جستجوی پیشرفته
بازدید
19014
آخرین بروزرسانی: 1397/05/09
خلاصه پرسش
مقصود از «کلمه طیبه» و «کلمه خبیثه» در سوره ابراهیم چیست؟
پرسش
در مورد «کلمه طیبه» و «کلمه خبیثه» که در سوره ابراهیم به آن اشاره شده، توضیح دهید.
پاسخ اجمالی
«أَ لَمْ تَرَ کَیْفَ ضَرَبَ اللهُ مَثَلاً کَلِمَةً طَیِّبَةً کَشَجَرَةٍ طَیِّبَةٍ أَصْلُها ثابِتٌ وَ فَرْعُها فِی السَّماءِ»؛[1] «آیا ندیدى چگونه خداوند "کلمه طیبه" را به درخت پاکیزه‌اى تشبیه کرده که ریشه آن [در زمین] ثابت، و شاخه آن در آسمان است؟!».
تفاسیر گوناگونی را از «کلمه طیّبه» می‌توان یافت که بسیاری از آنها با یکدیگر همخوان می‌باشند. برخی از این تفاسیر عبارت‌اند از:
1. کلمه توحید(لا اله الا الله)؛[2]
2. پیامبر اسلام(ص) و ائمه اطهار(ع)؛[3]
3. اعمال صالح و سخن حقّ و پاکیزه؛[4]
4. ایمان،[5] که محتوا و مفهوم لا اله الا الله است.
5. خود شخص «مؤمن».[6]
تمام این تفسیرها قابل پذیرش بوده و می‌توانند از بطون قرآن باشند. به عنوان نمونه، با توجه به وسعت مفهوم و محتواى کلمه طیّبه که به درخت پاکیزه‌ای تشبیه شده، می‌توان گفت که این کلمه همان (کلمه توحید) است که اخلاق نیک و عمل صالح از شاخه‌هایش بوده و براى صاحب خود، خیر و برکت به همراه می‌آورد.[7]  
برخی ویژگی‌هاى این درخت از این قرار است:
1. داراى رشد و نموّ است، نه بی‌روح، و جامد و بی‌حرکت، بلکه پویا و رویا و سازنده دیگران و خویشتن.
2. منظره‌اش، میوه‌اش، شکوفه و گلش، سایه‌اش، و نسیمى که از آن برمی‌خیزد همگی پاکیزه‌اند.
3. داراى نظام حساب‌شده‌اى است. ریشه‌اى دارد و شاخه‌ها و هر کدام وظیفه‌اى دارند، اصولاً وجود «اصل» و «فرع» در آن، دلیل بر حاکمیت نظام حساب شده‌اى بر آن است.
4. «اصل و ریشه آن ثابت و مستحکم است» به طورى که طوفان‌ها و تند بادها نمی‌تواند آن‌را از جا برکند و توانایى آن‌را دارد که شاخه‌هاى سر به آسمان کشیده‌اش را در فضا در زیر نور آفتاب و در برابر هواى آزاد معلق نگاه دارد و حفظ کند، چرا که شاخه هر چه سرکشیده‌تر باشد باید متکى به ریشه قوی‌ترى باشد (أَصْلُها ثابِتٌ).
5. شاخه‌هاى این شجره طیبه منحصر به یک محیط پست و محدود نیست، بلکه بلند آسمان جایگاه او است، این شاخه‌ها سینه هوا را شکافته و در آن فرو رفته است (وَ فَرْعُها فِی السَّماءِ).
روشن است هر قدر شاخه‌ها برافراشته‌تر باشند از آلودگى گرد و غبار زمین دورترند و میوه‌هاى پاکترى خواهند داشت، و از نور آفتاب و هواى سالم بیشتر بهره می‌گیرند، و آن‌را به میوه‌هاى پاکیزه خود بهتر منتقل می‌کنند.
این ویژگی‌ها و برکات را مسلّماً در کلمه توحید و محتواى آن، و در یک انسان موحّد و با معرفت، و در یک برنامه سازنده و پاک، می‌توان یافت. اینها همه روینده، پوینده و داراى ریشه‌هاى استوار و شاخه‌هاى فراوان و سر به آسمان کشیده بوده و دور از آلودگی‌ها و کثافات جسمانى و همگى پرثمرند.
هرکس به کنار آنها بیاید و دست به شاخسار وجودشان دراز کند در هر زمان که باشد از میوه‌هاى لذیذ و معطر و نیروبخششان بهره می‌گیرد. تند باد حوادث و طوفان‌هاى سخت و مشکلات آنها را از جا حرکت نمی‌دهد، و افق فکر آنها محدود به دنیاى کوچک نیست، حجاب‌هاى زمان و مکان را می‌درند، و به سوى ابدیت و بى نهایت پیش می‌روند.[8]
ب) کلمه خبیثه
«وَ مَثَلُ کَلِمَةٍ خَبِیثَةٍ کَشَجَرَةٍ خَبِیثَةٍ اجْتُثَّتْ مِنْ فَوْقِ الْأَرْضِ ما لَها مِنْ قَرارٍ»؛[9] کلمه ناپاک همانند درخت ناپاک، بی‌ریشه‌ و بی‌ثباتی است که هر روز به گوشه‌اى پرتاب می‌شود.
کفر و شرک،[10] گفتار باطل، و برنامه‌هاى گمراه کننده،[11] انسان‌هاى ناپاک و آلوده، و خلاصه هر چیز خبیث و ناپاک[12] می‌توانند از مصادیق «کلمه خبیثه» باشند.
بدیهى است درخت زشت و شومى که ریشه آن کنده شده، نه نمو و رشد دارد نه ترقى و تکامل، نه گل و میوه، و نه سایه و منظره، و نه ثبات و استقرار، قطعه چوبى است که جز بدرد سوزاندن و آتش زدن نمی‌خورد، بلکه مانع راه است و مزاحم رهروان، و گاه گزنده است مجروح کننده و مردم آزار!

[1]. ابراهیم، 24.
[2]. بلخی، مقاتل بن سلیمان، تفسیر مقاتل بن سلیمان، تحقیق، شحاته، عبدالله محمود، ج ‏2، ص 404، بیروت، دار إحیاء التراث، چاپ اول، 1423ق.
[3]. کوفى، فرات بن ابراهیم‏، تفسیر فرات الکوفی، ص 219 – 220، تهران، مؤسسة الطبع و النشر فی وزارة الإرشاد الإسلامی‏، چاپ اول‏، 1410ق.
[4]. طنطاوی، سید محمد، التفسیر الوسیط للقرآن الکریم، ج ‏7، ص 550، بی‌جا، بی‌نا، بی‌تا.
[5]. اندلسى، ابو حیان محمد بن یوسف، البحر المحیط فی التفسیر، ج ‏6، ص 431، بیروت، دار الفکر، 1420ق.
[6]. به نقل از: طباطبائی، سید محمد حسین‏، المیزان فی تفسیر القرآن، ج ‏12، ص 51، قم، دفتر انتشارات اسلامی‏، چاپ پنجم‏، 1417ق.
[7]. ر. ک: همان، ص 51 – 52.
[8]. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج ‏10، ص 332 – 333، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ اول، 1374ش.
[9]. ابراهیم، 26.
[10]. طوسی، محمد بن حسن، التبیان فی تفسیر القرآن، ج ‏6، ص 293، بیروت، دار احیاء التراث العربی، بی‌تا.
[11]. فیض کاشانی، ملا محسن، الاصفی فی تفسیرالقرآن، تحقیق، درایتی، محمدحسین، نعمتی‏، محمدرضا، ج ‏1، ص 617، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، قم، چاپ اول، 1418ق.
[12]. تفسیر نمونه، ج ‏10، ص 335.
نظرات
تعداد نظر 0
لطفا مقدار را وارد نمایید
مثال : Yourname@YourDomane.ext
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید

طبقه بندی موضوعی

پرسش های اتفاقی

پربازدیدترین ها