جستجوی پیشرفته
بازدید
18508
آخرین بروزرسانی: 1397/06/10
خلاصه پرسش
در اسلام، منجمین از چه ارزش و جایگاهی برخوردارند؟
پرسش
در اسلام، منجمین از چه ارزش و جایگاهی برخوردارند؟
پاسخ اجمالی
انصراف کلمه «نجوم» در زمان پیامبر گرامی اسلام(ص) و حتی برخی از ائمه اطهار(ع)، با آنچه امروزه از علم نجوم قصد می‌شود، متفاوت بوده است. در زمان‌های گذشته، علم نجوم به معنای تحقیق و پژوهش پیرامون ستارگان، کمتر شیوع داشته و بیشتر از این علم برای پیش‌گویی کردن و فال زدن استفاده می‌شده است. حتی گاه نحس بودن و یا خوب بودن روزها را به وسیله ستارگان پیش‌بینی می‌کردند. این نحوه استفاده و فراگیری علم نجوم، مورد مخالفت پیامبر بوده و ائمه نیز از آن منع کرده‌اند و عموم روایاتی که رویکرد منفی به نجوم داشته‌اند، اشاره به این موضوع داشته و آن‌را رد کرده‌اند.
اما در برخی از روایات، رویکرد مناسب و مثبتی نسبت به علم نجوم وجود دارد و از آنها می‌توان نگاه کلی اسلام به علم نجوم را به دست آورد و حتی در برخی از آنها امام وارد مباحث ستاره‌شناسی می‌شود و پیرامون آن صحبت می‌کند. مجموع اینها نشان از رویکرد مثبت اسلام به علم نجوم است.
 
پاسخ تفصیلی
نوع نگاه اسلام به علم نجوم و منجم، از جمله مسائلی است که بحث‌های بسیاری پیرامون آن شکل گرفته و حتی کتاب‌های مختلفی در ذیل آن نگارش یافته است.[1] علت این بحث‌ها و اختلافات، وجود روایت‌های مختلفی است که در این مختصر تلاش خواهیم کرد، تعدادی از آنها مورد بحث و بررسی قرار گیرد.
قبل از بحث و بررسی روایات، باید به این نکته توجه داشت که انصراف کلمه «نجوم» در زمان پیامبر اکرم(ص) و حتی برخی از ائمه اطهار(ع)، با آنچه امروزه از علم نجوم قصد می‌شود متفاوت بوده است. در زمان‌های گذشته، علم نجوم به معنای تحقیق و پژوهش پیرامون ستارگان، کمتر شیوع داشته و بیشتر از این علم برای پیش‌گویی کردن و فال زدن استفاده می‌شده است. شاید علت اصلی اختلاف در روایات، همین جهت بوده باشد و بعضی از قرائن نیز به همین جهت اشاره دارند.
در این‌جا نجوم به دو معنای مذکور را بررسی کرده و روایات ذیل آنها را نیز می‌آوریم:
1. علم نجوم به معنای پژوهش پیرامون ستارگان و استفاده مناسب از آن
در برخی از روایات، رویکرد مناسبی نسبت به علم نجوم وجود دارد و از آنها می‌توان نگاه کلی اسلام به علم نجوم را به دست آورد و تنها مواردی که استثناء شده را از این حکم جدا دانست. برخی از این روایات از این قرار هستند:
راوی خطاب به امام صادق(ع) می‌گوید: قربانت، مردم نظر در نجوم را روا نمی‌دانند و من از آن خوشم مى‏آید، و اگر به دینم زیان دارد، به چیزى که زیان به دینم دارد، نیاز ندارم و اگر زیان به دینم ندارد، به خدا که من آن‌را دوست دارم و مطالعه آن‌را دوست دارم، امام(ع) فرمود: «چنان نیست که گویند، به دینت زیان نمی‌رساند...».[2]
از امام صادق(ع) پرسیده شد: قربانت، به من بگو علم نجوم چیست؟ آن‌حضرت فرمود: «از دانش پیغمبران است». پرسیده شد: على بن ابی‌طالب آن‌را می‌دانست؟ امام(ع) فرمود: «داناترین مردم به آن بود».[3]
محمد و هارون دو فرزند سهل به امام صادق(ع) نامه‌ای نوشتند که همانا پدر و جد ما در علم نجوم تحقیق می‌کردند. آیا تحقیق و نظر در این مسئله جائز است؟ امام(ع) در جواب آنها نوشت: «آری».[4]
علاوه بر این روایات که حکم کلی را بیان کرده‌اند؛ در برخی از روایات گفت‌وگویی میان امام و برخی از شیعیان در مورد ستارگان شکل می‌گیرد و امام در مورد ستارگان توضیحاتی می‌دهد و به نوعی مباحث ستاره‌شناسی را با یکدیگر مطرح می‌کنند: هشام خفّاف مى‏گوید: امام صادق(ع) به من فرمود: «نظر تو درباره ستارگان چیست؟» گفتم: در عراق کسى نیست که از من به ستارگان آگاه‌تر باشد. فرمود: «چرخش فلک نزد شما چگونه است؟» هشام مى‏گوید: من کلاه خود را از سرم برداشتم و آن‌را چرخى دادم. امام(ع) فرمود: «اگر چنین است که تو مى‏گویى پس چرا بنات النعش و جدى و فرقدان در همه دهر یک روز به سوى قبله نچرخند؟» گفتم: این مسئله‏اى است که از آن آگاهى ندارم و از هیچ‌یک از اهل حساب هم چنین چیزى را نشنیدم. امام فرمود: «ستاره سکینه چند جزء از تابندگى زهره را دارد؟» هشام گفت: به خدا سوگند این ستاره‏اى است که تاکنون نشنیده‏ام و نشنیدم کسى از مردم نام آن‌را ببرد. امام فرمود: «سبحان اللَّه، شما یک ستاره را به کلّى نادیده گرفته‏اید پس بر چه اساس حساب مى‏کنید؟» سپس فرمود: «زهره چند جزء از پرتو ماه را دارد؟» هشام گفت: این چیزى است که جز خدای عزّ و جلّ کسى از آن آگاهى‏ ندارد. فرمود: «ماه چند جزء از پرتو خورشید را دارد؟» گفتم: این را هم نمى‏دانم. فرمود: «راست گفتى...».[5]
همچنین امام در مطالبی که پیرامون توحید و تفکر در آن به مفضل می‌گوید، بحث تفکر در ستاره‌ها و جهان بالا و شگفتی‌های آنها را لازم می‌شمرد و می‌گوید: «اکنون تفکّر کن در ستاره‏ها که بعضى از سال ظاهر مى‏شوند و گاهى پنهان مى‏شوند؛ مانند ثریا، جوزا، دو شعرا و سهیل؛ زیرا که اگر همگى در یک وقت ظاهر مى‏شدند، استدلال به ظهور هر یک بر فصول و احوال مختلفه نمى‏توانست کرد چنان‌چه به طلوع بعضى استدلال مى‏کنند بر نضج میوه‏ها، و به بعضى بر بار گرفتن شتران، و به‏ بعضى به دخول بعضى از فصل‌ها و چنان‌چه بعضى از کواکب را گاه باطن و پنهان قرار داده و بعضى را دایم الظهور گردانیده که هرگز پنهان نمى‏گردد؛ مانند بنات النعش صغرى که هفت ستاره‏اند و این به جهت مصالحی است...».[6]
از مجموع اینها حکم جواز و حتی ارزش تفکر و پژوهش در نجوم به معنای امروزی آن به دست می‌آید و این موارد حتی به وسیله روایاتی که علم را به صورت کلی تأیید می‌کنند، نیز اثبات می‌شود. با این حال، از این مطالب استثنائاتی وجود دارد که در ذیل بدان می‌پردازیم:
2. پیش‌بینی وقایع به وسیله علم نجوم
در قدیم الایام مرسوم بوده که به وسیله ستارگان از آینده پیش‌بینی کرده و حتی گاه نحس بودن و یا خوب بودن روزها را به وسیله ستارگان حدس می‌زدند. این نحوه استفاده و فراگیری علم نجوم، مورد مخالفت پیامبر بوده و ائمه نیز از آن منع کرده‌اند. در این‌جا تعدادی از روایات که در این زمینه نقل شده‌اند را ذکر می‌کنیم:
زندیقى از امام صادق(ع) پرسید که چه می‌فرمایى درباره کسى که گمان می‌کند، هر تدبیرى در این جهان بروز پیدا می‌کند، تدبیر ستاره‌های هفت‌گانه است؟ امام(ع) فرمود: «نیاز دارند دلیلى بیاورند که تدبیر این جهان بزرگ و جهان کوچک‌تر همه از تدبیر ستارگانی است که در فلک می‌چرخند، و در جایگاه خود می‌گردند، و مجبورانی که ایست ندارند، و روندگانى که باز نایستند. راستى هر کدام از آن ستارگان گماشته‏اند و در فرمان دیگرى، چون بنده‏هایى واداشته و باز داشته، و اگر قدیم و ازلى بودند، از حالى به حالى دگرگون نمی‌شدند». گفت: در علم نجوم چه می‌فرمایید؟ فرمود: «آن دانشى است کم سود و پر زیان؛ زیرا جلو مقدر را نگیرد و از ناگوارى جلوگیری نکند، اگر منجم به بلایى خبر دهد از قضایش رهایى نبخشد، اگر به خیرى گزارش دهد، نتواند در آن شتاب ورزد، و اگر به او بدى برسد، نتواند دفعش  کند، منجم با علم خدا در مبارزه است که پندارد قضاى خدا را از خلقش می‌گرداند».[7]
زمانی که امام علی(ع) خواست به سوى نهروان برود منجمى آمد و گفت: یا امیر المؤمنین! در این ساعت مرو، سه ساعت از روز گذشت، برو. امیر المؤمنین فرمود: «چرا؟» گفت: اگر در این ساعت بروى به تو و یارانت آزار و زیان سختى می‌رسد، و اگر در آن ساعت که گفتم بروى پیروز می‌شوى و به هر چه خواهى می‌رسى.[8] آن‌حضرت فرمود: «آیا تصور مى‏کنى به ساعتى راهنمایى مى‏نمایى که هر کس در آن ساعت حرکت کند زیان و ضرر از او دور مى‏شود؟ و بر حذر مى‏دارى از ساعتى که هر کس در آن حرکت نماید زیان و ضرر وى را احاطه مى‏کند؟ آن‌کس که تو را در این گفتار تصدیق کند قرآن را تکذیب کرده، و به گمان خود از طلب یارى خدا در به دست آوردن مطلوب و دفع مکروه بى‏نیاز شده. بنابر گفتار تو سزاوار است کسى که به گفته تو عمل کند تو را ستایش نماید نه خدا را؛ زیرا به خیال تو، آن که او را به ساعتى راهنمایى کرده که در آن منفعت برده و از زیان در امان مانده، تویى». سپس رو به مردم کرد و فرمود: «اى مردم، از آموختن علم نجوم بپرهیزید مگر به عنوان ابزارى براى جهت یابى در خشکى یا دریا؛ زیرا نتیجه آموختن نجوم کهانت و پیش‌گویى است، و منجم چون کاهن، و کاهن همانند ساحر، و ساحر همچون کافر است، و کافر در جهنّم است. به نام خدا حرکت کنید».[9]
در این دو روایت، توضیحاتی وجود دارد که به وسیله آنها به وضوح می‌توان فهمید که مراد این دو روایت از نجوم، شناختن ستاره‌ها و پیش‌گویی کردن توسط آنها است و حمل این روایات در این معانی قطعاً ما را در فهم بهتر مطلب کمک می‌کند.
اما برخی از روایات است که به صورت مطلق نجوم را رد کرده‌اند، به نظر ما این اطلاق انصراف به همان معنای شایع آن کلمه در آن زمان دارد و نمی تواند دلیلی بر کلیت انکار نجوم باشد و در مقابل روایاتی که علم نجوم را تأیید کردند و ذکرشان گذشت، ایستادگی کنند. برای نمونه روایتی از امام صادق(ع) نقل شده که ایشان فرمودند: «منجمان از رحمت خدا دور هستند و پیش‌گو از رحمت خدا دور است و جادوگر از رحمت خدا دور است و ... ستاره‏شناس مانند پیش‌گو است و پیش‌گو مانند جادوگر و جادوگر مانند کافر و کافر جایش در دوزخ است».[10] این روایت اگر چه در ظاهر هیچ قیدی ندارد اما به صورت مطلق منجمان را انکار نمی‌کند و تنها همان معنای رایج در آن زمان را رد نمی‌کند؛ به همین جهت شیخ صدوق که اولین نفری است که در کتاب خود این حدیث را نقل کرده و منابع دیگر نیز به ایشان استناد کرده‌اند[11] در ذیل این روایت می‌گوید: «منجمى که ملعون است آن ستاره‏شناسى است که ستارگان را قدیم بداند و به خدائى که آنها را آفریده است معتقد نباشد».[12]
البته در منابع تاریخی مواردی وجود دارد که نشان می‌دهد برخی از منجمان و پیش‌بینی توسط آنها درست بوده است. برای نمونه در داستان ابراهیم که منجمان تولد او و نابودی نمرود به وسیله ابراهیم را پیش‌گویی کردند.[13] و در برخی از روایات نیز اصل این مطلب بیان شده و البته تأکید شده که تنها افراد معدودی از این علم آگاهی دارند: «...چگونه است که دو لشکر به ستیز با یکدیگر روانه مى‏شوند، این دسته منجّم و حسابگرى دارند و آن دسته نیز منجّم و حسابگر دیگرى دارند، این یک براى قشون خود حساب مى‏کند که پیروزى با اینها است و آن یکی براى سپاه خود حساب مى‏کند که چیرگى از آن ایشان است، و سپس با هم جنگ مى‏کنند و یکى از آنها دیگرى را شکست مى‏دهد، پس نحسى باعث شکست کدام لشکر بوده است؟ راوی گفت: نه، به خدا این را نمى‏دانم. امام(ع) فرمود: راست گفتى. اصل حساب درست است ولى این نکته را نمى‏داند مگر افرادی خاص».[14]
 

[1]. برای نمونه ر.ک: ابن طاووس، على بن موسى‏، فرج المهموم فی تاریخ علماء النجوم، قم، دار الذخائر، چاپ اول، 1368ق‏.
[2]. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج 8، ص 195، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق.
[3]. «قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ جُعِلْتُ فِدَاکَ أَخْبِرْنِی عَنْ عِلْمِ النُّجُومِ مَا هُوَ فَقَالَ هُوَ عِلْمٌ مِنْ عِلْمِ الْأَنْبِیَاءِ قَالَ فَقُلْتُ کَانَ عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ یَعْلَمُهُ فَقَالَ کَانَ أَعْلَمَ النَّاسِ بِهِ»؛ فرج المهموم فی تاریخ علماء النجوم، ص 24.
[4]. «مُحَمَّدٍ وَ هَارُونَ ابْنَیْ أَبِی سَهْلٍ‏ أَنَّهُمَا کَتَبَا إِلَى أَبِی عَبْدِ اللَّهِ أَنَّ أَبَانَا وَ جَدَّنَا کَانَا یَنْظُرَانِ فِی عِلْمِ النُّجُومِ‏ فَهَلْ یَحِلُّ النَّظَرُ فِیهِ فَکَتَبَ نَعَم‏»؛ فرج المهموم فی تاریخ علماء النجوم، ص 100.
[5]. الکافی، ج ‏8، ص 351؛ شیخ حرّ عاملی، وسائل الشیعة، ج 17، ص 142، قم، مؤسسه آل البیت(ع)، چاپ اول، 1409ق.
[6]. «فَکِّرْ فِی هَذِهِ النُّجُومِ الَّتِی تَظْهَرُ فِی بَعْضِ السَّنَةِ وَ تَحْتَجِبُ فِی بَعْضِهَا کَمِثْلِ الثُّرَیَّا[6] وَ الْجَوْزَاءِ[6] وَ الشِّعْرَیَیْنِ‏[6] وَ سُهَیْلٍ‏[6] فَإِنَّهَا لَوْ کَانَتْ‏ بِأَسْرِهَا تَظْهَرُ فِی وَقْتٍ وَاحِدٍ لَمْ یَکُنْ لِوَاحِدٍ فِیهَا عَلَى حِیَالِهِ دَلَالاتٌ یَعْرِفُهَا النَّاسُ وَ یَهْتَدُونَ بِهَا لِبَعْضِ أُمُورِهِمْ کَمَعْرِفَتِهِمُ الْآنَ بِمَا یَکُونُ مِنْ طُلُوعِ الثَّوْرِ[6] وَ الْجَوْزَاءِ إِذَا طَلَعَتْ وَ احْتِجَابِهَا إِذَا احْتَجَبَتْ فَصَارَ ظُهُورُ کُلِّ وَاحِدٍ وَ احْتِجَابُهُ فِی وَقْتٍ غَیْرِ الْوَقْتِ الْآخَرِ لِیَنْتَفِعَ النَّاسُ بِمَا یَدُلُّ عَلَیْهِ کُلُّ وَاحِدٍ مِنْهَا عَلَى حِدَتِهِ وَ مَا جُعِلَتِ الثُّرَیَّا وَ أَشْبَاهُهَا تَظْهَرُ حِیناً وَ تَحْتَجِبُ حِیناً إِلَّا لِضَرْبٍ مِنَ الْمَصْلَحَةِ وَ کَذَلِکَ جُعِلَتْ بَنَاتُ نَعْشٍ‏[6] ظَاهِرَةً لَا تَغِیبُ لِضَرْبٍ آخَرَ مِنَ الْمَصْلَحَة ...»؛ مفضل بن عمر، توحید المفضل، محقق، مصحح، مظفر، کاظم‏، ص 134، قم، داوری، چاپ سوم، بی‌تا.
[7]. طبرسی، احمد بن علی، الاحتجاج علی أهل اللجاج، محقق، مصحح، خرسان، محمد باقر، ج 2، ص 348، مشهد، نشر مرتضی، چاپ اول، 1403ق؛‌
مجلسی، محمد باقر، مرآة العقول فی شرح أخبار آل الرسول، محقق، مصحح، رسولی، سید هاشم، ‌ج 26، ص 470، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ دوم، 1404ق.
[8]. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 55، ص 224، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، 1403ق.
[9]. شریف الرضی، محمد بن حسین، نهج البلاغة، محقق، صبحی صالح، خطبه 79، ص 105، قم، هجرت، چاپ اول، 1414ق.
[10]. « الْمُنَجِّمُ مَلْعُونٌ وَ الْکَاهِنُ مَلْعُونٌ وَ السَّاحِرُ مَلْعُونٌ وَ الْمُغَنِّیَةُ مَلْعُونَةٌ وَ مَنْ آوَاهَا وَ أَکَلَ کَسْبَهَا مَلْعُونٌ وَ قَالَ ع الْمُنَجِّمُ کَالْکَاهِنِ وَ الْکَاهِنُ کَالسَّاحِرِ وَ السَّاحِرُ کَالْکَافِرِ وَ الْکَافِرُ فِی النَّارِ». شیخ صدوق، الخصال، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، ج 1،‌ ص 279، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ اول، 1362ش.
[11]. بحار الأنوار، ج ‏55، ص 226؛ طباطبایی بروجردی، آقا حسین، جامع أحادیث الشیعة، ج 22، ص 406، تهران، انتشارات فرهنگ سبز، چاپ اول، 1429ق.
[12]. الخصال، ج ‏1، ص 297.
[13]. قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر القمی، محقق، مصحح، موسوی جزائری، سید طیب،‏ ج 1، ص 206، قم، دار الکتاب، چاپ سوم، 1404ق؛ فیض کاشانی، ملامحسن، تفسیر الصافی، تحقیق، اعلمی، حسین، ج 2، ص 134، تهران، انتشارات الصدر، چاپ دوم، 1415ق.
[14]. الکافی، ج‏ 8، ص 352؛ فیض کاشانی، محمد محسن، الوافی، ج 26، ص 517، اصفهان، کتابخانه امام أمیر المؤمنین علی(ع)، چاپ اول، 1406ق.
ترجمه پرسش در سایر زبانها
نظرات
تعداد نظر 0
لطفا مقدار را وارد نمایید
مثال : Yourname@YourDomane.ext
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید

پرسش های اتفاقی

  • حکم روزه‌خواری چیست؟
    29437 قضای روزه و کفارات 1392/04/30
    روزه‌خواری چند صورت دارد که هر کدام دارای احکام مخصوصی است: 1. اگر کسی برای روزه نگرفتن عذر شرعی دارد؛ مانند این‌که مسافر است و یا بیماری‌ای دارد که روزه گرفتن به او ضرر می‌رساند، در این صورت اگر چه روزه بر او واجب نیست، اما نباید در ...
  • آیا می‌توانیم خودمان ذکر و دعایی را ساخته و بوسیله آن، با خداوند ارتباط داشته باشیم؟
    3559 روایات و دعاهای برجای مانده 1399/10/27
    آنچه در منابع دینی بیشتر بر آن تأکید شده، این است که انسان باید در همه‌ی حالات به یاد خدا باشد،[1] اگرچه این به‌ یاد خدا بودن حتی ممکن است بدون بر زبان‌آوردن ذکر و یا دعایی باشد، اما توصیه شده است که انسان بخشی از ...
  • آیا توحید مراتب مختلفی دارد که جز خود خداوند، هیچ فردی به بالاترین مرتبه آن پی نخواهد برد؟!
    2741 توحید و شرک 1400/04/07
    امام علی(ع) در خطبه‌ی اوّل نهج البلاغه در اوصاف خداوند می‌فرماید: آغاز دین شناخت او است، و کمال شناختش باور کردن او، و نهایت باور کردنش یگانه دانستن خداوند، و سرانجام یگانه دانستنش اخلاص به او، و حدّ اعلاى اخلاص به او نفى ...
  • تفسیر آیه 60 سوره روم چیست؟
    13312 تفسیر 1392/05/22
    در قرآن کریم آمده است: «فَاصْبرِ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَ لَا یَسْتَخِفَّنَّکَ الَّذِینَ لَا یُوقِنُونَ».[1] خدای متعال در این آیه به پیامبر اسلام(ص) می‌‌فرماید که در مقابل مشکلات و ناهمواری‌‌ها، صبر و استقامت داشته باش و به وعده الهی نیز امیدوار باش؛ زیرا ...
  • زمینه آغاز «جنگ شوشتر» در زمان خلیفه دوم چه بود و آیا امام علی(ع) و دیگر افراد اهل بیت در آن نقشی داشتند؟
    20243 تاریخ 1397/04/17
    جنگ شوشتر به نبردهایی گفته می‌شود که در سال 17 قمری بین مسلمانان از یک سو و سپاه ساسانی از سوی دیگر در منطقه شوشتر رخ داده است.[1] یکی از زمینه‌های وقوع این جنگ آن بود که یزدگرد، پادشاه فراری ساسانی که آن زمان ...
  • زمین محشر چگونه زمینی است؟
    15864 معاد و قیامت 1390/06/15
    زمین محشر یا قیامت از حیث جوهر وجودی متفاوت با زمین دنیا است چنانچه مرتبه وجودی قیامت با عالم طبیعت و دنیا متفاوت می باشد و وجود اجزاء متبدل که در جسم دنیوی وجود دارد منافی مرتبه وجودی قیامت است، برای همین کسانی که قائل به معاد جسمانی شده ...
  • «اصالة اللزوم» یا «قاعده لزوم» چیست و در چه مواردی کاربرد دارد؟
    1100 1402/06/12
    اصالة اللزوم(قاعده لزوم) قاعده‌ای از قواعد فقهى است که در معاملات و «هنگام شک در لزوم یا جواز عقد» مورد استفاده قرار می‌‏گیرد. این اصل یا قاعده فقهى، کمتر در کلمات فقها به صورت مستقل مورد بحث و بررسى قرار گرفته، ولى معمولا در ابتداى بحث معاملات - به خصوص ...
  • آیا در حادثه حره امام سجاد(ع) در مدینه بودند؟
    9648 حوادث بعد از شهادت 1393/01/24
    بر اساس گزارش‌های تاریخی، امام سجاد(ع) در آن زمان در شهر مدینه حضور داشتند، اما چون بعد از فاجعه کربلا، یزید بن معاویه در ظاهر به حضرتشان احترام می‌گذاشت، در فاجعه حره[1] نیز آسیبی به ایشان و خانواده و بستگانشان وارد نشد. شیخ طبرسی ...
  • به علت ریزش مو مجبور به گذاشتن کلاه گیسی با چسب به سر شده ام ، حکم وضو و غسل اینجانب چگونه است؟
    24471 Laws and Jurisprudence 1390/12/13
    پاسخ حضرت آیت الله هادوی تهرانی (دامت برکاته) به این شرح است: 1. اگر موی کاشته شده، موی طبیعی و دارای رشد باشد و جزء بدن محسوب شود، حکم موی اصلی شخص را دارد. 2. اگر موی کاشته شده، الیاف مصنوعی یا طبیعی بدون رشد باشد، چون برداشتن آن ...
  • مطالعه و نقل مطالب و جوک‌های مستهجن، چه حکمی دارد؟
    5220 گوناگون 1398/11/21
    اگرچه شاید نتوان مطالعه و بازگو نمودن این‌گونه امور را حرام دانست، اما در شأن یک مسلمان دین‌دار نیست که فرصت خود را در این‌گونه موارد تلف نماید؛ بر این اساس، احتیاط در ترک آن است. البته چنانچه پرداختن به این مطالب، موجب مفاسدی؛ مانند تقویت هوای شیطانی ...

پربازدیدترین ها

  • تعداد فرزندان حضرت علی (ع)، و نام ایشان و نام مادران آنان چه بوده است؟
    752765 معصومین 1387/06/05
    شیخ مفید در کتاب ارشاد تعداد آنها را 27 تن از دختر و پسر دانسته و پس از آن گفته است: عده‏ای از علمای شیعه گویند که فاطمه پس از وفات پیامبر (ص) جنینی که پیامبر او را محسن نامیده بود سقط کرد. بنابر قول این عده، فرزندان آن حضرت ...
  • معنای ذکر «لا حول ولا قوه الا بالله العلی العظیم» چیست و این ذکر چه آثار و برکاتی دارد؟
    730577 حدیث 1396/06/14
    «لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ»؛ یعنی هیچ نیرو و توانى جز از سوى خداوند بلندمرتبه و بزرگ نیست‏. واژه «حول» در لغت به معنای حرکت و جنبش،[1] و «قوّة» به معنای استطاعت و توانایی است.[2] بنابر ...
  • حکم زنا با زن شوهردار چیست؟
    643170 Laws and Jurisprudence 1387/05/23
    زنا خصوصا با زن شوهر دار یکی از گناهان بسیار زشت و بزرگ به شمار می آید ولی بزرگی خداوند و وسعت مهربانی او به حدی است، که اگر گنهکاری که مرتکب چنین عمل زشت و شنیعی شده واقعا از کردۀ خود پشیمان باشد و تصمیم جدی ...
  • آیا خداوند به نفرینی که از دل شکسته باشد، توجه می کند؟ یا فقط دعاهای مثبت را اجابت می کند؟
    642744 Practical 1390/07/12
    نفرین در آموزه های دینی ما مسئله ای شناخته شده است، چنان که در آیات و روایات آمده است: "بریده باد هر دو دست ابو لهب"؛ "از نفرین مظلوم بترسید که نفرین مظلوم به آسمان می رود". و... . منتها همان گونه که دعا برای استجابت، نیازمند شرایط است، ...
  • عقیقه و احکام و شرایط آن چیست؟
    638893 Practical 1391/02/11
    عقیقه عبارت است از: کشتن گوسفند یا هر حیوانی که صلاحیّت قربانی کردن داشته باشد، در روز هفتم ولادت فرزند، جهت حفظ فرزند از بلاها. پرداخت قیمت آن کفایت از عقیقه نمی‌کند. بهتر است عقیقه و فرزندی که برایش عقیقه می‌شود، از حیث جنسیت مساوی باشند، ولی ...
  • آیا کاشت ناخن مانع غسل و وضو است؟
    576495 Laws and Jurisprudence 1387/12/04
    در غسل و وضو، باید آب به اعضای بدن برسد و ایجاد مانعی در بدن که رفع آن مشکل یا غیر ممکن است، جایز نیست، مگر در صورتی که ضرورتی آن را اقتضا کند و یا غرض عقلائی مشروعی در این امر وجود داشته باشد.در هر حال، اگر مانعی ...
  • فضیلت و آداب و شرایط نماز جمعه چیست؟ و به چه صورت خوانده می‌شود؟
    576482 نماز جمعه 1389/09/10
    در مورد جایگاه و فضیلتش نماز جمعه همین بس که سوره‌ای از قرآن به نامش می‌باشد.نماز جمعه یک از عباداتی است که به جماعت خوانده می‌شود. این نماز دو خطبه دارد که با حمد و ثنای الهی شروع می‌شود و امام جمعه در این خطبه‌ها باید مردم را به تقوای ...
  • اصول و فروع دین را نام برده و مختصراً توضیح دهید؟
    558718 Laws and Jurisprudence 1387/09/23
     دسته بندی اصول دین و فروع دین به این شکلی که در میان ما متداول است از احادیث و روایات ائمه (ع) اخذ نشده است؛ بلکه دانشمندان علوم دینی معارف دینی را به این صورت دسته بندی کردند. تاریخ بحث ها در باره به نیمه دوم قرن اول هجری باز ...
  • آیا ارتباط انسان با جن ممکن است؟
    558638 جن 1386/02/01
    قرآن مجید وجود جن را تصدیق کرده و ویژگی‌‏های زیر را برای او برمی‌شمارد:جن موجودی است که از آتش آفریده شد، بر خلاف انسان که از خاک آفریده شده است.[1]دارای علم، ادراک، تشخیص حق از باطل و قدرت منطق و استدلال ...
  • می خواهم دعا کنم همسرم در زندگی مطیع من باشد آیا در این زمینه دعایی از اهل بیت (ع) به ما رسیده است؟
    544458 Practical 1389/02/22
    دعاها، لازم نیست حتماً به زبان عربى خوانده شوند؛ هرچند به عربی بهتر است، حتى دعا در نماز به زبان فارسى جایز است.نکته مهم تر این که انسان باید شرایط دیگر تأثیر گذاری دعا ...