لطفا صبرکنید
بازدید
52364
52364
آخرین بروزرسانی:
1394/05/17
کد سایت
id23794
کد بایگانی
57745
نمایه
علت هجرت پیامبر اکرم(ص) به مدینه
گروه بندی اصطلاحات
اصطلاحات عرفانی|سرفصلهای قرآنی|پیامبران|مکانها و مناطق|چهارده معصوم
- اشتراک گذاری
خلاصه پرسش
علت هجرت پیامبر گرامی اسلام(ص) به مدینه چه بود؟
پرسش
علت هجرت پیامبر گرامی اسلام(ص) به مدینه چه بود؟
پاسخ اجمالی
حضور پیامبر اسلام(ص) و پیروان حضرتشان در مکه، با اذیت و آزار، شکنجه، تهدید و ... همراه بود. عموم مسلمانان شرایط سخت و طاقتفرسایی را تحمل میکردند. در سال دهم بعثت، اندکى پس از خارج شدن بنى هاشم از شعب، ابوطالب[1] و خدیجه،[2] از دنیا رفتند و به دنبال آن بود که فشار قریش بر مسلمانان افزایش یافت.
از طرفی از مهمترین رویکردهای تبلیغی پیامبر(ص)، گسترش دین در میان شهرها و قبایل دیگر بود و در همین راستا مسافرتی به شهر طائف نیز داشت.[3]
یکی از نقاطی که پیامبر(ص) برای تبلیغ دین، توجه خاصی به آن داشت، شهر یثرب بود. حضرتشان شش تن از اهالی این شهر را در عقبه مکه به اسلام فرا خواند و از ایشان خواست تا او را یارى کنند و ایشان نیز پذیرفتند. در نهایت و پس از عقبه اولی و عقبه ثانی و فرستادن مبلغ اسلامی به مدینه، محیط مدینه برای هجرت آماده شد.[4] لذا علت هجرت پیامبر(ص) را میتوان در این موارد ذکر کرد:
1. اگر در حادثه هجرت پیامبر اسلام(ص) درست بیندیشیم به این نکته برخورد میکنیم که یکی از علتهای هجرت پیامبر گرامی اسلام(ص) از مکه به مدینه، آزار و اذیت کفار قریش بود. گرفتاریها و دشواریهایى که مشرکان در سر راه مسلمانان ایجاد میکردند روز بروز افزایش مییافت؛ از اینرو پیامبر خدا(ص) به مسلمانان رخصت داد به مدینه هجرت کنند. مسلمانان به مدینه رفتند و در خانههاى انصار ساکن شدند. مسلمانان مدینه مهاجران را پناه دادند و یاریشان کردند و میان خود و آنان مساوات برقرار نمودند.[5]
2. پیامبر در شبی این هجرت را آغاز کرد که قریش تصمیم به قتل او داشتند و ظاهر امر چنین است که اگر پیامبر(ص) نمیرفت، در آنجا کشته میشد.[6]
3. پیامبر سیزده سال در مکه بود و هرچه که باید در مکه به دست میآمد، به دست آمده بود. مکه دیگر جایی برای پیشرفت اسلام نداشت. اگر اسلام تنها در مکه میماند، تنها معدود مسلمانان این شهر بودند که پیرو این دین میشدند که ممکن بود با گذشت زمان، اثری از آنان نیز باقی نماند.
4. اسلام به دنبال گسترش بود. هجرت پیامبر در واقع برای حفظ اسلام و مسلمانان بود و حتی میتوان گفت، نجات اسلام در گرو هجرت پیامبر(ص) خلاصه شده بود.
از طرفی از مهمترین رویکردهای تبلیغی پیامبر(ص)، گسترش دین در میان شهرها و قبایل دیگر بود و در همین راستا مسافرتی به شهر طائف نیز داشت.[3]
یکی از نقاطی که پیامبر(ص) برای تبلیغ دین، توجه خاصی به آن داشت، شهر یثرب بود. حضرتشان شش تن از اهالی این شهر را در عقبه مکه به اسلام فرا خواند و از ایشان خواست تا او را یارى کنند و ایشان نیز پذیرفتند. در نهایت و پس از عقبه اولی و عقبه ثانی و فرستادن مبلغ اسلامی به مدینه، محیط مدینه برای هجرت آماده شد.[4] لذا علت هجرت پیامبر(ص) را میتوان در این موارد ذکر کرد:
1. اگر در حادثه هجرت پیامبر اسلام(ص) درست بیندیشیم به این نکته برخورد میکنیم که یکی از علتهای هجرت پیامبر گرامی اسلام(ص) از مکه به مدینه، آزار و اذیت کفار قریش بود. گرفتاریها و دشواریهایى که مشرکان در سر راه مسلمانان ایجاد میکردند روز بروز افزایش مییافت؛ از اینرو پیامبر خدا(ص) به مسلمانان رخصت داد به مدینه هجرت کنند. مسلمانان به مدینه رفتند و در خانههاى انصار ساکن شدند. مسلمانان مدینه مهاجران را پناه دادند و یاریشان کردند و میان خود و آنان مساوات برقرار نمودند.[5]
2. پیامبر در شبی این هجرت را آغاز کرد که قریش تصمیم به قتل او داشتند و ظاهر امر چنین است که اگر پیامبر(ص) نمیرفت، در آنجا کشته میشد.[6]
3. پیامبر سیزده سال در مکه بود و هرچه که باید در مکه به دست میآمد، به دست آمده بود. مکه دیگر جایی برای پیشرفت اسلام نداشت. اگر اسلام تنها در مکه میماند، تنها معدود مسلمانان این شهر بودند که پیرو این دین میشدند که ممکن بود با گذشت زمان، اثری از آنان نیز باقی نماند.
4. اسلام به دنبال گسترش بود. هجرت پیامبر در واقع برای حفظ اسلام و مسلمانان بود و حتی میتوان گفت، نجات اسلام در گرو هجرت پیامبر(ص) خلاصه شده بود.
[1]. ابن شهر آشوب مازندرانی، مناقب آل أبی طالب(ع)، ج 1، ص 174، قم، علامه، چاپ اول، 1379ق.
[2]. ابن عبدالبر، یوسف بن عبد الله، الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، تحقیق، البجاوی، علی محمد، ج 4، ص 1825، بیروت، دار الجیل، چاپ اول، 1412ق.
[3]. مقدسی، مطهر بن طاهر، البدء و التاریخ، ج 4، ص 154 – 155، بور سعید، مکتبة الثقافة الدینیة، بیتا.
[4]. برای اطلاعات بیشتر در این زمینه ر.ک: 55711؛ بیعت اهالی مدینه با پیامبر اکرم(ص) در عقبه اول و دوم
[5]. امین عاملی، سید محسن، سیره معصومان(ترجمه أعیان الشیعة)، مترجم، حجتی کرمانی، علی، ج 1، ص 78، تهران، سروش، چاپ دوم، 1376ش.
[6] . انفال، 30.
ترجمه پرسش در سایر زبانها
نظرات