لطفا صبرکنید
بازدید
10421
10421
آخرین بروزرسانی:
1396/12/20
کد سایت
fa84880
کد بایگانی
102594
نمایه
تدبیر منزل
طبقه بندی موضوعی
کلیات
اصطلاحات
تدبیر ، تدبیر منزل
گروه بندی اصطلاحات
سرفصلهای قرآنی|اصطلاحات اخلاقی
- اشتراک گذاری
خلاصه پرسش
مراد از «تدبیر منزل» در حکمت عملی چیست؟
پرسش
مراد از «تدبیر منزل» چیست؟
پاسخ اجمالی
«تدبیر» از ریشه «دَبَرَ»، در لغت به معنای اندیشیدن و عاقبتبینى در کارها و امور است،[1] که به تنظیم و اداره کردن و مدیریت توسعه معنایی داده شده است. مقصود از اصطلاح «تدبیر منزل» نیز، همین معنا است.
تدبیر منزل، از اقسام حکمت عملی در فلسفه مشاء است و موضوع آن چگونگی اداره منزل و مشارکت مرد با زن، فرزند، بندگان و خدمتکاران برای تنظیم امور منزل است.[2] از تدبیر منزل، به «حکمت منزلی» نیز تعبیر شده است.[3]
برخی از مباحث تدبیر منزل در احادیث پیامبر اکرم(ص) و ائمه اطهار(ع) نیز یافت میشود؛ مانند: «لا فَقرَ مَعَ حُسنِ تَدبیر»؛[4] (اگر تدبیر نیکو باشد، فقر وجود نخواهد داشت)، «مَن أحسَنَ تَدبیرَ مَعیشَتِهِ رَزَقَهُ اللهُ تَبارَکَ و تَعالى»؛[5] (هر کس براى گذرانِ زندگانى خویش به درستى برنامهریزى کند، خداى تبارک و تعالى روزیاش میبخشد)، «صَلاحُ العَیشِ التَّدبیر»؛[6] (سامان بخشِ گذرانِ زندگى، برنامهریزى است).
اهمیت یافتن بحث تدبیر منزل، حاصل توجه ارسطو بدان است. ارسطو با تأکید بر این نکته که «هر شهری از خانوادهها فراهم میآید»،[7] جایگاه خاصی برای خانواده قائل شده است. او بخش اول کتاب سیاست را به بحث تدبیر منزل اختصاص داده و آنرا مشتمل بر بحث درباره نسبت شوهر و زن یا رابطه همسری، نسبت خواجه و بنده، نسبت پدر و فرزند، و فنّ به دست آوردن مال دانسته،[8] اما خود در این اثر فقط به نسبت میان خواجه و بنده و فنّ به دست آوردن مال پرداخته است.[9] ارسطو در اخلاق «نیکوماخوس»[10] نیز تدبیر منزل را یکی از اقسام حکمت عملی دانسته است.
حکمای بعد از ارسطو، تدبیر منزل را دومین قسم از اقسام سهگانه حکمت عملی، به همراه تهذیب اخلاق و سیاست مدن، برشمردهاند.[11]
تدبیر منزل، از اقسام حکمت عملی در فلسفه مشاء است و موضوع آن چگونگی اداره منزل و مشارکت مرد با زن، فرزند، بندگان و خدمتکاران برای تنظیم امور منزل است.[2] از تدبیر منزل، به «حکمت منزلی» نیز تعبیر شده است.[3]
برخی از مباحث تدبیر منزل در احادیث پیامبر اکرم(ص) و ائمه اطهار(ع) نیز یافت میشود؛ مانند: «لا فَقرَ مَعَ حُسنِ تَدبیر»؛[4] (اگر تدبیر نیکو باشد، فقر وجود نخواهد داشت)، «مَن أحسَنَ تَدبیرَ مَعیشَتِهِ رَزَقَهُ اللهُ تَبارَکَ و تَعالى»؛[5] (هر کس براى گذرانِ زندگانى خویش به درستى برنامهریزى کند، خداى تبارک و تعالى روزیاش میبخشد)، «صَلاحُ العَیشِ التَّدبیر»؛[6] (سامان بخشِ گذرانِ زندگى، برنامهریزى است).
اهمیت یافتن بحث تدبیر منزل، حاصل توجه ارسطو بدان است. ارسطو با تأکید بر این نکته که «هر شهری از خانوادهها فراهم میآید»،[7] جایگاه خاصی برای خانواده قائل شده است. او بخش اول کتاب سیاست را به بحث تدبیر منزل اختصاص داده و آنرا مشتمل بر بحث درباره نسبت شوهر و زن یا رابطه همسری، نسبت خواجه و بنده، نسبت پدر و فرزند، و فنّ به دست آوردن مال دانسته،[8] اما خود در این اثر فقط به نسبت میان خواجه و بنده و فنّ به دست آوردن مال پرداخته است.[9] ارسطو در اخلاق «نیکوماخوس»[10] نیز تدبیر منزل را یکی از اقسام حکمت عملی دانسته است.
حکمای بعد از ارسطو، تدبیر منزل را دومین قسم از اقسام سهگانه حکمت عملی، به همراه تهذیب اخلاق و سیاست مدن، برشمردهاند.[11]
[1]. فراهیدی، خلیل بن احمد، کتاب العین، ج 8، ص 33، قم، هجرت، چاپ دوم، 1409ق؛ راغب اصفهانی، حسین بن محمد، مفردات الفاظ القرآن، ص 307، بیروت، دار القلم، چاپ اول، 1412ق.
[2]. ابن سینا، الهیات دانشنامه علائى، ص 2، همدان، دانشگاه بو على سینا، چاپ دوم، 1383ش؛ عجم، رفیق، موسوعة مصطلحات الامام الغزالی، ص 510، بیروت، مکتبة لبنان ناشرون، چاپ اول، 2000م.
[3]. قطب الدین شیرازى، درة التاج، ص 160، تهران، حکمت، چاپ سوم، 1369ش؛ شمس الدین شهرزورى، رسائل الشجرة الالهیة فى علوم الحقایق الربانیة، ص 489، تهران، مؤسسه حکمت و فلسفه ایران، چاپ اول، 1383ش.
[4]. تمیمی آمدی، عبدالواحد بن محمد، غرر الحکم و درر الکلم، ص 794، قم، دار الکتاب الإسلامی، چاپ دوم، 1410ق.
[5]. ابن اثیر جزری، علی بن محمد، اسد الغابة فی معرفة الصحابه، ج 1، ص 170، بیروت، دار الفکر، 1409ق.
[6]. غرر الحکم و درر الکلم، ص 416.
[7]. ارسطو، سیاست، مترجم، عنایت، حمید، کتاب نخست، ص 7، تهران، نیل، 1337ش.
[8]. همان.
[9]. همان، ص 39.
[10]. ارسطو، اخلاق نیکوماخوس، مترجم، لطفی، محمد حسن، کتاب ششم، ص 223، تهران، طرح نو، 1377ش.
[11]. ر. ک: جهامى، جیرار، موسوعة مصطلحات ابن سینا، ص 398، بیروت، مکتبة لبنان ناشرون، چاپ اول، 1425ق؛ موسوعة مصطلحات الامام الغزالی، ص 510؛ دغیم، سمیح، موسوعة مصطلحات صدرالدین الشیرازی، ج 1، ص 660، بیروت، مکتبة لبنان ناشرون، چاپ اول، 2004م.
نظرات