لطفا صبرکنید
بازدید
6871
6871
آخرین بروزرسانی:
1395/02/20
کد سایت
fa68606
کد بایگانی
84070
- اشتراک گذاری
خلاصه پرسش
چرا در روایات، فردی که دانش فقهی نیاموخته به عرب بادیه نشین تشبیه شده است؟
پرسش
تفاسیر مختلف آیه 97 توبه
پاسخ اجمالی
روایتی در این زمینه از امام محمد باقر (ع) نقل شده است که -"تَفَقَّهُوا فِی الْحَلَالِ وَ الْحَرَامِ وَ إِلَّا فَأَنْتُمْ أَعْرَاب"؛[1] در حلال و حرام تحقیق و جستوجو کنید، و گرنه مانند بادیه نشینهای عرب خواهید بود! مراد این روایت، فقاهت به معنای اصطلاحی آن نیست، بلکه مراد این است که در باره شناخت حلال و حرام و احکام و معارف دینتان تحقیق کنید و دنبال آموختن آنها باشید، و گرنه شما هم از نظر جهل و دورى از تمدن نظیر اعراب[2] خواهید بود. بنابر این، منظور این روایت تحقیق و جستوجو و رفتن به دنبال شناخت دین است؛ یعنی اگر کسی دین و دستوراتش را نشناخت مانند بادیه نشینان عرب خواهد بود که قرآن در باره آنها فرمود: «الْأَعْرابُ أَشَدُّ کُفْراً وَ نِفاقاً...»؛[3] بادیه نشینان عرب، کفر و نفاقشان شدیدتر است و به ناآگاهى از حدود و احکامى که خدا بر پیامبرش نازل کرده، سزاوارترند و خداوند دانا و حکیم است!
کفر و نفاق آنان (اعراب) از این جهت شدیدتر است که به سبب دوریشان از تمدن و محرومیتشان از برکات انسانیت؛ از قبیل علم و ادب، خشنتر و سنگدلتر از سایر طبقاتاند؛ همچنین از شنیدن قرآن و بیم دادن پیامبر اسلام (ص) دورتر بودند.
معناى آیه این است که بادیه نشینان اگر کافر یا منافق بودند در کفر و نفاق خود سختتر از مردم شهر هستند، به دلیل آنکه از دسترسى و شنیدن حجتهاى الاهى و مشاهده معجزات و برکات وحى دورند؛ و به همین جهت از هر طبقه دیگرى به نفهمیدن و ندانستن حدودى که خدا نازل کرده و معارف اصلى و احکام فرعى از قبیل واجبات و مستحبات و حلال و حرام ها سزاوارترند.[4]
این آیه در واقع بیانگر این است که مذمت اعراب فقط به علت کفر و نفاق، و جهل آنان به احکام خدا که آنها را بر پیامبر اسلام نازل کرده بوده است، ولى صرف بدوى بودن موجب مذمت اعراب نمیتواند باشد. آرى، زندگى بدوى و دورى آن از مردم متمدن است که باعث غلظت طبع انسان و تجاوز از حد میگردد. بنابر این، گناه از محیط زیست است، نه از شخص بدوى.[5]
کفر و نفاق آنان (اعراب) از این جهت شدیدتر است که به سبب دوریشان از تمدن و محرومیتشان از برکات انسانیت؛ از قبیل علم و ادب، خشنتر و سنگدلتر از سایر طبقاتاند؛ همچنین از شنیدن قرآن و بیم دادن پیامبر اسلام (ص) دورتر بودند.
معناى آیه این است که بادیه نشینان اگر کافر یا منافق بودند در کفر و نفاق خود سختتر از مردم شهر هستند، به دلیل آنکه از دسترسى و شنیدن حجتهاى الاهى و مشاهده معجزات و برکات وحى دورند؛ و به همین جهت از هر طبقه دیگرى به نفهمیدن و ندانستن حدودى که خدا نازل کرده و معارف اصلى و احکام فرعى از قبیل واجبات و مستحبات و حلال و حرام ها سزاوارترند.[4]
این آیه در واقع بیانگر این است که مذمت اعراب فقط به علت کفر و نفاق، و جهل آنان به احکام خدا که آنها را بر پیامبر اسلام نازل کرده بوده است، ولى صرف بدوى بودن موجب مذمت اعراب نمیتواند باشد. آرى، زندگى بدوى و دورى آن از مردم متمدن است که باعث غلظت طبع انسان و تجاوز از حد میگردد. بنابر این، گناه از محیط زیست است، نه از شخص بدوى.[5]
[1] برقى، احمد بن محمد بن خالد، المحاسن، ج 1، ص 227، قم، دار الکتب الإسلامیة، چاپ دوم، 1371ق.
[2] منظور از اعراب در این جا بادیه نشینهایی هستند که با وجود امکان مهاجرت به مراکز فرهنگی، ترجیح دادهاند به زندگی گذشتۀ خود ادامه دهند و به همین دلیل در شناخت نسبت به اسلام و احکام الاهی در جهل و نادانی بسر میبردند.
[3] توبه 97.
[4] ر. ک: طباطبائى سید محمد حسین، المیزان فى تفسیر القرآن، ج 9، ص 370، قم، دفتر انتشارات اسلامى، 1417ق؛ طبرسى، مجمع البیان، ج 5، ص 95- 96، تهران، ناصر خسرو، 1372ش.
[5] نجفى خمینى، محمد جواد، تفسیر آسان، ج 6، ص 393، تهران، اسلامیه، 1398ق.
نظرات