لطفا صبرکنید
بازدید
113782
113782
آخرین بروزرسانی:
1398/05/13
کد سایت
fa76820
کد بایگانی
93987
نمایه
وجوب تأمین نیازهای جنسی زن توسط شوهر
طبقه بندی موضوعی
روابط زن و شوهر
- اشتراک گذاری
خلاصه پرسش
گفته میشود بر مرد واجب است که هر چهار ماه، حداقل یک رابطه جنسی با همسرش داشته باشد. آیا این مقدار برای برطرف کردن نیاز زن کافی است؟!
پرسش
چرا اسلام برای مرد وجوبی درباره رابطه جنسی با همسرش قرار نداده است؟ چه همخوابی و چه اصل رابطه جنسی. (مسلماً چهار ماه یکبار زن را تأمین نمیکند). حال اگر مرد نخواهد خود را هماهنگ کند، مگر به این آسانی است که زن طلاق بگیرد، متشکرم.
پاسخ اجمالی
یک ارتباط در چهار ماه، حکم اولی در این موضوع است، ولی اگر زن به جهت تأخیر در رابطه زناشویی به فساد بیفتد، بسیاری از فقها معتقدند که به لحاظ شرعی بر مرد واجب است تا نیازهای جنسی همسرش را تأمین کرده و یا در صورت درخواست زن، او را طلاق دهد.
مناسب است در اینباره به دیدگاه برخی فقها اشاره شود:
روایتی که در اینباره وجود دارد، حداکثر زمان مجاز ترک آمیزش را براى شوهرى که عذرى دارد بیان مىکند، و الّا جایز بودن ترک آمیزش تا چهار ماه، شامل کسى که عذر ندارد و مىخواهد زن را آزار دهد نمىشود. به نظر مىرسد آن چهار ماهى که در روایت ذکر شده است، مفهوم ندارد؛ چون موضوع آن در مورد شخص مصیبتزدهاى است که قصد اضرار به زن را هم نداشته، ولى چون این مشکل را داشت، حضرت مىفرمایند این شخص حداکثر تأخیرى که مىتواند در مباشرت [آمیزش] بیندازد، چهار ماه است، بر این اساس از چنین روایتی، استفاده نمىشود که همه مردان مىتوانند ارتباط جنسی با همسرشان را تا چهار ماه تأخیر انداخته و بدون هیچ دلیل موجهى، زنی که خواهان روابط بیشتر است را آزار دهند. (در روایت کلمه اضرار آمده است)؛ چون شارع مصالح و مفاسد را بر روى هم ملاحظه نموده است. به عبارت دیگر در این روایت، سه عامل «حیثیت مرد»، «وارد شدن مصیبت به او» و «نیاز زن» ملاحظه شده و با ملاحظه هر سه عامل اعلام شده که حداکثر تا چهار ماه مىتوان همبستری را به تأخیر انداخت، به همین دلیل، از چنین روایتی برداشت نمیشود که هر شخص دیگرى نیز مىتواند بدون در نظر گرفتن نیاز زن، همبستری را تا چهار ماه به تأخیر بیندازد.[1]
بر این اساس، اگر زن به خاطر میل و شهوت زیاد نمیتواند تا چهار ماه صبر کند و (وضعیتش) طورى است که اگر شوهرش با او نزدیکى نکند، دچار گناه مىشود، احتیاط این است که شوهرش با او آمیزش داشته و یا آنکه او را طلاق داده و راهش را باز کند.[2]
و نیز «بر شوهر واجب است که با زنِ گرم مزاجش در کمتر از چهار ماه هم نزدیکى کند تا او را از واقع شدن در معصیت حفظ نموده و راه گناه را بر او ببندد».[3]
نظر دیگر آن است که «چنانچه به علت همبستر نشدن با همسر خود، ترس افتادن وى را در گناه داشته باشد، به احتیاط واجب باید مبادرت به آمیزش نماید».[4]
فقهای دیگری نیز دیدگاهی مانند آنچه گفته شد دارند.[5]
البته بیان این نکته نیز لازم است که در صورت تخلف شوهر، زن نباید رفتار ناپسند شوهر را، مجوزی برای کشیده شدن خود به انحراف ارزیابی نموده و در مسیرهای غیر اخلاقی گام بردارد، چون به دستور قرآن، اشخاصی که به هر دلیل، امکان برقراری یک رابطه جنسی سالم را ندارند، باید تا فراهم شدن زمینههای آن، عفت پیشه نمایند.[6] و از طرفی با مطالعه این کتاب آسمانی، به دو بانوی عفیف و با ایمان برخورد مینماییم که به عنوان الگویی برای تمام مسلمانان؛ چه مرد و چه زن؛ معرفی شدهاند! یکی از آنها آسیه همسر فرعون؛ پادشاه بیایمان و ستمگر مصر؛ بوده که با تحمل تمام دشواریها، در نهایت به شهادت رسید[7] و دیگری حضرت مریم بانوی مجردی که به دلیل رعایت عفت و پاکدامنی، به مرحلهای از پیشرفت دست یافت که خود او و فرزندش به عنوان نشانهای از نشانههای خدا به بشریت معرفی شدند.[8]
بر همین اساس؛ و با توجه به شخصیت مستقل زنان؛ میتوان نتیجه گرفت که مجرد بودن و یا زندگی با مردان گناهکار و بیایمانی که حقوق همسرانشان را رعایت نمیکنند، نباید به پاکدامنی بانوان آسیبی رسانده و آنان را از ارتباط با خدا بازدارد.
مسلم است که آنان، اجر و پاداش خود را از خدای عدالتپیشه دریافت خواهند نمود و مردانی که موجب قرار گرفتن ایشان در چنین تنگناهایی شدهاند به سزای اعمال خود خواهند رسید.[9]
امّا اینکه مرد در صورت تخلف، به آسانی همسرش را طلاق نمیدهد، زن میتواند با رجوع به دادگاه خانواده و ادعای عسر و حرج در این موضوع، از مرد شکایت کند تا دادگاه نسبت به این موضوع رسیدگی نماید.
مناسب است در اینباره به دیدگاه برخی فقها اشاره شود:
روایتی که در اینباره وجود دارد، حداکثر زمان مجاز ترک آمیزش را براى شوهرى که عذرى دارد بیان مىکند، و الّا جایز بودن ترک آمیزش تا چهار ماه، شامل کسى که عذر ندارد و مىخواهد زن را آزار دهد نمىشود. به نظر مىرسد آن چهار ماهى که در روایت ذکر شده است، مفهوم ندارد؛ چون موضوع آن در مورد شخص مصیبتزدهاى است که قصد اضرار به زن را هم نداشته، ولى چون این مشکل را داشت، حضرت مىفرمایند این شخص حداکثر تأخیرى که مىتواند در مباشرت [آمیزش] بیندازد، چهار ماه است، بر این اساس از چنین روایتی، استفاده نمىشود که همه مردان مىتوانند ارتباط جنسی با همسرشان را تا چهار ماه تأخیر انداخته و بدون هیچ دلیل موجهى، زنی که خواهان روابط بیشتر است را آزار دهند. (در روایت کلمه اضرار آمده است)؛ چون شارع مصالح و مفاسد را بر روى هم ملاحظه نموده است. به عبارت دیگر در این روایت، سه عامل «حیثیت مرد»، «وارد شدن مصیبت به او» و «نیاز زن» ملاحظه شده و با ملاحظه هر سه عامل اعلام شده که حداکثر تا چهار ماه مىتوان همبستری را به تأخیر انداخت، به همین دلیل، از چنین روایتی برداشت نمیشود که هر شخص دیگرى نیز مىتواند بدون در نظر گرفتن نیاز زن، همبستری را تا چهار ماه به تأخیر بیندازد.[1]
بر این اساس، اگر زن به خاطر میل و شهوت زیاد نمیتواند تا چهار ماه صبر کند و (وضعیتش) طورى است که اگر شوهرش با او نزدیکى نکند، دچار گناه مىشود، احتیاط این است که شوهرش با او آمیزش داشته و یا آنکه او را طلاق داده و راهش را باز کند.[2]
و نیز «بر شوهر واجب است که با زنِ گرم مزاجش در کمتر از چهار ماه هم نزدیکى کند تا او را از واقع شدن در معصیت حفظ نموده و راه گناه را بر او ببندد».[3]
نظر دیگر آن است که «چنانچه به علت همبستر نشدن با همسر خود، ترس افتادن وى را در گناه داشته باشد، به احتیاط واجب باید مبادرت به آمیزش نماید».[4]
فقهای دیگری نیز دیدگاهی مانند آنچه گفته شد دارند.[5]
البته بیان این نکته نیز لازم است که در صورت تخلف شوهر، زن نباید رفتار ناپسند شوهر را، مجوزی برای کشیده شدن خود به انحراف ارزیابی نموده و در مسیرهای غیر اخلاقی گام بردارد، چون به دستور قرآن، اشخاصی که به هر دلیل، امکان برقراری یک رابطه جنسی سالم را ندارند، باید تا فراهم شدن زمینههای آن، عفت پیشه نمایند.[6] و از طرفی با مطالعه این کتاب آسمانی، به دو بانوی عفیف و با ایمان برخورد مینماییم که به عنوان الگویی برای تمام مسلمانان؛ چه مرد و چه زن؛ معرفی شدهاند! یکی از آنها آسیه همسر فرعون؛ پادشاه بیایمان و ستمگر مصر؛ بوده که با تحمل تمام دشواریها، در نهایت به شهادت رسید[7] و دیگری حضرت مریم بانوی مجردی که به دلیل رعایت عفت و پاکدامنی، به مرحلهای از پیشرفت دست یافت که خود او و فرزندش به عنوان نشانهای از نشانههای خدا به بشریت معرفی شدند.[8]
بر همین اساس؛ و با توجه به شخصیت مستقل زنان؛ میتوان نتیجه گرفت که مجرد بودن و یا زندگی با مردان گناهکار و بیایمانی که حقوق همسرانشان را رعایت نمیکنند، نباید به پاکدامنی بانوان آسیبی رسانده و آنان را از ارتباط با خدا بازدارد.
مسلم است که آنان، اجر و پاداش خود را از خدای عدالتپیشه دریافت خواهند نمود و مردانی که موجب قرار گرفتن ایشان در چنین تنگناهایی شدهاند به سزای اعمال خود خواهند رسید.[9]
امّا اینکه مرد در صورت تخلف، به آسانی همسرش را طلاق نمیدهد، زن میتواند با رجوع به دادگاه خانواده و ادعای عسر و حرج در این موضوع، از مرد شکایت کند تا دادگاه نسبت به این موضوع رسیدگی نماید.
[1]. شبیرى زنجانى، سید موسى، کتاب نکاح، ج 5، ص 1483.
[2]. طباطبائى یزدى، سید محمّدکاظم، عروهالوثقى، ج 2، ص 810؛ مرعشى نجفى، سید شهابالدین، منهاجالمؤمنین، ج 2، ص 208.
[3]. خوئى، سیدابوالقاسم، موسوعة الامامالخوئى، ج 32، ص 122.
[4]. استفتاء از دفتر ایشان در قم.
[5]. مکارم شیرازى، ناصر، رساله توضیح المسائل، ص 399. البته طبق استفتائى که از دفتر ایشان شد به همین مضمون پاسخ دریافت کردیم: «در صورتى که همسر ممکن است به گناه بیفتد احتیاط واجب آن است که به خواسته او عمل کند» دفتر آیتاللّه مکارم شیرازى، بخش استفتائات؛ دفتر آیتاللّه صافى، بخش استفتائات، شماره اتوماتیک: 57293، شماره دفترى 3/89/244، کد 1. با توجه به اینکه ایشان از عبارت «توصیه مىشود» در پاسخ استفاده نمودهاند احساس مىشود که این مسئله را واجب نمىدانند؛ سامانه نشریات مؤسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی.
[6]. نور، 33.
[7]. تحریم، 11 «و ضرب الله مثلا للذین آمنوا امرأة فرعون ...».
[8]. تحریم 12؛ انبیاء 91.
[9]. برگرفته از پاسخ نمایه 3181 (حق طلاق برای زن در صورت همخوابی نداشتن مرد).
نظرات