لطفا صبرکنید
بازدید
15673
15673
آخرین بروزرسانی:
1393/09/29
کد سایت
fa52953
کد بایگانی
65147
نمایه
کتابشناسی «الجامع لأحکام القرآن»
طبقه بندی موضوعی
علوم قرآنی
- اشتراک گذاری
خلاصه پرسش
قرطبی که بود و تفسیر قرآن او چگونه تفسیری است؟
پرسش
تفسیر «الجامع لأحکام القرآن» از چه کسی است؟ لطفاً توضیحاتی در مورد چگونگی تفسیر در این کتاب توضیح دهید.
پاسخ اجمالی
ابو عبدالله محمد بن أحمد بن أبیبکر قرطبی اندلسی؛[1] از علمای اهل سنت است که در قرن هفتم میزیست. تاریخ تولد او ذکر نشده، اما وفات او را سال 671ق میگویند.[2]
قرطبى در فقه، پیرو مالک بن انس بود[3] و در تفسیر آیات فقهى، ضمن نقل آراى فقیهان مذاهب دیگر، به بیان دیدگاههاى فقهى مالک بن انس و اثبات آنها پرداخته است. با این حال، در مواردى که دلیل مالک را استوار ندانسته و به دلایلى محکمتر دست یافته، اقوال دیگران را بر فتواى مالک مقدّم داشته است.
قرطبی در کلام نیز، مکتب اشعری را اختیار کرده بود و از آن دفاع میکرد. به همین جهت، بر بسیاری از فرقههای دیگر از جمله معتزله، شیعه و ... هجوم برده و آنها را نقد کرده است.[4]
آثار قرطبی در موضوعات مختلف بوده که مهمترین و مشهورترین آنها کتاب «الجامع لأحکام القرآن» است که در تفسیر قرآن نگاشته شده است.
برخی آثار دیگر قرطبی عبارتند از: «التذکرة فی احوال الموتى و امور الآخرة»، «الأسنى فی شرح الأسماء الحسنى»، «التذکار فی أفضل الأذکار»، «شرح التقصی فی الحدیث النبوی»، و «الاعلام بما فی دین النصارى من المفاسد و الأوهام و إظهار محاسن دین الإسلام».[5]
کتابشناسی «الجامع لأحکام القرآن»
نام کامل این کتاب «الجامع لأحکام القرآن، و المبین لما تضمنه من السنة و آی الفرقان» است که به اختصار، آنرا «تفسیر قرطبی» نیز مینامند.
قرطبی در مورد گردآوری دانشهای گوناگون در این تفسیر میگوید: «تفسیرى مینویسم که شامل تفسیر، تأویل، لغت، اعراب، قرائات، شأن نزول، احادیث ذیل آیات، فقه و احکام، ردّ منحرفین و شامل اقوال سلف و خلف باشد».[6]
در ادامه؛ تصمیم خود بر نقل حداقلی داستانها را نیز بیان میکند: «از بسیارى از قصهها و اخبار مورّخان صرفنظر میکنم مگر آنجا که براى تفسیر آیه نیاز به آنها باشد و در عوض آیات الاحکام را گستردهتر بحث میکنم».[7]
او در قسمت دیگری میگوید که بنا دارد کلمات و روایات را با ذکر گوینده آن بگوید و اینگونه مخاطب را در فهم بهتر کلام کمک کند.[8]
قرطبی در ابتدای تفسیرش مقدمهای بسیار طولانی دارد و در آن مسائل مهم و کلیدی در فهم قرآن را بیان میکند. از جمله این موضوعات: «ذکر فضائل قرآن و فضیلت افرادی که آنرا تلاوت کنند، آنرا طلب کنند و بدان عمل کنند»؛ «محرمات و مکروهات تلاوت قرآن و اختلافات در این مسئله»؛ «معنای تفسیر به رأی در قرآن و مجازاتهای آن» و ... است.
قرطبی همچنین به سبک تفاسیر جامع دیگر عمل کرده است؛ بدین صورت که نخست آیه را میآورد و به دنبال آن به ذکر مسائل مربوط به آن میپردازد و در ضمن آن، به تفسیر آیه پرداخته و نکات و جاهای مشکل را تشریح مینماید. گاهى سبب نزول آیه را هم متذکر میشود و به ذکر قرائتهاى مختلف و لغت و اعراب میپردازد و گاهى هم در صورت لزوم، آراء مفسران و علماى گذشته و معاصر خود را نقل میکند.[9]
از جمله کسانى که قرطبى از آنان بسیار سخن نقل کرده، ابن عطیه اندلسى است. قرطبى گاهى عین مطالب را از تفسیر او با ذکر نام، و در مواردى بدون ذکر نام، نقل میکند و گاهى به رد سخن او میپردازد. وى همچنین از «تفسیر طبرى»، «احکام القرآن کیا هرّاسى»، «احکام القرآن ابن عربى»، «اعراب القرآن» و «معانى القرآن» هر دو از ابو جعفر نحّاس نحوى، صحاح ششگانه حدیث، «التفصیل الجامع لعلوم التنزیل» نوشته احمد بن عمار مهدوى، «الکشّاف عن حقائق التنزیل» زمخشرى و کتابهاى دیگر بهره برده است.[10]
بسیاری از نکات مذکور در تفسیر او، مورد استناد کتابهای مختلف تفسیری[11] و غیر تفسیری[12] قرار گرفته است.
قرطبى در فقه، پیرو مالک بن انس بود[3] و در تفسیر آیات فقهى، ضمن نقل آراى فقیهان مذاهب دیگر، به بیان دیدگاههاى فقهى مالک بن انس و اثبات آنها پرداخته است. با این حال، در مواردى که دلیل مالک را استوار ندانسته و به دلایلى محکمتر دست یافته، اقوال دیگران را بر فتواى مالک مقدّم داشته است.
قرطبی در کلام نیز، مکتب اشعری را اختیار کرده بود و از آن دفاع میکرد. به همین جهت، بر بسیاری از فرقههای دیگر از جمله معتزله، شیعه و ... هجوم برده و آنها را نقد کرده است.[4]
آثار قرطبی در موضوعات مختلف بوده که مهمترین و مشهورترین آنها کتاب «الجامع لأحکام القرآن» است که در تفسیر قرآن نگاشته شده است.
برخی آثار دیگر قرطبی عبارتند از: «التذکرة فی احوال الموتى و امور الآخرة»، «الأسنى فی شرح الأسماء الحسنى»، «التذکار فی أفضل الأذکار»، «شرح التقصی فی الحدیث النبوی»، و «الاعلام بما فی دین النصارى من المفاسد و الأوهام و إظهار محاسن دین الإسلام».[5]
کتابشناسی «الجامع لأحکام القرآن»
نام کامل این کتاب «الجامع لأحکام القرآن، و المبین لما تضمنه من السنة و آی الفرقان» است که به اختصار، آنرا «تفسیر قرطبی» نیز مینامند.
قرطبی در مورد گردآوری دانشهای گوناگون در این تفسیر میگوید: «تفسیرى مینویسم که شامل تفسیر، تأویل، لغت، اعراب، قرائات، شأن نزول، احادیث ذیل آیات، فقه و احکام، ردّ منحرفین و شامل اقوال سلف و خلف باشد».[6]
در ادامه؛ تصمیم خود بر نقل حداقلی داستانها را نیز بیان میکند: «از بسیارى از قصهها و اخبار مورّخان صرفنظر میکنم مگر آنجا که براى تفسیر آیه نیاز به آنها باشد و در عوض آیات الاحکام را گستردهتر بحث میکنم».[7]
او در قسمت دیگری میگوید که بنا دارد کلمات و روایات را با ذکر گوینده آن بگوید و اینگونه مخاطب را در فهم بهتر کلام کمک کند.[8]
قرطبی در ابتدای تفسیرش مقدمهای بسیار طولانی دارد و در آن مسائل مهم و کلیدی در فهم قرآن را بیان میکند. از جمله این موضوعات: «ذکر فضائل قرآن و فضیلت افرادی که آنرا تلاوت کنند، آنرا طلب کنند و بدان عمل کنند»؛ «محرمات و مکروهات تلاوت قرآن و اختلافات در این مسئله»؛ «معنای تفسیر به رأی در قرآن و مجازاتهای آن» و ... است.
قرطبی همچنین به سبک تفاسیر جامع دیگر عمل کرده است؛ بدین صورت که نخست آیه را میآورد و به دنبال آن به ذکر مسائل مربوط به آن میپردازد و در ضمن آن، به تفسیر آیه پرداخته و نکات و جاهای مشکل را تشریح مینماید. گاهى سبب نزول آیه را هم متذکر میشود و به ذکر قرائتهاى مختلف و لغت و اعراب میپردازد و گاهى هم در صورت لزوم، آراء مفسران و علماى گذشته و معاصر خود را نقل میکند.[9]
از جمله کسانى که قرطبى از آنان بسیار سخن نقل کرده، ابن عطیه اندلسى است. قرطبى گاهى عین مطالب را از تفسیر او با ذکر نام، و در مواردى بدون ذکر نام، نقل میکند و گاهى به رد سخن او میپردازد. وى همچنین از «تفسیر طبرى»، «احکام القرآن کیا هرّاسى»، «احکام القرآن ابن عربى»، «اعراب القرآن» و «معانى القرآن» هر دو از ابو جعفر نحّاس نحوى، صحاح ششگانه حدیث، «التفصیل الجامع لعلوم التنزیل» نوشته احمد بن عمار مهدوى، «الکشّاف عن حقائق التنزیل» زمخشرى و کتابهاى دیگر بهره برده است.[10]
بسیاری از نکات مذکور در تفسیر او، مورد استناد کتابهای مختلف تفسیری[11] و غیر تفسیری[12] قرار گرفته است.
[1]. زرکلی، خیر الدین، الاعلام، ج 5، ص 322، بیروت، دار العلم للملایین، چاپ هشتم، 1989م.
[2]. جلال الدین سیوطی، عبد الرحمن بن أبیبکر، طبقات المفسرین العشرین، ص 79، قاهره، مکتبة وهبة، چاپ اول، 1396ق.
[3]. ذهبى، محمد حسین، التفسیر و المفسرون، ج 2، ص 436، بیروت، دار احیاء التراث العربى، بیتا.
[4]. ایازى، سید محمد على، المفسرون حیاتهم و منهجهم، ص 411، تهران، وزارت ارشاد، چاپ اول، 1373ش.
[5]. همان، ص 409.
[6]. قرطبی، محمد بن احمد، الجامع لاحکام القرآن، ج 1، ص 3، قاهره، دار الکتب المصریة، چاپ دوم، 1384ق.
[7]. همان.
[8]. همان.
[9]. معرفت، محمد هادى، التفسیر و المفسرون، ج 2، ص 403، مشهد، الجامعة الرضویه للعلوم الاسلامیه، چاپ اول، 1418ق.
[10]. المفسرون حیاتهم و منهجهم، ص 411.
[11]. به عنوان نمونه، ر.ک: ابن کثیر دمشقی، اسماعیل بن عمرو، تفسیر القرآن العظیم، تحقیق، شمس الدین، محمد حسین، ج 1، ص 17، دار الکتب العلمیة، منشورات محمدعلی بیضون، بیروت، چاپ اول، 1419ق.
[12]. به عنوان نمونه، ر.ک: مقریزی، تقی الدین، امتاع الأسماع بما للنبی من الأحوال و الأموال و الحفدة و المتاع، تحقیق، نمیسی، محمد عبد الحمید، ج 11، ص 6، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، 1420ق.
نظرات