2950
«فعل ناقص» به فعلی گفته میشود که به تنهایی دلالتش تامّ نبوده و نیازمند جزء دیگری است که دلالت آنرا تمام نموده و به آن معنا ببخشد. به عبارت دیگر، «فعل ناقص» را میتوان فعلی دانست که اگر خبر آن آورده نشود، عملاً هیچ معنایی نخواهد داشت. به عنوان نمونه اگر بگوییم «صار الماء» یا «آب تبدیل شد»، این پرسش پدید میآید که آب به چه چیزی تبدیل شد؟ که با افزودن جزء دیگری مانند «بخاراً» معنا کامل میشود یعنی آب به بخار تبدیل شد.
افعال ناقصه حدوداً سیزده فعلاند: «كَانَ- أَمْسَى- أصْبَح- أضْحَى- ظلَّ- بَاتَ- صَارَ- لَيْسَ- ما زال- مَا بَرِحَ- مَا فَتِىءَ- مَا انْفَكَّ- مَا دامَ».
در خصوص ویژگی افعال ناقصه باید گفت؛ مهمترین ویژگی مشترک این افعال، آن است که بر سر مبتدا و خبر در آمده، مبتدا را به عنوان «اسم» خود قرار داده و اعراب آن را مرفوع نگه میدارند و خبر را به عنوان «خبر» خود قرار داده، و اعراب آن را از مرفوع به منصوب تغییر میدهند. به همین جهت (یعنی به جهت نسخ اعراب قبلی و اعطای اعراب جدید)، آنها را در زمرهی نواسخ مبتدا و خبر به شمار میآورند.