جستجوی پیشرفته
بازدید
9117
آخرین بروزرسانی: 1392/01/24
خلاصه پرسش
آمنه بنت شرید که بود؟
پرسش
آمنه بنت شرید که بود؟
پاسخ اجمالی
آمنة بنت شرید(آمنه دختر شرید)، همسر عمرو بن الحمق(یکی از یاران خاص امام علی) بود که داستان درگیری او با معاویه و اطرافیانش و به چالش کشیدن آنها در برخی کتب تاریخی بیان شده است. او سرانجام بعد از تحمل چند سال زندان هنگام برگشت از دمشق، در شهر حمص به طور مشکوکی جان سپرد.
 
پاسخ تفصیلی
آمنة بنت شرید(آمنه دختر شرید)، همسر عمرو بن الحمق(یکی از یاران خاص امام علی) بود که داستان درگیری او با معاویه و اطرافیانش و به چالش کشیدن آنها در برخی کتب تاریخی بیان شده است. او سرانجام بعد از تحمل چند سال زندان هنگام برگشت از دمشق، در شهر حمص به طور مشکوکی جان سپرد. در یکی از کتاب‌های تألیف شده در قرن سوم هجری، ماجرای این شیر زن این‌گونه نقل شده است:
بعد از آن‌که امام علی(ع) به شهادت رسید، معاویه شیعیان آن‌حضرت را مورد تعقیب قرار داد. یکی از این افراد تحت تعقیب، عمرو بن حمق خزاعی بود که از دست او گریخته و معاویه به دنبال آن، همسرش آمنة بنت شرید را دست‌گیر و به مدت دو سال در زندان دمشق زندانی کرد. بعد از آن بود که عمرو بن حمق به اسارت سپاهیان معاویه درآمده و سپس به شهادت رسید و سر او برای معاویه فرستاده شد که اولین سری بود که بعد از اسلام برای دیگری فرستاده می‌­شد! هنگامی که سر عمرو نزد معاویه رسید، او این سر را نزد همسرش آمنه که در زندان بود فرستاد و به نگهبان زندان گفت: این سر را به دامنش انداخته و دقت کن تا هر آنچه او می­‌گوید را به خاطر سپرده و برایم نقل کنی! نگهبان نیز همین دستور را انجام داد. آمنه ساعتی را برای شوهرش به گریه و زاری پرداخته و سپس دستش را بر سر او کشیده و گفت: چقدر اندوهناکم که او را در دنیای دون کوچک شمردند و از طرف حکومت او را در تنگنا قرار دادند. شما او را به مدت طولانی از من دور نگه داشتید و اکنون پیکر بی‌­جانش را به من هدیه می‌­دهید! پس درود بر آن‌که هیچ‌گاه محبتم به او کاسته نشده و امروز نیز او را فراموش نخواهم کرد!
ای نگهبان! این سر را به معاویه برگردان و بدون آن‌که مخفی‌­کاری کنی، این پیغام مرا به او بگو: خدا فرزندانت را بی­‌پدر کند و خانواده­‌ات را از تو دور گرداند و گناهت بخشوده نشود. نگهبان نزد معاویه رفته و -طبق دستور قبلی- تمام سخنان این بانوی شجاع را برای او بازگو کرد.
معاویه بعد از شنیدن این سخنان دستور داد تا آن زن را به نزد او آورند. آن بانو نزد معاویه حاضر شد، در حالی‌که مردمانی گرد معاویه بودند؛ از جمله شخصی به نام «ایاس بن حسل» که به دلیل عارضه‌­ای که در دهانش بود، صورتش متورم بوده و به سختی سخن می­‌گفت.
معاویه -با لحنی تهدیدآمیز- به آمنه گفت: ای دشمن خدا! تو همانی که سخنانی به نقل از او شنیده­ام؟!
آمنه گفت: بلی! پشیمان هم نشده‌­ام، عذر هم نمی‌­خواهم، انکار هم نمی‌کنم! به جانم سوگند که اگر خدا بپذیرد، تا توانسته‌­ام علیه تو دعا کرده‌­ام و پروردگار نیز ناظر بر کردار بندگان است و من نیز هنوز تمام مجازات تو را نچشیده‌­ام و بدان که خدا با عذابی سهمگین به دنبال تو است!
معاویه از او رو برگرداند. ایاس به معاویه گفت: این زن را هم بکش که سوگند به خدا شوهرش بیش از او استحقاق مجازات را نداشت(او از شوهرش هم بدتر است)!
آمنه رو به ایاس کرده و هنگامی که تورم دهان او را دید، با لحنی تمسخر آمیز به او گفت: وای بر تو و خاک بر سرت! تو اکنون که گویا در میان صورتت قورباغه‌­ای خفته! از معاویه می‌­خواهی که همان‌طور که دیروز شوهرم را به شهادت رساند، امروز مرا نیز به قتل برساند؟! و سپس این آیه از قرآن را تلاوت کرد: «إِنْ تُرِیدُ إِلَّا أَنْ تَکُونَ جَبَّاراً فِی الْأَرْضِ وَ ما تُرِیدُ أَنْ تَکُونَ مِنَ الْمُصْلِحِینَ»؛[1] تو می‌­خواهی در زمین گردنکشی کنی و نمی­‌خواهی از آشتی­دهندگان باشی! معاویه با شنیدن این سخنان، خنده‌­اش گرفته و به او گفت: خدا پاداشت دهد! از این‌جا بیرون برو و دیگر در دیار شام خبری از تو نشنوم!
آمنه گفت: ‏به پدرم سوگند که از این‌جا بیرون رفته و دیگر در دیار شام سخنی از من نخواهی شنید؛ زیرا نه شام را دوست دارم و نه هیچ فردی از بستگانم در این‌جا است که نزد او باشم؛ این‌جا وطنم نیست و خانه‌­ای در آن ندارم و دیه‌­ای که باید در این سرزمین به من پرداخت شود، بسیار سنگین است؛ در این‌جا چشم روشنی نداشتم و این‌جا نزدت برنخواهم گشت؛ زیرا هر کجا که تو باشی من نخواهم بود!
معاویه با اشارۀ انگشتانش به او فهماند که از آن‌جا برود. آمنه هنگامی که از آن‌جا بیرون می‌­رفت، با خود زمزمه می­‌کرد: از رفتار معاویه در شگفتم که چون زبانش از جوابم درماند، با انگشتانش به من اشاره می‌­کند که خارج شوم! سوگند به خدا که شوهرم عمرو (فردای قیامت) با کلامی شیوا که از تیزی آهن برنده‌­تر باشد به نبرد با او خواهد پرداخت و گرنه من دختر شرید نیستم! در این هنگام اسود هلالی که مردی سیاه ­چرده، بی‌­مو، گردن باریک و پیسی‌­زده­ بود سخن او را شنیده، رو به او کرده و گفت: روی سخنت با چه فردی است؟ آیا به امیرالمؤمنین معاویه توهین می­‌کنی؟! خدا تو را لعنت کند!
آمنه رو به او کرده و گفت: خاک بر سرت و دماغت بریده­ باد! آیا مرا لعنت می­‌کنی! در حالی‌که لعنت پروردگار در میان بدنت و از سر تا نوک پایت تو را فرا گرفته است! خفه شو، ای حشرۀ زشت! چه ذلیل و خوار است آن‌که شخصی مثل تو را یار و یاور خویش قرار داده!....
 اسود هلالی با شنیدن این سخنان شوکه شده، با نگاهی تعجّب آلود به آمنه می­‌نگریست و سپس از اطرافیانش پرسید که این زن کیست؟ که آنان آمنه را به او معرفی کردند و او از ترس زبان شیوایش، شروع به معذرت­‌خواهی از آمنه کرد. آمنه پاسخ داد که عذرخواهی تو را پذیرفتم و اگر دوباره سخنی بر زبان آوری، من هم به سخنانم ادامه خواهم داد و آبرویت را بیش از این خواهم برد و دیگر هیچ عذرخواهی را هم قبول نکرده و از هیچ فردی هم نخواهم هراسید!
این جریان به گوش معاویه هم رسید و او به اسود گفت: تو آیا گمان می­‌کردی که هیچ‌گاه با فردی مواجه نخواهی شد که در سخن گفتن بر تو پیروز شود؟! ... چرا قبل از این‌که مجبور به غلط کردن و عذرخواهی شوی، سخن گفتن با او را رها نکردی؟!
اسود پاسخ داد که سوگند به خدا، همان‌گونه است که تو می­‌گویی! من تا کنون هیچ‌گاه با زنی مانند این زن برخورد نکرده بودم. او قلبی قدرت‌مند، زبانی آهنین و جوابی سرکوب‌گر در اختیار داشت! مرا به شدت در ترس و هراس فرو برد و تا توانست به من دشنام گفت!
بعد از این ماجرا، معاویه به یکی از اطرافیانش به نام «عبید بن اوس» رو کرده و گفت: پول بسیاری در اختیار این زن قرار بده تا او زبانش را نسبت به ما نگه‌دارد و وامهایش را بپردازد و به آسانی به وطنش بازگردد! و سپس دست به دعا برداشته! و گفت: خدایا شر زبان او را از من کوتاه کن!
هنگامی که پیک معاویه همراه با مقداری پول نزد آمنه رسید، آمنه گفت: از معاویه در شگفتم که از طرفی شوهرم را می‌­کشد و از طرف دیگر برایم پول و جایزه می‌­فرستد! ... سپس عازم منطقه جزیره (واقع در شمال عراق) شد که در بین راه و هنگام عبور از شهر حمص به دلیل بیماری طاعون!! در آن شهر کشته شد.[2]
 

[1]. قصص، 19.
[2]. ابن طیفور، أحمد بن أبی طاهر، بلاغات النساء، ص 87، انتشارات الشریف الرضی، قم، بی‌­تا.
نظرات
تعداد نظر 0
لطفا مقدار را وارد نمایید
مثال : Yourname@YourDomane.ext
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید

طبقه بندی موضوعی

پرسش های اتفاقی

پربازدیدترین ها

  • تعداد فرزندان حضرت علی (ع)، و نام ایشان و نام مادران آنان چه بوده است؟
    805730 معصومین 1387/06/05
    شیخ مفید در کتاب ارشاد تعداد آنها را 27 تن از دختر و پسر دانسته و پس از آن گفته است: عده‏ای از علمای شیعه گویند که فاطمه پس از وفات پیامبر (ص) جنینی که پیامبر او را محسن نامیده بود سقط کرد. بنابر قول این عده، فرزندان آن حضرت ...
  • معنای ذکر «لا حول ولا قوه الا بالله العلی العظیم» چیست و این ذکر چه آثار و برکاتی دارد؟
    774442 حدیث 1396/06/14
    «لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ»؛ یعنی هیچ نیرو و توانى جز از سوى خداوند بلندمرتبه و بزرگ نیست‏. واژه «حول» در لغت به معنای حرکت و جنبش،[1] و «قوّة» به معنای استطاعت و توانایی است.[2] بنابر ...
  • آیا خداوند به نفرینی که از دل شکسته باشد، توجه می‌کند؟ یا فقط دعاهای مثبت را اجابت می‌کند؟
    692182 Practical 1390/07/12
    نفرین در آموزه‌های دینی ما مسئله‌ای شناخته شده است، چنان‌که در آیات و روایات آمده است:«بریده باد هر دو دست ابولهب»؛ «از نفرین مظلوم بترسید که نفرین مظلوم به آسمان می‌رود». و... .منتها همان‌گونه که دعا برای استجابت، نیازمند شرایط است، و هر دعایی از هر فردی قرین اجابت نیست، ...
  • حکم زنا با زن شوهردار چیست؟
    664739 Laws and Jurisprudence 1387/05/23
    زنا خصوصا با زن شوهر دار یکی از گناهان بسیار زشت و بزرگ به شمار می آید ولی بزرگی خداوند و وسعت مهربانی او به حدی است، که اگر گنهکاری که مرتکب چنین عمل زشت و شنیعی شده واقعا از کردۀ خود پشیمان باشد و ...
  • عقیقه و احکام و شرایط آن چیست؟
    651604 Practical 1391/02/11
    عقیقه عبارت است از: کشتن گوسفند یا هر حیوانی که صلاحیّت قربانی کردن داشته باشد، در روز هفتم ولادت فرزند، جهت حفظ فرزند از بلاها. پرداخت قیمت آن کفایت از عقیقه نمی‌کند. بهتر است عقیقه و فرزندی که برایش عقیقه می‌شود، از حیث جنسیت مساوی باشند، ولی ...
  • آیا کاشت ناخن مانع غسل و وضو است؟
    608417 Laws and Jurisprudence 1387/12/04
    در غسل و وضو، باید آب به اعضای بدن برسد و ایجاد مانعی در بدن که رفع آن مشکل یا غیر ممکن است، جایز نیست، مگر در صورتی که ضرورتی آن را اقتضا کند و یا غرض عقلائی مشروعی در این امر وجود داشته باشد.در هر حال، اگر مانعی ...
  • طبق فتوای رهبر، نماز مغرب و عشا چه زمانی قضا می شود؟
    599734 Laws and Jurisprudence 1385/10/20
    پاسخ دفتر مقام معظم رهبری: آخر وقت نماز مغرب و عشا نصف شب شرعى است (15/11 ساعت بعد از  ظهر شرعی) و احتیاط آن است که اگر تا آن موقع نماز را نخوانده است، تا طلوع فجر به قصد ما فى‌الذمّه[1] به­جا ­آورد و پس از آن نماز قضا مى‌شود
  • فضیلت و آداب و شرایط نماز جمعه چیست؟ و به چه صورت خوانده می‌شود؟
    581661 نماز جمعه 1389/09/10
    در مورد جایگاه و فضیلتش نماز جمعه همین بس که سوره‌ای از قرآن به نامش می‌باشد.نماز جمعه یک از عباداتی است که به جماعت خوانده می‌شود. این نماز دو خطبه دارد که با حمد و ثنای الهی شروع می‌شود و امام جمعه در این خطبه‌ها باید مردم را به تقوای ...
  • آیا گفتن اذان و اقامه در نماز واجب است، و آیا می‌توان با یک اذان و اقامه، چند نماز خواند؟
    573354 وضو، اذان و نماز 1388/11/13
    برخی از فقهای گذشته، مثل ابن عقیل و ابن جنید، اذان و اقامه را واجب می‌دانند.[1] اما اکثر مراجع معظم تقلید در احکام اذان و اقامه می‌فرمایند: برای مرد و زن مستحب است پیش از نمازهای یومیّه(نمازهای واجبی که در هر روز خوانده می‌شود) اذان و ...
  • آیا ارتباط انسان با جن ممکن است؟
    566822 جن 1386/02/01
    قرآن مجید وجود جن را تصدیق کرده و ویژگی‌‏های زیر را برای او برمی‌شمارد:جن موجودی است که از آتش آفریده شد، بر خلاف انسان که از خاک آفریده شده است.[1]دارای علم، ادراک، تشخیص حق از باطل و قدرت منطق و استدلال ...