جستجوی پیشرفته
بازدید
7001
آخرین بروزرسانی: 1388/12/08
خلاصه پرسش
آیا تمدن شیعی باید تنها مبتنی بر سنت معرفتی شیعه و در رأس آن فقه جواهری باشد؟ و آیا نباید معنای حقیقی واژه "مجتهد" را به معنایی وسیع تر از لفظ رایج و مصطلح کنونی آن بازتعریف کرد؟
پرسش
استاد محترم حضرت آیت الله هادوی تهرانی
با اهداء سلام و تحیت؛
با نظر به ضرورت تولید نرم افزارهای اداره حکومت اسلامی و عنایت به این امر که تولید این نرم افزارها بلاشک از مسیر اجتهاد در ابواب فقه حکومتی می گذرد، نوشتار حاضر چکیده مجموعه سوالات پیشینی است جهت نیل به مدلی برای تحصیل اجتهاد، با نظر به دست یابی به شبکه ای از مجتهدین که از توانمندی های لازم جهت تولید نرم افزارهای حکومتی برخوردار باشند.
در ادامه، مبادی بحث، این پرسش به عنوان یکی از سوال های اساسی طرح می گردد:
آیا درست است که تولید نرم افزارهای اداره حکومت اسلامی (سیاست، اقتصاد، ارتباطات، تعلیم و تربیت، ...)، که نیازمند اجتهاد در ابواب فقه حکومتی است، مشروط به اجتهاد مصطلح فعلی که ناظر بر فقه فردی است باشد، با آن که این دو رشته، حداقل از نظر موضوع متباین اند و آیا در حال حاضر ، دانش فقه، نیازمند توسعه ابواب و گستره موضوعات آن است؟ آیا صحیح است که هر نرم افزاری که بناست درون تمدن شیعی تولید شود باید مبتنی بر سنت معرفتی شیعه باشد که یکی از اصیل ترین آنها فقه جواهری است. و به دنبال آن متولی تولید نرم افزارهای اداره حکومت اسلامی، دقیقا، باید مجتهدین باشند؟ آیا لازم نیست که معنای حقیقی واژه «مجتهد» به معنایی وسیع تر از لفظ رایج و مصطلح کنونی آن بازتعریف شود؟
پاسخ اجمالی

مبانی اجتهاد در فقه حکومتی و فقه فردی، تا حدود زیادی یکسان بوده و شیوه استنباط احکام در آنها تفاوت چندانی با یکدیگر ندارند. البته اشخاصی را می توان در فقه حکومتی، متخصص و صاحب نظر دانست که غیر از مباحث معمول و رایج فقهی، اطلاعات مناسبی از دیگر علوم داشته و نیز نظام حاکم بر روابط اجتماعی را به خوبی بشناسند.

درضمن، ابواب فقه در طول زمان و حسب نیاز گسترش یافته اند و زمان ما نیز از این منظر، استثنایی از دیگر زمان ها نیست.

بر این اساس، نیازی نیست تا معنای "اجتهاد" و "مجتهد" باز تعریف شود، بلکه مجتهدین باید همواره تلاش کنند تا با آگاهی از تحولات جامعه، روز آمدی فقه و اجتهاد را حفظ کنند. امام خمینی(ره) در بیانات خود، بارها به این مهم اشاره نموده است.

پاسخ تفصیلی

در ابتدای پاسخ، توجه به این نکته ضروری است که مبانی اجتهاد در فقه حکومتی و فقه فردی، تا حدود زیادی یکسان بوده و شیوه استنباط احکام در آنها تفاوت چندانی با یکدیگر نداشته و فقه جواهری می تواند روش مناسبی برای استفاده در هر دو بخش فقه فردی و حکومتی باشد. [1] البته اشخاصی را می توان در فقه حکومتی، متخصص و صاحب نظر دانست که غیر از مباحث معمول و رایج فقهی، اطلاعات مناسبی از دیگر علوم داشته و نیز نظام حاکم بر روابط اجتماعی را به خوبی بشناسند.

در ضمن، ابواب فقه در طول زمان و حسب نیاز گسترش یافته اند. به عنوان نمونه، سرفصل های "جواهر الکلام" به مراتب بیش از عناوین کتبی است که قرن ها پیش از آن به رشته نگارش در آمده است. زمان ما نیز از این منظر، از دیگر زمان ها استثنا نیست و امکان بسط و گسترش سرفصل های فقهی در آن وجود خواهد داشت.

براین اساس، نیازی نیست تا معنای "اجتهاد" و "مجتهد" باز تعریف شود، بلکه مجتهدین باید همواره تلاش کنند تا با آگاهی از تحولات جامعه، روز آمدی فقه و اجتهاد را حفظ کنند. این مهم، تقریبا مورد پذیرش تمام فقها و اندیشمندان دینی بوده و به دفعات در سخنان بنیان گذار انقلاب اسلامی (ره) نیز مورد توجه قرار گرفته است که به چند مورد آن اشاره می کنیم:

1. "در حکومت اسلامى همیشه باید باب اجتهاد باز باشد و طبیعت انقلاب و نظام همواره اقتضا مى‏کند که نظرات اجتهادى- فقهى در زمینه‏هاى مختلف و لو مخالف با یکدیگر آزادانه عرضه شود و کسى توان و حق جلوگیرى از آن را ندارد، ولى مهم شناخت درست حکومت و جامعه است که براساس آن نظام اسلامى بتواند به نفع مسلمانان برنامه ریزى کند که وحدت رویّه و عمل ضرورى است و همین جا است که اجتهاد مصطلح در حوزه‏ها کافى نمى‏باشد، بلکه یک فرد اگر اعلم در علوم معهود حوزه‏ها هم باشد، ولى نتواند مصلحت جامعه را تشخیص دهد و یا نتواند افراد صالح و مفید را از افراد ناصالح تشخیص دهد و به‏طور کلى در زمینه اجتماعى و سیاسى فاقد بینش صحیح و قدرت تصمیم گیرى باشد، این فرد در مسائل اجتماعى و حکومتى مجتهد نیست و نمى‏تواند زمام جامعه را به دست گیرد". [2]

2. "روحانیت تا در همه مسائل و مشکلات حضور فعال نداشته باشد، نمى‏تواند درک کند که اجتهاد مصطلح براى اداره جامعه کافى نیست. حوزه‏ها و روحانیت باید نبض تفکر و نیاز آینده جامعه را همیشه در دست خود داشته باشند و همواره چند قدم جلوتر از حوادث، مهیاى عکس العمل مناسب باشند. چه بسا شیوه‏هاى رایج اداره امور مردم در سال هاى آینده تغییر کند و جوامع بشرى براى حل مشکلات خود به مسائل جدید اسلام نیاز پیدا کند. علماى بزرگوار اسلام از هم اکنون باید براى این موضوع فکرى کنند". [3]

3. "در مورد دروس تحصیل و تحقیق حوزه‏ها، اینجانب معتقد به فقه سنتى و اجتهاد جواهرى هستم و تخلف از آن را جایز نمى‏دانم. اجتهاد به همان سبک صحیح است، ولى این بدان معنا نیست که فقه اسلام پویا نیست، زمان و مکان دو عنصر تعیین کننده در اجتهادند. مسئله‏اى که در قدیم داراى حکمى بوده است به ظاهر همان مسئله در روابط حاکم بر سیاست و اجتماع و اقتصاد یک نظام ممکن است حکم جدیدى پیدا کند، بدان معنا که با شناخت دقیق روابط اقتصادى و اجتماعى و سیاسى همان موضوع اول که از نظر ظاهر با قدیم فرقى نکرده است، واقعاً موضوع جدیدى شده است که قهراً حکم جدیدى مى‏طلبد. مجتهد باید به مسائل زمان خود احاطه داشته باشد". [4]

4. "این مسئله نباید فراموش شود که به هیچ وجه از ارکان محکم فقه و اصول رایج در حوزه‏ها نباید تخطى شود. البته در عین اینکه از اجتهاد «جواهرى» به صورتى محکم و استوار ترویج مى‏شود، از محاسن روش هاى جدید و علوم مورد احتیاج حوزه‏هاى اسلامى استفاده گردد". [5]



[1] در این ارتباط، مطالبی در پرسش 9432 (سایت: 9946) وجود دارد که در صورت تمایل، می توانید به آن مراجعه کنید.

[2] صحیفه امام، ج 21، ص 178، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره)، تهران، 1386 هـ ش، چاپ چهارم.

[3] همان، ص 292.

[4] همان، ص 289.

[5] همان، ص 380.

ترجمه پرسش در سایر زبانها
نظرات
تعداد نظر 0
لطفا مقدار را وارد نمایید
مثال : Yourname@YourDomane.ext
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید

طبقه بندی موضوعی

پرسش های اتفاقی

پربازدیدترین ها