لطفا صبرکنید
بازدید
6176
6176
آخرین بروزرسانی:
1395/01/23
کد سایت
fa64762
کد بایگانی
79384
نمایه
زندگینامه شلمغانی
طبقه بندی موضوعی
درایه الحدیث|شخصیت های شیعی|تألیفات شیعی
- اشتراک گذاری
خلاصه پرسش
آیا کتاب «التأدیب» برای شلمغانی است یا حسین بن روح؟
پرسش
برخی میگویند؛ کتاب «التأدیب» برای شلمغانی است نه حسین بن روح؛ آیا چنین چیزی صحت دارد؟
پاسخ اجمالی
محمّد بن على شلمغانى، از اهالى روستاى شلمغان از توابع واسط عراق بود.
از ابتداى زندگى او، آگاهى چندانى در دست نیست. شهرت او، به دوران پس از نیابت حسین بن روح، مربوط است.
اوّلین ملاقات حسین بن روح با شیعیان پس از آغاز نیابت خاص، در منزل شلمغانى صورت گرفت. شلمغانى، پس از آن هم به عنوان نماینده و واسطه حسین بن روح، نایب سوم امام مهدى(عج) با مردم ملاقات میکرد و درخواستهاى آنها را میگرفت و جواب امام(ع) را بدانان تحویل میداد. به عبارت دیگر؛ او نماینده امام مهدى(عج) محسوب نمیشد؛ بلکه دستیار حسین بن روح، محسوب میشد و برخى کارها را انجام میداد.
امّ کلثوم، دختر نایب دوم، میگوید: «شلمغانى نزد بنى بسطام جایگاه و اعتبارى ویژه داشت؛ زیرا حسین بن روح - که خداى از او راضى باشد- او را در میان مردم بزرگ داشته و به او جایگاه و آبرو بخشیده بود».[1]
موقعیّت علمى شلمغانى
موقعیّت علمى شلمغانى، در کتابهاى غیبتنگارى مورد اشاره قرار گرفته است. در کتاب الغیبة طوسى آمده است: «آنگاه که لعن شلمغانى صادر شد، از حسین بن روح درباره کتابهای او پرسش شد که با آنها چگونه مواجه شویم در حالى که خانههاى ما از کتابهاى او انباشته است؟!».[2]
این سؤال مردم، نشانگر شهرت علمى شلمغانى و نگاشتههاى او است. شهرت شلمغانى در دوره پیش از انحراف و حتّى پیش از همکارى با حسین بن روح، به جهت نگاشتههاى حدیثى و غیر حدیثى وى بوده است. نجاشى، کتابهاى فراوانى براى او برشمرده که نشانگر ذوق و سلیقه وى در نگارش و ارائه نظریات خویش است. معروفیّت کتاب «التکلیف» -که با عبارت «و بیوتنا منها ملأ» توصیف شده است-، نمونه روشن فعالیتهاى شلمغانى در دوران اوّلیه عمر خویش است.
نجاشی نیز کتابهای متعددی برای او بر شمرده است،[3] اما در هیچ مصدری، کتاب «التأدیب» را به حسین بن روح نسبت ندادهاند. نجاشی در کتاب خود تألیفی به این نام را به دو نفر: احمد بن عبدالله بن مهران[4] و علی بن محمد بن شیره[5] نسبت میدهد.
بله، تنها در کتاب غیبت شیخ طوسی چنین آمده است: «جناب حسین بن روح، براى ارزیابى کتاب التأدیب، آنرا نزد گروهى از فقها در قم فرستاد تا پس از بررسى نظر دهند که چیزى از محتواى آن با نظر آنان، مخالفت دارد یا نه و آنان، همه کتاب، جز یک مسئله آنرا تأیید کردند».[6] همانطور که در متن عربی این نقل آمده است، بیان نشده که کتاب التأدیب اثر حسین بن روح است، اگر چه برخی این کتاب را به وی نسبت دادهاند،[7] ولی با توجه به جایگاه حسین بن روح و موقعیت او در بین شیعیان بسیار طبیعی است که برخی از تألیفات دیگران را جهت اطمینان به محتوای آن بر عدهای از علمای شیعه عرضه کرده و از نظر آنان آگاه شود. حتی اینگونه نظر خواهیها با توجه مهارت محدّثان قم در تشخیص احادیث صحیح از غیر آن در کتاب شلمغانی هم انجام گرفت. شیخ طوسی که کتاب «التکلیف» شلمغانی را با واسطه از شیخ صدوق و او از پدرش نقل کرده است، چنین گفته که یک حدیث از مجموعه احادیث کتاب «التکلیف» [ظاهراً] توسط پدر شیخ صدوق استثناء شده و مورد قبول واقع نشده است، لذا بعد از این همه علما آن یک روایت را استثناء کردند.[8]
بنابراین، در مرحله اول؛ انتساب این کتاب به حسین بن روح انتساب بجایی نیست. در مرحله بعد؛ همانطور که بیان شد، چنین کتابی را نیز به شلمغانی نسبت ندادهاند. نجاشی با اینکه بیش از ده کتاب برای شلمغانی شمرده است از چنین کتابی نام نمیبرد. البته، شیخ طوسی در «کتاب الغیبة» خود از ارسال کتاب «التأدیب» توسط حسین بن روح به قم خبر داده و در کتاب فهرست خود از نظر علمای قم درباره کتاب «التکلیف» وی خبر میدهد و چه بسا این موضوع منجر شده که عدهای کتاب «التأدیب» را همان کتاب «التکلیف»؛ اثر شلمغانی بدانند که در این صورت چنین نسبتی صحیح نیست.
از ابتداى زندگى او، آگاهى چندانى در دست نیست. شهرت او، به دوران پس از نیابت حسین بن روح، مربوط است.
اوّلین ملاقات حسین بن روح با شیعیان پس از آغاز نیابت خاص، در منزل شلمغانى صورت گرفت. شلمغانى، پس از آن هم به عنوان نماینده و واسطه حسین بن روح، نایب سوم امام مهدى(عج) با مردم ملاقات میکرد و درخواستهاى آنها را میگرفت و جواب امام(ع) را بدانان تحویل میداد. به عبارت دیگر؛ او نماینده امام مهدى(عج) محسوب نمیشد؛ بلکه دستیار حسین بن روح، محسوب میشد و برخى کارها را انجام میداد.
امّ کلثوم، دختر نایب دوم، میگوید: «شلمغانى نزد بنى بسطام جایگاه و اعتبارى ویژه داشت؛ زیرا حسین بن روح - که خداى از او راضى باشد- او را در میان مردم بزرگ داشته و به او جایگاه و آبرو بخشیده بود».[1]
موقعیّت علمى شلمغانى
موقعیّت علمى شلمغانى، در کتابهاى غیبتنگارى مورد اشاره قرار گرفته است. در کتاب الغیبة طوسى آمده است: «آنگاه که لعن شلمغانى صادر شد، از حسین بن روح درباره کتابهای او پرسش شد که با آنها چگونه مواجه شویم در حالى که خانههاى ما از کتابهاى او انباشته است؟!».[2]
این سؤال مردم، نشانگر شهرت علمى شلمغانى و نگاشتههاى او است. شهرت شلمغانى در دوره پیش از انحراف و حتّى پیش از همکارى با حسین بن روح، به جهت نگاشتههاى حدیثى و غیر حدیثى وى بوده است. نجاشى، کتابهاى فراوانى براى او برشمرده که نشانگر ذوق و سلیقه وى در نگارش و ارائه نظریات خویش است. معروفیّت کتاب «التکلیف» -که با عبارت «و بیوتنا منها ملأ» توصیف شده است-، نمونه روشن فعالیتهاى شلمغانى در دوران اوّلیه عمر خویش است.
نجاشی نیز کتابهای متعددی برای او بر شمرده است،[3] اما در هیچ مصدری، کتاب «التأدیب» را به حسین بن روح نسبت ندادهاند. نجاشی در کتاب خود تألیفی به این نام را به دو نفر: احمد بن عبدالله بن مهران[4] و علی بن محمد بن شیره[5] نسبت میدهد.
بله، تنها در کتاب غیبت شیخ طوسی چنین آمده است: «جناب حسین بن روح، براى ارزیابى کتاب التأدیب، آنرا نزد گروهى از فقها در قم فرستاد تا پس از بررسى نظر دهند که چیزى از محتواى آن با نظر آنان، مخالفت دارد یا نه و آنان، همه کتاب، جز یک مسئله آنرا تأیید کردند».[6] همانطور که در متن عربی این نقل آمده است، بیان نشده که کتاب التأدیب اثر حسین بن روح است، اگر چه برخی این کتاب را به وی نسبت دادهاند،[7] ولی با توجه به جایگاه حسین بن روح و موقعیت او در بین شیعیان بسیار طبیعی است که برخی از تألیفات دیگران را جهت اطمینان به محتوای آن بر عدهای از علمای شیعه عرضه کرده و از نظر آنان آگاه شود. حتی اینگونه نظر خواهیها با توجه مهارت محدّثان قم در تشخیص احادیث صحیح از غیر آن در کتاب شلمغانی هم انجام گرفت. شیخ طوسی که کتاب «التکلیف» شلمغانی را با واسطه از شیخ صدوق و او از پدرش نقل کرده است، چنین گفته که یک حدیث از مجموعه احادیث کتاب «التکلیف» [ظاهراً] توسط پدر شیخ صدوق استثناء شده و مورد قبول واقع نشده است، لذا بعد از این همه علما آن یک روایت را استثناء کردند.[8]
بنابراین، در مرحله اول؛ انتساب این کتاب به حسین بن روح انتساب بجایی نیست. در مرحله بعد؛ همانطور که بیان شد، چنین کتابی را نیز به شلمغانی نسبت ندادهاند. نجاشی با اینکه بیش از ده کتاب برای شلمغانی شمرده است از چنین کتابی نام نمیبرد. البته، شیخ طوسی در «کتاب الغیبة» خود از ارسال کتاب «التأدیب» توسط حسین بن روح به قم خبر داده و در کتاب فهرست خود از نظر علمای قم درباره کتاب «التکلیف» وی خبر میدهد و چه بسا این موضوع منجر شده که عدهای کتاب «التأدیب» را همان کتاب «التکلیف»؛ اثر شلمغانی بدانند که در این صورت چنین نسبتی صحیح نیست.
[1]. طوسی، محمد بن الحسن، الغیبة، ص 403، قم، دارالمعارف الاسلامیه، 1411ق.
[2]. همان، ص 389.
[3]. نجاشی، احمد بن علی، فهرست أسماء مصنفی الشیعة(رجال نجاشی)، ص 378، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ ششم، 1365ش.
[4]. همان، ص 91.
[5]. همان، ص 256.
[6]. «أَنْفَذَ الشَّیْخُ الْحُسَیْنُ بْنُ رَوْحٍ رَضِیَ اللهُ عَنْهُ کِتَابَ التَّأْدِیبِ إِلَى قُمَّ وَ کَتَبَ إِلَى جَمَاعَةِ الْفُقَهَاءِ بِهَا وَ قَالَ لَهُمْ انْظُرُوا فِی هَذَا الْکِتَابِ وَ انْظُرُوا فِیهِ شَیْءٌ یُخَالِفُکُمْ». کتاب الغیبة، ص 390.
[7]. طباطبایی، سیدمحمد کاظم، تاریخ حدیث شیعه، ج 2، ص 75، قم، دار الحدیث، 1390ش.
[8]. شیخ طوسی، الفهرست، محقق و مصحح: آل بحر العلوم، سید محمد صادق، ص 44، نجف، المکتبة المرتضویه، چاپ اول، بیتا.
نظرات