جستجوی پیشرفته
بازدید
111
آخرین بروزرسانی: 1403/03/06
خلاصه پرسش
معنای «تَفَث» چیست و آیه «ثُمَّ لْیَقْضُوا تَفَثَهُمْ» به چه بخشی از مناسک حج اشاره دارد؟
پرسش
«ثُمَّ لْیَقْضُوا تَفَثَهُمْ» در آیه 29 سوره حج، به چه عملی از اعمال حج اشاره دارد؟
پاسخ اجمالی

قرآن کریم در یکی از آیات سوره حج می‌فرماید: «ثُمَّ لْیَقْضُوا تَفَثَهُمْ وَ لْیُوفُوا نُذُورَهُمْ»؛[i] آن‌گاه آلودگی‌ها را از خود بزدایند و به نذر خود وفا کنند.

«تَفَث»،در اصل به معنای چرک موجود در ناخن‌ها و هر چیز آلوده‌ای در بدن است که باید زایل شود.[ii]

لسان العرب«تفث» را به گرفتن ناخن معنا کرده است.[iii]

مفسرانی نیز گفته‌اند؛ منظور از«قضای تفث»در این آیه، پاک‌کردن آلودگی‌‏ها و زواید بدن است که در ایّام احرام به وجود می‌آید؛ مانند گرفتن ناخن، اصلاح مو، شست‌وشو... و قضای تفث، نوعی کنایه از خروج از احرام است.[iv]

بر این اساس، معنای آیه چنین می‌شود: سپس چرک و آلودگى خود را زایل کنند و به نذرهایشان وفا نمایند.

در تفسیری عرفانی می‌توان گفت؛ منظور آیه، توصیه به برطرف کردن تمام آلودگی‌های ظاهری و روحی و معنوی است.

امام صادق‌(ع) نیز در تفسیری باطنی از آیه «ثُمَّ لْیَقْضُوا تَفَثَهُمْ»، آن‌را به ملاقات امام تفسیر کرد، و هنگامى که راوى از این مسئله توضیح خواست و اشاره کرد که ظاهرا این آیه در مورد گرفتن ناخن و ... است، امام(ع) فرمود: قرآن، ظاهر و باطنى دارد؛ یعنى مسئله ملاقات امام در این‌جا مربوط به باطن آیه است.[v]

این حدیث ممکن است به نکته لطیفی اشاره داشته باشد که حجاج بعد از انجام مناسک حج، همان‌گونه که آلودگی‌هاى بدن را برطرف می‌کنند، باید آلودگی‌هاى روح و جان خود را با ملاقات امام(ع) و پیشواى خود برطرف نمایند، به خصوص که در بسیارى از زمان‌ها، خلفاى جبار اجازه چنین ملاقاتى را در شرایط عادى نمی‌‏دادند، و مراسم حج بهترین فرصت براى رسیدن به این هدف بود. و در همین راستا امام باقر(ع) می‌فرماید: «تمام الحج لقاء الامام»؛[vi]تکمیل حج به آن است که انسان امامش را ملاقات کند.[vii]

بر این اساس، در حقیقت برای زائر خانه خدا، دو تطهیر لازم است، یکى تطهیر ظاهر که همان پاک‌شدن از آلودگی‌های ظاهری است، و دیگرى تطهیر روح و جان از تمام مفاسد اخلاقی و روحی و معنوی.

شیخ طوسی در التبیان در تفسیری گسترده‌تر از «قضاء تفث»، نظراتی را نقل می‌کند که بر اساس آنها وقوف، طواف، سعی، رمی جمرات، حلق و دیگر مناسک حج را نیز می‌توان از مصادیق «قضای تفث» دانست، و این نظر را به افرادی؛ مانند ابن عباس و ابن عمر منتسب کرده است.[viii]


[i]حج، 29.

[ii]. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، تحقیق، داودی، صفوان عدنان، ص 166، دمشق، بیروت، دارالقلم‏، الدار الشامیة، چاپ اول، 1412 ق.

[iii]. ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج ‏2، ص 120، بیروت، دار صادر، چاپ سوم، 1414ق.

[iv]. ر. ک: طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، مقدمه، بلاغی‏، محمد جواد، ج‏ 7، ص 130، تهران، ناصر خسرو، چاپ سوم، 1372ش؛ طباطبائی، سید محمد حسین‏، المیزان فی تفسیر القرآن، ج ‏14، ص 371، قم، دفتر انتشارات اسلامی‏، چاپ پنجم‏، 1417ق.و...

[v]. عروسی حویزی، عبد علی بن جمعه، تفسیر نور الثقلین، تحقیق، رسولی محلاتی، سید هاشم، ج ‏3، ص 492، قم، اسماعیلیان، چاپ چهارم، 1415ق.

[vi]. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج ‏4، ص 549، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق.

[vii]. مکارم شیرازی، ناصر،تفسیر نمونه، ج ‏14، ص 87، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ اول، 1374ش.

[viii]. شیخ طوسی، محمد بن حسن، التبیان فی تفسیر القرآن، مقدمه، تهرانی، آقا بزرگ، محقق، قصیرعاملی، احمد، ج ‏7، ص 310، بیروت، دار احیاء التراث العربی، بی‌تا.

نظرات
تعداد نظر 0
لطفا مقدار را وارد نمایید
مثال : Yourname@YourDomane.ext
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید

طبقه بندی موضوعی

پرسش های اتفاقی

پربازدیدترین ها