لطفا صبرکنید
17792
- اشتراک گذاری
معقول اصطلاحی فلسفى است؛ یعنى آنچه به ذهن آید، در مقابل محسوس؛ یعنى آنچه به حس آید. کلمه معقول، گاهی بر صور عقلیه اطلاق می شود و گاه بر امورى که در خارج وجودى ندارند و گاه بر امورى که محسوس نیستند و مجردند که در این صورت مراد از معقول عقل است.
در بحث ما منظور از معقول همان است که ابتدا بیان شد؛ یعنی آنچه به ذهن آید که معادل کلمه مفهوم است. و به سه دسته تقسیم می شود[1]:
1. معقولات اولی.
2. معقولات ثانیه فلسفی.
3. معقولات ثانیه منطقی.
معقول اولى عبارت است از: تصور ابتدایی از آنچه مصداق خارجى داشته باشد؛ مانند تصور انسان و حیوان که موجود در خارج هستند. به عبارت دیگر؛ معقولات اولى تصورات اولیه اشیاءاند؛ این تصورات هر چند در ذهن است و لی منشأ انتزاع آن در خارج است.[2]
معقولات ثانیه کلیاتی هستند که از امور ذهنى و معقولات اولی انتزاع شدهاند و منشأ آنها همان ذهن است.[3] به عبارت دیگر معقولات ثانیه، مفاهیمی هستند که تنها با عروض بر مفهوم دیگر قابل تعقل هستند، و وجودشان فقط در ذهن است. حال ا گر ظرف عروض مفهوم و اتصاف معروض به عارض هر دو ذهن باشد، معقول ثانیه منطقی است مثل: مفهوم نوع چرا که نوع در خارج نه تعقل می شود نه تحقق می یابد؛ ولی اگر عروض در ذهن و اتصاف در خارج باشد معقول ثانیه فلسفی است مثل: مفهوم علیت چرا که مفهوم علیت در ذهن ساخته شده ولی در خارج متحقق است.[4]
معنای جنس و فصل
جنس و فصل از اجزای عقلی ماهیت هستند. به این صورت که جنس جزء مشترک ماهیت است و فصل جزء مختص آن [5] مثل انسان که ماهیتی است دارای دو جزء حیوان و ناطق که حیوانیت بخش مشترک از ماهیتش است که بین انسان و حیوانات دیگر مشترک است؛ چون بقیه حیوانات هم حساسیت و حرکت با اراده دارند و ناطقیت جزء مختص انسان است که او را از بقیه حیوانات جدا می کند.
بنابراین مفاهیمی از جنس و فصل برخوردارند که ماهیت داشته باشند؛ یعنی از دسته معقولات اولی یا مفاهیم ماهوی باشند پس مفاهیمی که از ماهیت برخوردار نیستند؛ مثل معقولات ثانیه چه منطقی و چه فلسفی، جنس و فصل هم ندارند.
[1] سجادى، سید جعفر، فرهنگ معارف اسلامى، ج 3 ، ص 1850، انتشارات دانشگاه تهران، تهران، چاپ سوم، 1373 هـ ش.
[2] همان.
[3] همان؛ المحقق السبزوارى، شرح المنظومة، ج 2، ص 166، نشر ناب - تهران، چاپ اول، 1369- 1379 هـ ش.
[4] مجمع البحوث الاسلامیة، شرح المصطلحات الفلسفیة، ص 376، مجمع البحوث الاسلامیة - مشهد، چاپ اول، 1414 هـ ق.
[5] الطوسى، نصیر الدین، شرح الاشارات و التنبیهات ، ج 1، ص 44، نشر البلاغة - قم، چاپ اول، 1375 هـ ش؛ صدر المتألهین، الحکمة المتعالیة فى الاسفار العقلیة الاربعة، ج 5،ص 306، دار احیاء التراث - بیروت، چاپ سوم، 1981 م؛ الرازى، قطب الدین، تحریر القواعد المنطقیة فى شرح الرسالة الشمسیة، ص 137، انتشارات بیدار - قم، چاپ دوم، 1384 هـ ش.