لطفا صبرکنید
11967
- اشتراک گذاری
الف) «رسم تامّ» تعریفى است که از «جنس قریب» و «عرض خاصّ» تشکیل شود؛ مانند تعریف انسان به: «حیوان ضاحک»، یا «حیوان کاتب»، یا «حیوان متمدّن». و مانند تعریف مثلث به: «شکلى که مجموع زوایاى آن مساوى دو قائمه باشد».
ابن سینا میگوید؛ بهترین رسوم آن است که ابتدا جنس در آن آورده شود، تا ذات شىء را افاده کند. چنانکه در رسم انسان گفته شود «حیوانى است که بر روى دو پا راه میرود، و داراى ناخنهاى پهن و ضاحک بالطبع است». و در رسم مثلث گفته شود که «شکلى است داراى سه زاویه». بهتر بودن اینگونه رسم بدان سبب است که عرضهاى لازم و عرضهاى خاصّ، بلکه حتّى فصول به حسب وضع لغت جز بر شیئى مبهم که این عوارض یا فصل مختص بدان است دلالت ندارد. امّا اینکه این شىء در جوهر و ماهیّت خود چیست، ذهن فقط به دلالت عقلى بدان منتقل میشود؛ (یعنى از دلالت لازم بر ملزوم)؛ امّا وقتى نخست جنس آورده شود، بر اصل ذات دلالت دارد؛ و آنگاه تعریف رسمى با الحاق لوازم و خواصّ بدان تمامى مییابد.[1]
ب) «رسم ناقص» تعریفى است که از انضمام «جنس بعید» با «عرض خاصّ»، یا انضمام «عرض عامّ» با «عرض خاصّ» حاصل شود؛ مانند تعریف انسان به: «جسم ضاحک»، یا «جوهر ضاحک»، یا «جسم نامى کاتب»، یا «رونده ضاحک».
بعضى هم رسم ناقص را عبارت از رسمى دانستهاند که معرّف را تنها از بعضى امور مغایر ممتاز سازد. و بعضى دیگر برآنند که رسم ناقص آن است که در آن تنها به ذکر عرضیّات اکتفا شود.[2]
خلاصه آنکه، رسم تام مرکب از جنس قریب و عرض خاص است، مانند «انسان حیوان ضاحک است». و رسم ناقص مرکب از جنس بعید و عرض عام و یا عرض خاص، و یا مرکب از چند عرض است که فى الجمله موجب امتیاز معرف از ماعدا باشد. مانند «انسان حیوان حساس، و یا متحرک، و یا نامى حساس، و یا ضاحک، و یا حساس متعجب ضاحک است».[3]
[1]. ابن سینا، الاشارات والتنبیهات، ص 12، قم، البلاغه، 1375ش.
[2]. خوانساری، محمد، فرهنگ اصطلاحات منطقى، ص 255- 258، تهران، پژوهشگاه علوم انسانى و مطالعات فرهنگى، چاپ دوم، 1376ش.
[3]. سجادی، جعفر، فرهنگ معارف اسلامى، ج 2، ص 909، تهران، کومش، چاپ سوم، 1373ش.