لطفا صبرکنید
بازدید
5104
5104
آخرین بروزرسانی:
1397/05/07
کد سایت
fa67448
کد بایگانی
82707
نمایه
امام بودن ائمه(ع) در نزد شیعیان زمان حضور آنان
طبقه بندی موضوعی
حدیث|امام شناسی
- اشتراک گذاری
خلاصه پرسش
آیا امامان(ع) در نزد مردم زمان خودشان هم، «امام» تلقی میشدند، و یا تنها «فقیهی برجسته» بودند؟
پرسش
آیا امامان(ع) در زمان خودشان هم در نزد مردم، امام تلقی میشدند و یا صرفاً مثل مجتهدین در مقام سؤالات شرعی یا مسائل مذهبی مورد سؤال قرار میگرفتند؟
پاسخ اجمالی
در زمان حضور ائمه اطهار(ع)، مسلمانان غیر شیعی - البته جدا از ناصبیان[i] - امامان را مجتهدان و دینشناسان برتری میدانستند که به دلیل انتساب به پیامبر اسلام(ص) از احترام ویژهای برخوردار بودند؛ اما روایات و گزارشهای فراوانی وجود دارد که در همان زمان نیز شیعیان آنان را تنها فقیهی برجسته به شمار نیاورده، بلکه امامی برگزیده از جانب خدا و پیامبرش میدانستند:
1. امام صادق(ع) میفرماید: «محمد بن حنفیه بر بالین امام حسن(ع) در بستر شهادت، حاضر شد و به امام گفت: "أَنْتَ إِمامٌ وَ أَنْتَ وَسِیلَتی إِلَى محمَّد"؛ شما امام و بزرگ من میباشى. شما وسیله من به سوی حضرت محمد(ص) هستید (یعنی واسطه میان من و پیامبر خدا)».[ii]
2. ابوبصیر بعد از دریافت پاسخ سؤالی که از امام صادق(ع) پرسیده بود، از جای خود بلند شد و سر آنحضرت(ع) را بوسید و عرض کرد: "أَشْهَدُ أَنَّکَ إِمَامِی فِی الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ أُوَالِی وَلِیَّکَ وَ أُعَادِی عَدُوَّکَ وَ أَنَّکَ وَلِیُّ اللهِ فَقَالَ رَحِمَکَ اللهُ"؛ گواهى میدهم که تو در دنیا و آخرت امام من هستید، دوست تو را دوست و دشمن تو را دشمن میدارم و گواهى میدهم که تو ولىّ خدایى».[iii]
3. زراره در مسئلهای شک داشت، و مورد خطاب امام(ع) قرار گرفت که شک به دل خود راه ندهد. زراره در جواب امام(ع) میگوید: «قال قلت لا کیف جعلنی الله فداک»؛[iv] یعنی «فدایت شوم! تردیدی ندارم! چگونه شک داشته باشم، (در حالیکه شما امام من هستید)؟».[v]
4. علی بن جعفر بن محمّد به حسن بن حسین بن علی بن الحسین(ع) گفت: «...به امام جواد(ع) گفتم: "أَشْهَدُ أَنَّکَ إِمَامِی عِنْدَ الله"؛ گواهى میدهم که تو امام من در نزد خدا هستی».[vi]
و ...
1. امام صادق(ع) میفرماید: «محمد بن حنفیه بر بالین امام حسن(ع) در بستر شهادت، حاضر شد و به امام گفت: "أَنْتَ إِمامٌ وَ أَنْتَ وَسِیلَتی إِلَى محمَّد"؛ شما امام و بزرگ من میباشى. شما وسیله من به سوی حضرت محمد(ص) هستید (یعنی واسطه میان من و پیامبر خدا)».[ii]
2. ابوبصیر بعد از دریافت پاسخ سؤالی که از امام صادق(ع) پرسیده بود، از جای خود بلند شد و سر آنحضرت(ع) را بوسید و عرض کرد: "أَشْهَدُ أَنَّکَ إِمَامِی فِی الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ أُوَالِی وَلِیَّکَ وَ أُعَادِی عَدُوَّکَ وَ أَنَّکَ وَلِیُّ اللهِ فَقَالَ رَحِمَکَ اللهُ"؛ گواهى میدهم که تو در دنیا و آخرت امام من هستید، دوست تو را دوست و دشمن تو را دشمن میدارم و گواهى میدهم که تو ولىّ خدایى».[iii]
3. زراره در مسئلهای شک داشت، و مورد خطاب امام(ع) قرار گرفت که شک به دل خود راه ندهد. زراره در جواب امام(ع) میگوید: «قال قلت لا کیف جعلنی الله فداک»؛[iv] یعنی «فدایت شوم! تردیدی ندارم! چگونه شک داشته باشم، (در حالیکه شما امام من هستید)؟».[v]
4. علی بن جعفر بن محمّد به حسن بن حسین بن علی بن الحسین(ع) گفت: «...به امام جواد(ع) گفتم: "أَشْهَدُ أَنَّکَ إِمَامِی عِنْدَ الله"؛ گواهى میدهم که تو امام من در نزد خدا هستی».[vi]
و ...
[ii]. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، محقق، غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج 1، ص 301، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق.
[iii]. ابن أبی زینب نعمانی، محمد بن ابراهیم، الغیبة، محقق، غفاری، علی اکبر، ص 322، تهران، نشر صدوق، چاپ اول، 1397ق.
[iv]. طوسی، محمد بن حسن، تهذیب الاحکام، محقق، موسوی خرسان، حسن، ج 9، ص 272، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق.
[v]. مجلسى، محمد باقر، ملاذ الأخیار فی فهم تهذیب الأخبار، محقق، رجائى، مهدى، ج 15، ص 230، قم، کتابخانه آیه الله مرعشی نجفی، چاپ اول، 1406ق.
[vi]. کافی، ج 1، ص 322 - 323.
نظرات