لطفا صبرکنید
42957
- اشتراک گذاری
جنگ بدر اوّلین تجربه جنگی مسلمانان بود که در تاریخ اسلام رخ داد. با توجه به این که اسلام نوپا و از حساسیت فوق العاده ای برخوردار بود که در مقابلش عده ای بت پرست و مشرک وجود داشتند که جز به انهدام اسلام راضی نمی شدند، از این رو حمایت مستقیم مسلمانان از جانب خدا و فرشتگان امری ضروری به نظر می رسید.
ما براین باوریم که در جنگ احد نیز مسلمانان از امدادهای غیبی بی نصیب نماندند و خداوند در دل دشمنان آنان رعب و وحشتی ایجاد نمود که همین موجب برگشت و فرار آنان گردید. بر اساس روایاتی، فرشتگان جهت کمک به امام حسین (ع) خدمت آن حضرت رسیدند، ولی ایشان نپذیرفتند.
بنابر تصریح آیه شریفه، آمدن فرشتگان جهت یارى نمودن، تنها براى تشویق و بشارت و اطمینان خاطر است نه شمشیر به دست گرفتن و جنگیدن؛ یعنی این طور نیست که ما در گوشه ای بنشینیم و خدا را مأمور به جنگیدن نماییم همچنان که بنی اسرائیل چنین کردند و گفتند: اى موسى، هرگز ما در آن جا تا زمانی که آنها هستند ابداً وارد نمی شویم، پس ما این جا می نشینیم و تو به همراه پروردگارت بروید با آنها بجنگید.
حال سؤال ما از شما این است آیا خداوندی که حضرت ابراهیم را از دست نمرودیان و حضرت عیسی را از دست بنی اسرائیل نجات داد، آیا این خداوند نمی توانست حضرت زکریا و یحیی را از دست هرودیس ستمگر و بقیه پیامبران را از دست بنی اسرائیل و دیگر ستمگران نجات دهد؟!
برای پاسخ به این پرسش تذکر نکاتی ضروری است:
1. اصول و مقرراتی حاکم بر دنیا است که آن را یک نظام قانون مند، منسجم و هدف دار ساخته است.
براساس قانون فراگیر دنیا خداوند هر کس را که کوشش و فعالیت نماید، به نتیجه و ثمره کارش می رساند و این فرق نمی کند که آن شخص آدم درست کاری باشد یا بد کار یا این که آن عمل، کار پسندیده ای باشد یا ناپسند. [1] بر این اساس می بینیم که تعداد بسیاری از پیامبران از جمله حضرت زکریا و یحیی، بلکه بر اساس روایتی از پیامبر اسلام، -در یک روز- چهل و سه پیامبر و صد و دوازده نفر از بندگان خدا که امر بمعروف و نهى از منکر می کردند، توسط بنى اسرائیل کشته شدند.
خداوند در سوره بقره می فرماید: آیا هر گاه پیامبرى با چیزى که مورد پسند شما نبود به سوى شما آمد، گردن کشى نمودید پس گروهى را تکذیب کردید و گروهى را کشتید. [2]
2. بر اساس حکمت و مصالحی، گاهی خداوند متعال علت را بی اثر می سازد یا معلولی را بدون انتساب به علت متعارف به وجود می آورد؛ نظیر آتش که سوزاندن جزو ذاتش است در مورد ابراهیم (ع) سرد می شود و عیسی (ع) بدون پدر متولد می شود گرچه این مسائل خارج از نظام منسجم هستی نیست، بلکه در همان راستا قرار دارد، ولی یک استثنایی از قانون عادی طبیعی است که به صورت خارق العاده و معجزه رخ می دهد. بر همین اساس است زمانی که بنی اسرائیل تصمیم به قتل حضرت عیسی می گیرند خداوند یکی از دشمنانش را به شکل او در می آورد تا به جای ایشان کشته شود و حضرت عیسی (ع) را به آسمان می برد. [3]
3. خداوند در قرآن می فرماید: "اگر خدا را یارى کنید خدا یاریتان مىکند". [4]
این آیه مؤمنان را به جهاد تحریک مىکند، و در صورتى که خدا را نصرت دهند، وعده یاریشان مىدهد. منظور از" نصرت دادن خدا" جهاد در راه خدا و تنها به منظور تأیید دین او و اعتلاى کلمه حق است، نه این که جهاد کنند تا در زمین سرورى نمایند، و یا غنیمت به چنگ آورند، و یا شجاعت و هنر خود را نشان دهند.و مراد از این که فرمود: "خدا هم شما را یارى مىکند"، این است که اسباب غلبه بر دشمن را برایتان فراهم مىسازد؛ مثلاً ترسى از شما در دل کفار مىاندازد، و امور را علیه کفار و به نفع شما جارى مىکند و دل هاى شما را محکم و شجاع مىسازد. [5]
4. خداوند می فرماید: "اما توجه داشته باشید که آمدن فرشتگان به یارى شما، تنها براى تشویق و بشارت و اطمینان خاطر و تقویت روحیه شما است، و گرنه پیروزى تنها از ناحیه خداوندى است که بر همه چیز قادر و در همه کار حکیم است". [6]
با توجه به نکاتی که بیان شد پاسخ را در دو بخش حلّی و نقضی ارائه می نماییم:
الف. جنگ بدر اولین تجربه جنگی مسلمانان بود که در تاریخ اسلام رخ داده است و با مداقّه قرار دادن این مطلب که اسلام نوپا از حساسیت فوق العاده ای برخوردار بود که در مقابلش عده ای بت پرست و مشرک عنود وجود داشتند که جز به اضمحلال و انهدام اسلام راضی نمی شدند، از این رو حمایت مستقیم مسلمانان از جانب خدا و فرشتگان امری ضروری به نظر می رسد.
می دانیم که در جنگ احد تعداد قابل توجهی از اصحاب پیامبر (ص) از دستور فرماندهی تخلف نمودند و از کوه رمات (جبل العینین) پایین آمدند که همین کار باعث حرکت و هجوم مجدد دشمنان و در نهایت شکست ظاهری مسلمانان و پیروزی دشمنان شد، اکنون پرسش ما این است، آیا در جنگ احد خداوند به کمک مسلمانان نیامد؟ آیا تا به حال به این اندیشیده اید که چرا احزاب و مشرکان بعد از پیروزی ظاهری، وارد مدینه نشدند؟ چرا به جست و جوی پیامبر نپرداختند و آن حضرت را پیدا نکردند؟ چرا کار اسلام و مسلمانان را یکسره نکردند؟ بلکه بعد از برگشتشان پیامبر با تعدادی از صحابه آنان را تعقیب نمودند که این واقعه به حمراء الاسد معروف شد. [7]
بنابر این ما بر این باوریم که در جنگ احد نیز مسلمانان از امدادهای غیبی نیز بی نصیب نماندند و خداوند در دل دشمنان آنان رعب و وحشتی ایجاد نمود که همین موجب برگشت و فرار آنها گردید.
در مورد امام حسن و امام حسین نیز باید توجه کنید که در مقابل ایشان و یاران آنان که تعدادشان بسیار اندک بود و واقعاً حاضر بودند در رکاب آن حضرت به شهادت، گروهی به ظاهر مسلمان بودند، که مثل ائمه و اصحابشان نماز می خواندند و روزه می گرفتند ... بر این اساس؛ اولا: قرار نیست همه چیز با معجزه و امور خارق العاده پایان پذیرد. ثانیا: دنیا محل امتحان است و باید هر دو گروه مورد امتحان و ابتلا قرار می گرفتند. علاوه بر این، بر اساس روایاتی، فرشتگان جهت کمک به امام حسین (ع) خدمت آن حضرت رسیدند، ولی ایشان نپذیرفتند. [8] و چه بسا ما بارها در زندگی روزمره مان مورد امداد و کمک فرشتگان قرار گرفته باشیم، ولی توجه نکرده و آنان را مشاهده نکرده ایم.
نکته مهمی که باید به آن توجه ویژه نماییم این است که بر اساس تصریح آیه شریفه که در نکته چهارم به آن اشاره نمودیم این است که آمدن فرشتگان جهت یارى نمودن، تنها براى تشویق و بشارت و اطمینان خاطر و تقویت روحیه است، نه شمشیر به دست گرفتن و جنگیدن؛ یعنی این طور نیست که در گوشه ای بنشینیم و خدا را مأمور به جنگیدن نماییم همچنان که بنی اسرائیل چنین کردند و گفتند: اى موسى، هرگز ما در آن جا تا زمانی که آنها هستند ابداً وارد نمی شویم، پس ما این جا می نشینیم و تو به همراه پروردگارت بروید با آنها بجنگید. [9] بلکه هر جمعیتی خود عهده دار سرنوشت خویش است.
ب. حال سؤال ما از شما این است خداوندی که حضرت ابراهیم را از دست نمرودیان و حضرت عیسی را از دست بنی اسرائیل نجات داد، آیا این خداوند نمی توانست حضرت زکریا و یحیی را از دست هرودیس ستمگر و بقیه پیامبران را از دست بنی اسرائیل و دیگران نجات دهد؟!
با مروری اجمالی بر آنچه گذشت به این نتیجه می رسیم که معجزه گرچه خارج از نظام منسجم هستی نیست بلکه در همان راستا قرار دارد، ولی یک استثنایی از قانون عادی طبیعی است که به صورت خارق العاده رخ می دهد و این هم زمانی است که خداوند مصلحت بداند.
[1] آل عمران، 195، "فَاسْتَجابَ لَهُمْ رَبُّهُمْ أَنِّی لا أُضیعُ عَمَلَ عامِلٍ مِنْکُمْ مِنْ ذَکَرٍ أَوْ أُنْثى بَعْضُکُم".
[2] بقره، 87، "أَ فَکُلَّما جاءَکُمْ رَسُولٌ بِما لا تَهْوى أَنْفُسُکُمُ اسْتَکْبَرْتُمْ فَفَرِیقاً کَذَّبْتُمْ وَ فَرِیقاً تَقْتُلُونَ".
[3] نساء، 157، و گفتارشان که: «ما، مسیح عیسى بن مریم، پیامبر خدا را کشتیم!» در حالى که نه او را کشتند، و نه بر دار آویختند لکن امر بر آنها مشتبه شد. و کسانى که در مورد (قتل) او اختلاف کردند، از آن در شک هستند و علم به آن ندارند و تنها از گمان پیروى مىکنند و قطعاً او را نکشتند
[4] محمد، 7.
[5] طباطبائی، محمد حسین، تفسیر المیزان، موسوى همدانى، سید محمد باقر، ج 18، ص 346 و 347، دفتر انتشارات اسلامى ، قم، چاپ پنجم، 1374 ش.
[6] آل عمران، 126.
[7] أبو عمر یوسف بن عبد الله بن محمد بن عبد البر، الاستیعاب فى معرفة الأصحاب، البجاوى، على محمد، ج 3، ص 1428، بیروت، دار الجیل، ط الأولى، 1412/1992.ُُُُُُُُُُُُُُُُُُُُُُُُُُُُُُُّّّّّّّّّّّّّّّّّّّّّّّّّّّّّّّ
[8] برای اطلاع بیشتر در این رابطه به نمایه "کمک جنیان و فرشتگان به امام حسین (ع) در روز عاشورا" شماره 7503 و نمایه "عدم جلوگیری خداوند از کشته شدن امام حسین" شماره 7605 مراجعه نمایید.
[9] مائده، 24.