لطفا صبرکنید
40659
- اشتراک گذاری
این حدیث به معنای حرام و یا مکروه بودن ازدواج با افرادی که در محیطی نامناسب رشد کرده اند نیست، بلکه تنها بر این نکته تأکید می کند که در یک ازدواج نباید تنها بر زیبایی ظاهری دل بسته و با عشقی سطحی، مشکلات دینی، اخلاقی، رفتاری و ... را از طرف مقابل نادیده گرفت و با این اشتباه، زندگی مادی و معنوی خود را تباه ساخت.
پیامبر اکرم (ص) در ضمن خطبه ای بیان فرمود: ای مردم مراقب روییدنی های کنار زباله دانی ها باشید! مردم پرسیدند: مرادتان از این سخن چیست؟ حضرتشان توضیح دادند که زنان زیبارویی که در محیطی نامناسب رشد یافته اند![1]
آیا مراد پیامبر (ص) آن بود که توجه به زیبایی همسر در ازدواج هیچ اهمیتی ندارد؟! آیا مرادشان این بود که دخترانی که در فامیل خود انسان های ناشایسته ای دارند باید از امکان ازدواج با افراد شایسته محروم بمانند؟! و آیا محیط مناسب، لزوماً دخترانی شایسته تحویل اجتماع می دهد؟! و ... .
به نظر ما هیچ کدام از موارد یاد شده هدف پیامبر (ص) از این سخن نبود، بلکه هدفشان اشاره به نکته ای دیگر بود که اکنون بدان می پردازیم:
در انجام یک ازدواج موفق، توجه به چند موضوع اهمیت دارد که برایند آنها می تواند در تصمیم گیری انسان نقش داشته باشد. موضوعاتی؛ نظیر اخلاق، زیبایی، دینداری، اصالت خانوادگی، میزان دانش، تجانس فرهنگی، تناسب وضعیت مادی طرفین و ... .
بهترین حالت ممکن آن است که انسان تمام معیارها را در نظر داشته و با یک جمع بندی مناسب به نتیجه برسد، اما هستند افرادی که با توجه افراطی به یکی از این موضوعات، از دقت نظر در سایر موارد چشم پوشی می کنند. به عنوان نمونه ممکن است برای فردی سطح تحصیلات به تنهایی از درجه ای از اهمیت برخوردار باشد که اگر شخصی را با تحصیلات مورد نظرش یافت، در دیگر خصوصیات او دقت لازم را به عمل نیاورده و در نتیجه بعدها دچار مشکل شود.
یکی از مهم ترین خصوصیاتی که توجه افراطی بدان در بسیاری از اوقات به یک تصمیم گیری نامناسب و غیر منطقی می انجامد، زیبایی ظاهری فرد مقابل است؛ زیرا همواره این احتمال وجود دارد که این زیبایی ظاهری به عشقی سطحی تبدیل شود که به فرموده پیامبر (ص) در سخنی دیگر، به کوری و کری انسان خواهد انجامید![2] یعنی چنین عاشق بی منطقی نه می تواند زشتی های دیگر معشوق را ببیند و نه می تواند سخنی از دیگران را در این ارتباط مورد تجزیه و تحلیل قرار دهد.
از آن جایی که چنین مشکلی در تمام جوامع وجود داشته (و حتی امروزه نیز کم نیستند افرادی که با یک ظاهر زیبا فریفته می شوند)، پیامبر اسلام که نقشی آگاهی دهنده داشت، خطاب به مسلمانان می فرماید که مبادا با یک نگاه از عقل و تجربه دست شسته و خود را درگیر اشتباهی نمایند که رهایی از آن بسیار مشکل خواهد بود. به عبارت دیگر، ایشان توصیه می کنند که باید در ازدواج، علاوه بر زیبایی ظاهری معیارهای دیگری؛ مانند اصالت خانوادگی نیز مورد توجه قرار گیرد تا بتواند نتیجه مناسبی را در پی داشته باشد. اتفاقاً تشبیهی که آن حضرت در سخنان خویش بیان فرموده اند، خود گویای بسیاری از مسائل است؛ زیرا می دانیم که زباله ها و فضولات حیوانی در بسیاری از موارد به رشد گیاه و گسترش صنعت کشاورزی کمک می کنند، اما محصولات به عمل آمده با استفاده از آنها هر چند بسیار زیبا و شکیل باشند، اما باید همواره با آزمایشات دقیق کنترل شوند تا مبادا عفونت های داخل کودهای حیوانی به این محصولات نیز سرایت کرده باشد. (این آزمایش در سرایت مواد مضر و سموم از کودهای شیمیایی نیز لازم است).
اکنون بعد از آزمایش، اگر مشخص شود که درصد مواد مضر در این محصولات به اندازه ای نیست که سلامت انسان را تهدید کند، می توان از آنها استفاده کرد، اما در غیر این صورت باید از بهره برداری از چنین محصولاتی دوری جست.
فردی که در محیطی نامناسب رشد یافته نیز دقیقاً همین خصوصیت را دارد که نباید تنها با دیدن زیبایی ظاهری او گمان کرد که مشکلی دیگر در او وجود ندارد، بلکه باید با تحقیقاتی گسترده و همه جانبه پی برد که تأثیرپذیری او از این محیط نامناسب تا چه اندازه بوده و اگر مشخص شود که اخلاق او آن چنان تحت تأثیر محیطش قرار گرفته که ازدواج با او رشد معنوی انسان را دچار وقفه می کند و شاید به زندگی مادی او نیز آسیب برساند، طبیعی است که باید از چنین ازدواجی چشم پوشی کرد، اما اگر طرف مقابل را فردی ببیند که با وجود زندگی در محیطی نامناسب، اخلاق، دین و پاک دامنی خود را در حد مطلوبی حفظ کرده است، ازدواج با او مشکلی نخواهد داشت. نکته مهم دیگر در چنین ازدواج هایی آن است که فرد باید خود را ارزیابی کند که در صورت مواجهه با بستگان نامناسب همسر آینده، از آنان تأثیر منفی خواهد پذیرفت و یا بر آنان تأثیر مثبت خواهد گذاشت که تصمیم گیری در هر مورد، متفاوت خواهد بود.
می دانیم که گوینده این سخنان یعنی پیامبر (ص) با ام حبیبیه دختر فرمانده دشمنانش ابوسفیان ازدواج کرد، اما نتیجه اش آن نبود که پیامبر به دین ابوسفیان درآید، بلکه در نهایت ابوسفیان دین اسلام را (هر چند در ظاهر) پذیرفت.