لطفا صبرکنید
47854
- اشتراک گذاری
اهلبیت اصطلاحی قرآنی، حدیثی و کلامی، به معنای خانوادۀ پیامبر گرامی اسلام(ص) است. این اصطلاح در این معنا(اهلبیت) در قرآن کریم در آیۀ تطهیر؛ یعنی آیۀ 33 سورۀ احزاب به کار رفته است.
همۀ مفسران شیعه و بسیاری از مفسران اهلسنت - به استناد شواهد و قراین و روایات فراوان از پیامبر اکرم(ص)، حضرت علی، امام حسن، امام حسین، امام سجاد و دیگر امامان(ع) همچنین ام سلمه، عائشه، ابوسعید خدری، ابن عباس و دیگر اصحاب - اعتقاد راسخ دارند که آیۀ تطهیر در شأن اصحاب کساء؛ یعنی حضرت محمد(ص)، علی، فاطمه، حسن و حسین(ع) نازل شده است و منظور از اهلبیت آنها هستند.
همچنین در احادیث زیادی که از طریق شیعه و اهلسنت نقل شده است، این اصطلاح بر بقیۀ امامان؛ یعنی از امام علی بن الحسین(امام سجاد) تا امام زمان(عج) نیز اطلاق شده است،
«اهلبیت» اصطلاحی قرآنی، حدیثی و کلامی، به معنای خانوادۀ پیامبر گرامی اسلام(ص) است. این اصطلاح در این معنا(اهلبیت) در قرآن کریم در آیۀ تطهیر؛ یعنی آیۀ 33 سورۀ احزاب به کار رفته است: «انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا»؛ همانا خدا میخواهد آلودگی را از شما خاندان پیامبر بزداید و شما را پاک و پاکیزه گرداند.
ریشۀ لغوی «اهل» به معنای انس و قرابت است.[1] و «بیت» هم به معنای محل سکونت و جای بیتوته است.[2] اصل اهل البیت در لغت به معنای خویشان فرد است که با او قرابت و خویشاوندی داشته باشند،[3] ولی به طور مطلق در معنای عامتری که شامل تمامی افرادی که در نسب، دین، مسکن، وطن و شهر با فردی شریک باشند نیز استعمال شده است.[4]
اما اهل اصطلاح، از متکلمان، محدثان و مفسران قرآن مجید، اصطلاح «اهل البیت» را که در قرآن مجید به کار رفته به مفهوم خاص به کار بردهاند؛ زیرا آنان اعتقاد دارند که در این مورد از پیامبر(ص) و امامان بزرگوار شیعه روایات زیادی وارد شده؛ لذا این جملۀ قرآنی تفسیر خاصی دارد.
در این باره اینکه این تفسیر خاص شامل چه کسانی میشود، میان مفسران، محدثان و متکلمان اختلاف نظر وجود دارد:
- برخی از مفسران اهلسنت اعتقاد دارند که به قرینۀ جملههای قبل و بعد که دربارۀ همسران پیامبر اسلام(ص) است، این آیه تنها شامل همسران پیامبر(ص) میشود. اینان در تأیید این نظر، به روایتی از ابن عباس که عکرمه، مقاتل، ابن جبیر و ابن سائب آنرا نقل کردهاند، استناد جستهاند و مینویسند: عکرمه در بازار فریاد میزد که اهلبیت پیامبر(ص) فقط همسران او هستند و من با هر کس که منکر این است مباهله میکنم.[5]
برخی از مفسران اهلسنت و همۀ مفسران شیعه، این نظر را مورد نقد قرار داده و گفتهاند: اگر منظور از اهلبیت در این آیه همسران پیامبر(ص) بود، مناسب بود که مانند عبارات قبل و بعد که خطاب به آنان به صورت جمع مؤنث است، در این آیه: «انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیراً» خداوند به جای «عنکم و یطهرکم» میفرمود: «عنکن و یطهرکن»، در حالیکه چنین نیست و خطاب در این آیه به صورت جمع مذکر(عنکم و یطهرکم) است و این نشان میدهد که گفتار این گروه درست نیست.
اما استناد آنان به روایت نیز مورد تردید قرار گرفته است و از جمله ابوحیان غرناطی - که خود از اهل سنت است - نوشته که انتساب روایت به ابن عباس درست نیست. ابن کثیر نیز گفته است که اگر منظور از این روایت، آن باشد که شأن نزول از آیۀ تطهیر، زنان پیامبرند، این سخن صحیح است، ولی اگر منظور این است که مراد و مصداق آیه زنان پیامبر(ص) باشند و نه دیگران این سخن صحت ندارد؛ زیرا روایات فراوانی این نظر را رد میکند.[6]
البته، همانطور که اشاره کردیم سخن ابن کثیر در اینکه: «شأن نزول آیۀ تطهیر زنان پیامبرند»، هم صحیح نیست؛ زیرا که اولاً: این سخن مخالف سیاق آیات است. و ثانیاً: مخالف روایاتی است که خودش آنها را تأیید نموده است.
- گروه دیگری از مفسران اهلسنت، معتقدند که منظور از اهلبیت در آیه، همسران پیامبر(ص) و نیز على، فاطمه، حسن و حسین(ع) هستند.[7] گفتنی است که طرفداران این نظریه برای تأیید دیدگاه خود، به هیچ روایتی استناد نکردهاند.
- برخی از مفسران میگویند: ظاهراً آیه عام است و شامل همۀ خاندان پیامبر(ص) اعم از همسران و فرزندشان، نزدیکان و حتی غلامان و کنیزان پیامبر(ص) میگردد. ثعلبی میگوید: همۀ بنیهاشم یا مؤمنان بنیهاشم را نیز در بر میگیرد.[8] این نظر نیز مستند به هیچ روایتی نیست.
- گروهی از مفسران اشاره کردند که شاید اهلبیت کسانی باشند که صدقه بر آنان حرام است. و این نظر بر حدیثی از زید بن ارقم مبتنی است که از او پرسیدند: اهلبیت پیامبر(ص) چه کسانی هستند؟ و آیا زنان پیامبر(ص) نیز جزو آنان به شمار میروند؟ زید گفت: زنان نیز جزو اهلبیتاند. اما اهلبیت پیامبر(ص) کسانی هستند که صدقه بر آنان حرام است؛ یعنی آل علی(ع)، آل عقیل، آل جعفر و آل عباس.[9] به گفته ابوالفتوح رازی، این نظر نیز، قولی شاذ و نادر است و مستندی ندارد.
- همۀ مفسران شیعه و بسیاری از مفسران اهلسنت - به استناد شواهد و قراین و روایات فراوانی از پیامبر اکرم(ص) حضرت علی، امام حسن، امام حسین، امام سجاد و دیگر امامان(ع) و نیز ام سلمه، عائشه، ابوسعید خدری، ابن عباس و دیگر اصحاب – اعتقاد راسخ دارند که آیۀ تطهیر در شأن اصحاب کساء؛ یعنی حضرت محمد(ص)، علی، فاطمه، حسن و حسین(ع) نازل شده است و منظور از اهلبیت آنان هستند.
تنها پرسشی که به ذهن میآید، این است که چگونه در میان بحث از وظایف همسران پیامبر(ص) مطلبی گفته شده است که شامل همسران پیامبر نیست؟
در پاسخ به این پرسش جوابهایی وجود دارد: از جملۀ آنها پاسخهایی است که به آنها اشاره میشود.
الف) طبرسی میگوید: این تنها مورد نیست که در قرآن آیاتی در کنار هم قرار دارند که از موضوعات مختلفی سخن میگویند؛ قرآن آکنده از اینگونه موارد است. همچنین در کلام فصحای عرب و اشعار آنان نیز نمونههای فراوانی از این دست دیده میشود.[10]
ب) علامه طباطبائی (ره)؛ پاسخ دیگری بر این افزوده، و نوشته است: هیچ دلیلی در دست نیست که عبارت «إِنَّما یُریدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهیرا»، همراه این آیات نازل شده باشد، بلکه از روایات به خوبی استفاده میشود که این بخش جداگانه نازل گردیده، و به امر پیامبر(ص)، یا هنگام گردآوری آیات قرآن، پس از رحلت آنحضرت در کنار این آیات قرار داده شده است.[11]
ج) و در تفسیر نمونه چنین آمده است: پاسخ سومی که میتوان از سؤال داد، این است که قرآن میخواهد به همسران پیامبر(ص) بگوید: شما در میان خانوادهای قرار دارید که گروهی از آنان معصوماند، کسی که در زیر سایهی درخت عصمت و در کانون معصومان قرار گرفته، سزاوار است که بیش از دیگران مراقب خود باشد و فراموش نکند که انتساب او به خانوادهای که پنج معصوم پاک در آن است، مسئولیتهای سنگینی برای او ایجاد میکند، و خدا و خلق خدا انتظارات فراوانی از او دارند.[12]
اما روایاتی که در مورد شأن نزول و مراد از آیۀ تطهیر نقل شده بسیار زیاد است و به چند دسته تقسیم میشوند:
الف) روایاتی که به صراحت شأن نزول و مراد از آیۀ تطهیر و اصطلاح اهلبیت را پنج تن آل عبا دانستهاند.[13]
ب) روایات تائید کنندهی حدیث کساء: روایاتی از ابوسعید خدری و انس بن مالک، ابن عباس، ابوالحمراء و ابوبرزه وارد شده است که پس از ماجرای کساء و نزول آیهی تطهیر، پیامبر گرامی اسلام مدت یکماه، یا 40 روز، یا 6 تا 9 ماه، به طور مداوم هنگام نماز صبح، یا در وقت نمازهای پنجگانه به در خانهی علی و فاطمه (ع) میرفت و میفرمود: «السلام علیکم اهل البیت و رحمة الله و برکاته، الصلاة یرحمکم الله»، سپس آیه تطهیر را قرائت میکرد.[14]
در شرح احقاق الحق،[15] بیش از 70 منبع معروف اهلسنت در اینباره گردآوری شده، و منابع شیعی در این زمینه بیش از این است.[16]
پس این مطلب از نظر روایات قطعی است که منظور از اهلبیت در آیۀ شریفه(احزاب، 33) پیامبر، علی، فاطمه، حسن و حسین(ع) هستند.
این لفظ(اهلبیت) در روایات بر بقیۀ امامان؛ یعنی از امام علی بن الحسین(امام سجاد) تا امام زمان(عج) نیز اطلاق شده است.
ابوسعید خدرى از رسول خدا(ص) روایت کرد: "من دو چیز گرانبها را در بـیـن شـمـا میگذارم؛ یکى کتاب خدا که ریسمانى است که از آسمان به زمین کشیده شده است، و دیـگـرى عـترت و اهلبیت من، این دو تا قیامت از هم جدا نمیشوند".[17]
ابوذر غفاری مىگوید: پیامبر اکرم(ص ) فرمود: "مثَل اهلبیت من مثَل کشتی نوح است. هرکس بر آن سوار شد نجات یافت و آنکه تخلف نمود غرق شد".[18]
امام على(ع) میفرماید: رسول گرامى اسلام(ص) فرمود: مـن دو چـیـز گرانبها را در بین شما به امانت میگذارم، کتاب خدا و اهلبیت خودم. این دو، تا قـیـامـت از هـم جـدا نخواهند شد(مانند دو انگشت). جابر عرض کرد: یا رسول اللّه(ص) عترت و اهـلبـیت تو چه کسانى هستند؟ حضرت فرمود: على، فاطمه، حسن، حسین(ع) و امامانی که از نـسـل حـسین(ع) تا قیامت به وجود میآیند.[19]
حضرت على(ع) فرمود: من در خانۀ ام سلمه در خـدمـت رسـول خـدا(ص) بـودم که آیۀ «انما یرید اللّه لیذهب عنکم الرجس اهل البیت ...» نازل شد. پیامبر(ص ) به من فرمود: این آیه دربارۀ تو و فرزندت حسن و حسین(ع) و امامانى کـه از نـسـل تو به وجود میآیند، نازل شده است. گفتم: یا رسول اللّه(ص) بعد از تو چند نفر به امـامـت میرسـنـد؟ حضرت فرمود: بعد از تو حسن و بعد از حسن حسین و بعد از حـسـیـن، فـرزنـدش عـلـی و بعد از علی، فرزندش محمد و بعد از محمد فرزندش جعفر و بعداز جعفر فرزندش موسی و بعد از موسى فرزندش على و بـعـد از عـلـى فـرزنـدش مـحمد و بعد از محمد فرزندش على و بعد از على فرزندش حسن و بعد از حسن فرزندش حجت(ع) به امامت خواهند رسید. نامهاى ایشان به همین ترتیب بر ساق عرش نوشته شده بود. از خدا پرسیدم اینها کیستند؟ فرمود: امامهاى بعد از تو هستند، پاک و معصوم و دشمنان آنان ملعون شدهاند.[20]
روایات فراوان دیگرى نیز وجود دارد که اهلبیت را شامل ائمۀ دوازدهگانۀ شیعه میداند. در این احادیث امام صادق(ع) و دیگر ائمه(ع) از خود به اهل البیت تعبیر کرده و تصریح کردهاند که ما اهلبیت هستیم.[21]
چرا که فلسفۀ تأکید و اصرار قرآن مجید بر اعلان موقعیت ممتاز اهلبیت(ع) این بوده است که مردم در مسیر حرکت کمالی و پیمودن راه هدایت از آنها پیروی کنند؛ - چون هدف اصلی قرآن هدایت انسانها است: «الم ذلک الکتاب لاریب فیه هدی للمتقین».[22] - و چون امامان شیعه مقتدا و هادی امت بوده و هستند، از این جهت عنوان اهل البیت بر آنها تطبیق شده است؛ از اینروی پیامبر اکرم(ص) که در واقع مفسر و مبین قرآن کریم است، وقتی میخواهد مقام مرجعیت دینی و امامت و پیشوایی بعد از خودشان را بیان نمایند، از همین واژۀ اهلبیت استفاده مینمایند.[23]
[1]. فیومى، احمد بن محمد، المصباح المنیر، ص 28، قم، موسسه دار الهجرة، چاپ دوم، 1414ق.
[2]. همان، ص 68.
[3]. همان.
[4]. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، مفردات الفاظ القرآن، ص 96، بیروت، دار القلم، چاپ اول، 1412ق.
[5]. طبری، ابو جعفر محمد بن جریر، جامع البیان فی تفسیر القرآن، ج 22، ص 21، بیروت، دار المعرفة، چاپ اول، 1412ق.
[6]. ابن کثیر دمشقی، اسماعیل بن عمرو، تفسیر القرآن العظیم، تحقیق، شمس الدین، محمد حسین، ج 6، ص 365، بیروت، دار الکتب العلمیة، منشورات محمدعلی بیضون، چاپ اول، 1419ق.
[7]. فخرالدین رازی، ابوعبدالله محمد بن عمر، مفاتیح الغیب، ج 25، ص 168، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ سوم، 1420ق؛ اندلسی، ابو حیان محمد بن یوسف، البحر المحیط فی التفسیر، تحقیق، محمد جمیل، صدقی، ص 479، بیروت، دار الفکر، 1420ق.
[8]. قرطبی، محمد بن احمد، الجامع لأحکام القرآن، ج 14، ص 184، تهران، ناصر خسرو، چاپ اول، 1364ش؛ آلوسی، سید محمود، روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم، تحقیق، عطیة، علی عبدالباری، ج 11، ص 194، بیروت، دارالکتب العلمیة، چاپ اول، 1415ق.
[9]. اندلسی، ابوحیان محمد بن یوسف، البحر المحیط فی التفسیر، تحقیق، محمد جمیل، صدقی، ص 479، بیروت، دار الفکر، 1420ق.
[10]. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، مصحح، یزدى طباطبایى، فضلالله، رسولى، هاشم، ج 8، ص 560، تهران، ناصر خسرو، چاپ سوم، 1372ش.
[11]. طباطبائی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج 16، ص 312، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، 1417ق.
[12]. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج 17، ص 295، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ اول، 1374ش.
[13]. طبری، ابو جعفر محمد بن جریر، جامع البیان فی تفسیر القرآن، ج 22، ص 5 – 7، بیروت، دار المعرفة، چاپ اول، 1412ق؛ قرطبى، محمد بن احمد، الجامع لأحکام القرآن، ج 14، ص 183، تهران، ناصر خسرو، چاپ اول، 1364ش؛ حاکم نیشابوری، محمد بن عبدالله، المستدرک علی الصحیحین، تحقیق، عطا، مصطفی عبد القادر، ج 2، ص 451، ح 3558 و ح 3559، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، 1411ق؛ ترمذی، محمد بن عیسی، سنن الترمذی، تحقیق، تعلیق، شاکر، أحمد محمد، عبد الباقی، محمد فؤاد، ج 5، ص 351، مصر، شرکة مکتبة و مطبعة مصطفی البابی الحلبی، چاپ دوم، 1395ق.
[14]. جامع البیان فی تفسیر القرآن، ج 22، ص 6- 7؛ حسکانی، عبید الله بن احمد، شواهد التنزیل لقواعد التفضیل، تحقیق، محمودی، محمد باقر، ج 2، ص 18-19، تهران، سازمان چاپ و انتشارات وزارت ارشاد اسلامی، چاپ اول، 1411ق.
[15]. مرعشی تستری، قاضی نور الله، احقاق الحق و إزهاق الباطل، ج 2، ص 502 – 547 و ج 9، ص 2 – 91، قم، مکتبة آیة الله المرعشی النجفی، 1409ق.
[16]. در بخشهایی از این مقاله، کتاب شناخت نامه اهل بیت به قلم علی رفیعی علامرودشتی ، ص 301 - 308، مورد استفاده قرار گرفته است، برای آگاهی بیشتر به همان کتاب مراجعه شود.
.[17] صحیح ترمذی، ج 5، ص 662.باب مناقب اهل بیت النبی، ح 3788.
.[18] المستدرک علی الصحیحین، ج 2، ص 373، ح 3312؛ شمس الدین أبو عبد الله محمد بن أحمد، میزان الاعتدال فی نقد الرجال، تحقیق، علی محمد البجاوی، ج 1، ص 482 و ج 4، ص 167، بیروت، دار المعرفة للطباعة والنشر، چاپ اول، 1382ق.
[19]. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 23 ، ص ، 147- 148، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، 1403ق.
[20]. همان، ج 36، ص 336، ح 199.
[21]. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج 1، ص 349، ح 6، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق.
[22]. بقره،1و 2.
[23]. برای آگاهی بیشتر، ر. ک: «اهل بیت پیامبر گرامی اسلام (ص)»، 1249؛ «اهلبیت(ع) در آیه تطهیر»، 132؛ «نقش و هدف اهل بیت (ع)»، 831؛ «طهارت دائمی معصومان(ع)»، 35438؛ «تبیین رابطه میان آیه مسّ با آیه تطهیر»، 36164.