جستجوی پیشرفته
بازدید
58393
آخرین بروزرسانی: 1393/08/19
خلاصه پرسش
آیا حدیث رفع القلم و این که در روز نهم ربیع الاول قلم از شیعیان برداشته شده، صحیح است؟
پرسش
آیا حدیث رفع القلم و این که در روز نهم ربیع الاول قلم از شیعیان برداشته شده است و گناهی برای ایشان نوشته نمی شود، صحیح است؟
پاسخ اجمالی

این حدیث در منابع اولیه و اصلی حدیثی نیامده است، و منظور از رفع قلم؛ پاک شدن گناهان شیعیان به جهت رنج ها و مشقاتی است که در این دنیا می بینند، و معنای آن آزاد بودن در انجام گناهان نیست.

پاسخ تفصیلی

مجلسی روایتی را از کتاب "زوائد  الفوائد" سید بن طاوس و کتاب "المحتضر" شیخ حسن بن سلیمان، در فضیلت روز نهم ربیع الاول و اعمال آن نقل می کند.

ابتدای روایت گویای این است که قتل و کشته شدن خلیفۀ دوم در این روز (نهم ربیع) بوده است. برای این روز اعمال مستحبی زیادی بیان و در بزرگی و شأن این روز بسیار سخن فرسایی شده است.

قبل از آن که دربارۀ متن این حدیث توضیحی داده شود، برخی مطالب دربارۀ منبع این حدیث و راویان آن را بیان می کنیم.

کتاب زوائد الفوائد که به تصریح علامه مجلسی از آثار سید بن طاوس است،[1] توسط آقا بزرگ تهرانی به فرزند سید بن طاوس، یعنی رضی الدین علی، نسبت داده شده است.[2]

علامه محسن امین نیز این کتاب را صریحاً به فرزند سید بن طاوس نسبت می دهد و می گوید: سید رضی الدین در صفحاتی از کتاب تأکید کرده که اسم و کنیه اش، مانند اسم و کنیۀ پدرش؛ مرحوم سید بن طاوس است.[3] بنابراین، صحیح این است که کتاب از آن فرزند سید بن طاوس باشد.

روایت روز نهم ربیع در کتاب " المحتضر" حسن بن سلیمان نیز آمده است، و روایتی را که مجلسی در قسمت سرگذشت خلیفۀ دوم نقل می کند، به تصریح خودش از کتاب "المحتضر" است.[4] البته علامه مجلسی این روایت را در قسمت دیگری از کتاب بحار الانوار که مباحث دعا را آورده است، از کتاب سید بن طاوس نقل می کند.[5]

بررسی حدیث

الف. این حدیث در منابع اولیه نیامده، و با توجه به محتوای آن که در صدد ایجاد و تبیین یکی از اعیاد بزرگ شیعیان بوده، بسیار بعید است که در هیچ کدام از کتاب های روایی نیامده باشد و بزرگانی مانند شیخ کلینی، شیخ صدوق و شیخ طوسی از آن غافل باشند.

ب. بنابر نقل علامه مجلسی؛ سید بن طاوس از شخصی به نام " ابْنُ أَبِی الْعَلَاءِ الْهَمْدَانِیُّ الْوَاسِطِیُّ"  وَ " یَحْیَى بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ حُوَیْجٍ الْبَغْدَادِیُّ"  این جریان را نقل می کند در حالی که همین جریان را شیخ حسن بن سلیمان از مُحَمَّدِ بْنِ الْعَلَاءِ الْهَمْدَانِیِّ الْوَاسِطِیِّ ( ونه ابن ابی العلاء) وَ یَحْیَى بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ جَرِیحٍ‏ ( ونه حویج) الْبَغْدَادِیِّ، نقل می کند که بنابراین در مشخصات هر دو راوی این حدیث در این دو کتاب اختلاف وجود دارد.

ج. عبارت "یوم رفع القلم"، اگر به معنای روزی است که گناهان در آن روز نوشته نمی شود و مردم در انجام هر گناهی آزادند؟! چنین مطلبی با اصول اعتقادات و مسلمات قرآنی و روایی در تعارض است.

پس هر کس به قدر ذره‏اى کار نیک کرده باشد (پاداش) آن را خواهد دید و هر کس به قدر ذره‏اى کار زشتى مرتکب شده آن هم به کیفرش خواهد رسید.[6]

علاوه بر این که چنین تفسیری از "یوم رفع القلم" با دیگر قسمت های این روایت طولانی ناساز گار است. در این روایت، روز نهم ربیع الاول را روز زهد، روز توبه، روز انابه و بازگشت به سوی خداوند، و روز تزکیۀ نفس خوانده است.[7] چنین صفاتی چگونه با روزی به این عنوان که هر گناهی در آن آزاد است، قابل جمع است؟!

د. در کتاب عیون اخبار الرضا (ع)  و در کتاب فضائل الشیعه شیخ صدوق، دو روایت به این مضمون آمده است که از شیعیان اهل بیت (ع) قلم برداشته شده است. این دو روایت به طور مطلق آمده و محدود به نهم ربیع الاول هم نشده است.

در عیون اخبار الرضا (ع) می فرماید: از پیروان ما قلم برداشته شده است، راوى گفت: پرسیدم چگونه چنین چیزی ممکن است اى آقای من؟

فرمود: چون مأمور شده‏اند در دولت باطل به تقیّه رفتار کنند و در این کار از ایشان پیمان گرفته شده است، مردم همه در امانند و آنان در کمال خوف و بیم بسر می برند و به خاطر ما ایشان را تکفیر مى‏کنند، ولى ما به خاطر آنان تکفیر نمی شویم، و آنان در راه ما کشته مى‏شوند، لکن ما براى ایشان کشته نمى‏شویم، هیچ کدام از شیعیان ما نیست که مرتکب گناهى شود مگر آنکه اندوه و غمّ او را فرو می گیرد. چنان که گناهان او را برطرف می کند هر چند گناهانش به تعداد دانه های باران باشد، یا به تعداد ریگ و شن بیابان ها، و خارها و درخت ها، و چنانچه در امور شخصی اش مبتلا به اندوه نشود   دربارۀ خانواده‏اش یا اموالش غمى به او خواهد رسید، و اگر در امر دنیایش غمى به او نرسد و مبتلا به مصیبتى نگردد، خواب ناراحت‏کننده‏اى بیند که آن موجب ریختن گناهان او گردد.[8]

در کتاب فضائل الشیعه نیز آمده است: ابو حمزه می گوید: از امام صادق (ع) شنیدم که مى‏فرمود: قلم از شیعه برداشته شده، براى اینکه خداوند آنان را با عصمت و ولایتش [از گناه و معصیت‏] نگه مى‏دارد.[9]

با دقت در این دو روایت به معنای متفاوتی از "رفع قلم" می توان رسید؛ رفع قلم با توجه به این دو روایت به خصوص روایت عیون اخبار الرضا(ع) که امام (ع) به خوبی، آن را توضیح داده است؛ چنین می تواند باشد: رفع قلم به معنای برداشته شدن عقاب از شیعیان و آن هم به خاطر سختی ها و مشقاتی است که در راه دین خدا می کشند. این معنا بسیار متفاوت است با این که بگوییم شیعیان در پاره ای از زمان آزادند که هر عملی را انجام دهند و هیچ گناهی هم برایشان نوشته نمی شود. بلکه این روایت می فرماید: احیانا شیعیان گناهانی انجام می دهند که باید به خاطر آن عقاب شوند ولی خداوند به خاطر رنج و سختی هایی که آنان در راه دین و مذهب اهل بیت (ع) متحمل می شوند، گناهان آنان را به تدریج بخشیده تا در قیامت بدون گناه محشور شوند. چنین معنایی با اصول اعتقادی هماهنگ است. قرآن کریم می فرماید: و اگر اهل کتاب ایمان آورده و پرهیزگارى کرده بودند، قطعاً گناهانشان را مى‏زدودیم و آنان را به بوستان هاى پر نعمت درمى‏آوردیم.[10] از این سنت الهی به عنوان " تکفیر" یاد می شود.[11]

در روایت کتاب فضائل الشیعه نیز، "رفع قلم" به این معنا آمده است که خدواند چون شیعیان(واقعی و مخلص) را با عصمت و و لایتش حفظ می کند، آنان گناهی انجام نمی دهند تا برایشان نوشته شود؛ یعنی به اصطلاح فنی تر، سالبه به انتفاع موضوع است؛ یعنی قلم از آنان برداشته شده است؛ چون چیزی برای نوشته شدن وجود ندارد، نه آن که گناهانی انجام می دهند ولی نوشته نمی شود.

در نتیجه در صورتی که حدیث نهم ربیع الاول را قبول کنیم و از اشکالات سندی یا محتوایی آن چشم پوشی کنیم، می توان عبارت "یوم رفع القلم" را در آن به این گونه ترجمه و تبیین کرد که روز نهم ربیع الاول روزی است که خداوند در آن روز، گناهان شیعیان را به خاطر همۀ سختی ها و رنج هایی که در راه تقیه و در راه مذهب اهل بیت (ع) دیده اند، با توجه به حکمت خود از بین می برد.

 

[1] مجلسی، محمد باقر، بحار الأنوار، ج ‏95، ص 351، انتشارات دار احیاء التراث، بیروت، 1403ق.

[2]  تهرانی، آقا بزرگ، الذریعة إلى ‏تصانیف ‏الشیعة، ج ‏12، ص 59[2] ، اسماعیلیان،قم، 1408ق.

[3] امین، سید محسن، أعیان ‏الشیعة، ج‏2، ص 267، دار التعارف للمطبوعات، بیروت، 1406ق.

[4] بحار الأنوار، ج ‏31، ص 120.

[5] بحار الأنوار، ج ‏95، ص: 351

[6] زلزله، 7 و 8.

[7] بحار الأنوار، ج ‏31، ص 128.

[8] صدوق، محمد بن علی، عیون أخبار الرضا ع، ترجمه غفارى و مستفید، ج‏2، ص 575، نشر صدوق، تهران، 1372ش.

[9] صدوق، محمد بن علی،  فضائل الشیعة، ترجمه توحیدى، ص 43، انتشارات زراره، تهران، 1380ض.

[10] مائده، 65.

[11] برای آگاهی بشتر نک: سبحانی، جعفر، محاضرات فی الإلهیات، تلخیص ربانی گلپایگانی، ص 451، انتشارات موسسه امام صادق(ع)، قم، 1428ق.

 

ترجمه پرسش در سایر زبانها
نظرات
تعداد نظر 0
لطفا مقدار را وارد نمایید
مثال : Yourname@YourDomane.ext
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید

طبقه بندی موضوعی

پرسش های اتفاقی

  • این‌که گفته می‌شود امامان «سرّ الله» بودند، معنایش چیست؟
    7673 امام شناسی 1395/09/03
    این معنا در برخی از روایات آمده است؛ از جمله: امام باقر(ع) می‌فرماید: «سرّى را خداوند، پنهانی به جبرئیل گفت و جبرئیل نیز پنهانى به محمّد(ص)، و محمد(ص) نیز پوشیده به على(ع)، و على(ع) نیز به هر کس که خدا خواسته است و هر یک همچنان به دیگرى ...
  • از دیدگاه اسلام در مسائل حقوقی، یک شاهد چه ویژگی هایی باید داشته باشد؟
    3413 گواهی و اقرار 1397/10/22
    فردی که قرار است در مسائل حقوقی - از جمله طلاق - شهادت دهد، باید داراى شش ویژگى باشد:بالغ باشد؛ پس شهادت کودکان نابالغ هر چند ممیّز باشند پذیرفته نیست.[1]عاقل باشد؛ لذا شهادت مجنون پذیرفته نیست و بر قول وى اثرى بار نمى‌شود.مؤمن باشد؛ یعنى شیعۀ اثنا عشرى ...
  • آیا مدفوع گربه نجس است؟
    93717 مدفوع 1390/01/25
    از نظر اسلام همه چیز پاک است، مگر نجاسات یازده‌گانه که عبارتند از: ادرار، مدفوع، خون، منی، مردار، شراب، آبجو، کافر، سگ، خوک و عرق شتر نجاست‌خوار.[1] در مورد ادرار و مدفوع، منظور، ادرار و مدفوع انسان و حیوانی است که حرام گوشت بوده و خون جهنده
  • آیا مراد از طلای سرخ «الذهب الأحمر» در روایات، همان مس است؟!
    11781 درایه الحدیث 1393/07/28
    عبارت طلای سرخ؛ «الذَّهَبِ الْأَحْمَرِ» در بسیاری از منابع روایی و تاریخی وجود دارد. امام علی(ع) به نقل از پیامبر اکرم(ص) در توصیف نعمت بهشتی چنین می‌فرماید: «زینت‌هایى بر آنها نهاده شده به رنگ دُرّ و یاقوت که با لؤلؤ و مرجان، نقره‌کارى شده و روی آنها از ...
  • نماز آیات را باید چه وقت و چگونه خواند؟
    70711 نماز آیات 1388/04/20
    در این‌باره از دو جهت به این بحث می‌پردازیم. 1. عواملی که موجب نماز آیات می‌شود؛ نماز آیات به جهت وقوع یکی از این حوادث واجب می‌شود: زلزله، گرفتن خورشید، گرفتن ماه (هر چند که قسمتى از خورشید و ماه باشد)، رعد و برق، بادهاى سیاه و سرخ ...
  • سرمد در اصطلاح فلسفه به چه معنا است؟
    2511 صفات الهی 1400/12/15
    «سرمد» در دانش لغت به معنای دائمی‌بودن و یا طولانی‌بودن زمان است،[1] و ظاهرا با همین معنا نیز در آیه 71 و آیه 72 سوره قصص مورد استفاده قرار گرفته است.در دانش فلسفه نیز تفاوت چندانی با آنچه لغت آمده ...
  • چه مسائلی را می‌توان از امور فراطبیعی برشمرد؟
    1429 بیشتر بدانید 1400/11/07
    برای شناخت اجمالی مسائل فراطبیعی کافی است که شناخت اجمالی نسبت به مسائل طبیعی داشته باشیم؛ امور طبیعی یا مادی اموری است که دارای یکی از این ویژگی‌ها باشد:داشتن مکان خاص و اشغال فضا،اشغال زمان و زمان داشتن،قابل اشاره حسی بودن،قابلیت انقسام و بخش‌پذیری،استکمال از طریق ...
  • منظور قرآن از این‌که انسان مرده بوده و ما او را زنده کردیم چیست؟
    13306 تفسیر 1393/02/04
    خداوند در قرآن کریم در یک قالب مثالی که براى مؤمن و کافر زده، ایمان را به زندگی و نور، و کفر را به مرگ و تاریکى تشبیه کرده است؛ کافر را مانند مرده و مؤمن را مانند زنده معرفی می‌کند. تشبیه ایمان و کفر به زندگى و ...
  • آیا می توانم فاطمه زهرا (س) را مادر صدا کنم؟
    28608 حضرت زهرا (س) 1391/02/13
    از نظر عرف کسانی که جایگاه خاص و اهمیت ویژه ای دارند، به عنوان پدر یا مادر معنوی محسوب می شوند. در قرآن خداوند از همسران پیامبر به عنوان «امّهات المؤمنین» یاد می کند و می فرماید: «پیامبر نسبت به مؤمنان از خودشان سزاوارتر است و ...
  • زیارت امام علی(ع) در چه روزهایی بیشتر مورد تأکید قرار گرفته است؟
    4184 حدیث 1401/01/16
    در منابع روایی تأکید فراوانی بر زیارت امامان معصوم(‏ع) و سلام بر آن‌حضرات به صورت مستمر شده است. بر این اساس، زیارت امام علی(ع) در تمام ایام سال و هر زمانی که انسان توانایی آن‌را داشته باشد، دارای ثواب و پاداش خواهد بود.

پربازدیدترین ها