لطفا صبرکنید
بازدید
23626
23626
آخرین بروزرسانی:
1394/08/28
خلاصه پرسش
وزن مصادری که دلالت بر عدد و مقدار میکند را با مثال بیان نمایید؟
پرسش
مصادری که بیانگر مقدار چیزی میباشد کداماند؟
پاسخ اجمالی
مصدر، بر وزن «مَفعَل»، از جهت صرفی اسم مکان و به معنای جایگاه و محل صدور فعل یا شبه فعل است.[1] و در اصطلاح، بر چیزی که دلالت بر حالت یا کاری کند بدون دلالت بر زمان، مصدر گفته میشود.[2]
مصدر اقسام متعدد دارد.[3] یک قسم آن «مصدر عددى» است که دلالت بر مقدار و عدد فعل میکند و آنرا «مصدر المرّة» و در اصطلاح علم نحو، «مفعول مطلق عددى» نیز میگویند.[4]
وزن آن در ثلاثی مجرد و غیر ثلاثی مجرد یکسان نبوده، بلکه متفاوت و به شرح زیر است.
وزن مصدر عددی در ثلاثی مجرد
مصدر عددی در ثلاثى مجرد بر وزن «فَعْلَة» میآید و استعمالش چندگونه است:
1. اگر مصدر اصلی فعلی از قبیل «ضَرَبَ» یا «وَقَفَ» و...، بر این وزن نباشد و بخواهند بیان کنند که فعل یک مرتبه انجام شد میگویند: «ضَرَبْتُ ضَرْبَةً» یا «وَقَفْتُ وَقْفَةً»؛ یعنی «یک مرتبه زدم». یا «یک مرتبه ایستادم».
2. اگر مصدر اصلی فعلی از قبیل «رَحِمَ» یا «دَعَوَ» و...، بر این وزن آمده باشد، آنرا با وصف «واحدة» میآورند تا اشتباه با مصدر تأکیدى نشود؛ مانند: «رَحِمْتُهُ رَحْمَةً واحِدَةً» یا «دَعَوْتُهُ دَعْوَةً واحِدَةً»؛ یعنی «یک مرتبه به او ترحم کردم و بخشیدم». یا «یک مرتبه او را دعوت کردم و فراخواندم».
در برخی از موارد با اینکه مصدر اصلی فعل بر وزن «فَعْلَة» نیست ولی برای توضیح، بعد از وزن مذکور، وصف «واحِدَة» آورده میشود؛ مانند: «فَإِذا نُفِخَ فِی الصُّورِ نَفْخَةٌ واحِدَةٌ وَ حُمِلَتِ الْأَرْضُ وَ الْجِبالُ فَدُکَّتا دَکَّةً واحِدَةً فَیَوْمَئِذٍ وَقَعَتِ الْواقِعَةُ». در این آیه با اینکه مصدر اصلی «نَفَخَ» و «دَکَّ» بر وزن «فَعْلَة» نیست و طبق قاعده وزن «فَعْلَة» در رساندن مَرَّه کافی بوده و نیازی به وصف «واحده» نیست، ولی برای توضیح، صفت «واحده» نیز اضافه شده است.[5]
در برخی موارد در ثلاثى مجرد برای رساندن معنای مرّه بر خلاف قیاس و قاعده از وزن «فَعْلَة» استفاده نمیکنند، بلکه مصدر اصلى را با تاء میآورند، مانند: «اَتَیْتُ اِتْیانَةً.»؛ یک بار آمدم. یا مانند: «لَقَیْتُهُ لِقاءَةً.»؛ یکبار دیدارش کردم. هر چند قیاس و قاعده «اَتْیَةً» و «لَقْیَةً» است.[6]
وزن مصدر عددی در غیر ثلاثی مجرد
در غیر ثلاثى مجرد - اعم از ثلاثی مزیدفیه، رباعی مجرد و رباعی مزیدفیه - براى دلالت بر مرّة به مصدر اصلی فعل، «تاء» ملحق میشود؛ مانند: «اَکْرَمْتُ زَیْداً اِکْرامَةً» یعنی «یک بار زید را اکرام کردم». یا مانند: «اِسْتَغْفَرْتُ اِسْتِغْفارَةً» یعنی «یکبار استغفار کردم»، یا مانند: «تَدَحْرَجْتُ تَدَحْرَجَةً» یعنی «یکبار غلطیدم».[7]
و اگر مصدر غیر ثلاثى مجرد به هر دلیلی «تاء» داشته باشد برای دلالت بر مرّه بعد از آن وصف «واحدة» میآورند، مانند: «اَقَمْتُ اِقامَةً واحِدَةً»؛ یک مرتبه به پا داشتم. یا مانند: «زکَّیْتُ تَزْکِیَةً واحِدَةً»؛ یک بار زکات دادم. و یا مانند:«دَحْرَجْتُ دَحْرَجَةً واحِدَةً»؛ یک مرتبه غلطانیدم.[8]
اگر بخواهند بیان کنند که فعل، دو بار واقع شده است مصدر اصلی فعل،- چه در ثلاثی مجرد و چه در غیر ثلاثی مجرد – به صورت تثنیه آورده میشود؛ مانند: «ضَرَبْتُهُ ضَرْبَتَیْنِ». یا «رأَیْتُهُ رَأْیَتَیْنِ». یا «اَقَمْتُ اِقامَتَیْنِ». یا «دَحرَجْتُ دَحْرَجَتَیْنِ». و اگر بیشتر از دو بار بدون تعیین عدد معین، مراد باشد مصدر اصلی فعل را با «الف و تاء» جمع میآورند؛ مانند «رَحِمْتُهُ رَحماتٍ» یا «ضَرَبتُهُ ضَرباتٍ» یا «اَدَّبتُهُ تَأدیباتٍ» یا «اِکتَسَبْتُ اِکتِساباتٍ».[9] و اگر تعیین دفعات و عدد معیّن، مراد باشد با اسم عدد میآورند، مانند: «ضَرَبْتُهُ ثَلاثَ ضرباتٍ».[10]
مصدر اقسام متعدد دارد.[3] یک قسم آن «مصدر عددى» است که دلالت بر مقدار و عدد فعل میکند و آنرا «مصدر المرّة» و در اصطلاح علم نحو، «مفعول مطلق عددى» نیز میگویند.[4]
وزن آن در ثلاثی مجرد و غیر ثلاثی مجرد یکسان نبوده، بلکه متفاوت و به شرح زیر است.
وزن مصدر عددی در ثلاثی مجرد
مصدر عددی در ثلاثى مجرد بر وزن «فَعْلَة» میآید و استعمالش چندگونه است:
1. اگر مصدر اصلی فعلی از قبیل «ضَرَبَ» یا «وَقَفَ» و...، بر این وزن نباشد و بخواهند بیان کنند که فعل یک مرتبه انجام شد میگویند: «ضَرَبْتُ ضَرْبَةً» یا «وَقَفْتُ وَقْفَةً»؛ یعنی «یک مرتبه زدم». یا «یک مرتبه ایستادم».
2. اگر مصدر اصلی فعلی از قبیل «رَحِمَ» یا «دَعَوَ» و...، بر این وزن آمده باشد، آنرا با وصف «واحدة» میآورند تا اشتباه با مصدر تأکیدى نشود؛ مانند: «رَحِمْتُهُ رَحْمَةً واحِدَةً» یا «دَعَوْتُهُ دَعْوَةً واحِدَةً»؛ یعنی «یک مرتبه به او ترحم کردم و بخشیدم». یا «یک مرتبه او را دعوت کردم و فراخواندم».
در برخی از موارد با اینکه مصدر اصلی فعل بر وزن «فَعْلَة» نیست ولی برای توضیح، بعد از وزن مذکور، وصف «واحِدَة» آورده میشود؛ مانند: «فَإِذا نُفِخَ فِی الصُّورِ نَفْخَةٌ واحِدَةٌ وَ حُمِلَتِ الْأَرْضُ وَ الْجِبالُ فَدُکَّتا دَکَّةً واحِدَةً فَیَوْمَئِذٍ وَقَعَتِ الْواقِعَةُ». در این آیه با اینکه مصدر اصلی «نَفَخَ» و «دَکَّ» بر وزن «فَعْلَة» نیست و طبق قاعده وزن «فَعْلَة» در رساندن مَرَّه کافی بوده و نیازی به وصف «واحده» نیست، ولی برای توضیح، صفت «واحده» نیز اضافه شده است.[5]
در برخی موارد در ثلاثى مجرد برای رساندن معنای مرّه بر خلاف قیاس و قاعده از وزن «فَعْلَة» استفاده نمیکنند، بلکه مصدر اصلى را با تاء میآورند، مانند: «اَتَیْتُ اِتْیانَةً.»؛ یک بار آمدم. یا مانند: «لَقَیْتُهُ لِقاءَةً.»؛ یکبار دیدارش کردم. هر چند قیاس و قاعده «اَتْیَةً» و «لَقْیَةً» است.[6]
وزن مصدر عددی در غیر ثلاثی مجرد
در غیر ثلاثى مجرد - اعم از ثلاثی مزیدفیه، رباعی مجرد و رباعی مزیدفیه - براى دلالت بر مرّة به مصدر اصلی فعل، «تاء» ملحق میشود؛ مانند: «اَکْرَمْتُ زَیْداً اِکْرامَةً» یعنی «یک بار زید را اکرام کردم». یا مانند: «اِسْتَغْفَرْتُ اِسْتِغْفارَةً» یعنی «یکبار استغفار کردم»، یا مانند: «تَدَحْرَجْتُ تَدَحْرَجَةً» یعنی «یکبار غلطیدم».[7]
و اگر مصدر غیر ثلاثى مجرد به هر دلیلی «تاء» داشته باشد برای دلالت بر مرّه بعد از آن وصف «واحدة» میآورند، مانند: «اَقَمْتُ اِقامَةً واحِدَةً»؛ یک مرتبه به پا داشتم. یا مانند: «زکَّیْتُ تَزْکِیَةً واحِدَةً»؛ یک بار زکات دادم. و یا مانند:«دَحْرَجْتُ دَحْرَجَةً واحِدَةً»؛ یک مرتبه غلطانیدم.[8]
اگر بخواهند بیان کنند که فعل، دو بار واقع شده است مصدر اصلی فعل،- چه در ثلاثی مجرد و چه در غیر ثلاثی مجرد – به صورت تثنیه آورده میشود؛ مانند: «ضَرَبْتُهُ ضَرْبَتَیْنِ». یا «رأَیْتُهُ رَأْیَتَیْنِ». یا «اَقَمْتُ اِقامَتَیْنِ». یا «دَحرَجْتُ دَحْرَجَتَیْنِ». و اگر بیشتر از دو بار بدون تعیین عدد معین، مراد باشد مصدر اصلی فعل را با «الف و تاء» جمع میآورند؛ مانند «رَحِمْتُهُ رَحماتٍ» یا «ضَرَبتُهُ ضَرباتٍ» یا «اَدَّبتُهُ تَأدیباتٍ» یا «اِکتَسَبْتُ اِکتِساباتٍ».[9] و اگر تعیین دفعات و عدد معیّن، مراد باشد با اسم عدد میآورند، مانند: «ضَرَبْتُهُ ثَلاثَ ضرباتٍ».[10]
[1]. «المصدر ما یصدر عنه الفعل أو شبهه»؛ جمعى از علما، جامع المقدمات، محقق، جراثیمى، جلیل، ص 46، قم، مؤسسة النشر الإسلامی، چاپ چهارم، بیتا.
[2]. الشرتوتی، رشید، مبادی العربیه، محقق، محمدی، حمید، ج 4، ص 55، قم، دار العلم، چاپ چهارم، 1419 ق.
[3]. مصدر ثلاثی مجرد، مصدر غیر ثلاثی مجرد، مصدر میمی، مصدر وصفی، مصدر جعلی، مصدر عددی، مصدر نوعی، مصدر تأکیدی، اسم مصدر». حسینى طهرانى، هاشم، علوم العربیة، ج 1، ص 350 - 354، تهران، مفید، چاپ دوم، 1364ش.
[4]. همان، ص 350 و 352.
[5]. همان، ص 350 – 351.
[6]. همان، ص 352.
[7]. همان، ص 351.
[8]. همان.
[9]. همان، ص 351 – 352.
[10]. همان، ص 352.
نظرات