس الامری» نمیباشد و همه این مصالح –که طبعاً ترک مفاسد نیز در معنای عام آن میگنجد- در یک سلسله طولی به اهداف و مقاصدی کلیتر میانجامد. از اینرو؛ میتوان درباره ماهیت اهداف احکام کیفری و مجازات اسلامی این محورها را که از آیات و روایات به دست میآید، مطرح ساخت؛ مانند: «اجرای عدالت»، «اصلاح و تربیت گناهکار و مجرم»، «دفاع از جامعه و ارزشهای آن»، «بازدارندگی عمومی و خصوصی»، «جبران خسارت» و مواردی از این قبیل.
در حقیقت، خدای تعالی، به اقتضای حکمت خویش، و از سر رحمت و مهربانی، نظام آفرینش را به گونهای قرار داده است که بازتاب بد اعمال ناشایست انسانها آشکار شود و جامعه آنرا لمس کند؛ تا شاید از ارتکاب جرم و گناه دست بردارند. از این منظر، نظام آفرینش به بدن موجود زندهای میماند که با ابراز نشانههای معنادار، از وجود بیماری خبر میدهد.
بنابراین، مجازات برخی از احکام فقهی؛ مانند ارتداد، و سنگسار؛ در اسلام، به عنوان یک حد شرعی، مسلّم و قطعی است که برای پارهای از جرمهای بسیار سنگین در نظر گرفته شده است، و در روایات زیادی از پیامبراکرم(ص) و ائمه اطهار(ع) به آن تصریح شده است؛ از اینرو درباره مجازاتهای اسلامی نمیتوان مقوله خطای اخلاقی و یا خطای معرفتی را مطرح کرد. البته بحث از این موضوع و اثبات آن نیازمند نوشتن کتابی مستقل است که از فرصت این نوشته خارج میباشد. برای آگاهی بیشتر نمایههای زیر را مطالعه کنید:
«پیشینه تاریخی حکم سنگسار (رجم)»، سؤال 1548
«آزادى عقیده و اعدام مرتد در اسلام»، سؤال 53
«فلسفه و حکمت احکام فقهی»، سؤال 8593
«سازگاری اسلام با عقل»، سؤال 1157
خطا و اشتباه؛ به عنوان صفت فعل یا ترک فعلی به کار میرود که «دانش بشری» و «درک عمومی» خلاف آنرا توصیه میکند. این فعل یا ترک فعل به لحاظ اخلاقی نیکو یا نکوهیده (قبیح) و یا شرعاً حرام یا واجب دانسته نمیشود؛ مثلاً کسی با اینکه میداند نوشیدن چای به همراه غذا مانع جذب آهن در بدن میشود ولی با این حال این کار را انجام میدهد، یا اینکه دندانش پوسیدگی دارد ولی بدون اینکه دلیل موجّهی داشته باشد به پزشک مراجعه نمیکند. در این موارد ما در مورد مرتکب، داوری اخلاقی یا شرعی نمیکنیم، اگرچه رفتارش را اشتباه بدانیم؛ به این، «اشتباه یا خطای رفتاری» گفته میشود.
اینجا باید بین این نوع اشتباه و خطا با اشتباه و خطای معرفتی تمایز قائل شد. در خطای معرفتی، عموماً اختیاری در کار نیست؛ به این معنا که فرد با علم و اراده این اشتباه را مرتکب نشده همانند کسی که عقیدهای خلاف واقع دارد، یا دانشجویی که یک معادله ریاضی را اشتباه حل میکند، اگرچه قصد «انجام فعل» را داشته است، اما چون قصد «تحقق نتیجه» را نداشته، اگرچه جوابش اشتباه است اما اصولاً نمیتوان کار او را اشتباه توصیف کرد؛ چون فعل اشتباه به این معنا که ما به کار میبریم پیشفرضش اختیار است حتی اگر اخلاقی یا ضد اخلاق هم نباشد.
بنابراین، تقسیم خطا و اشتباه به رفتاری و معرفتی درست است، نه تقسیم به خطای اخلاقی و معرفتی؛ چون همانطور که بیان شد این دو (اشتباه رفتاری و معرفتی) در دایره خطا و صواب اخلاقی نمیگنجد و این دو حوزه محدودههای جدا از هم دارند.
اما خطای اخلاقی؛ یعنی کاری که اخلاقاً نباید انجام داد، و به عبارت دیگر؛ فعل یا ترک فعلی که عرف عام آنرا غیر اخلاقی تلقی میکند؛ مثل کشتن یک انسان بیگناه یا خیانت در امانت؛ در مقابل، یک عمل مثبت را حسب مورد حَسَن، نیک، شایسته و لازم میدانند.
به طور مثال؛ اگر کسی را میبینیم که سیگار میکشد یا هنگام صرف غذا روی خوراکش نمک فراوان میریزد، میتوان علیه عمل او دلایل پزشکی یا زیستشناختی ارائه کرد، ولی گمان نمیرود بتوان کار او را تقبیح اخلاقی کرد و او را به صرف انجام این افعال فاقد عدالت دانست؛ و از سوی دیگر؛ اگر کسی با یک انسان دیگر به درشتی و خشونت برخورد کند، برای اثبات قباحت کار او نمیتوان دلایل زیستی ارائه کرد (حتی اگر در مواردی عملاً امکان اقامه اینگونه دلایلی باشد) و برای اثبات زشتی این فعل و هر فعلی از ایندست باید از اصول موضوعه اخلاق کمک گرفت. این نکته زمانی بروز و نمود بیشتری مییابد که میبینیم خطاهای اخلاقی منشأ پیامدهای اجتماعی میشوند؛ مثلاً فقه اسلامی مرتکب را از درجه عدالت ساقط میداند و نتیجتاً او را به عنوان پیشنماز، قاضی یا شاهد نمیپذیرد.[1]
رابطه میان جرم و مجازات
طبق مبانی کلامی شیعه؛ احکام شارع حکیم، از خاستگاه جلب مصالح و دفع مفاسد صادر شده است،[2] و پیدا است این احکام نمیتواند امری بیحساب و بدون توجه به مصالح نفسالامری باشد. همانگونه که هیچ حکم اسلامی و شرعی بیرون از قاعده کلی «تبعیت احکام از مصالح و مفاسد نفس الامری» نمیباشد و همه این مصالح –که طبعاً ترک مفاسد نیز در معنای عام آن میگنجد- در یک سلسله طولی به اهداف و مقاصدی کلیتر میانجامد. از اینرو؛ میتوان درباره ماهیت اهداف احکام کیفری و مجازات اسلامی این محورها را که از آیات و روایات به دست میآید، مطرح ساخت؛ مانند: «اجرای عدالت»، «اصلاح و تربیت گناهکار و مجرم»، «دفاع از جامعه و ارزشهای آن»، «بازدارندگی عمومی و خصوصی»، «جبران خسارت» و مواردی از این قبیل.
در حقیقت، خدای تعالی، به اقتضای حکمت خویش، و از سر رحمت و مهربانی، نظام آفرینش را به گونهای قرار داده است که بازتاب بد اعمال ناشایست انسانها آشکار شود و جامعه آنرا لمس کند؛ تا شاید از ارتکاب جرم و گناه دست بردارند. از این منظر، نظام آفرینش به بدن موجود زندهای میماند که با ابراز نشانههای معنادار، از وجود بیماری خبر میدهد.
بنابراین، مجازات برخی از احکام فقهی؛ مانند ارتداد، و سنگسار؛ در اسلام، به عنوان یک حد شرعی، مسلّم و قطعی است که برای پارهای از جرمهای بسیار سنگین در نظر گرفته شده است، و در روایات زیادی از پیامبراکرم(ص) و ائمه اطهار(ع) به آن تصریح شده است؛ از اینرو درباره مجازاتهای اسلامی نمیتوان مقوله خطای اخلاقی و یا خطای معرفتی را مطرح کرد. البته بحث از این موضوع و اثبات آن نیازمند نوشتن کتابی مستقل است که از فرصت این نوشته خارج میباشد. برای آگاهی بیشتر نمایههای زیر را مطالعه کنید:
«پیشینه تاریخی حکم سنگسار (رجم)»، سؤال 1548
«آزادى عقیده و اعدام مرتد در اسلام»، سؤال 53
«فلسفه و حکمت احکام فقهی»، سؤال 8593
«سازگاری اسلام با عقل»، سؤال 1157
[1]. برای آگاهی بیشتر ر. ک به این مقاله: رنجبر، یحیی، «گناه، خطا، اشتباه و رابطه آنها با فقه اسلامی»، فرهنگ امروز(پایگاه تحلیل و اطلاعرسانی فرهنگ و علوم انسانی).
نظرات