لطفا صبرکنید
بازدید
7810
7810
آخرین بروزرسانی:
1397/11/06
کد سایت
fa92975
کد بایگانی
109694
نمایه
مراد از احمق در سخن امام حسن مجتبی(ع)
طبقه بندی موضوعی
حدیث
- اشتراک گذاری
خلاصه پرسش
از امام مجتبی(ع) نقل است که هیچ فردی را ندیدم، مگر آنکه آثار حماقت را در او مشاهده کردم! آیا امام دوم(ع) تمام مردم را بیخرد میدانست؟!
پرسش
از امام حسن مجتبی(ع) نقل شده است: «مَا أَعْرِفُ أَحَداً إِلَّا وَ هُوَ أَحْمَقُ فِیمَا بَیْنَهُ وَ بَیْنَ رَبِّهِ».(من کسى را ندیدم، مگر اینکه میان خود و پروردگارش خردمندى ندارد). معنای این حدیث چیست؟ و آیا حدیث صحیحی است؟!
پاسخ اجمالی
در برخی از منابع روایی، این سخن از امام مجتبی(ع) نقل شده است:
«مَا أَعْرِفُ أَحَداً إِلَّا وَ هُوَ أَحْمَقُ فِیمَا بَیْنَهُ وَ بَیْنَ رَبِّهِ»؛[1] من کسى را نمیشناسم، مگر اینکه در رابطه میان خود و پروردگارش، بهرهای از حماقت و کمخردى دارد.
این حدیث در کتاب تحف العقول که از منابع روایی معتبر و ارزشمندی است نقل شده، اما به هر دلیلی در این کتاب از بیان نام راویان حدیث خودداری شده است، ولی با توجه به معتبر بودن این منبع روایی و وثاقت مؤلف آن، روایات مندرج در آن قابل پذیرش است.
در مورد محتوای حدیث، باید گفت معنایش آن نیست که تمام مردم احمقاند و بهرهای از هوش و خرد ندارند، بلکه معنای این سخن میتواند آن باشد که احمقبودن مراتب مختلف دارد، و تنها شامل افراد بیاستعداد و هوش اندک نیست، بلکه آنگونه که در روایات آمده است:
1. هر کس که عیبهای مردم را مورد سرزنش قرار داده و انجام همان عیبها توسط خودش را ناپسند نمیداند، احمق است: «من أنکر عیوب الناس و رضیها لنفسه فذلک الأحمق».[2]
2. کسی که از گفتن حق، شرم و حیا کند، احمق است: «من استحیى من قول الحق فهو الأحمق».[3]
و ...
از اینرو، امام در این حدیث اعلام میکند که اگر بخواهیم هر فردی(غیر از معصومان) را در ارتباط با خدایش ارزیابی کنیم، درجه کوچکی از اینگونه حماقتها را خواهد داشت.
به بیان دیگر، شاید منظور روایت این باشد که هر کسى میان خود و پروردگارش گاهی دستخوش بیخردیهایی میشود. یا غرض آن است که هر کسى نسبت به آن رابطه واقعى که میان او و پروردگارش برقرار است و نظر عنایتى که خالق به مخلوق دارد چنانکه شایسته و سزاوار خردمند است، آگاهی ندارد.[4]
«مَا أَعْرِفُ أَحَداً إِلَّا وَ هُوَ أَحْمَقُ فِیمَا بَیْنَهُ وَ بَیْنَ رَبِّهِ»؛[1] من کسى را نمیشناسم، مگر اینکه در رابطه میان خود و پروردگارش، بهرهای از حماقت و کمخردى دارد.
این حدیث در کتاب تحف العقول که از منابع روایی معتبر و ارزشمندی است نقل شده، اما به هر دلیلی در این کتاب از بیان نام راویان حدیث خودداری شده است، ولی با توجه به معتبر بودن این منبع روایی و وثاقت مؤلف آن، روایات مندرج در آن قابل پذیرش است.
در مورد محتوای حدیث، باید گفت معنایش آن نیست که تمام مردم احمقاند و بهرهای از هوش و خرد ندارند، بلکه معنای این سخن میتواند آن باشد که احمقبودن مراتب مختلف دارد، و تنها شامل افراد بیاستعداد و هوش اندک نیست، بلکه آنگونه که در روایات آمده است:
1. هر کس که عیبهای مردم را مورد سرزنش قرار داده و انجام همان عیبها توسط خودش را ناپسند نمیداند، احمق است: «من أنکر عیوب الناس و رضیها لنفسه فذلک الأحمق».[2]
2. کسی که از گفتن حق، شرم و حیا کند، احمق است: «من استحیى من قول الحق فهو الأحمق».[3]
و ...
از اینرو، امام در این حدیث اعلام میکند که اگر بخواهیم هر فردی(غیر از معصومان) را در ارتباط با خدایش ارزیابی کنیم، درجه کوچکی از اینگونه حماقتها را خواهد داشت.
به بیان دیگر، شاید منظور روایت این باشد که هر کسى میان خود و پروردگارش گاهی دستخوش بیخردیهایی میشود. یا غرض آن است که هر کسى نسبت به آن رابطه واقعى که میان او و پروردگارش برقرار است و نظر عنایتى که خالق به مخلوق دارد چنانکه شایسته و سزاوار خردمند است، آگاهی ندارد.[4]
[1]. ابن شعبه حرانی، حسن بن علی، تحف العقول عن آل الرسول ص ، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، ص 234 قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، 1404ق.
[2]. تمیمی آمدی، عبد الواحد بن محمد، غرر الحکم و درر الکلم، محقق، مصحح، رجائی، سید مهدی، ص، 643، قم، دار الکتاب الإسلامی، چاپ دوم، 1410ق.
[3]. همان، ص 629.
[4]. اتابکی، پرویز، رهاورد خرد (ترجمه تحف العقول)، ص 234، تهران، نشر و پژوهش فرزان روز، چاپ اول، 1376ش.
نظرات