لطفا صبرکنید
بازدید
8587
8587
آخرین بروزرسانی:
1392/09/04
کد سایت
ar21973
کد بایگانی
31481
نمایه
تقدم یا تأخر گوساله پرستی بنی اسرائیل بر درخواست رویت خدا
طبقه بندی موضوعی
تفسیر
اصطلاحات
بنی اسرائیل
گروه بندی اصطلاحات
سرفصلهای قرآنی|فرقهها، مذهبها، گروهها
- اشتراک گذاری
خلاصه پرسش
چرا قرآن پیرامون تقدم و تأخر بعضی از عذابهای بنی اسرائیل، آیات متناقضی دارد؟
پرسش
لطفاً درباره صحبتهایی که در برخی از سایتهای ملحدین آمده جوابی ارائه دهید: دو آیه 54 و 55 سوره بقره را میخوانیم: «وَ إِذْ قالَ مُوسى لِقَوْمِهِ یا قَوْمِ إِنَّکُمْ ظَلَمْتُمْ أَنْفُسَکُمْ بِاتِّخاذِکُمُ الْعِجْلَ فَتُوبُوا إِلى بارِئِکُمْ فَاقْتُلُوا أَنْفُسَکُمْ ذلِکُمْ خَیْرٌ لَکُمْ عِنْدَ بارِئِکُمْ فَتابَ عَلَیْکُمْ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحیمُ» و «وَ إِذْ قُلْتُمْ یا مُوسى لَنْ نُؤْمِنَ لَکَ حَتَّى نَرَى اللَّهَ جَهْرَةً فَأَخَذَتْکُمُ الصَّاعِقَةُ وَ أَنْتُمْ تَنْظُرُونَ»؛ این دو آیه درباره گوسالهپرستی و حادثه برخورد صاعقه با بنی اسرائیل است و طبق همه تفاسیر ابتدا گوسالهپرستی بوده و سپس حادثه صاعقه. درست در آیه 153 سوره نساء میفرماید: «یَسْئَلُکَ أَهْلُ الْکِتابِ أَنْ تُنَزِّلَ عَلَیْهِمْ کِتاباً مِنَ السَّماءِ فَقَدْ سَأَلُوا مُوسى أَکْبَرَ مِنْ ذلِکَ فَقالُوا أَرِنَا اللَّهَ جَهْرَةً فَأَخَذَتْهُمُ الصَّاعِقَةُ بِظُلْمِهِمْ ثُمَّ اتَّخَذُوا الْعِجْلَ مِنْ بَعْدِ ما جاءَتْهُمُ الْبَیِّناتُ فَعَفَوْنا عَنْ ذلِکَ وَ آتَیْنا مُوسى سُلْطاناً مُبیناً»؛ همان طور که واضح است ابتدا حادثه صاعقه آمده و سپس گوسالهپرستی؟؟!! کدامیک صحیح است؟
پاسخ اجمالی
قرآن، داستان گوساله پرستی و درخواست دیدن خداوند توسط بنی اسرائیل را اینگونه میآورد: «و [یاد کنید] زمانى که موسى به قومش گفت: اى قوم من! قطعاً شما به سبب گوسالهپرستی به خودتان ستم ورزیدید، ... * و [یاد کنید] آن گاه که گفتید: اى موسى! هرگز به تو ایمان نمىآوریم تا خدا را آشکارا [با دیده خود] ببینیم ... ». این دو داستان اگرچه در دو آیه و به دنبال هم آورده شدهاند، اما از این آیات به دست نمیآید که درخواست دیدن خدا بعد از گوساله پرستی واقع شده باشد؛ زیرا:
1. ترتیبی که امروزه در قرآن وجود دارد بر اساس ترتیب در نزول نمیباشد؛ یعنی تقدم و یا تأخر یک آیه نسبت به دیگری لزوماً به معنای تقدم و تأخر در نزول آنها نمیباشد تا بتوان به وسیله آنها مقدم بودن زمان وقوع را استنباط کرد.
2. بر فرض که آیات قرآن بر اساس زمان نزول مرتب شدهاند؛ با این ادعا نیز نمیتوان تقدم و تأخر زمانی دو داستان را استنباط کرد و شاهد بر این ادعا وجود آیات بسیاری است که واقعه یا نامی را بر واقعه و نامی دیگر مقدم داشتهاند در حالی که قطعاً ترتیب زمانی میان آنها وجود ندارد.
1. ترتیبی که امروزه در قرآن وجود دارد بر اساس ترتیب در نزول نمیباشد؛ یعنی تقدم و یا تأخر یک آیه نسبت به دیگری لزوماً به معنای تقدم و تأخر در نزول آنها نمیباشد تا بتوان به وسیله آنها مقدم بودن زمان وقوع را استنباط کرد.
2. بر فرض که آیات قرآن بر اساس زمان نزول مرتب شدهاند؛ با این ادعا نیز نمیتوان تقدم و تأخر زمانی دو داستان را استنباط کرد و شاهد بر این ادعا وجود آیات بسیاری است که واقعه یا نامی را بر واقعه و نامی دیگر مقدم داشتهاند در حالی که قطعاً ترتیب زمانی میان آنها وجود ندارد.
پاسخ تفصیلی
بنی اسرائیل از اقوامی هستند که داستانهای مختلفی از آنها در قرآن ذکر شده است و پیامبران بسیاری از سوی خدا به سوی آنها فرستاده شده است. دو مورد از مهمترین داستانهای پیرامون آنها، ماجرای گوسالهپرستی و درخواست مشاهده خداوند میباشد. قرآن کریم در اینباره میفرماید: «و [یاد کنید] زمانى که موسى به قومش گفت: اى قوم من! قطعاً شما به سبب گوسالهپرستی به خودتان ستم ورزیدید، پس به سوى آفریننده خود بازگردید، و [افرادى از] خودتان را [که گوساله را به پرستش گرفتند] بکشید که این [عمل] براى شما در پیشگاه آفریدگارتان بهتر است. پس خدا [به دنبال اجرا کردن دستورش] توبه شما را پذیرفت؛ زیرا او بسیار توبهپذیر و مهربان است. و [یاد کنید] آنگاه که گفتید: اى موسى! هرگز به تو ایمان نمیآوریم تا خدا را آشکارا [با دیده خود] ببینیم. پس در حالى که میدیدید، صاعقه مرگبار شما را گرفت».[1]
این دو داستان؛ اگرچه در دو آیه و به دنبال هم آورده شدهاند، اما از این آیات به دست نمیآید که داستان درخواست دیدن خدا بعد از گوسالهپرستی واقع شده است؛ زیرا:
1. ترتیبی که امروزه در قرآن وجود دارد بر اساس ترتیب در نزول نمیباشد؛ یعنی تقدّم و یا تأخّر یک آیه نسبت به دیگری لزوماً به معنای تقدّم و تأخّر در نزول آنها نمیباشد تا بتوان به وسیله آنها مقدم بودن در وقوع را استنباط کرد.
2. بر فرض که آیات قرآن بر اساس نزول، مرتب شدهاند؛ با این ادعا نیز نمیتوان تقدم و تأخر در حدوث را استنباط کرد؛ یعنی ترتیب در نزول نیز دلالت بر ترتیب در وقوع نمیکند. شاهد بر این ادعا وجود آیات بسیاری است که واقعه یا نامی را بر واقعه و نامی دیگر مقدم داشتهاند در حالی که قطعاً ترتیب زمانی میان آنها وجود ندارد.
حتی در آیهای از قرآن، اسامی پیامبران مختلفی ذکر شده، اما ترتیب موجود در آیات نشانگر همان ترتیب در زمان زندگی آنان نیست: «إِنَّا أَوْحَیْنا إِلَیْکَ کَما أَوْحَیْنا إِلى نُوحٍ وَ النَّبِیِّینَ مِنْ بَعْدِهِ وَ أَوْحَیْنا إِلى إِبْراهیمَ وَ إِسْماعیلَ وَ إِسْحاقَ وَ یَعْقُوبَ وَ الْأَسْباطِ وَ عیسى وَ أَیُّوبَ وَ یُونُسَ وَ هارُونَ وَ سُلَیْمانَ وَ آتَیْنا داوُدَ زَبُورا».[2] ترتیبی که در این آیه وجود دارد نشانگر ترتیب زمانی نیست زیرا قطعاً پیامبرانی چون هارون و سلیمان قبل از عیسی مسیح بودهاند در حالی که آیه نام آنها را بعد ذکر کرده است.
در نهایت باید خاطر نشان کنیم در آیه مورد گفتگو، دلیلی بر تقدم گوساله پرستی یهود بر درخواست رؤیت خدا وجود ندارد.
همچنین از ظاهر برخی آیات دیگر خلاف ترتیب آیات بالا به دست میآید؛ یعنی درخواست رؤیت خدا مقدم بر گوسالهپرستی بوده است: «یَسْئلُکَ أَهْلُ الْکِتَابِ أَن تُنزَّلَ عَلَیهْمْ کِتَابًا مِّنَ السَّمَاءِ فَقَدْ سَأَلُواْ مُوسىَ أَکْبرَ مِن ذَالِکَ فَقَالُواْ أَرِنَا اللَّهَ جَهْرَةً فَأَخَذَتْهُمُ الصَّعِقَةُ بِظُلْمِهِمْ ثُمَّ اتخَّذُواْ الْعِجْلَ مِن بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ الْبَیِّنَاتُ فَعَفَوْنَا عَن ذَالِکَ وَ ءَاتَیْنَا مُوسىَ سُلْطَانًا مُّبِینًا»[3] در این آیه در میان نقل دو واقعه از کلمه «ثم» استفاده شده است که برای بیان ترتیب میآید؛ لذا میتوان از آن تقدم و تأخر در حدوث را استنباط کرد و گفت که داستان گوساله پرستی بعد از درخواست دیدن خداوند بوده است.[4]
البته همین استشهاد و استنباط به کلمه «ثم» نیز بر اساس ظاهر میباشد و این احتمال وجود دارد که از این کلمه نیز این معنا به دست نیاید.[5]
این دو داستان؛ اگرچه در دو آیه و به دنبال هم آورده شدهاند، اما از این آیات به دست نمیآید که داستان درخواست دیدن خدا بعد از گوسالهپرستی واقع شده است؛ زیرا:
1. ترتیبی که امروزه در قرآن وجود دارد بر اساس ترتیب در نزول نمیباشد؛ یعنی تقدّم و یا تأخّر یک آیه نسبت به دیگری لزوماً به معنای تقدّم و تأخّر در نزول آنها نمیباشد تا بتوان به وسیله آنها مقدم بودن در وقوع را استنباط کرد.
2. بر فرض که آیات قرآن بر اساس نزول، مرتب شدهاند؛ با این ادعا نیز نمیتوان تقدم و تأخر در حدوث را استنباط کرد؛ یعنی ترتیب در نزول نیز دلالت بر ترتیب در وقوع نمیکند. شاهد بر این ادعا وجود آیات بسیاری است که واقعه یا نامی را بر واقعه و نامی دیگر مقدم داشتهاند در حالی که قطعاً ترتیب زمانی میان آنها وجود ندارد.
حتی در آیهای از قرآن، اسامی پیامبران مختلفی ذکر شده، اما ترتیب موجود در آیات نشانگر همان ترتیب در زمان زندگی آنان نیست: «إِنَّا أَوْحَیْنا إِلَیْکَ کَما أَوْحَیْنا إِلى نُوحٍ وَ النَّبِیِّینَ مِنْ بَعْدِهِ وَ أَوْحَیْنا إِلى إِبْراهیمَ وَ إِسْماعیلَ وَ إِسْحاقَ وَ یَعْقُوبَ وَ الْأَسْباطِ وَ عیسى وَ أَیُّوبَ وَ یُونُسَ وَ هارُونَ وَ سُلَیْمانَ وَ آتَیْنا داوُدَ زَبُورا».[2] ترتیبی که در این آیه وجود دارد نشانگر ترتیب زمانی نیست زیرا قطعاً پیامبرانی چون هارون و سلیمان قبل از عیسی مسیح بودهاند در حالی که آیه نام آنها را بعد ذکر کرده است.
در نهایت باید خاطر نشان کنیم در آیه مورد گفتگو، دلیلی بر تقدم گوساله پرستی یهود بر درخواست رؤیت خدا وجود ندارد.
همچنین از ظاهر برخی آیات دیگر خلاف ترتیب آیات بالا به دست میآید؛ یعنی درخواست رؤیت خدا مقدم بر گوسالهپرستی بوده است: «یَسْئلُکَ أَهْلُ الْکِتَابِ أَن تُنزَّلَ عَلَیهْمْ کِتَابًا مِّنَ السَّمَاءِ فَقَدْ سَأَلُواْ مُوسىَ أَکْبرَ مِن ذَالِکَ فَقَالُواْ أَرِنَا اللَّهَ جَهْرَةً فَأَخَذَتْهُمُ الصَّعِقَةُ بِظُلْمِهِمْ ثُمَّ اتخَّذُواْ الْعِجْلَ مِن بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ الْبَیِّنَاتُ فَعَفَوْنَا عَن ذَالِکَ وَ ءَاتَیْنَا مُوسىَ سُلْطَانًا مُّبِینًا»[3] در این آیه در میان نقل دو واقعه از کلمه «ثم» استفاده شده است که برای بیان ترتیب میآید؛ لذا میتوان از آن تقدم و تأخر در حدوث را استنباط کرد و گفت که داستان گوساله پرستی بعد از درخواست دیدن خداوند بوده است.[4]
البته همین استشهاد و استنباط به کلمه «ثم» نیز بر اساس ظاهر میباشد و این احتمال وجود دارد که از این کلمه نیز این معنا به دست نیاید.[5]
[1]. بقره، 54 – 55: «وَ إِذْ قَالَ مُوسىَ لِقَوْمِهِ یَاقَوْمِ إِنَّکُمْ ظَلَمْتُمْ أَنفُسَکُم بِاتخِّاذِکُمُ الْعِجْلَ فَتُوبُواْ إِلىَ بَارِئکُمْ فَاقْتُلُواْ أَنفُسَکُمْ ذَالِکُمْ خَیرٌ لَّکُمْ عِندَ بَارِئکُمْ فَتَابَ عَلَیْکُمْ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِیمُ* وَ إِذْ قُلْتُمْ یَامُوسىَ لَن نُّؤْمِنَ لَکَ حَتىَ نَرَى اللَّهَ جَهْرَةً فَأَخَذَتْکُمُ الصَّاعِقَةُ وَ أَنتُمْ تَنظُرُونَ».
[2]. نساء، 163: «ما به تو وحى کردیم، همان گونه که به نوح و پیامبران پس از او وحى کردیم و به ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و نوادگان [داراى مقام نبوتشان] و عیسى و ایوب و یونس و هارون و سلیمان نیز وحى نمودیم و به داود، زبور دادیم».
[3]. نساء، 153: «اهل کتاب [بنا به خواستِ نامعقولشان] از تو مىخواهند که از آسمان، کتابى براى آنان نازل کنى، البته [این بازیگران زشت باطن] از موسى بزرگتر از آن را خواستند، و گفتند: خدا را آشکارا به ما نشان ده. پس آنان را به کیفر ستمشان صاعقه فرو گرفت. باز پس از آنکه [بر وحدانیّت حق و ضرورت خداپرستى] دلایل روشن براى آنان آمد، گوساله را به عنوان معبود گرفتند، و ما از این [گناه بزرگ و زشت هم] گذشتیم و به موسى برهانى روشن و قدرتى آشکار دادیم».
[4]. فخرالدین رازی، ابوعبدالله محمد بن عمر، مفاتیح الغیب، ج 11، ص 257، دار احیاء التراث العربی، بیروت، چاپ سوم، 1420ق.
[5]. برای اطلاعات بیشتر ر.ک: نقش کلمۀ "بعد" در آیۀ "ثمّ اغرقنا بعدُ الباقین"؛7639
ترجمه پرسش در سایر زبانها
نظرات