لطفا صبرکنید
بازدید
4735
4735
آخرین بروزرسانی:
1395/07/15
کد سایت
fa51906
کد بایگانی
63885
نمایه
منظور از «کتاب» در آیه 2 سوره بقره کدام
طبقه بندی موضوعی
تفسیر
- اشتراک گذاری
خلاصه پرسش
اینکه قرآن کریم از خود با وصف «کتاب» یاد میکند، مراد چیست و آیا کتاب فیزیکی و عینی مراد است و یا تفسیر دیگری برای آن وجود دارد؟
پرسش
سلام؛ منظور از «کتاب» در آیه 2 سوره بقره کدام کتاب است؟ کتاب عینی یا کتاب غیر عینی؟
پاسخ اجمالی
در اولین آیات سوره بقره میخوانیم «ذلِکَ الْکِتابُ لا رَیْبَ فیهِ هُدىً لِلْمُتَّقین»؛[1] آن کتاب که شکّی در آن راه ندارد، مایه هدایت پرهیزکاران است.
در اینکه منظور از «کتاب» در این آیه و نیز آیات مشابه آن، کدام قرآن است، آیا قرآنی است که در لوح محفوظ در علم الهی است، یا اینکه همین قرآنی است که بر پیامبر اسلام(ص) نازل شده، میان مفسران اختلاف نظر وجود دارد.
1. برخی از مفسران برآنند؛ با توجه به اینکه نزول قرآن هنوز به آخر نرسیده و همه آیاتش پیش از این اشاره فرود نیامده بوده، تا به صورت کتاب درآید، و با عنایت به اینکه «ذلک» براى اشاره به دور بوده، و توسعهاى که در معناى کتاب وجود دارد، بهتر از هر توجیهى این است که بگوییم این اشاره به صورت محقق قرآن است پیش از آنکه به صورت الفاظ و عبارات درآید؛ یعنی اشاره به مجموع قرآن است که در لوح محفوظ جای گرفته است. چنانکه هر حقیقت علمى که در عالم بسیط عقل است، پیش از آنکه به عالم حس تنزل نماید، در عالم ذهن صورت میگیرد، معناى نزول قرآن هم همین است که پیش از تنزل کامل، در ذهن کلى عالم- یا به تعبیر روایات آسمان دنیا- نازل شده است.[2]
2. گروهی معتقدند؛ مقصود از کتاب همین قرآن عینی است؛ چرا که کلمه «ذلک» در اینجا به معناى «هذا»؛ یعنی قرآن حاضر است و این چیزی است که در اشعار و ادبیات عرب سابقه دارد.[3]
3. بعضی نیز میگویند؛ مراد از «کتاب» مجموع آن آیاتی است که تا وقت نزول این آیه نازل شده بود، و نیز آن قسمتی که در علم خدا بود که نازل شود.[4]
4. البته، بعضی میگویند؛ اگر از قرآن با عنوان «ذلک الکتاب» یعنى «آن کتاب» تعبیر کرده که اشاره به دور است، بدان جهت بوده که قرآن از لحاظ عظمت و قداست آنچنان والا است که گویا دور از دسترس است و این دورى، دورى معنوى است و دورى ظاهرى و فیزیکى نیست؛ لذا مىتوانیم بگوییم که مراد از کتاب در اینجا آن حقیقت بسیطى است که به بیت المعمور، یا بیت العزة و یا قلب پیامبر یکجا نازل شده و «ذلک الکتاب» اشاره به آن حقیقت است.[5]
در اینکه منظور از «کتاب» در این آیه و نیز آیات مشابه آن، کدام قرآن است، آیا قرآنی است که در لوح محفوظ در علم الهی است، یا اینکه همین قرآنی است که بر پیامبر اسلام(ص) نازل شده، میان مفسران اختلاف نظر وجود دارد.
1. برخی از مفسران برآنند؛ با توجه به اینکه نزول قرآن هنوز به آخر نرسیده و همه آیاتش پیش از این اشاره فرود نیامده بوده، تا به صورت کتاب درآید، و با عنایت به اینکه «ذلک» براى اشاره به دور بوده، و توسعهاى که در معناى کتاب وجود دارد، بهتر از هر توجیهى این است که بگوییم این اشاره به صورت محقق قرآن است پیش از آنکه به صورت الفاظ و عبارات درآید؛ یعنی اشاره به مجموع قرآن است که در لوح محفوظ جای گرفته است. چنانکه هر حقیقت علمى که در عالم بسیط عقل است، پیش از آنکه به عالم حس تنزل نماید، در عالم ذهن صورت میگیرد، معناى نزول قرآن هم همین است که پیش از تنزل کامل، در ذهن کلى عالم- یا به تعبیر روایات آسمان دنیا- نازل شده است.[2]
2. گروهی معتقدند؛ مقصود از کتاب همین قرآن عینی است؛ چرا که کلمه «ذلک» در اینجا به معناى «هذا»؛ یعنی قرآن حاضر است و این چیزی است که در اشعار و ادبیات عرب سابقه دارد.[3]
3. بعضی نیز میگویند؛ مراد از «کتاب» مجموع آن آیاتی است که تا وقت نزول این آیه نازل شده بود، و نیز آن قسمتی که در علم خدا بود که نازل شود.[4]
4. البته، بعضی میگویند؛ اگر از قرآن با عنوان «ذلک الکتاب» یعنى «آن کتاب» تعبیر کرده که اشاره به دور است، بدان جهت بوده که قرآن از لحاظ عظمت و قداست آنچنان والا است که گویا دور از دسترس است و این دورى، دورى معنوى است و دورى ظاهرى و فیزیکى نیست؛ لذا مىتوانیم بگوییم که مراد از کتاب در اینجا آن حقیقت بسیطى است که به بیت المعمور، یا بیت العزة و یا قلب پیامبر یکجا نازل شده و «ذلک الکتاب» اشاره به آن حقیقت است.[5]
[1]. بقره، 2.
[2]. طالقانی، سید محمود، پرتوی از قرآن، ج 1، ص 52، تهران، شرکت سهامی انتشار، چاپ چهارم، 1362ش.
[3]. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، مقدمه، بلاغی، محمد جواد، ج 1، ص 118، تهران، ناصر خسرو، چاپ سوم، 1372ش.
[4]. قرشی، سید علی اکبر، تفسیر احسن الحدیث، ج 1، ص 4، تهران، بنیاد بعثت، چاپ سوم، 1377ش.
[5]. فخرالدین رازی، ابوعبدالله محمد بن عمر، مفاتیح الغیب، ج 2، ص 259، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ سوم، 1420ق؛ جعفری یعقوب، کوثر، ج 1، ص 42، قم، هجرت، چاپ اول، 1376ش.
نظرات