3621
«اكراه»، به معناى آن است كه كسى را به اجبار وادار به كارى كنند. بر اساس صریح قرآن در پذیرش دین، اکراه و اجباری وجود ندارد:«لا اكراه فى الدين». این البته ناظر به این است که عقاید را نمیتوان به زور تحمیل نمود، بلکه اعتقاد امری درونی است که جز با اختیار حاصل نمیشود. اما با این وجود، در حوزهی تشریع اینگونه نیست که انسان آزادی مطلق داشته باشد و هیچگونه جبری در کار نباشد، بلکه در این حوزه برخی از احکام و موضوعات اکراهپذیرند؛ لذا است که برخی از علما، در پارهای از مسائل دینی، اجبار را میپذیرند و معتقدند، اگرچه حقیقت دین اکراه و اجبارپذیر نیست، اما صورت و ظاهر دین الهی اجبارپذیر است.
در موضوع فقه و حقوق اما، اصطلاح «اجبار» و «اکراه»از عناوین ثانویه در تکلیف و احکام بوده که هم در فقه و هم در حقوق مورد بحث و بررسی قرار گرفتهاند و آثاری بر هر یک، چه در جنبه حقوقی و مدنی، چه در جنبه جزایی و کیفری مترتب میباشد.
«اكراه»، عبارت است از محدود و مغلوب شدن اراده شخص مُکرَه در مقابل ارادهی شخص یا اشخاص دیگر به سبب تهدید و ترسی که بر شخص مُکرَه عارض میشود.
به عبارت دیگر؛ اكراه عبارت است از وادار نمودن فرد بر انجام كارى كه اگر بيم از زيان مادّى، معنوى و يا جسمى ناشى از تهديد اكراهكننده نبود، آنرا انجام نمیداد.
«اجبار»، عبارت است از سلب اراده یا مغلوبیت اراده شخص مجبور در انجام کار به سبب فشار عامل مادی یا معنوی.