
لطفا صبرکنید
					
										بازدید
7907
				
									7907
			
						آخرین بروزرسانی:
						1398/03/30			
			
					
						
						کد سایت
						fa64994			
						
						کد بایگانی
						79667			
						
						نمایه
						جواز یا عدم استخاره در نظر مقدس اردبیلی			
					
					
						
						طبقه بندی موضوعی
						زمان			
					
				
					
						اصطلاحات
						استخاره			
		
						
					
						گروه بندی اصطلاحات
						روایات و ادعیه			
		
							   
		- اشتراک گذاری
خلاصه پرسش
            آیا مقدس اردبیلی با توجه به آیه سوم سوره مائده، استخاره را حرام میدانست؟
        
		
        پرسش
        چرا مقدس اردبیلی قائل به عدم جواز استخاره است؟
         پاسخ اجمالی
            
	در ارتباط با پرسش باید گفت؛ از جمله مواردی که در آیه سوم سوره مائده، حرام اعلام شده، «استقسام بالازلام»[1] است که تفاسیر گوناگونی در مورد آن ارائه شده است. مقدس اردبیلی(ره) نیز در تبیین این اصطلاح قرآنی میگوید:
در گذشته، گاه که برای انجام کاری مثل سفر متحیر میماندند، سه فنجان را آورده و بر روی یکی مینوشتند که «خدا دستور داده» و بر دیگری مینگاشتند که «خدا منع کرده» و بر سومی چیزی نمینوشتند؛ سپس با روش خاصی یکی از آنها را انتخاب کرده و فعالیتهای خود را بر اساس آن تنظیم میکردند.
البته تفسیرهای دیگری نیز از حرمت استقسام بالازلام شده است و به عنوان نمونه، برخی مفسرین گفتهاند، منظور، تحریم گوشتی است که در گذشته به جهت بخت آزمایی، به وسیله تیرهایی تقسیم میشد، که آن نوعی قمار بود. همچنین برخی نیز گفتهاند منظور تحریم شطرنج است.[2]
مرحوم اردبیلی سپس در مقام نتیجهگیری برآمده و در مقام نفی یکی از دلایلی که برای حرمت «استقسام بالازلام» ارائه شده، میگوید: اگر این استدلال را بپذیریم که منظور از حرمت این کار آن است که نوعی دخالت در غیب بوده و به گمراهی و دروغ بستن به خدا میانجامد، ارائه چنین دلیلی منجر به آن خواهد شد که استخارهای که بیشتر فقها معتقد به جواز، بلکه استحباب آن بوده و روایاتی هم در زمینه آن وجود دارد را نیز نپذیریم (پس این دلیل، دلیل قابل قبولی نیست). مگر اینکه بگوییم سبب حرمت استقسام، وجود نص خاص در مورد آن است(و گرنه موارد مشابه آن حرام نیست) و یا آنکه با وجود پذیرش حرمت کارهایی مانند استقسام، اما استخاره با نص خاص از موضوع حرمت خارج شده است.[3]
بنابراین آنچه در کلام مقدس اردبیلی دیده میشود، دلالت بر تحریم استخاره در نظر ایشان ندارد و خلاف برداشتی است که برخی علمای متأخر از عبارات و استدلالهای ایشان کردهاند؛[4] چراکه مقدس اردبیلی، تحریم استخاره را تنها با فرض قبول یکی از تفاسیر «استقسام بالازلام» میداند و نهایتاً آن تفسیر را نیز توجیه نموده و تحریم استخاره را بیوجه میشمارد.
در گذشته، گاه که برای انجام کاری مثل سفر متحیر میماندند، سه فنجان را آورده و بر روی یکی مینوشتند که «خدا دستور داده» و بر دیگری مینگاشتند که «خدا منع کرده» و بر سومی چیزی نمینوشتند؛ سپس با روش خاصی یکی از آنها را انتخاب کرده و فعالیتهای خود را بر اساس آن تنظیم میکردند.
البته تفسیرهای دیگری نیز از حرمت استقسام بالازلام شده است و به عنوان نمونه، برخی مفسرین گفتهاند، منظور، تحریم گوشتی است که در گذشته به جهت بخت آزمایی، به وسیله تیرهایی تقسیم میشد، که آن نوعی قمار بود. همچنین برخی نیز گفتهاند منظور تحریم شطرنج است.[2]
مرحوم اردبیلی سپس در مقام نتیجهگیری برآمده و در مقام نفی یکی از دلایلی که برای حرمت «استقسام بالازلام» ارائه شده، میگوید: اگر این استدلال را بپذیریم که منظور از حرمت این کار آن است که نوعی دخالت در غیب بوده و به گمراهی و دروغ بستن به خدا میانجامد، ارائه چنین دلیلی منجر به آن خواهد شد که استخارهای که بیشتر فقها معتقد به جواز، بلکه استحباب آن بوده و روایاتی هم در زمینه آن وجود دارد را نیز نپذیریم (پس این دلیل، دلیل قابل قبولی نیست). مگر اینکه بگوییم سبب حرمت استقسام، وجود نص خاص در مورد آن است(و گرنه موارد مشابه آن حرام نیست) و یا آنکه با وجود پذیرش حرمت کارهایی مانند استقسام، اما استخاره با نص خاص از موضوع حرمت خارج شده است.[3]
بنابراین آنچه در کلام مقدس اردبیلی دیده میشود، دلالت بر تحریم استخاره در نظر ایشان ندارد و خلاف برداشتی است که برخی علمای متأخر از عبارات و استدلالهای ایشان کردهاند؛[4] چراکه مقدس اردبیلی، تحریم استخاره را تنها با فرض قبول یکی از تفاسیر «استقسام بالازلام» میداند و نهایتاً آن تفسیر را نیز توجیه نموده و تحریم استخاره را بیوجه میشمارد.
		[1]. «حُرِّمَتْ عَلَیکُمُ ... وَ أَنْ تَسْتَقْسِمُوا بِالْأَزْلامِ ذلِکُمْ فِسْقٌ». ر. ک: «گوشتهای حرام از نگاه قرآن»، 77891.
	
		[2]. ر. ک: اردبیلى، احمد بن محمد، زبدة البیان فی أحکام القرآن، ص 625، المکتبة الجعفریة لإحیاء الآثار الجعفریه، تهران، اول، بیتا.
	
		[3]. ر. ک: همان ص 627.
	
		[4].  بجنوردى، سید حسن، القواعد الفقهیه، ج 1، ص 74، قم، نشر الهادی، چاپ اول، 1419ق.
نظرات
		

















 
  
 