جستجوی پیشرفته
بازدید
12259
آخرین بروزرسانی: 1395/04/23
خلاصه پرسش
لطفاً در مورد نظریه کسب اشاعره توضیح دهید آیا به جبر منتهی می شود یا خیر؟
پرسش
لطفاً در مورد نظریه کسب اشعری توضیح دهید آیا به جبر منتهی می شود یا خیر؟
پاسخ اجمالی

کسب یک واژه قرآنی است و در آیات متعددی این لفظ و مشتقاتش به انسان نسبت داده شده است.[1] برخی از متکلمان از جمله اشعری در بیان دیدگاه خود از این کلمه سود جسته اند. اشعری ضمن بیان معنای خاصی برای کسب، آن را محور نظریه خود در جبر و اختیار و توصیف فعل اختیاری انسان قرار داد.

 

اصول نظریه او به شرح زیر است.

 

1. قدرت دونوع است: یکی "قدرت قدیم" که تنها از آن خدا است و در خلق و ایجاد فعل مؤثر است و دیگری "قدرت حادث" که اثری در ایجاد فعل ندارد و تنها فایده اش این است که انسان در خود احساس آزادی و اختیار می کند و گمان می کند که توانایی انجام فعل را دارد.

 

2. فعل انسان مخلوق خدا است. همه چیز از جمله تمام افعال انسانی مخلوق خدا است.[2]

 

3. نقش انسان، کسب کردن فعل است. خداوند افعال انسانی را می آفریند و انسان این افعال را که خدا آفریده اکتساب می کند.

 

4. کسب یعنی همزمان شدن خلق فعل با خلق قدرت حادث در انسان، برای مثال وقتی می گوییم فردی راه می رود یا راه رفتن را کسب می کند؛ یعنی همزمان با خلق راه رفتن توسط خدا، خداوند قدرت حادثی را نیز در انسان ایجاد می کند تا او احساس کند که این کار را به اختیار خویش انجام داده است.[3]

 

تفاوت فعل اختیاری با فعل اضطراری در این است که در فعل اضطراری، حرکت و قوت وجود ندارد؛[4] از این رو در فعل اختیاری احساس آزادی می کند، اما در فعل غیر اختیاری احساس جبر و ضرورت می کند.

 

در این جا پرسشی مطرح می شود که اگر کسب، مخلوق خدا است پس چرا آن را به انسان نسبت می دهیم؟

 

اشعری براین باور است که ملاک مکتسب و کاسب بودن، محل کسب بودن است نه ایجاد کسب؛ برای مثال به چیزی که حرکت در آن حلول کرده است متحرک می گویند نه به کسی که حرکت را ایجاد کرده است در این جا به انسان که محل کسب است مکتسب می گویند. [5]

 

در نتیجه سنت الاهی براین قرار گرفته است که وقتی قرار است فعل اختیاری از انسان صادر شود خداوند به طور همزمان، آن فعل را همراه با قدرت حادث در انسان خلق می کند و انسان تنها محل فعل و قدرت حادث و در نتیجه محل کسب، یعنی تقارن فعل و قدرت حادث است؛ بنابر این، برداشت اشعری از فعل اختیاری انسان به چیزی جز جبر نمی انجامد و به عبارتی گرچه او تلاش بسیار کرد تا نقشی برای انسان دست و پا کند، امّا سرانجام به همان مسیری افتاد که پیش تر اهل حدیث و جبرگرایان به آن راه رفته بودند.[6]

[1]برای نمونه نک. بقره، 81؛ نسا، 11 و 112 و ... .

[2] اشعری، ابوالحسن، اللمع فی الرد علی اهل الزیع و البدع، ص 39، شرکت مساهمه مصری، 1955 م.

[3] برنجکار، رضا، آشنایی با فرق و مذاهب اسلامی، ص 127 و 128، مؤسسه فرهنگی طه، چاپ چهارم، قم، 1381، به نقل از اشعری، مقالات الاسلامیین، ج 2، ص 199.

[4]فرمانیان، مهدی، آشنایی با فرق تسنن، ص 118، مرکز مدیریت حوزه علمیه قم، چاپ دوم، 1389.

[5]اللمع فی الرد علی اهل الزیع و البدع، ص 40.

[6] برنجکار، رضا، آشنایی با فرق و مذاهب اسلامی، ص 129 و 130.

 

نظرات
تعداد نظر 0
لطفا مقدار را وارد نمایید
مثال : Yourname@YourDomane.ext
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید

طبقه بندی موضوعی

پرسش های اتفاقی

  • آیا غایت حکمت نظری همان حکمت عملی است؟
    29368 حکمت نظری و عملی 1385/09/04
    با توجه به تعریف حکمت که عبارت است از: «درک ویژه‌ای که انسان با آن می‌تواند حق و حقیقت را دریابد و از تباهی کار و از کار تباه جلوگیری نماید»، حکما و دانشمندان آن‌را به دو بخش نظری و عملی تقسیم کرده‌اند:حکمت نظری عبارت است ...
  • برهان سبر و تقسیم به چه نحو است و چگونه عمل می کند؟
    17197 سبر و تقسیم 1390/06/28
    برهان سبر و تقسیم از جمله برهان هایی است که در علوم مختلف همچون علم اصول فقه مورد استفاده قرار می گیرد و در بسیاری موارد می تواند مورد حجیت باشد، اگر چه همیشه نمی توان به آن اعتماد کرد؛ زیرا از روش های استدلال رایج ...
  • آیا ماجرای انار طلبیدن حضرت زهرا(س) از حضرت علی(ع) سند معتبر دارد؟
    12275 حدیث 1399/04/09
    با جست‌وجویی که داشتیم این ماجرا را در منابع کهن و معتبر نیافتیم و تنها در برخی حواشی و مستدرکات معاصران بر کتاب‌هایی؛ مانند عوالم العلوم و احقاق الحق - و نه در اصل این کتاب‌ها - بدین داستان اشاره شده است:«روزی حضرت زهرا(س) در بستر ...
  • «تعلیق درون سندی» در علم حدیث‌شناسی چیست؟
    6610 درایه الحدیث 1395/03/16
    یکی از اصطلاحات کاربردی در علم درایه(حدیث‌شناسی)، «تعلیق» است. تعلیق به معنای «افتادگی در آغاز سند بدون هیچ نشانه‌ای» است.[1] در همین راستا، افتادگی در سند، به سه صورت است: الف. افتادگی در ابتدای سند: اگر در یک کتاب حدیثی، افتادگی در ابتدای سند ...
  • در علم اصول، «حقیقت استعمال» به چه معنا است؟
    2847 General Terms 1398/08/08
    حقیقت استعمال، به معنای استفاده از الفاظ و کلمات، به قصد القای معنا به ذهن مخاطب و شنونده است. مثال مناسب این موضوع، تقریباً تمام مکالماتی است که افراد در طول روز در ارتباط با دیگران به کار می‌برند. برای روشن شدن بیشتر معنا باید به جهت مخالف ...
  • تعریف معجزه چیست؟ و چگونه مى‏توان اعجاز را اثبات کرد؟
    33360 کلام قدیم 1386/02/13
    تعریف اعجازدانشمندان مسلمان در تعریف «معجزه» گفته‏اند:[1]"معجزه، امر خارق عادتى است که مقرون به تحدى باشد و از طرفى با ادعا مطابقت داشته باشد".اعجاز و قانون علیتخوارق عادت، رویدادهایى هستند که بر خلاف عادت امور و اشیا و عمل کرد معهود قوانین طبیعى مى‏باشند. این که ...
  • آیا انسان توان درک نعمت‌‏ها و عذاب‌‏هاى برزخ و قیامت را دارد؟
    10682 ثواب و عقاب 1386/02/03
    پاسخ اجمالى، با بیان چند مطلب روشن خواهد شد.ادراک و شناخت به معناى آگاهى به واقعیت و یا راه پیدا کردن به واقعیت است.انسان از چهار راه می‌تواند به این ادراک و شناخت دست یابد. الف) راه حس، ب) راه عقل، ج) راه دل و قلب(راه ...
  • امام علی(ع) در نامه‌ی 31 نهج البلاغه به فرزندش امام حسن(ع) چه سفارش‌هایی کرد؟
    215912 روایات و دعاهای برجای مانده 1391/12/06
    امام علی(ع) در نامه‌ای به فرزندش امام حسن مجتبی(ع)، علاوه بر بیان توحید، عظمت پروردگار، صفات الهی، هدف آفرینش، معاد و...، مهم‌ترین نیازهای زندگی مادی و معنوی انسان را مطرح می‌کند. برخی از سر فصل‌های مهم آن چنین است:خودسازى با یاد خدا، ضرورت یاد مرگ، توجه به حوادث ...
  • چگونه می‌توان مشکلات قاعده نقض تام و نقض موضوع و مواردی که به عنوان نقض و خدشه بر آن محسوب می‌شود را حل کرد و پاسخ مناسب ارائه داد؟
    8102 کلیات 1393/03/05
    توجه به چند نکته می‌تواند ما را در حل این اشکال کمک کند: 1. اگر قضیه‌ای با ادله برهانی ثابت شد، ابطال آن فقط از راه ابطال مقدمات آن ممکن است. اما ابطال یک برهان با عدم توانایی در تطبیق آن بر مثال یا مثال‌هایی، صحیح نیست؛ زیرا ...
  • بزرگ‌ترین وسوسه شیطان چه کاری است؟
    13787 مانع شناسی 1391/06/08
    آنچه که از آیات و روایات بر می‌آید آن است که، بزرگ‌ترین وسوسه شیطان، دعوت و وسوسه کردن انسان به پیروی از «نفس امّاره» است. نفس امّاره، دشمن بزرگى است که آدمى را به کارهاى زشت و ناروا وامى‏دارد، مگر آن‌که خدا به لطف خاص خود آدمی ...

پربازدیدترین ها