لطفا صبرکنید
92065
- اشتراک گذاری
آنچه از مجموع روایات ائمه (ع) در مورد جفر بر می آید این است که جفر مجموعه ای از معارف الاهی است که از طریق پیامبر اسلام (ص) به حضرت علی (ع) منتقل شده و بعد از حضرت علی (ع) در اختیار ائمه قرار دارد. بخشی از این علوم شامل وقایع آینده تا روز قیامت است که به آن علم منایا و بلایا نیز گفته می شود.
گفتنی است که اصطلاح جفر در روایات به ظاهر در سه مورد استعمال شده است. اول کتاب جفر. دوم مجموعه آثار و کتاب هایی که در ظرف بزرگی از پوست قرار داشته (جفر ابیض). سوم جفر احمر که عبارت از سلاح پیامبر است.
منظور از علم جفر آن گونه که مشهور شده است، همان علم الحروف است که با استفاده از حروف و اعداد و نسبت های آنها برای هر مجهولی - بنابر ادعا- پاسخی مناسب ارائه می دهد؛ به این شیوه که بعد از تبدیل سؤال به حروف و اعداد و انجام مراحلی خاص در نهایت اعداد و سپس حروفی حاصل می شود که حاوی پاسخ به سؤال مطرح شده است. این علم در ادیان مختلف با نام های مختلفی نام گذاری شده و گروه های مختلفی مدعی آن بوده اند.
اما بررسی روایات شیعه در مورد جفر ائمه (ع) اطلاعات دیگری در اختیار ما می گذارد که تفاوت های خاصی با آنچه در مورد علم جفر مشهور شده است دارد. در این جا به ذکر این روایات خواهیم پرداخت.
واژه "جفر" به معنای پوست بز یا میش یا گوساله[1] است و آنچه از مجموعه روایات در مورد وجه تسمیه این علوم و معارف بر می آید، این است که این علوم یا در پوست نوشته شده بود یا مجموعه آثاری بود که در ظرف بزرگی از پوست قرار داشته است.
طبق روایات شیعه، جفر به طور کلی مجموعه ای از معارف الاهی است که از طریق پیامبر اسلام به حضرت علی (ع) منتقل شده و بعد از حضرت علی (ع) در اختیار ائمه قرار دارد.
بخشی از این علوم شامل وقایع آینده تا روز قیامت است که به آن علم «منایا و بلایا» نیز گفته می شود. و در برخی روایات نقل شده است که سلمان نیز که صاحب سرّ پیامبر و علی (ع) بوده، این علم (منایا و بلایا) را داشت.[2]
لازم به ذکر است که جفر در روایات بر سه نوع بوده، یا در سه مورد استعمال شده است. اول: کتاب جفر. دوم: مجموعه آثار و کتاب هایی که در ظرف بزرگی از پوست قرار داشته (جفر ابیض). سوم: جفر احمر که عبارت از سلاح پیامبر است و احمر نامیده شده است؛ چرا که صاحب شمشیر آن را به قصد قتال می کشاید که نشانه قهر خدا است.[3]
در مورد هریک از این سه مورد روایاتی نقل شده است و در برخی روایات نیز همه این چند مورد در کنار هم ذکر شده که در این جا به برخی از روایات اشاره می کنیم:
1. کتاب جفر
الف. "عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع) ... وَاللهِ إنَّ عِنْدِی لَجِلْدَیْ مَاعِزٍ وَضَأنٍ إمْلَاءُ رَسُولِ اللهِ صلی الله علیه و آله وَ خَطَّهُ عَلِیٌّ علیه السّلام بِیَدِهِ ..."؛[4] امام صادق (ع) فرمود: به خدا سوگند در نزد من دو پوست بز و میش وجود دارد که إملاء رسول اکرم (ص) میباشد که آن را علی (ع) با دست خود نوشته است.
ب. «عِنْدَنَا الْجَفْرُ وَ هُوَ أدِیمٌ عُکَاظِیٌّ قَدْ کُتِبَ فِیهِ حَتَّی مُلِئَتْ أکَارِعُهُ، فِیهِ مَا کَانَ وَ مَا هُوَ کَائنٌ إلَی یَوْمِ الْقِیَمَةِ»؛[5] نزد ما جَفر میباشد، و آن عبارت است از: پوست عُکاظی مملو از نوشته ... که در آن، آنچه تاکنون واقع شده و آنچه تا روز قیامت واقع خواهد شد، ثبت گردیده است.
ج. «إنی نظرت فی کتاب الجفر صبیحة هذا الیوم وهو الکتاب المشتمل على علم المنایا والبلایا والرزایا وعلم ما کان وما یکون إلى یوم القیامة الذی خص الله تقدس اسمه به محمدا والأئمة من بعده علیه وعلیهم السلام، وتأملت فیه مولد قائمنا وغیبته وإبطاءه وطول عمره وبلوى المؤمنین به من بعده فی ذلک الزمان وتولد الشکوک فی قلوبهم من طول غیبته وارتداد أکثرهم عن دینهم وخلعهم ربقة الإسلام من أعناقهم»؛[6] امام صادق به یکی از اصحاب خود فرمودند: بامداد امروز به کتاب جفر نگاه کردم، و این کتابی است که علم به مرگ ها، بلاها، مصیبت ها و علم آنچه گذشته و آینـده تا روز قیامت در آن نوشته شـده است که خداوند محمّد (ص) و امامان بعد از او را به این کتاب، اختصاص داده است. من در این کتاب تأمّل کردم، ولادت قائم ما و غیبت او، و طولانی شدن غیبتش و گرفتاری های مؤمنان در عصر غیبت، و پدیدار شدن شک و تردید در قلب های آنان بر اثر طولانی شدن غیبت، و مرتد شدن اکثر آنان از دین، و خروج آنها از اسلام، را مشاهده کردم.
2. جفر ابیض
« قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (ع) یَقُول انَّ عِنْدِیَ الْجَفْرَ الابْیَضَ. قَالَ: قُلْنَا: وَ أیُّ شَیْءٍ فِیهِ؟! قَالَ: فَقَالَ لِی: زَبُورُ دَاوُدَ وَ تَوْرَاةُ مُوسَی وَ إنْجِیلُ عِیسَی وَ صُحُفُ إبْرَاهِیمَ وَالْحَلَالُ وَالْحَرامُ؛ وَ مُصْحَفُ فَاطِمَةَ، مَا أزْعُمُ أنَّ فِیهِ قُرْآناً، وَ فِیهِ مَایَحْتَاجُ النَّاسُ إلَیْنَا وَ لَا نَحْتَاجُ إلَی أحَدٍ»؛[7] امام صادق (ع) فرمود: نزد من است جفر أبیض. گفته شد چه چیزی در آن است؟! حضرت فرمودند: زبور داوود و تورات موسی و انجیل عیسی و صُحُف ابراهیم و حلال و حرام؛ و مُصْحف فاطمه، و من چنان نمیدانم که در آن چیزی از قرآن باشد؛ و در آن است جمیع آنچه مردم به ما احتیاج دارند، و ما احتیاج به أحدی نداریم.
3. جفر احمر
الف. «عِنْدِی الْجَفْرَ الْأَحْمَرَ قَالَ قُلْتُ وَ أَیُّ شَیْءٍ فِی الْجَفْرِ الْأَحْمَرِ قَالَ السِّلَاحُ وَ ذَلِکَ إِنَّمَا یُفْتَحُ لِلدَّمِ یَفْتَحُهُ صَاحِبُ السَّیْفِ لِلْقَتْل»[8]؛ امام صادق (ع) فرموند: نزد من است جفر احمر راوی عرض کرد : جفر احمر چیست؟ حضرت فرمودند: سلاح؛ و جفر احمر نامیده شده چرا که صاحب شمشیر آنرا برای قتال می گشاید.
ب. «قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع جُعِلْتُ فِدَاکَ یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ یَسِیرُ الْقَائِمُ بِسِیرَةِ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ فِی أَهْلِ السَّوَادِ فَقَالَ لَا یَا رُفَیْدُ إِنَّ عَلِیَّ بْنَ أَبِی طَالِبٍ سَارَ فِی أَهْلِ السَّوَادِ بِمَا فِی الْجَفْرِ الْأَبْیَضِ وَ إِنَّ الْقَائِمَ یَسِیرُ فِی الْعَرَبِ بِمَا فِی الْجَفْرِ الْأَحْمَرِ»؛[9] راوی گوید: به امام صادق (ع) عرض کردم: یابن رسول الله، آیا قائم (عج) همچون سیره علی بن ابی طالب (ع) رفتار می کند. حضرت فرمود نه. همانا علی بن ابی طالب طبق جفر ابیض رفتار نمود و قائم (عج) طبق آنچه در جفر احمر است رفتار می کند.
ج. «وَ أَمَّا الْجَفْرُ الْأَحْمَرُ فَوِعَاءٌ فِیهِ سِلَاحُ رَسُولِ اللَّهِ ص وَ لَنْ یَخْرُجَ حَتَّى یَقُومَ قَائِمُنَا أَهْلَ الْبَیْت»[10]؛ امام صادق (ع) فرمود: جفر احمر ظرفی است محتوی سلاح رسول الله (ص) و هیچ گاه بیرون نمی آید، مگر وقتی که قائم ما قیام کند.
نتیجه:
بنابر این، می توان گفت که جفر ائمه (ع) به معنای عام کلمه شامل حقایق و علوم الاهی است، اعم از شرایع، علوم باطنی، حکمت، قدرت و ... که یا به صورت اجمالی و سرّی در یک کتاب آمده (کتاب جفر)، یا به طور تفصیلی همچون مجموعه ای گرانسنگ از کتب بوده است؛ و یا شامل سلاح پیامبر بوده (جفر احمر) که مظهر قدرت و قهر الاهی است.
طبیعی است که امامان در باطن خود صاحب این علوم و آثار هستند و نیاز به نوشته و کتاب به معنای معهود کلمه ندارند و مهم حقیقت باطنی این کتب است، ولی منافاتی ندارد که در ظاهر نیز به طور تدوینی این علوم را همان گونه که پیامبر املاء نموده و علی (ع) نوشته است دارا باشند.[11] و در این بین اسرار و مجهولات زیادی است که ما از درک آنها عاجزیم.
پس جفر ائمه (ع) بر خلاف آنچه مشهور شده است؛ صرفاً بخشی از علم حروف و اعداد عرفانی که بتوان با آن کارهایی شبیه به رمل و اسطرلاب و ... انجام داد نیست. هر چند «کتاب جفر» (عنوان اول از سه موردی که برای جفر ذکر شد) که در یک نوشته شامل همه اسرار و اخبار و حقایق عالم است، یقیناً نوشته ای معمولی نبوده و شباهتی به نوشته های سرّی دارد که با زبان اعداد یا حروف منفصل تدوین شده و همه تفصیلات توسط امام از آن قابل استخراج است. ولی آنچه در دست برخی مدعیان علم عدد و حروف است که پیش از اسلام نیز وجود داشته را نمی توان همان جفر ائمه دانست. هر چند می توان گفت که این علوم هم نوعی برداشت و استفاده ناقص از معارف الاهی بوده که تبدیل به یک فن شبیه به رمل یا علم نجوم (طالع شناسی و کهانت) شده که هدف از آن استخراخ اخبار غیبی مثل پیش گویی آینده و برخی امور دیگر است.
طبق آنچه گذشت روشن می شود که جفر، اسرار عرفان و معارف اهل بیت است که طبق روایات جایگاهی بی بدیل در معارف الاهی داشته و یقیناً فراتر از فوت و فن هایی است که تحت عنوان علوم غریبه در دست برخی مدعیان است.
با این توضیح که در تاریخ نبوت و امامت همواره معارف و علوم عرفانی در معرض سوء استفاده و تبدیل به ابزار بوده، یا با نگاه ابزاری مورد توجه اهل کهانت و علاقه مندان به قدرت های ماورائی قرار گرفته است. البته حقیقت علم اعداد عرفانی که عرفای واصل از آن به طور لدنی برخوردار اند، بسی فراتر از اموری همچون دعا نویسی و سحر و رمل و ... بوده و تفاوت بین این دو بسیار است. و به قول حافظ اسرار الاهی با اوراق شعبده قابل مقایسه نیست هرچند که در برخی امور شباهت هایی با هم داشته باشند:
رقم مغلطه بر دفتر دانش نزنیم
سِرّ حق بر ورق شعبده ملحق نکنیم
[1] ابن منظور، لسان العرب، ج 4، ص 142،واژه "جفر"؛ خلیل، کتاب العین، ج 6، ص 110، واژه "جفر".
[2]«یَا أَعْرَابِیُّ لَا تَغْلَطَنَّ فِی سَلْمَانَ فَإِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى قَدْ أَمَرَنِی أَنْ أُطْلِعَهُ عَلَى عِلْمِ الْمَنَایَا وَ الْبَلَایَا وَ الْأَنْسَابِ وَ فَصْلِ الْخِطَاب» بحار الانوار، ج22، ص 346.
[3] «وَ ذَلِکَ أَنَّهَا یُفْتَحُ لِلدَّمِ یَفْتَحُهُ صَاحِبُ السَّیْفِ لِلْقَتْل»
[4] مجلسی، بحار الانوار، ج 26، ص 47؛ موسسه الوفاء، بیروت، 1409ق.
[5] همان، ص 48.
[6] همان، ج51، ص 219.
[7] کلینی، الکافی، ج 1، ص 240. دار الکتب الاسلامیة، تهران، 1365ش.
[8] همان.
[9] مجلسی، بحار الانوار، ج 52، ص 313.
[10] مجلسی، بحار الانوار، ج 26، ص 18.
[11] «سِنَانٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ ذُکِرَ لَهُ وَقِیعَةُ وُلْدِ الْحَسَنِ وَ ذَکَرْنَا الْجَفْرَ فَقَالَ وَ اللَّهِ إِنَّ عِنْدَنَا لَجِلْدَیْ مَاعِزٍ وَ ضَأْنٍ إِمْلَاءَ رَسُولِ اللَّهِ ص وَ خَطَّ عَلِیٍّ ع وَ إِنَّ عِنْدَنَا لَصَحِیفَةً طُولُهَا سَبْعُونَ ذِرَاعاً أَمْلَاهَا رَسُولُ اللَّهِ ص وَ خَطَّهَا عَلِیٌّ ع بِیَدِهِ وَ إِنَّ فِیهَا لَجَمِیعَ مَا یُحْتَاجُ إِلَیْه»، بحار الانوار، ج 26، ص 45.