لطفا صبرکنید
21268
- اشتراک گذاری
برای ترغیب و تشویق به انجام فرائض دینی ابتدا باید زیر بناهای فکری افراد را مورد بررسی قرار داده و در اصلاح و تقویت آن کوشید. دیدگاه و عقیده فرد در مورد خداوند، جهان هستی، انسان، معاد و... تأثیر مستقیم بر ایمان و پای بندی او به انجام فرائض و اعمال و رفتار او دارد. جلب اعتماد و حسن ظن شخص مقابل (و از جمله فرزندان) برای تأثیر گذاری تلاش های تربیتی و تقویت زیر ساخت های فکری او ضروری است و عدم رابطه صمیمی با فرزندان برنامه های تربیتی ما را ناکارآمد می سازد.
با استفاده از شیوه های صحیح تربیتی می توان با فرزندان خود روابط صمیمی برقرار کرد. برخی از شیوه های ضروری و مناسب به این شرح است:
1. اکرام فرزندان: پیامبر (ص) فرمودند: «فرزندان خود را احترام کنید و نیکو تربیت نمایید».
2. شناخت مقتضیات دوره ی جوانی (نظیر استقلال طلبی، احساسات و عواطف و...)به صورت عام و شناخت روحیات خاص هر یک از فرزندان و برآورده کردن انتظارات و نیازهای مشروع و پسندیده دوره نوجوانی و جوانی .
3. تبدیل محیط خانواده به کانون محبت، آرامش امنیت و آسایش خاطر .
4. قدردانی از موفقیت ها و استفاده از تشویق مناسب.
5. اعلام عدم رضایت از انجام امور ناشایست (هر چند با ترش رویی)
6. مطالبه خواسته های خود به روش پیشنهاد، مشورت و یا از طریق کسی که نفوذ بیشتری در او دارد، مثل نامزد.
7. پرهیز از امر و نهی زیاد و تکراری.
تربیت فرزند بزرگ ترین وظیفه ی والدین و دارای روش ها و شیوه های بسیار دقیقی است که باید به آنها توجه شود. برای دستیابی بهتر و سریع تر به اهداف تربیتی، لازم است در صورت امکان به یک مرکز مشاوره مورد اعتماد (مثل مرکز مشاوره حوزه علمیه) مراجعه و از راهنمایی ها و توصیه های مشاوران مذهبی و آشنا به مسائل روانی و تربیتی بهره بگیرید.
اما قبل از هر چیز باید توجه داشته باشید که زیر بناهای فکری افراد، دیدگاه و عقیده ی فرد در مورد خداوند، جهان هستی، انسان، معاد و... تأثیر مستقیم بر ایمان و پای بندی او به انجام فرائض و اعمال و رفتار او دارد.[1]
ما در این جا برخی از شیوه های صحیح تربیتی فراگیر را پیشنهاد می کنیم. هر فرد دارای ویژگی های خاص خود است و باید این ویژگی ها را به خوبی شناخت و بر اساس روحیات و ویژگی های او در هر دوره و مرحله از زندگی اش با او تعامل نمود. چه بسا شیوه هایی که در دوران کودکی برای تربیت فرزند استفاده می شود برای دوره ی نوجوانی یا جوانی نه تنها مناسب نباشدکه مشکل آفرین نیز باشد.
برخی از خصوصیات دوره جوانی و نوجوانی عبارتند از:[2]
الف. کم اهمیت شدن الگوهای رفتاری گرفته شده از خانواده، و تأثیرپذیری بیشتر از دوستان و همسالان در نوع لباس، ظاهر، مد مو و ... و حتی در فرهنگ و گرایش های دینی گاهی آنها مذهبی را می پذیرند که در جمع دوستانشان ارزشمند باشد. [3]
ب . برقرار کردن ارتباط های اجتماعی متعدد در خارج از منزل با دوستان و فعالیت های اجتماعی، ورزشی، سیاسی، فرهنگی، مذهبی و ... در نتیجه فرصت کمتری برایشان باقی می ماند تا با خانواده باشند و والدین نیز گاهی احساس می کنند فرزندانشان با آنها بیگانه شده اند.[4]
ج . عشق به استقلال شخصیت و رهایی از محدودیت های دوران کودکی و پیوستن به گروه بزرگسالان که در صورت عدم موفقیت در این جهت معمولا اعتراض خود را به صورت سرکشی و طغیان بروز داده و به کارهای غیر عادی دست زده، بد رفتار و تندخو می شود و در حقیقت با زبان حال می گوید به شخصیت من احترام کنید، مرا مستقل و آزاد بشناسید.[5]
د . بی احترامی، رفتار ناپسند، ملامت و سرزنش مکرر، آنان را به سوء اخلاق و انتقام جویی و بعضی وقت ها به سوی جنایت سوق می دهد.[6] امیرمؤمنان علی (ع)می فرماید: «زیاده روی در ملامت و سرزنش آتش عناد و لجاجت (شخص مخاطب) را مشتعل می کند»[7] حضرت در جای دیگر می فرماید: «از توبیخ مکرر پرهیز کن چه آنکه تکرار سرزنش گناهکار را در اعمال ناپسندش جری و جسور کرده (و از طرفی) ملامت را بی اعتبار و بی ارزش می کند».[8]
ه. نصیحت فرزند و به خصوص جوان در حضور دیگران موجب تحقیر شخصیت او می شود. امام علی (ع) فرمودند: «نصیحت در حضور جمع کوبیدن و خرد کردن شخصیت مخاطب است».[9]
برای تعامل صحیح با فرزندان خود شایسته است که:
1- در امر تربیت به سیره و روایات معصومین (ع) توجه و عنایت ویژه ای داشته باشیم. از این رو باید دید که نگرش حضرات معصومین (ع) در رابطه با جوان چگونه است.
امام علی (ع) در رابطه با دوره جوانی می فرمایند: «با توجه به دانش کم جوان نادانی و جهل او معذور است .[10]
توجه به این فرمایش و دیگر دستورات معصومین (ع) موجب صبر و متانت بیشتر انسان در قبال خطاها و لغزش های جوان می شود.
2- در آموزش باورهای دینی باید از بیانات یأس آور به طور جدی خودداری شود و لطف و رحمت و مهربانی خداوند را نسبت به همه بندگانش مخصوصا به جوانان یاد آور شویم. روان شناسان متعددی چون «راجرز» و «کمزواستیک» رفتار را متأثر از احساسات دانسته اند. طرز تلقی ها، ادراکات و احساسات، تعیین کننده رفتارند. بدین سبب اگر مربی آموزه های دینی را در قالبی مطرح سازد که فقط با احساس ترس، یأس و منفی گرائی همراه باشد، اهداف بالنده تربیتی دینی محقق نخواهد شد.[11] امام صادق (ع)فرمودند: «دوست داشتن برتر از ترسیدن است».[12]
3- با محبت و توجه ویژه و اعطای هدایایی در مناسبت های مختلف، باید دل فرزندان را بیش از پیش به خود متمایل کرد تا برای جبران کمبودهای عاطفی خود به بیرون از خانه و دوستان غیر صالح پناه نبرند. پیامبر (ص) در باره ی اکرام فرزندان فرمودند: «فرزندان خود را احترام کنید و نیکو تربیت نمایید».[13]
4- از بداخلاقی و خشونت پرهیز شود. امام علی (ع) در این زمینه می فرمایند: «بداخلاقی دوست و خویشان را فراری می دهد و بیگانه را به بی اعتنایی و بی توجهی وا می دارد».[14]
5- تغافل نسبت به برخی از خطاهای فرزندان و وانمود نمودن بی اطلاعی از برخی اشتباهات او، چرا که در غیر این صورت حیا و خویشتن داری او نسبت به شما کاهش می یابد. امام علی (ع) می فرمایند: «شخص عاقل نیمی از او صبر و تحمل و نیم دیگر او تغافل است».[15]
6- حد المقدور از نصیحت مستقیم پرهیز شود و خواسته های خود را غیر مستقیم طرح کند. امام رضا (ع) می فرمایند: «از پدرم شنیدم که فرمودند: نصیحت خشن است و بر دیگران سخت می آید».[16]
7- تقید به حضور بیشتر و صمیمانه در کنار خانواده (به ویژه پدر خانواده) به خصوص در ساعاتی که همه ی اعضاء خانواده حضور دارند که موجب مهر و صمیمیت محیط خانواده می شود.
8- انطباق کامل بین گفتار و کردار والدین و مربیان زیرا لازم است آنچه را که از دیگران می خواهیم، خود به نحو مطلوب به آن پایبند باشیم. امام صادق (ع) فرمود: "مردم را به غیر زبان (با عمل) به خیر دعوت کنید".[17]
9- پرهیز از زبان تحکم، زور و تهدید و استفاده از زبان تحلیل، تفهیم و بیان حکمت احکام. زیرا عدم تبیین منطقی اسلام می تواند آسیبی باشد که به دین گریزی جوانان مسلمان منتهی شود. همانگونه که سبب دست کشیدن مسیحیان از مسیحیت و گرایش به دین اسلام عدم اقناع منطقی آنان از دینشان است.[18]
10- تلاش منطقی در جهت ایجاد زمینه حضور او در اماکن و مجالس مذهبی (که خالی از خرافات ها و پیرایه های غیر منطقی است) و آشنایی با چهرهای موفق مذهبی میزان پای بندی او را به آموزه های دینی تقویت خواهد کرد و اگر در مناسبت های مذهبی چنین جلساتی را در منزل خویش بر پا کنید و به او نیز مسئولیتی در این مجالس بدهید بدون تأثیر نخواهد بود.
11- «آخر الدواء الکی[19]: آخرین دارو داغ نهادن است» اگر شیوه های ملاطفت آمیز پس از مدت قابل ملاحظه ای جواب نداد آن گاه می توان از شیوه های قهرآمیز استفاده کرد، لکن باید توجه داشت که در این شیوه مانند هر شیوه ی دیگری نباید دچار افراط شویم، چرا که نتیجه ی معکوس خواهد داشت. از طرفی تا زمانی که مطمئن به مفید بودن این روش نباشیم استفاده از آن توصیه نمی شود. به همین خاطر طرد و بیرون کردن فرزند از خانه عمل شایسته ای به نظر نمی رسد. به هر حال اگر مربی و بطور خاص والدین نسبت به مسئولیتی که در تربیت فرزندشان بر عهده شان گذاشته شده کوتاهی و تقصیر نکرده باشند با این حال تاثیرگذار نبودند، نباید خود را ملامت و سرزنش نمایند چون انسان آزاد آفریده شده و در تصمیم گیری ها آزاد است[20] و هر کس باید پاسخگوی اعمال خویش باشد.
[1] نک: نرم افزار پرسمان.
[2]برای اطلاع بیشتر به کتاب های روان شناسی رشد مراجعه شود.
[3] مؤسسه امام خمینی، تقویت نظام خانواده و آسیب شناسی آن، ج 1، ص 40.
[4] مؤسسه امام خمینی، تقویت نظام خانواده و آسیب شناسی آن، ج 1، ص 39.
[5] فلسفی محمد تقی، گفتار فلسفی، بزرگسان و جوان از نظر افکار و تمایلات، ج 1، ص 38.
[6] فلسفی محمد تقی، گفتار فلسفی، جوان از نظر عقل و احساسات، ج 1، ص 55.
[7] تحف العقول، ص 84.
[8] غرر الحکم، ص 278.
[9] ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج 2، ص 341. «النصح فی الملاء تقریع».
[10] غرر الحکم، ص 76.«جهل الشباب معذور و علمه محصور».
[11] تقویت نظام خانواده، ج 1، ص 266.
[12] شیخ کلینی، الکافی جلد8 ص 128.
[13] مستدرک الوسائل، ج 15، ص 168؛ «اکرموا اولادکم واحسنوا آدابهم».
[14] غرر الحکم، ص 435.
[15] محمدی ری شهری، میزان الحکمه حدیث 14915
[16] کشف الغمة، ج3، ص 84.
[17] محدث نوری، مسترک الوسائل جلد8 ص 456.
[18] دکترساجدی، دین گریزی چرا،دین گرائی چه سان ؟ص 226.
[19] علامه مجلسی، بحار الانوار جلد31 ص 503.
[20] انسان، 3 ."راه را به او نشان دادیم یا(راه درست را انتخاب می کندو می پیماید و) سپاسگزار است یا (منحرف می شود و) ناسپاس".