لطفا صبرکنید
4315
- اشتراک گذاری
غزوه «بنیلحیان» در ربیع الاول[1] و یا جمادی الأولی سال ششم هجرت رخ داد.[2]
دلیل این غزوه آن بود که قبیلهای به نام «بنیلحیان بن هذیل بن مدرکه» در ناحیهی عسفان زندگی میکردند.[3] آنها در سال سوم[4] یا چهارم هجرت[5] از گروهی از قبیلههای «عضل» و «قاره» خواستند تا نزد رسول خدا(ص) رفته و از حضرتشان بخواهند تا برخی از یاران خود را برای هدایت آنها بفرستد.
در پی آن بود که پیامبر(ص) خبیب بن عدی را به همراه عاصم بن ثابت و زید بن دثنه و برخی دیگر از یاران خود را به آن منطقه فرستاد. آنها ملاقاتی با افراد قبیلهی «عضل» و «قاره» در منطقهی رجیع داشتند؛ اما آنان نیرنگ کرده و از قبیله هذیل (که بنیلحیان یکی از شاخههای آن بود) کمک خواستند و زمینههای نبرد میان آنان و مسلمانان فراهم شد. البته آنان ابتدا به مسلمانان گفتند که ما قصد کشتن شما را نداریم، بلکه میخواهیم با نبرد شما را به (دشمنتان) قریش تحویل داده و جایزهای از آنان دریافت کنیم؛ اما مسلمانان نپذیرفتند. در این هنگام بود که جنگی بین آنها اتفاق افتاد و بسیاری از مسلمانان به شهادت رسیدند و خبیب بن عدی و زید بن دثنه به اسارت درآمدند.[6]
پیامبر(ص) از شهادت عاصم بن ثابت و یاران او بسیار اندوهناک شده[7] و برای تنبیه قبیله «بنیلحیان»، عبدالله بن امّ مکتوم را در مدینه جانشین خود قرار داد[8] و همراه با دویست نفر از مسلمانان از مدینه بیرون رفت.[9] حضرتشان برای فریب دشمن ابتدا چنین وانمود کردند که به سمت شام میروند؛ اما در نهایت به منطقه غران که عاصم بن ثابت و همراهانش در آنجا کشته شده بودند، رسیدند.[10]
قبیله بنولحیان که از آمدن پیامبر(ص) مطلع شده بودند، به کوهها گریختند و مسلمانان به هیچکس از آنها دست نیافتند. پیامبر(ص) مدتی در آنجا اقامت کرد و گروههایی را از هر سو به جستوجو اعزام کرد، و آنها هم به کسی دست نیافتند. در نتیجه آنحضرت(ص) بعد از چهارده شب به سمت مدینه برگشت.[11]
[1]. مقریزی، تقی الدین، امتاع الاسماع بما للنبی من الأحوال و الأموال و الحفدة و المتاع، تحقیق، نمیسی، محمد عبد الحمید، ج 1، ص 258، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، 1420ق.
[2]. ابن هشام، عبد الملک، السیرة النبویة، تحقیق، السقا، مصطفی، الأبیاری، ابراهیم، شلبی، عبد الحفیظ، ج 2، ص 279، بیروت، دار المعرفة، چاپ اول، بیتا.
[3]. امتاع الاسماع، ج 1، ص 258.
[4]. ابن عبدالبر، یوسف بن عبد الله، الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، تحقیق، البجاوی، علی محمد، ج 2، ص 440، بیروت، دار الجیل، چاپ اول، 1412ق.
[5]. طبری، أبو جعفر محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک(تاریخ طبری)، تحقیق، ابراهیم، محمد أبو الفضل، ج 2، ص 538، بیروت، دار التراث، چاپ دوم، 1387ق.
[6]. مقدسی، مطهر بن طاهر، البدء و التاریخ، ج 4، ص 210، بور سعید، مکتبة الثقافة الدینیة، بیتا؛ «زندگینامه خبیب بن عدی»، 111046.
[7]. ابن سعد کاتب واقدی، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، تحقیق، عطا، محمد عبد القادر، ج 2، ص 60، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، 1410ق.
[8]. همان.
[9]. امتاع الاسماع، ج 1، ص 258.
[10]. واقدی، محمد بن عمر، کتاب المغازی، تحقیق، مارسدن جونس، ج 2، ص 536، بیروت، مؤسسة الأعلمی، چاپ سوم، 1409ق.
[11]. همان.