جستجوی پیشرفته
بازدید
7199
آخرین بروزرسانی: 1393/05/08
خلاصه پرسش
چرا تأثیر هدایت مستقیم در ایمان آوردن مردم، مانند تأثیر مشاهده عذاب نیست؟
پرسش
با خواندن این آیه: «و چیزى مانع مردم نشد از این‌که وقتى هدایت به سویشان آمد ایمان بیاورند، و از پروردگارشان آمرزش بخواهند، جز این‌که [مستحق شوند] تا سنت [خدا در مورد عذاب‌] پیشینیان، درباره آنان [نیز] به کار رود، یا عذاب رویارویشان بیاید». این سؤال پیش می‌آید که چرا ما باید با دیدن عذاب ایمانمان قوی‌تر شود یا حتی بعد از عذاب ایمان بیاوریم و با هدایت به طور مستقیم ایمان نمی‌آوریم؟
پاسخ اجمالی
برای تحقق هر پدیده‌ای از جمله ایمان، تحقق دو امر لازم است. 1. وجود مقتضی 2. عدم مانع؛ خداوند فطرت انسانی را بر موحد بودن و اقرار به وحدانیت خلق کرده است.[1] علاوه بر این پیامبران و رسولان بسیاری را فرستاده تا انسان‌ها را در صراط مستقیم نگه‌دارند. بهشت و جهنم، وعد و وعید را قرار داده تا برای ایمان آوردن انسان‌ها، هم مقتضی را ایجاد کرده باشد و هم این‌که در حد لازم، موانع را از بین ببرد. اما انسان در پیروی از شیاطین درونی و بیرونی، تمام این مقدمات الهی را رها کرده و نادیده می‌گیرد و در بسیاری از موارد حقیقت به درونش نفوذ پیدا نمی‌کند.[2]
آیه مورد سؤال نیز از همین باب است. این آیه اشاره می‌کند که خداوند مقتضی را ایجاد کرده اما انسان به جایی می‌رسد که هرگز حقیقت را قبول نمی‌کند. ابتدا خداوند در آیه قبل از این آیه می‌فرماید که نشانه‌های بسیاری را فرستاده است: «و بی‌گمان در این قرآن براى مردم از هر مثلى، گوناگون آورده‌ایم و آدمى از هر چیزى پرخاشگرتر است».[3] سپس چنین می‌فرماید: «وَ ما مَنَعَ النَّاسَ أَنْ یُؤْمِنُوا إِذْ جاءَهُمُ الْهُدى‏ وَ یَسْتَغْفِرُوا رَبَّهُمْ إِلاَّ أَنْ تَأْتِیَهُمْ سُنَّةُ الْأَوَّلینَ أَوْ یَأْتِیَهُمُ الْعَذابُ قُبُلاً».[4] بسیاری، حرف «ما» در ابتدای آیه را نافیه دانسته‌اند.[5] «الْهُدى‏» هدایت انسان‌ها می‌باشد که در این‌جا اشاره به قرآن[6] و پیامبر گرامی اسلام(ص)[7] است. مراد از «سُنَّةُ الْأَوَّلینَ» نیز همان هلاک شدن اقوام گذشته است؛[8] یعنی آنها طلب می‌کردند که چنین هلاکی را ببینند. کلمه «قُبُلاً» نیز به معنای عیان و آشکار است.[9]
بنابر این مقصود از آیه چنین است؛ پس از این‌که هدایت بر آنان نازل شد و مقتضی ایمان شکل گرفت، آنها برای خود مانعی تراشیدند و ایمان خود را منوط به آنها کردند، خواسته‌ای که تنها از نفس آنان سرچشمه می‌گرفت و در واقع بهانه‌ای برای ایمان نیاوردن بود.[10] در حقیقت، این آیه اشاره به آن است که این گروه لجوج و مغرور با میل و اراده خود هرگز ایمان نخواهند آورد، تنها در دو حالت ایمان می‌آورند؛ نخست زمانى که عذاب‌هاى دردناکى که اقوام پیشین را در برگرفت آنها را فرو گیرد، دوم آن‌که؛ لا اقل عذاب الهى را با چشم خود مشاهده کنند، که این ایمان اضطرارى البته بی‌ارزش خواهد بود.[11]
در آیات دیگر قرآن نیز نقل شده است که مشرکان از پیامبر و خداوند می‌خواستند که عذاب و هلاکت را به آنان نشان دهد، تا ایمان بیاورند: «و [به خاطر بیاور] زمانى را که گفتند: پروردگارا! اگر این حق است و از طرف توست، بارانى از سنگ از آسمان بر ما فرود آر! یا عذاب دردناکى براى ما بفرست»؛[12] و «پس جواب قوم او جز این نبود که گفتند: اگر تو از راستگویانى عذاب خدا را براى ما بیاور».[13]
این‌که چگونه این عذاب و هلاک شدن موجب ایمان آوردن آنها می‌شود، به این جهت است که دیگر راه فراری از آن نیست، حقیقت واقعی بر انسان آشکار می‌شود و در واقع این ایمان، ایمان اختیاری نیست، بلکه ایمان اجباری است؛ لذا هیچ ارزشی ندارد و هرگز اثری نخواهد کرد.
در کنار این معنای آیه، معنای دیگری نیز وجود دارد که با وجود شباهت با معنای اول، اما تفاوت‌های ظریف و دقیقی با آن دارد. در این معنا، «ما» در ابتدای آیه، استفهام انکاری است[14] و آیه این‌گونه معنا شده؛ پس از آمدن هدایت، چه چیزی مانع ایمان شما و استغفارتان گردیده است تا این‌که هلاکت و یا عذاب الهی بر شما نازل گردد.[15] چرا برای خود هلاکت و طریقت ضلالت را می‌خواهید؛ در حالی‌که ما تمام نشانه‌های هدایت را فرستادیم.
 

[1]. روم، 30: «فَأَقِمْ وَجْهَکَ لِلدِّینِ حَنیفاً فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتی‏ فَطَرَ النَّاسَ عَلَیْها لا تَبْدیلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذلِکَ الدِّینُ الْقَیِّمُ وَ لکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لا یَعْلَمُون‏»؛ پس روى خود را متوجّه آیین خالص پروردگار کن! این فطرتى است که خداوند، انسان‌ها را بر آن آفریده؛ دگرگونى در آفرینش الهى نیست؛ این است آیین استوار؛ ولى بیشتر مردم نمی‌دانند!.
[2]. بقره، ‌7: «خَتَمَ اللَّهُ عَلى‏ قُلُوبِهِمْ وَ عَلى‏ سَمْعِهِمْ وَ عَلى‏ أَبْصارِهِمْ غِشاوَة ...»؛ خدا بر دل‌ها و گوش‌هاى آنان مهر نهاده و بر چشم‌هایشان پرده‌اى افکنده شد.
[3]. کهف، 54.
[4]. کهف، 55: « و هنگامى که براى مردم رهنمود آمد چیزى آنها را باز نداشت که ایمان آورند و از پروردگارشان آمرزش بخواهند جز (انتظار) اینکه سنّت (خداوند در عذاب) پیشینیان براى آنان (نیز) سر برسد یا عذاب پیش روى آنها آید».
[5]. صافی، محمود بن عبد الرحیم، الجدول فی اعراب القرآن، ج 15، ص 210، دمشق، بیروت، دار الرشید، مؤسسة الإیمان، چاپ چهارم، 1418ق؛ درویش، محیی الدین، اعراب القرآن و بیانه، ج 5، ص 624، بیروت،‌ دارالارشاد، چاپ چهارم، 1415ق.
[6]. مغنیه، محمد جواد، تفسیر الکاشف، ج 5، ص 139، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ اول، 1424ق.
[7]. ابوالفتوح رازی، حسین بن علی، روض الجنان و روح الجنان فی تفسیرالقرآن، تحقیق: دکتر یاحقی، محمد جعفر، دکتر ناصح، محمد مهدی، ج 12، ص 370، مشهد، بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی، 1408ق؛ نخجوانی، نعمت الله بن محمود، الفواتح الالهیه و المفاتح الغیبیه، ج 1، ص 484، مصر،‌ دار رکابی للنشر، چاپ اول، 1999م.
[8]. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر جوامع الجامع، ج 2، ص 369، مدیریت حوزه علمیه قم، انتشارات دانشگاه تهران، تهران، چاپ اول، 1377ش.
[9]. بیضاوی، عبدالله بن عمر، انوار التنزیل و اسرار التأویل، تحقیق، المرعشلی‏، محمد عبد الرحمن، ج 3، ص 285، بیروت،‌ دار احیاء التراث العربی، چاپ اول، 1418ق.
[10]. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، مقدمه، بلاغی‏، محمد جواد، ج 6، ص 737، تهران، ناصر خسرو، چاپ سوم، 1372ش؛ شیخ طوسی، محمد بن حسن، التبیان فی تفسیر القرآن، با مقدمه، شیخ آقابزرگ تهرانی، تحقیق، قصیرعاملی، احمد، ج 7،‌ص 60، بیروت، دار احیاء التراث العربی، بیروت، بی تا.
[11]. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج 12، ص 471، تهران،‌ دار الکتب الإسلامیة، چاپ اول، 1374ش.
[12]. انفال، 32.
[13]. عنکبوت، 22.
[14]. حسینی شیرازی، سید محمد، تقریب القرآن إلی الأذهان، ج 3، ص 398، بیروت،‌ دار العلوم، چاپ اول، 1424ق.
[15]. همان؛ طبری، محمد بن جریر، جامع البیان فی تفسیر القرآن، ج 15، ص 173، بیروت، دار المعرفة، چاپ اول، 1412ق.
نظرات
تعداد نظر 0
لطفا مقدار را وارد نمایید
مثال : Yourname@YourDomane.ext
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید

طبقه بندی موضوعی

پرسش های اتفاقی

  • چرا زن نمی‌تواند مرجع تقلید و قاضی باشد؟
    73146 اجتهاد و مرجعیت در اسلام 1387/04/03
    دانشمندان و متخصّصان دینی درباره‌ موضوعاتی؛ مانند مرجع تقلید، یا قاضی شدن زن و بعضی از عناوین دیگر، اختلاف نظر دارند. این امور جزو مسلّمات و ضروریات دینی به شمار نمی‌آید. کسانی که می‌گویند زنان مرجع تقلید یا قاضی نمی‌شوند، به ادله‌ای؛ نظیر روایات و اجماع، تمسک کرده‌اند ...
  • چرا خداوند در مقابل درخواست رؤیت خدا توسط یهودیان، آنها را مجازات کرد؟
    8592 تفسیر 1392/01/26
    آنچه باید در این‌جا مورد دقت قرار گیرد، این عبارت در آیه است: « فَأَخَذَتْهُمُ الصَّاعِقَةُ بِظُلْمِهِمْ». باء در «بظلمهم» معنای سببیت بوده و متعلق به «اخذتهم» است و معنا این‌گونه می‌شود که آنها را به جهت ستمی که روا داشته­‌اند، با صاعقه مجازات می‌کنیم. این عبارت نمایان‌گر ...
  • با در نظرگرفتن جمیع جوانب و مصالح، آیا ارجح نیست که مقام رهبری در قانون جمهوری اسلامی ایران دارای یک زمان و دوره مشخص باشد؟
    8512 System 1389/04/16
    دائمی بودن رهبری در ایران ناشی از رأی مردم به قانون اساسی بوده و دلیلی نیز وجود ندارد که در صورت از دست ندادن شرایط، زمان آن را محدود کرد. فساد موجود در حکومت ها بیشتر ناشی از خلق و خوی حاکمان ...
  • با توجه به آیات 103 و 104 سوره کهف، راه تشخیص کار نیک از بد و ناپسند چیست؟
    24104 تفسیر 1389/05/13
    آیات شریفه، به معرفى زیانکارترین انسان ها و بدبخت‏ترین افراد بشر مى‏پردازد. زیان واقعى و خسران مضاعف آنجا است که انسان سرمایه‏هاى مادى و معنوى خویش را در یک مسیر غلط و انحرافى از دست دهد و گمان کند کار خوبى کرده است، نه از این کوشش ها ...
  • آیا در اسلام، مسئله ای به نام وضوی ارتماسی داریم؟
    11356 Laws and Jurisprudence 1391/07/03
    وضوى ارتماسى آن است که انسان صورت و دستها را به قصد وضو با مراعات شستن از بالا به پایین در آب فرو برد؛ اما براى این که مسح سر و پاها با آب وضو باشد، باید در شستن ارتماسى دستها، قصد شستن وضویى، هنگام بیرون آوردن ...
  • زنان عقیمی که بچه‌دار نمی‌شوند از دیدگاه قرآن چه جایگاهی دارند؟
    24597 تفسیر 1395/08/04
    گرچه پروردگار صلاح دیده برخی مردان و زنان، عقیم باشند[1] اما عقیم بودن و بچه‌دار نشدن به تنهایی نقصی معنوی - نه برای مردان و نه برای بانوان - نبوده و از مقام و ارزش انسانی هیچ کدام از آنها نمی‌کاهد. البته می‌شود برای ...
  • آیا در تحقیقات پزشکی، جایز است از جنین سقط شدهٔ انسان استفاده کرد؟
    7682 گوناگون 1393/02/25
    بیشتر فقها تشریح بدن انسان(جنین یا غیر جنین) را جایز نمی‌دانند، اما برخی از مراجع[1] در این‌باره می‌گویند، اگر این‌گونه تحقیقات در راستای کشف مطالب پزشکى جديد و مورد نیاز جامعه و نیز درمان بيمارى‌های تهدید کننده زندگى مردم باشد، جايز است؛ ولى تا ...
  • آیا گزارش غیر‌مسلمان مبنی بر نجاست چیزی که در اختیار اوست، مورد قبول است؟
    8833 اثبات نجاست 1393/02/03
    فقها در این زمینه فرقی بین مسلمان و غیر مسلمان نگذارده و می‌گویند، نجس بودن چیزى از سه راه ثابت مى‌شود، و باید بر آن ترتیب اثر داد: 1. آن که انسان خودش یقین به نجاست پیدا کند. 2. دو نفر عادل و یا حتّى یک نفر گواهى ...
  • معنای استدلال مباشر چیست؟
    19452 قیاس اقترانی و استثنائی 1391/12/06
    در مورد استدلال مباشر آنچه را که برخی از نویسندگان در این‌باره نگاشته‌اند، در این‌جا نقل می‌کنیم: بسیاری از منطق‌نگاران معاصر آنچه را در منطق نگاشته‌های پیشین با عنوان «احکام قضایا» یا «نسبت قضایا» مطرح بوده، قسمی از استدلال برشمرد‌ه‌اند و نام‌هایی؛ همچون استدلال «مباشر»، «بی‌واسطه» و «بسیط» ...
  • محدوده حرم مکه چقدر است؟
    9600 گوناگون 1396/10/23
    ابتدا باید دید منظور از حرم مکه چیست، آیا مراد، مسجد الحرام است؟ یا منطقه‌ای که زائرین خانه‌ی خدا بدون احرام، حق ورود به آن‌را ندارند و ورود کفار نیز به لحاظ شرعی در آن ممنوع است؟ در صورت نخست، پاسخ آن است که هر مکانی که در ...

پربازدیدترین ها