لطفا صبرکنید
بازدید
8843
8843
آخرین بروزرسانی:
1394/06/20
کد سایت
fa62419
کد بایگانی
76763
نمایه
غیر مسلمان و حق دریافت خونبها
طبقه بندی موضوعی
تفسیر|احکام قضایی
- اشتراک گذاری
خلاصه پرسش
بر اساس قرآن اگر اولیای مقتول، غیر مسلمان باشند، آیا حق دریافت خونبها را ندارند؟!
پرسش
در آیه 92 سوره نساء آمده است، اگر مؤمنی مؤمنی را به غیر عمد بکشد، در صورتی که کسان او غیر مؤمن باشند به آنها خونبها تعلق نمیگیرد، ولی اگر بستگانش مؤمن باشند به آنها خونبها تعلق میگیرد.مگر غیر مسلمان حق ندارد؟! چرا نباید به آنها خونبها تعلق گیرد؟!
پاسخ اجمالی
قرآن کریم در ارتباط با حفظ جان انسانها و جلوگیری از کشتن انسانهایی بیگناه میفرماید: «وَ ما کانَ لِمُؤْمِنٍ أَنْ یَقْتُلَ مُؤْمِناً إِلاَّ خَطَأً»؛[1]هیچ فرد باایمانى مجاز نیست که مؤمنى را به قتل برساند، مگر از روی اشتباه.
حال اگر به اشتباه در جامعه اسلامی قتلی اتفاق افتاد، و شخص مسلمان فرد مسلمانی را از روی اشتباه کشت، برای فرد قاتل مجازاتی را صادر فرموده است: «کسى که مؤمنى را از روى خطا به قتل رساند، باید یک برده مؤمن را آزاد کند و خونبهایى به کسان او بپردازد، مگر اینکه آنها خونبها را ببخشند. و اگر مقتول، از گروهى باشد که دشمنان شما هستند [و کافرند]، ولى مقتول باایمان بوده، [تنها] باید یک برده مؤمن را آزاد کند [و پرداختن خونبها لازم نیست]. و اگر از جمعیّتى باشد که میان شما و آنها پیمانى برقرار است، باید خونبهاى او را به کسان او بپردازد، و یک برده مؤمن [نیز] آزاد کند. و آن کس که دسترسى [به آزاد کردن برده] ندارد، دو ماه پى در پى روزه بگیرد».[2]
در این آیه به یکی از بزرگترین حقوق انسانی؛ یعنی حق حیات و زندگی، اشاره شده است. این آیه برای قتلهایی که از روی اشتباه اتفاق میافتد، و گریزی از آن نیست، سه حکم بیان کرده است که هر کدام از آنها براى جبران خسارتی است که از این عمل به وجود میآید.
1.آزاد کردن برده: نخست آزاد کردن برده است که در واقع یک نوع جبران خسارت اجتماعى کشته شدن یک فرد با ایمان محسوب میشود.
2. پرداخت دیه: پرداخت دیه به اولیای مقتول در حقیقت جبران خسارت اقتصادى است که از کشته شدن یک نفر به خانواده او وارد میشود. البته«دیه» هیچگاه قیمت واقعى خون یک انسان نیست؛ زیرا خون یک انسان بیگناه با هیچ قیمتی قابل مقایسه نیست.
3. دو ماه روزه پى در پى: دو ماه روزه نیز جبران خسارت اخلاقى و معنوى است که دامنگیر قاتل میشود.
گفتنی است که دو ماه روزه پى در پى وظیفه کسانى است که دسترسى به آزاد کردن یک برده با ایمان ندارند؛ یعنى در درجه اول فقط آزاد کردن برده کافى است و مرتبه بعد اگر نتوانست باید روزه بگیرد.[3]
شایان توجه است که قرآن در این آیه نگفته غیر مسلمان حق برخورداری از دیه را ندارند، بلکه تصریح دارد کافرانی که با مسلمانان هم پیماناند و زندگی مسالمت آمیز دارند، در این صورت براى احترام به پیمان باید علاوه بر آزاد کردن یک برده مسلمان، خونبهاى او را به بازماندگانش بپردازند: «وَ إِنْ کانَ مِنْ قَوْمٍ بَیْنَکُمْ وَ بَیْنَهُمْ مِیثاقٌ فَدِیَةٌ مُسَلَّمَةٌ إِلى أَهْلِهِ وَ تَحْرِیرُ رَقَبَةٍ مُؤْمِنَةٍ».
اتفاقاً قرآن برای اینکه از بازتاب مسئله قتل غیر مسلمان در جامعه اسلامی جلوگیری کند، به نکات دقیقی در این آیه اشاره کرده است.
1. در موردى که بازماندگان مقتول مسلمان باشند، جمله «إِلَّا أَنْ یَصَّدَّقُوا» (مگر آنکه آنها از دیه صرفنظر کنند) را ذکر کرده، ولى در مورد کسانى که مسلمان نباشند، این جمله ذکر نشده است؛ دلیل آن نیز روشن است؛ زیرا در مورد اول زمینه براى چنین کارى (صرفنظر از دیه) وجود دارد، اما در مورد دوم چنان زمینهاى نیست. به علاوه مسلمانان در حد امکان نیاید زیر بار منت غیر مسلمانان در این موارد بروند.
2. جالب توجه اینکه در صورت اول که بازماندگان مسلماناند، نخست اشاره به آزادى یک برده، و سپس اشاره به دیه شده است، در حالیکه در صورت سوم که مسلمان نیستند، نخست دیه آمده است. شاید این تفاوت تعبیر اشاره به آن باشد که در مورد مسلمانان تأخیر در دیه، غالباً عکس العمل نامطلوبى ندارد، در حالیکه در مورد غیر مسلمانان باید قبل از هر چیز دیه پرداخته شود، تا آتش نزاع خاموش گردد، و دشمنان آنرا بر پیمان شکنى حمل نکنند.[4]
بنابر این، بر اساس این آیه، به غیر مسلمانانی که با مسلمانان قرارداد زندگی مسالمت آمیز دارند، دیه پرداخت خواهد شد، و تنها به کافرانی که در حال جنگ با مسلمانان هستند دیه پرداخت نخواهد شد؛ دلیل آن نیز روشن است؛ چون پرداخت دیه به کسانی که در حال نبرد با مسلمانان هستند، کمک و تقویت آنان برای ادامه جنگ و نبرد محسوب خواهد شد. و هیچ کشور و جامعهای به دشمنان خود که در پی از بین بردن آنان هستند، کمک مالی و اقتصادی نخواهد کرد.
اگر کسی سؤال کند که در مسئله اشتباه و خطا، از آنجا که قصدی در آن نیست و فرد مرتکب هیچگونه گناهی نشده، نباید مجازات داشته باشد، پس چرا اسلام درباره آن این همه اهمیت قائل شده است؟!
پاسخ این پرسش نیز روشن است؛ زیرا مسئله خون، مسئله سادهاى نیست. اسلام با تشریع این حکم در صدد بود که مردم نهایت دقت و احتیاط را به کار بندند تا هیچگونه قتلى حتى از روى اشتباه از آنها سر نزند؛ چرا که بسیارى از خطاها قابل پیشگیرى است. علاوه بر این مردم بدانند با ادعاى خطا در قتل هرگز نمیتوانند خود را کاملاً تبرئه نمایند.[5]
به بیان دیگر، این مجازات براى این است که مسلمان در هر کاری که میکند جوانب امر را بنگرد تا به کسى از مؤمنان آسیب نرساند. به عنوان نمونه در منطقهاى که ازدحام و رفت و آمد است به شکار پرنده نپردازد تا تیرش به خطا مؤمنى را به قتل نرساند.[6] یا با عجله و بدون بررسى کامل، دارویى را تجویز نکند که جان مؤمنى را بگیرد. بنابر این کفاره و دیه بر قتل خطا سبب میشود که مردم بیش از بیش احتیاط کنند و از اعمالى که موجب ریختن خون کسى میشود بپرهیزند.[7]
حال اگر به اشتباه در جامعه اسلامی قتلی اتفاق افتاد، و شخص مسلمان فرد مسلمانی را از روی اشتباه کشت، برای فرد قاتل مجازاتی را صادر فرموده است: «کسى که مؤمنى را از روى خطا به قتل رساند، باید یک برده مؤمن را آزاد کند و خونبهایى به کسان او بپردازد، مگر اینکه آنها خونبها را ببخشند. و اگر مقتول، از گروهى باشد که دشمنان شما هستند [و کافرند]، ولى مقتول باایمان بوده، [تنها] باید یک برده مؤمن را آزاد کند [و پرداختن خونبها لازم نیست]. و اگر از جمعیّتى باشد که میان شما و آنها پیمانى برقرار است، باید خونبهاى او را به کسان او بپردازد، و یک برده مؤمن [نیز] آزاد کند. و آن کس که دسترسى [به آزاد کردن برده] ندارد، دو ماه پى در پى روزه بگیرد».[2]
در این آیه به یکی از بزرگترین حقوق انسانی؛ یعنی حق حیات و زندگی، اشاره شده است. این آیه برای قتلهایی که از روی اشتباه اتفاق میافتد، و گریزی از آن نیست، سه حکم بیان کرده است که هر کدام از آنها براى جبران خسارتی است که از این عمل به وجود میآید.
1.آزاد کردن برده: نخست آزاد کردن برده است که در واقع یک نوع جبران خسارت اجتماعى کشته شدن یک فرد با ایمان محسوب میشود.
2. پرداخت دیه: پرداخت دیه به اولیای مقتول در حقیقت جبران خسارت اقتصادى است که از کشته شدن یک نفر به خانواده او وارد میشود. البته«دیه» هیچگاه قیمت واقعى خون یک انسان نیست؛ زیرا خون یک انسان بیگناه با هیچ قیمتی قابل مقایسه نیست.
3. دو ماه روزه پى در پى: دو ماه روزه نیز جبران خسارت اخلاقى و معنوى است که دامنگیر قاتل میشود.
گفتنی است که دو ماه روزه پى در پى وظیفه کسانى است که دسترسى به آزاد کردن یک برده با ایمان ندارند؛ یعنى در درجه اول فقط آزاد کردن برده کافى است و مرتبه بعد اگر نتوانست باید روزه بگیرد.[3]
شایان توجه است که قرآن در این آیه نگفته غیر مسلمان حق برخورداری از دیه را ندارند، بلکه تصریح دارد کافرانی که با مسلمانان هم پیماناند و زندگی مسالمت آمیز دارند، در این صورت براى احترام به پیمان باید علاوه بر آزاد کردن یک برده مسلمان، خونبهاى او را به بازماندگانش بپردازند: «وَ إِنْ کانَ مِنْ قَوْمٍ بَیْنَکُمْ وَ بَیْنَهُمْ مِیثاقٌ فَدِیَةٌ مُسَلَّمَةٌ إِلى أَهْلِهِ وَ تَحْرِیرُ رَقَبَةٍ مُؤْمِنَةٍ».
اتفاقاً قرآن برای اینکه از بازتاب مسئله قتل غیر مسلمان در جامعه اسلامی جلوگیری کند، به نکات دقیقی در این آیه اشاره کرده است.
1. در موردى که بازماندگان مقتول مسلمان باشند، جمله «إِلَّا أَنْ یَصَّدَّقُوا» (مگر آنکه آنها از دیه صرفنظر کنند) را ذکر کرده، ولى در مورد کسانى که مسلمان نباشند، این جمله ذکر نشده است؛ دلیل آن نیز روشن است؛ زیرا در مورد اول زمینه براى چنین کارى (صرفنظر از دیه) وجود دارد، اما در مورد دوم چنان زمینهاى نیست. به علاوه مسلمانان در حد امکان نیاید زیر بار منت غیر مسلمانان در این موارد بروند.
2. جالب توجه اینکه در صورت اول که بازماندگان مسلماناند، نخست اشاره به آزادى یک برده، و سپس اشاره به دیه شده است، در حالیکه در صورت سوم که مسلمان نیستند، نخست دیه آمده است. شاید این تفاوت تعبیر اشاره به آن باشد که در مورد مسلمانان تأخیر در دیه، غالباً عکس العمل نامطلوبى ندارد، در حالیکه در مورد غیر مسلمانان باید قبل از هر چیز دیه پرداخته شود، تا آتش نزاع خاموش گردد، و دشمنان آنرا بر پیمان شکنى حمل نکنند.[4]
بنابر این، بر اساس این آیه، به غیر مسلمانانی که با مسلمانان قرارداد زندگی مسالمت آمیز دارند، دیه پرداخت خواهد شد، و تنها به کافرانی که در حال جنگ با مسلمانان هستند دیه پرداخت نخواهد شد؛ دلیل آن نیز روشن است؛ چون پرداخت دیه به کسانی که در حال نبرد با مسلمانان هستند، کمک و تقویت آنان برای ادامه جنگ و نبرد محسوب خواهد شد. و هیچ کشور و جامعهای به دشمنان خود که در پی از بین بردن آنان هستند، کمک مالی و اقتصادی نخواهد کرد.
اگر کسی سؤال کند که در مسئله اشتباه و خطا، از آنجا که قصدی در آن نیست و فرد مرتکب هیچگونه گناهی نشده، نباید مجازات داشته باشد، پس چرا اسلام درباره آن این همه اهمیت قائل شده است؟!
پاسخ این پرسش نیز روشن است؛ زیرا مسئله خون، مسئله سادهاى نیست. اسلام با تشریع این حکم در صدد بود که مردم نهایت دقت و احتیاط را به کار بندند تا هیچگونه قتلى حتى از روى اشتباه از آنها سر نزند؛ چرا که بسیارى از خطاها قابل پیشگیرى است. علاوه بر این مردم بدانند با ادعاى خطا در قتل هرگز نمیتوانند خود را کاملاً تبرئه نمایند.[5]
به بیان دیگر، این مجازات براى این است که مسلمان در هر کاری که میکند جوانب امر را بنگرد تا به کسى از مؤمنان آسیب نرساند. به عنوان نمونه در منطقهاى که ازدحام و رفت و آمد است به شکار پرنده نپردازد تا تیرش به خطا مؤمنى را به قتل نرساند.[6] یا با عجله و بدون بررسى کامل، دارویى را تجویز نکند که جان مؤمنى را بگیرد. بنابر این کفاره و دیه بر قتل خطا سبب میشود که مردم بیش از بیش احتیاط کنند و از اعمالى که موجب ریختن خون کسى میشود بپرهیزند.[7]
[1]. نساء، 92.
[2]. همان.
[3]. ر. ک: مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج4، ص 63- 64، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ اول، 1374ش.
[4]. همان، ص 65- 66.
[5]. ر. ک: همان، ص 62- 66
.[6]فضل الله، سید محمد حسین، تفسیر من وحی القرآن، ج7، ص 40، بیروت، دار الملاک للطباعة و النشر، چاپ دوم، 1419ق.
[7].مدرسی، سید محمدتقی، تفسیر هدایت، گروه مترجمان، ج 2، ص 136، مشهد، بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی، چاپ اول، 1377ش.
نظرات