لطفا صبرکنید
40714
- اشتراک گذاری
حقوقی که مردم به رعایت آن ملزم هستند بر دو گونه است: یک قسم حقوق الاهی که راه جبران آن، انجام آنچه تباه گردانیده و توبه است. قسم دوم حقوق مردم است که در این صورت باید در حد توان رضایت آنان را جلب نمود و در صورت عدم امکان و دسترسی به آنان و یا مفسده ای که از راه آگاهی آنان در برخی موارد، به وجود می آید، دستوراتی در آموزه های دینی از جمله استغفار و خواندن برخی از ادعیه آمده است که در پاسخ تفصیلی بدان می پردازیم.
حقوقی که به عهده انسان گذاشته شده، بر دو قسم است که از آن به حق الله و حق الناس تعبیر می شود. راه جبران قسم اول "حق الله" جبران واجباتی است که در گذشته ترک شده و همچنین دوری از محرمات و توبه و بازگشت واقعی به سوی خداوند است. اما جبران قسم دوم (حق الناس) به این است که اگر حقوقی از مردم از بین برده ایم به مقدار توان، رضایت آنان را جلب نماییم و در صورت عدم دسترسی به آنان و یا مفسده ای که از راه آگاهی آنان به وجود می آید، به دستوراتی که در آموزه های دینی آمده است عمل نماییم:
1. استغفار: از رسول خدا نقل شده است: کسی که غیبت شخصی را کرده باشد، سپس از خداوند برای او طلب آمرزش کند، خداوند او را مورد آمرزش قرار می دهد.[1]
2. دعای قبل از شروع به نمازهای واجب: امام علی (ع) به یاران خود چنین فرمود: کسی بعد از اقامه (اقامه بعد از اذان) نماز واجب و قبل از گفتن الله اکبر (تکبیرة الإحرام) این دعا را بخواند: "یا مُحْسِنُ قَدْ أَتَاکَ الْمُسِیءُ وَ قَدْ أَمَرْتَ الْمُحْسِنَ أَنْ یتَجَاوَزَ عَنِ الْمُسِیءِ وَ أَنْتَ الْمُحْسِنُ وَ أَنَا الْمُسِیءُ فَبِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ تَجَاوَزْ عَنْ قَبِیحِ مَا تَعْلَمُ مِنِّی" اى نیکوکار، بدکار به درگاهت آمده، و خود امر فرمودى که نیکوکار از بدکار درگذرد، تو نیکوکارى و من بدکارم، پس به حقّ محمّد و آل محمّد، بر محمّد و آل محمّد درود فرست، و از اعمال زشتم که خود آگاهى، در گذر. خداوند مىفرماید: اى ملائکه من، شاهد باشید که من او را مورد آمرزش قرار داده و کسانى را که حقّى بر او دارند خشنود نمودم.[2]
3. تلاوت سوره قل هو الله احد 12 مرتبه با دعای بعد از آن در تعقیبات نماز های پنج گانه: امام علی (ع) فرمود: هر کس بخواهد وقتى از دنیا می رود در حالى بمیرد که از گناهان پاک شده باشد، همچون طلا که از ذرّات ناخالصى پاک و ناب مى شود و هیچ کدورتى در آن نمى ماند، و هیچ کس از او طلب ستم و مظلمهاى نکند، پس باید که بعد از نمازهاى پنج گانه، دوازده بار شناسنامه خدا را یعنى سوره قل هو اللَّه را بخواند، سپس دستهایش را بگشاید و این دعا را بخواند: "اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ الْمَکْنُونِ الْمَخْزُونِ الطَّاهِرِ الطُّهْرِ الْمُبَارَکِ وَ أَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ الْعَظِیمِ وَ سُلْطَانِکَ الْقَدِیمِ أَنْ تُصَلِّی عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ یا وَاهِبَ الْعَطَایا یا مُطْلِقَ الْأُسَارَى یا فَکَّاکَ الرِّقَابِ مِنَ النَّارِ أَسْأَلُکَ أَنْ تُصَلِّی عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَنْ تُعْتِقَ رَقَبَتِی مِنَ النَّارِ وَ أَنْ تُخْرِجَنِی مِنَ الدُّنْیا آمِناً وَ أَنْ تُدْخِلَنِی الْجَنَّةَ سَالِماً وَ أَنْ تَجْعَلَ دُعَائِی أَوَّلَهُ فَلَاحاً وَ أَوْسَطَهُ نَجَاحاً وَ آخِرَهُ صَلَاحاً إِنَّکَ أَنْتَ عَلَّامُ الْغُیوب" [3]بار خدایا از تو مىخواهم به حقّ اسم تو آن اسم پنهان و پوشیده که پاک و پاکیزه و پر برکت است، و از تو درخواست می نمایم به حقّ اسم بزرگترت، و به حقّ پادشاهى تو که قدیم است؛ بر محمّد و آل محمّد درود فرستى اى بخشنده عطاها، اى آزاد ساز و رها سازنده اسیران، اى آنکه جان های مردم را از آتش دوزخ آزاد می کنى، از تو می خواهم که بر محمّد و آل او درود فرستى و جان مرا نیز از آتش دوزخ آزاد سازى، و مرا در حالى از این دنیا ببرى که با ایمان باشم، و با سلامتى داخل در بهشت گردانى، و اوّل دعاى مرا فلاح و رستگارى، و وسط آن را پیروزى و سعادت، و آخر دعایم را صلاح قرار دهى، به درستى که تو خود بر غیب و پنهان کاملا دانا و آگاهى).
سپس أمیر مؤمنان (ع) فرمود: این دعا از جمله دعاهایی است که در نزد من به ودیعت گذاشته شده است و رسول خدا (ص) به من آموخت و به من دستور فرمود که آن را به حسن و حسین (ع) آموزش دهم.
گفتنی است آثاری که برای زدودن گناهان در روایات آمده است؛ مخصوص کسانی است که تصمیم جدی در رعایت حقوق خداوند و مردم دارند و شامل افرادی که اصرار بر انجام گناهان دارند نمی شود.
نمایه های مرتبط:
حق الله و توبه در آخرین لحظات، سؤال 4649 (سایت: 5154) .
حق الناس و طلب بخشش، سؤال 7952 (سایت: 8054) .
[1] ورام بن أبی فراس، مسعود بن عیسى، مجموعة ورّام، ج 2، ص 264، مکتبه فقیه، قم، 1410 ق.
[2] ابن طاووس، على بن موسى، فلاح السائل و نجاح المسائل، ص 155، بوستان کتاب، قم، 1406 ق.
[3] ابن بابویه، محمد بن على، من لا یحضره الفقیه، ج 1، ص 324، دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه، قم، 1413 ق.