لطفا صبرکنید
13849
- اشتراک گذاری
نخست تذکر این نکته لازم است که شباهت اصلی میان دین اسلام و دیگر ادیان آسمانی تحریف نشده، استقرار توحید و خدا پرستی در زمین و رهانیدن مردم از بندگی و پرستش غیر خدا است؛ همان طور که قرآن کریم فرمود: «ما در هر امّتى رسولى برانگیختیم که: خداى یکتا را بپرستید و از طاغوت اجتناب کنید». اگر این شباهت یکسان را در نظر بگیریم، حتی دین مسیحیت و یهودیت با ندای توحیدی و یکتا پرستی پیامبرانی چون عیسی (ع) و موسی (ع) و با همان اصول الاهی اوّلیه خود که به دور از هر تحریفی بوده، دارای امتیازاتی از آیین ها و مکاتب غیر دینی هستند. هر چند در هر عصری، برخی از پیروان این ادیان الاهی، بی اعتنا به اصول اوّلیه آن بوده به طوری که دست به تحریف تورات و انجیل زدند و در نهایت این ادیان شبیه مکتب غیر دینی ساختند.
مهم ترین امتیاز و ارزش مکتب و نظام دینی از غیر دینی، بیدار کردن فطرت انسانی و به فعلیت رساندن کمالات معنوی بالقوه ای بوده که در او به ودیعت نهاده شده است. به بیان دیگر، بستر سازی ایجاد تغییر تدریجی در انسان برای سیر از «بودن» به «شدن» یا انتقال از وضعیت بالقوه به بالفعل بر اساس مبانی و ارزش های صحیح دینی.
در ابتدا تذکر این نکته لازم است که شباهت اصلی میان دین اسلام و دیگر ادیان آسمانی تحریف نشده، استقرار توحید و خدا پرستی در زمین و رهانیدن مردم از بندگی و پرستش غیر خدا است؛ همان طور که قرآن می فرماید: «ما در هر امّتى رسولى برانگیختیم که خداى یکتا را بپرستید و از طاغوت اجتناب کنید». [1] اگر این شباهت موجود در پیامبران را در نظر بگیریم، حتی دین مسیحیت و یهودیت با ندای توحیدی و یکتا پرستی پیامبرانی؛ چون عیسی (ع) و موسی (ع) و با همان اصول الاهی اوّلیه خود که به دور از هر تحریفی بوده، دارای امتیازاتی از آیین ها و مکاتب غیر دینی هستند. هر چند در عصر حاضر، برخی از مسیحیان و یهودیان بی اعتنا به اصول اوّلیه دین خود بوده به طوری که دست به تحریف تورات و انجیل زدند. به همین جهت در بسیاری موارد شاید مکتبی غیر دینی باشند.
اما در میان ادیان الاهی، دین اسلام دارای جامعیتی است که آموزه های آن تمامی شئون فردی و اجتماعی در جهت رسیدن به سعادت را شامل می شود. جامع بودن دین اسلام نشانه گستردگی و وسعت قلمرو آن خواهد بود. جامعیت دین اسلام، همسو با هدف نزول آن از سوی خداوند است، و هدف نزول دین هم همان هدف خلقت انسان است؛ زیرا خداوند که انسان را برای هدفی آفریده، باید احکام، دستور العمل ها و معارف لازم برای رسیدن به آن هدف را هم به وی ابلاغ کند. خداوند، این برنامه ها را در مقاطع گوناگون به نسبت نیاز انسان ها و شایستگی آنها، فرستاده و تمام آن برنامه با نام اسلام، توسط حضرت محمد (ص) و جانشینان او برای بشر آورده شده است. [2]
پس، با این که مکتب و دین اسلام بر ادیان الاهی دیگر دارای برتری و جامعیّت بوده، ولی به طور کلّی، امتیازات و معیارهای اساسی را مکاتب و ادیان الاهی از مکاتب و آیین های غیر دینی- که پیرو هیچ یک از اصول و روش های ادیان آسمانی اصیل و به دور از هر تحریفی نیستند؛ مانند: لیبرالیسم– دارند که در ذیل به پاره ای از این امتیازات و تفاوت ها (به صورت کلّی) اشاره می شود:
الف) امتیاز و تفاوت در اهداف
مکاتب و نظام هایی که اصول و روش زندگی آنان مبتنی بر دین نیست، تمام توجه خود را به «دنیا» و «انسان مداری» صرف منحصر می کنند. به بیان دیگر، اساسیترین هدف آنها، فقط تأمین نیازمندیهای دنیوی جامعه و انسان است و هدفی فراتر از آن در نظر ندارند؛ [3] امّا نظام دینی دو هدف را پیگیری میکند، یکی تأمین نیازمندیها و نیل به سعادت این جهانی و دیگر تأمین خیر و سعادت اخرویِ جاودانی.
مهمترین اهداف مکتب و دین اسلام عبارت است از:
یک. استقرار توحید و خداپرستی در زمین و رهانیدن مردم از بندگی غیر خدا که پیش تر به آن اشاره شد.
دو. برپایی جامعه نمونه و مدینه فاضله آرمانی از راه اقامه قسط و عدل اسلامی: «ما رسولان خود را با دلایل روشن فرستادیم، و با آنها کتاب (آسمانى) و میزان (شناسایى حقّ از باطل و قوانین عادلانه) نازل کردیم تا مردم قیام به عدالت کنند». [4]
مسئله برقراری عدالت اجتماعی برای ایجاد زمینه رشد فضایل انسانی و رسیدن به کمال و قرب الاهی، از کارهای ویژه مکتب اسلام شناخته میشود. در حالی که، هیچ یک از مکتب های غیر دینی، تلاشی در راستای ایجاد زمینه رشد و تعالی فضایل عالی انسانی و ایجاد بستری مناسب برای سعادت دنیا و آخرت را در دستور کار خود قرار نمیدهد.
سه. بیدار کردن فطرت انسانی و به فعلیت رساندن کمالات معنوی بالقوه ای که در او نهاده شده است. به بیان دیگر، بستر سازی ایجاد تغییر تدریجی در انسان برای سیر از «بودن» به «شدن» یا انتقال از وضعیت بالقوه به بالفعل بر اساس مبانی و ارزش های صحیح دینی.
ب) تفاوت در روش و معیار خوبی و بدی
در نظامها و مکتب های غیر دینی، روش ها و برنامه های آنان، و تشخیص خوب و بد و باید و نباید ها، عمدتاً بدون ملاحظه ارزشها و اصول بنیادین دینی و وحی انجام میپذیرد. به باور آنان، عقل به تنهایى و بدون وحی، در تشخیص خوب و بد توانمند است. این نگرش به جریان «خردگرایى افراطى» شهرت دارد. و یا برخی از آنها، معیار تشخیص خوب و بد را فقط احساس و عواطف انسانی می دانند. دیدگاه های دیگری نیز درباره معیار خوبی و بدی وجود دارد.
این مسلّم است که بیاعتنایی به ارزشها موجب میشود که انگاره «هدف، وسیله را توجیه میکند»، در عمل به صورت اصل حاکم درآید و آرمانها و اصول اخلاقی را نادیده بگیرد.
اما در دین اسلام، استفاده از معیارها و روشهایی که با اخلاق و کرامت الاهی انسان سازگاری نداشته و مخالف ارزشهای والای اخلاقی و ویرانگر کمال و سعادت جاودانی بشر بوده، اجازه داده نشده است. [5]
ج) نگاه دو سویه اسلام به انسان در میدان خود سازی
دین اسلام، در مسیر خود سازی و کمال و سعادت انسانی، نگاهی دو سویه را برای انسان در این راه قرار داده و موفقیت در این مسیر را بر آن مبتنی کرده است و آن نگاه، این حقیقت است که انسان افزون برجسم، جان و روح برتر دارد و نباید فقط توجه او به جسم منحصر باشد و از روح خود غافل شود.
قرآن کریم در سخن از آفرینش انسان به هر دو ویژگی اشاره دارد: «و آفرینش انسان را از گِل آغاز کرد». [6] سپس «نسل او را از عصارهاى از آب ناچیز و بىقدر آفرید». [7] این همان بُعد جسمانی او است. در ادامه بُعد و حقیقت روحانی او را اشاره می فرماید:«از روح خویش در وى دمید». [8]
روح الاهی، عنصری ملکوتی، شریف و فنا ناپذیر است. از نگاه اسلام، این عنصر ماورایی بعد از متلاشی شدن بدن نیز بقا داشته و از حیاتی جاودان و سعادت یا شقاوتی ابدی -طبق اعمالی که انسان انجام می دهد-، بر خوردار خواهد بود. انسان شناسی الاهی آشکار می سازد که کمال آدمی در پرتو تکامل روحانی و کسب صفات برتر انسانی آشکار می شود. [9]
[1] . نحل، 36.
[2] . برای اگاهی بیشتر نمایه های: «دلایل حقانیت اسلام»، سؤال 275 (سایت: 73) ؛ «ویژگی ها و برتری اسلام بر سایر ادیان»، سؤال 12304 (سایت: 12069) را مطالعه نمایید.
[3] . ر.ک: نمایه « مردم و حکومت مبتنی بر ولی فقیه و وجه امتیاز آن با نظام لیبرالیسم»، سؤال 9981 (سایت: 10127) .
[4] . حدید، 25.
[5] . ر.ک: نمایه های «نقش منابع دینی در اخلاق»، سؤال 562 (سایت: 615) ؛ « اخلاق تکاملی و پیامدهای آن»، سؤال 563 (سایت: 616) ؛ « اخلاق مبتنی بر دین»، سؤال 7078 (سایت: 7327) .
[6] . سجده، 7:«وَ بَدَأَ خَلْقَ الْإِنْسانِ مِنْ طین».
[7] . سجده، 8:«جَعَلَ نَسْلَهُ مِنْ سُلالَةٍ مِنْ ماءٍ مَهینٍ».
[8] . سجده، 9:«وَ نَفَخَ فیهِ مِنْ رُوحِه».
[9] . ر.ک: نمایه های « سعادت و کمال انسان»، سؤال 91 (سایت: 1878) ؛ « دین و انسان»، سؤال 9 (سایت: 1239) ؛ « جاودانگى انسان و تجربه آن در دنیا»، سؤال 45 (سایت: 281) ؛ « انسان و کرامت»، سؤال 48 (سایت: 284) ؛ «ارتباط انسان، دین و دنیا»، سؤال 11472 (سایت: 11437) .