لطفا صبرکنید
6802
- اشتراک گذاری
آنچه در اشعار شعرای شیعی معاصر با اهلبیت(ع) - مانند فرزدق، کمیت، دعبل و ... در راستای اهداف شیعی – و به ویژه در حضور معصومان ع - نقل شده است،[1] شعری که کاملاً منطبق با فضای طنز به معنای امروزی آن باشد را نیافتیم، اما شاید این موضوع محتمل باشد که در فراز کوچکی از یک شعر، طعنه و یا کنایهای به دشمنان زده شده باشد که شاید بتوان آنرا نوعی طنز دانست:
الف) هشام بن عبد الملک در ایام حج خواست به حجرالاسود دست بکشد، اما به دلیل ازدحام جمعیت، موفق نشد. در همان زمان امام سجاد(ع) شروع به طواف نمود و وقتی به نزدیک حجرالاسود رسید، مردم به پاس حرمت ایشان کنار رفته و راه را برای ایشان باز کردند. این کار هشام را به خشم آورد و برای کوچک نشان دادن شخصیت حضرتشان چنین وانمود کرد که گویا ایشان را نمیشناسد! فرزدق شاعر آنجا بود. گفت: ولى من او را میشناسم و چنین سرود:
«این همان است که سرزمین بطحاء گام نهادنش را میشناسد.
کعبه او را میشناسد و منطقه حرم و بیرون حرم او را میشناسد.
این پسر بهترین همه بندگان خداوند است. این پرهیزگار پاک و پاکیزه سرشناس است.
این على است که پیامبر خدا پدر او است و با پرتو هدایت او ملتها رهنمود شدند.
هر گاه قریش او را میبیند سخنگوى آن میگوید، کرم به مکارم این شخص پایان میپذیرد و میرسد...[2]
در واقع فرزدق با زبان کنایه و طنز به هشام میگوید که تو در واقع خدا را نمیشناسی و چنین وانمود میکنی که فردی را نمیشناسی که شهرت او عالمگیر است!
ب) در زمانی که امام رضا(ع) ولیعهدی مأمون را قبول کردند، ابراهیم بن عباس و دعبل بن على خزاعى نزد امام رضا(ع) وارد شدند. دعبل این شعر را انشا کرد:
«مدارس آیات خلت من تلاوة»
«و منزل وحی مقفر العرصات»
«آموزشگاه آیات قرآن بود که دیگر قرآن در آنجا تلاوت نمیشد و جایگاه نزول وحى بود که عرصههاى آن چون بیابان بیآب و علف خالى بود»؛[3]
در واقع دعبل با کنایه میگوید که حکومت امویان و نیز فرمانروایان عباسی تا کنون شایسته حکومت نبودند و شاید اکنون زمام امور مسلمانان به جایگاه خود برگردد.
در پایان همانگونه که در ابتدا گفتیم به مستندی در ارتباط با شعر طنز خوانی در محضر ائمه(ع) دست نیافتیم و اگر گزارشی در این زمینه یافتیم، این پاسخ را ویرایش خواهیم کرد.
با این وجود البته حتی اگر اشعار طنزآلودی در محضر ائمه(ع) ارائه نشده باشد، با توجه به تغییر شرایط زمانی و مکانی نمیتوان نتیجه گرفت که امروزه نیز این کار - حتی اگر موازین شرعی در آن رعایت شده و اهداف قابل قبولی نیز برای آن وجود داشته باشد – رفتاری ناپسند است.[4]
[1]. «شعر در اسلام»، 8160؛ «کراهت خواندن شعر»، 59695؛ «شعر خواندن پیامبر اکرم(ص)»، 71080؛ «آواز خوانی در جنگ خندق»، 10391؛ «رجزهای حضرت عباس(ع) و چگونگی شهادتش در روز عاشورا»، 7095؛ «حدیثی از حضرت علی اکبر(ع)»، 39659؛ «چگونگی شهادت جون بن حوی (غلام ابوذر)»، 101707.
[2]. شیخ مفید، اختصاص، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، محرمی زرندی، محمود، ص 191 – 193، قم، المؤتمر العالمی لالفیة الشیخ المفید، چاپ اول، 1413ق.
[3]. شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا(ع)، محقق، مصحح، لاجوردی، مهدی، ج 2، ص 142، تهران، نشر جهان، چاپ اول، 1378ق.