جستجوی پیشرفته
بازدید
4573
آخرین بروزرسانی: 1396/09/23
خلاصه پرسش
اگر فردی صادقانه ایمان داشته و کارهای نیکی را نیز در پرونده داشته باشد، آیا تنها به دلیل آن‌که در امور سیاسی دخالت نمی‌کند، می‌توان او را نکوهش کرد؟
پرسش
آیا کسی که با ایمان است و دارای عمل صالح و تسلیم همه دستورات الهی است، ولی در سیاست‌های کشور هیچ دخالتی نکند و از شخص خاصی حمایت نکند مفسد فی الارض می‌باشد؟ و یا دینش اسلام امریکایی است؟
پاسخ اجمالی
دین اسلام، همه گستره زندگی انسان را جهت رسیدن به کمال او، تحت پوشش خود قرار داده و به همه آنها پرداخته و از تبیین راه مستقیم در هیچ عرصه‌ای از عرصه‌های زندگی انسان غافل نمانده است. یکی از این عرصه‌ها، عرصه سیاست است که از پر چالش‌ترین و با اهمیت‌ترین عرصه‌ها است؛ تا جایی که حُب و بغض‌های مقدس و نامقدس در این زمینه بروز و ظهور کرده و وقایع بی‌نظیر یا کم‌نظیری؛ مانند جریان جانشینی پیامبر اسلام(ص)، برخوردهای امام علی(ع) با معاویه و واقعه عاشورا و امثال آن‌را رقم زده است.
بنابراین، بی‌طرف ماندن و دخالت نداشتن در امور سیاسی، منجر به نادیده گرفتن برخی از تعالیم و دستورات دین می‌شود و با تسلیم بودن در برابر اوامر الهی در تضاد خواهد بود. بویژه در جایی که بی‌طرف ماندن در منازعات سیاسی، موجب تضعیف جبهه حق در مقابل جبهه باطل شود؛ همان موضعی که ابوموسی اشعری در جریان جنگ صفین گرفت و از یاری امام علی(ع) سر باز زد.
البته پرداختن به امور جزئی مسائل سیاسی و یا منازعات جاری بین احزاب که معمولاً نتیجه‌ای نیز به دنبال ندارد، از گفت‌وگوی ما خارج است. همچنین برخی افراد که از هوش سیاسی بالایی برخوردار نبوده و ممکن است دخالت آنها در سیاست، اثری خلاف خواسته آنان را در پی داشته باشد، تا حدودی در کناره‌گیری از سیاست معذور هستند، اما به هر ترتیب، تا جایی که در توان هر فرد باایمان است باید او در شناخت حق از باطل کوتاهی نکرده و در صورت شناخت جبهه حق، از حمایت و تقویت آن غافل نماند.
به هر حال؛ کسانی که با دلیل موجه از میدان سیاست کناره گزیده‌اند را نمی‌توان افرادی بی‌ایمان نامید، اما باید دانست که کناره‌گیری از سیاست به خودی خود امری ستودنی نبوده و نشان از تقوا و پرهیزگاری افراد غیر سیاسی نمی‌باشد.
به عبارت دیگر:
الف. جنبه‌های اجتماعی و سیاسی دین نیز مانند جنبه‌های فردی آن باید مورد توجه قرار گیرد و عمل صالح را نمی‌توان تنها به جنبه‌های فردی منحصر کرد و دین را در ارتباط شخصی با خدا منحصر کرد.
ب. افراد باایمانی که می‌توانند در امور سیاسی تأثیرگذار باشند، باید به صورت فعال در سیاست دخالت کنند و چنین دخالتی از وظایف ایمانی آنها است.
ج. افرادی که این توانایی را در خود نمی‌بینند که به صورت فعال وارد صحنه سیاست شوند و شاید بدون آن‌که به دنبال بهانه باشند، اما گمان قوی دارند که ضررهای اجتماعی ناشی از ورودشان به این صحنه، بیش از منفعتی است که از این راه نصیب جامعه می‌شود -  دست کم در مواردی که این گمان را به صورت قوی دارند - نسبت به دخالت نکردن در سیاست معذورند و نمی‌توان آنان را وادار کرد که حتماً در تمام امور سیاسی دخالت کرده و در هر رویدادی، به نفع و یا ضرر اشخاص خاصی موضع‌گیری کنند.
د. البته این افراد نباید دخالت نکردن خود در سیاست را نقطه قوت و امتیازی برای خود دیده و دیگران را با انگهایی؛ نظیر سیاسی‌کار، آخوند سیاسی و ... متهم سازند، بلکه باید ورود در سیاست را عبادتی، مانند حج دانسته که در صورت نداشتن استطاعت و موجود نبودن شرایط، از عهده برخی افراد ساقط می‌شود، اما به هر حال بازماندگان از حج، نباید خود را از حاجیان، برتر بشمارند.
در پایان بیان این نکته ضروری است که تمام آنچه گفته‌شد، در مورد افراد با‌ایمان است، و گرنه افراد بی‌ایمانی که به دین، تنها به عنوان ابزاری برای پیشرفت منافع شخصی می‌نگرند، از دایره گفت‌وگو خارج‌اند.
نظرات
تعداد نظر 0
لطفا مقدار را وارد نمایید
مثال : Yourname@YourDomane.ext
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید

پرسش های اتفاقی

پربازدیدترین ها