لطفا صبرکنید
بازدید
7111
7111
آخرین بروزرسانی:
1392/03/28
کد سایت
fa28999
کد بایگانی
34841
نمایه
سکوت در مقابل گناه دیگران
طبقه بندی موضوعی
تفسیر
- اشتراک گذاری
خلاصه پرسش
چرا قرآن یهودیان زمان پیامبر را به خاطر گوسالهپرستی اجدادشان در 2000 سال پیش محکوم میکند؟
پرسش
قرآن میفرماید: هرکسی مسئول گناهان خود است (سوره 17 آیه 13-15، سوره 53 آیه 38-42)، اما چرا یهودیان زمان پیامبر اسلام(ص) را برای گناهی که اجدادشان 2000 سال پیش با پرستش و ستایش گوساله کردهاند، محکوم میکند؟
پاسخ اجمالی
گناه کردن تنها به انجام فعل قبیح نیست؛ بلکه حتی ممکن است به جهت سکوت شخص در مقابل عمل حرام، او را گناهکار حساب کنند و مستوجب عذاب بدانند. همچنین کسانی که به عمل قبیح و فعل حرام راضی بوده و حتی بدان افتخار کنند نیز شریک در آن عمل حساب میشوند؛ لذا در قرآن انسانها را به جهت سکوت در مقابل گناه و یا اعتقاد به تأیید گناه گذشتگان، سرزنش و مؤاخذه کرده است.
پاسخ تفصیلی
عقل و نقل دلالت دارند که هر انسانی باید تنها برای عمل و اعتقاد خود پاسخگو باشد. بنابر این، هیچ شخصی را به جهت گناه دیگری مؤاخذه نمیکنند. قرآن در آیات متعددی، این معنا را بیان کرده است: «و ما مقدرات و نتیجه اعمال هر انسانى را طوق گردن او ساختیم (که ملازم و قرین همیشگى او باشد) و روز قیامت کتابى (که نامه اعمال اوست) بر او بیرون آریم در حالىکه آن نامه چنان باز باشد که همه اوراق آنرا یک مرتبه ملاحظه کند... هر کس راه هدایت یافت تنها به نفع و سعادت خود یافته، و هرکس به گمراهى شتافت آن هم به زیان و شقاوت خود شتافته، و هیچکس بار گناه دیگرى را به دوش نگیرد، و ما تا رسول نفرستیم (و بر خلق اتمام حجّت نکنیم) هرگز کسى را عذاب نخواهیم کرد».[1]
اما نکته مهم این است که، گناه کردن تنها به انجام فعل قبیح نیست؛ بلکه حتی ممکن است شخص را به جهت سکوت در مقابل عمل حرام، گناهکار حساب کنند و او را مستوجب عذاب بدانند؛ برای نمونه، در داستان ماهیگیری قوم یهود در روز شنبه، خداوند میفرماید: «فَلَمَّا نَسُوا ما ذُکِّرُوا بِهِ أَنْجَیْنَا الَّذینَ یَنْهَوْنَ عَنِ السُّوءِ وَ أَخَذْنَا الَّذینَ ظَلَمُوا بِعَذابٍ بَئیسٍ بِما کانُوا یَفْسُقُونَ»،[2] در این داستان، خداوند تنها آنانی که امر به معروف کردند را نجات داد و دو گروه دیگر؛ یعنی گناهکاران و سکوتکنندگان در مقابل گناه را نیز مؤاخذه کرد.[3]
همچنین کسانی که به عمل قبیح و فعل حرام، راضی بوده باشند و حتی بدان افتخار کنند نیز شریک در آن عمل حساب میشوند، امام علی(ع) در اینباره میفرماید: «آن که به عمل گروهى راضى است همانند فردی است که در انجام آن کار، همراه آن گروه بوده. و بر هر گناهکاری که مباشر مستقیم گناه است، دو گناه نگاشته خواهد شد: گناه انجام باطل، و گناه رضایت به آن».[4]
بنابر این، کسانی که بر عمل قبیحی رضایت داده و خشنود باشند، مانند مرتکبین آن عمل، گناهکار هستند؛ لذا منعی وجود ندارد که خداوند اقوامی را که به اعمال زشت و قبیح گذشتگان خود، پایبند هستند، مؤاخذه و سرزنش کند.
البته در بیشتر آیات خداوند یهودیان معاصر نزول قرآن را به جهت اعمالی که در همان زمان انجام دادهاند، مؤاخذه کرده: «گروهى از یهود کلمات (خدا) را از جاى خود تغییر داده و گویند: (فرمان خدا را) شنیدیم و (از آن) سرپیچیم و (به جسارت گویند) بشنو که (کاش) ناشنوا باشى و گویند ما را رعایت کن. و گفتار ایشان زبانبازى و طعنه و تمسخر به دین است. و اگر (به احترام) مىگفتند که ما (فرمان حق را) شنیدیم و (تو را) اطاعت کنیم و تو نیز (سخن ما) بشنو و به حال ما بنگر، هر آینه آنان را نیکوتر بود و به صواب نزدیکتر، لیکن چون کافر شدند خدا آنها را لعنت کرد، و به جز اندکى ایمان نخواهند آورد»[5] در این آیه بدکاری یهود در پذیرش اسلام را بیان و آنها را لعنت میکند.
حتی در برخی از آیات به صراحت بیان میکند که خداوند ستمکار نیست و یهودیان را به جهت عملکرد و اعتقاد خود آنان مؤاخذه کرده است: «قطعاً خدا سخن کسانى را که گفتند: خدا نیازمند است و ما بىنیازیم، شنید. به زودى آنچه را گفتند، و [نیز] کشتن پیامبران را به ناحق [در پرونده اعمالشان] مىنویسیم، و [روز قیامت] گوییم: عذاب سوزان را بچشید. این [عذاب] به خاطر فسق و فجور و گناهانى است که خود پیش فرستادید، و گرنه خدا به بندگان ستمکار نیست. کسانى که گفتند: خدا به ما سفارش کرده است که به هیچ پیامبرى ایمان نیاوریم تا براى ما [به نشانه صدق نبوتش] یک قربانى بیاورد که آن را آتش [غیبى] بسوزاند، بگو: پیش از من پیامبرانى دلایل روشن و آنچه گفتید براى شما آوردند اگر راستگویید، پس چرا آنان را کشتید؟».[6] البته در این آیه یهودیان را به جهت کشتن پیامبران نیز مؤاخذه میکند و این به جهت انکار نکردن این اعمال توسط آنها میباشد.
اما نکته مهم این است که، گناه کردن تنها به انجام فعل قبیح نیست؛ بلکه حتی ممکن است شخص را به جهت سکوت در مقابل عمل حرام، گناهکار حساب کنند و او را مستوجب عذاب بدانند؛ برای نمونه، در داستان ماهیگیری قوم یهود در روز شنبه، خداوند میفرماید: «فَلَمَّا نَسُوا ما ذُکِّرُوا بِهِ أَنْجَیْنَا الَّذینَ یَنْهَوْنَ عَنِ السُّوءِ وَ أَخَذْنَا الَّذینَ ظَلَمُوا بِعَذابٍ بَئیسٍ بِما کانُوا یَفْسُقُونَ»،[2] در این داستان، خداوند تنها آنانی که امر به معروف کردند را نجات داد و دو گروه دیگر؛ یعنی گناهکاران و سکوتکنندگان در مقابل گناه را نیز مؤاخذه کرد.[3]
همچنین کسانی که به عمل قبیح و فعل حرام، راضی بوده باشند و حتی بدان افتخار کنند نیز شریک در آن عمل حساب میشوند، امام علی(ع) در اینباره میفرماید: «آن که به عمل گروهى راضى است همانند فردی است که در انجام آن کار، همراه آن گروه بوده. و بر هر گناهکاری که مباشر مستقیم گناه است، دو گناه نگاشته خواهد شد: گناه انجام باطل، و گناه رضایت به آن».[4]
بنابر این، کسانی که بر عمل قبیحی رضایت داده و خشنود باشند، مانند مرتکبین آن عمل، گناهکار هستند؛ لذا منعی وجود ندارد که خداوند اقوامی را که به اعمال زشت و قبیح گذشتگان خود، پایبند هستند، مؤاخذه و سرزنش کند.
البته در بیشتر آیات خداوند یهودیان معاصر نزول قرآن را به جهت اعمالی که در همان زمان انجام دادهاند، مؤاخذه کرده: «گروهى از یهود کلمات (خدا) را از جاى خود تغییر داده و گویند: (فرمان خدا را) شنیدیم و (از آن) سرپیچیم و (به جسارت گویند) بشنو که (کاش) ناشنوا باشى و گویند ما را رعایت کن. و گفتار ایشان زبانبازى و طعنه و تمسخر به دین است. و اگر (به احترام) مىگفتند که ما (فرمان حق را) شنیدیم و (تو را) اطاعت کنیم و تو نیز (سخن ما) بشنو و به حال ما بنگر، هر آینه آنان را نیکوتر بود و به صواب نزدیکتر، لیکن چون کافر شدند خدا آنها را لعنت کرد، و به جز اندکى ایمان نخواهند آورد»[5] در این آیه بدکاری یهود در پذیرش اسلام را بیان و آنها را لعنت میکند.
حتی در برخی از آیات به صراحت بیان میکند که خداوند ستمکار نیست و یهودیان را به جهت عملکرد و اعتقاد خود آنان مؤاخذه کرده است: «قطعاً خدا سخن کسانى را که گفتند: خدا نیازمند است و ما بىنیازیم، شنید. به زودى آنچه را گفتند، و [نیز] کشتن پیامبران را به ناحق [در پرونده اعمالشان] مىنویسیم، و [روز قیامت] گوییم: عذاب سوزان را بچشید. این [عذاب] به خاطر فسق و فجور و گناهانى است که خود پیش فرستادید، و گرنه خدا به بندگان ستمکار نیست. کسانى که گفتند: خدا به ما سفارش کرده است که به هیچ پیامبرى ایمان نیاوریم تا براى ما [به نشانه صدق نبوتش] یک قربانى بیاورد که آن را آتش [غیبى] بسوزاند، بگو: پیش از من پیامبرانى دلایل روشن و آنچه گفتید براى شما آوردند اگر راستگویید، پس چرا آنان را کشتید؟».[6] البته در این آیه یهودیان را به جهت کشتن پیامبران نیز مؤاخذه میکند و این به جهت انکار نکردن این اعمال توسط آنها میباشد.
[1]. اسراء، 13 – 15: «وَ کُلَّ إِنسَانٍ أَلْزَمْنَاهُ طَائرِهُ فىِ عُنُقِهِ وَ نخُرِجُ لَهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ کِتَابًا یَلْقَئهُ مَنشُورًا ... مَّنِ اهْتَدَى فَإِنَّمَا یهَتَدِى لِنَفْسِهِ وَ مَن ضَلَّ فَإِنَّمَا یَضِلُّ عَلَیهْا وَ لَا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَى وَ مَا کُنَّا مُعَذِّبِینَ حَتىَ نَبْعَثَ رَسُولًا».
[2]. اعراف، 165: «پس چون پندى را که به آنان داده شد، فراموش کردند [در لحظه نزول عذاب] پند دهندگانى که مردم را از بدىها بازمىداشتند، نجات دادیم و آنان را که ستم کردند به کیفر آنکه همواره نافرمانى مىکردند، به عذابى سخت گرفتیم».
[3]. طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج 8، ص 296، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ پنجم، 1417ق.
[4]. سید رضی، محمد، نهج البلاغة، محقق و مصحح: صبحی صالح، ص: 499 ، هجرت، قم، چاپ اول، 1414ق.
[5]. نساء:، 46: «مِنَ الَّذینَ هادُوا یُحَرِّفُونَ الْکَلِمَ عَنْ مَواضِعِهِ وَ یَقُولُونَ سَمِعْنا وَ عَصَیْنا وَ اسْمَعْ غَیْرَ مُسْمَعٍ وَ راعِنا لَیًّا بِأَلْسِنَتِهِمْ وَ طَعْناً فِی الدِّینِ وَ لَوْ أَنَّهُمْ قالُوا سَمِعْنا وَ أَطَعْنا وَ اسْمَعْ وَ انْظُرْنا لَکانَ خَیْراً لَهُمْ وَ أَقْوَمَ وَ لکِنْ لَعَنَهُمُ اللَّهُ بِکُفْرِهِمْ فَلا یُؤْمِنُونَ إِلاَّ قَلیلاً».
[6]. آل عمران، 181 – 183.
نظرات