لطفا صبرکنید
بازدید
7018
7018
آخرین بروزرسانی:
1395/12/13
کد سایت
id24429
کد بایگانی
69581
نمایه
جشن گرفتن برای ولادت پیامبر اسلام(ص)
طبقه بندی موضوعی
شیعه آماج تهمتها|توسل، شفاعت، تبرک و ...|پیامبر شناسی
- اشتراک گذاری
خلاصه پرسش
یکی از آموزههای وهابیت آن است که جشن گرفتن برای ولادت پیامبر اسلام(ص) نوعی بدعت است! نظر شما چیست و چه پاسخی میتوان به آنها داد؟
پرسش
آیا اصحاب، ولادت پیامبر اسلام(ص) را هم جشن میگرفتند؟ آیا این کار دلیل شرعی دارد؟
پاسخ اجمالی
مهر ورزى و تکریم به پیامبر(ص) یکى از اصول اسلام و دستوری است که در قرآن بدان توصیه شده و هیچ فردى نمیتواند آنرا انکار کند. بزرگداشت میلاد پیامبر(ص) را میتوان مصداقی از همین تکریم و تعظیم دانست و حتی اگر گزارشی وجود نداشته باشد که در صدر اول، چنین جشنی برپا میشد، اما برپایی آن از باب احترام به پیامبر(ص) یقیناً بدعت نخواهد بود.
در همین راستا تاریخ گواهى میدهد که از زمانهاى دور، مسلمانان جهان، روز ولادت پیامبر گرامى اسلام(ص) را در هر سال جشن میگرفتند و خطیبان به ذکر مدایح آنحضرت میپرداختند.
در همین راستا تاریخ گواهى میدهد که از زمانهاى دور، مسلمانان جهان، روز ولادت پیامبر گرامى اسلام(ص) را در هر سال جشن میگرفتند و خطیبان به ذکر مدایح آنحضرت میپرداختند.
پاسخ تفصیلی
قبل از آنکه مستقیماً به موضوع جشنهای بزرگداشت میلاد پیامبر(ص) بپردازیم، ذکر این نکته لازم است که تکریم و مهر ورزى به پیامبر(ص) یکى از اصول اسلامی و قرآنى است، و هیچ فردى نمیتواند آنرا انکار کند:
«آنانکه به پیامبر(ص) ایمان آورده و به تکریم او پرداخته و او را یارى مینمایند و از نورى که همراه وى فرود آمده پیروى میکنند، آنان همان رستگارانند».[1]
این آیه به مسلمانان، چهار دستور میدهد:
1. «آمنوا به»: به پیامبر ایمان بیاورند.
2. «عزّروه»: به تکریم و تعظیم او بپردازند.
3. «و نصروه»: در سختیها او را یارى کنند.
4. «و اتبعوا النور الّذى أنزل معه»: از قرآنى که با او فرستاده شده، پیروى کنند.
مشابه همین مضمون در آیه نهم سوره فتح نیز توصیه شده است.
با توجه به این دو آیه که مهر پیامبر و تکریم او را از فرائض میداند، اکنون سؤال میشود، آیا گردهمایى مسلمانان در روز تولد پیامبر تحقق بخشیدن به این دو آیه هست یا خیر؟ به طور مسلم، آرى. و هر فردى که از این مجالس دیدن کند، آنرا نوعى اظهار مهر، مودّت، تکریم و بزرگداشت میداند. بنابراین، عمل مسلمانان ریشه قرآنى و اصل آسمانى دارد، در این صورت طبعاً بدعت نخواهد بود. بدعت، آن کار نوظهورى است که در قرآن و سنت براى آن اصل و اساسى نباشد.[2]
در همین راستا در جای دیگری از قرآن کریم میخوانیم که پروردگار به این نکته اشاره میفرماید که ما پیامبر(ص) را بلند آوازه کردیم: «وَرَفَعْنا لَکَ ذِکْرَکَ».[3]
این آیه حاکى است که ترفیع پیامبر(ص) و بلندآوازه کردن او یکى از نعمتهاى الهى بر پیامبر اسلام(ص) است؛ لذا یکى از ابزار «ترفیع پیامبر»، نکوداشت میلاد او است، و شادمانى به دور از هر نوع لهو و گناه در روز ولادت، همگى نوعى ترفیع نبى(ص) و بلند آوازه کردن اوست.[4]
اما اینکه روز میلاد را روز عید قرار دهند، چه ایرادی دارد؟ آیا میلاد پیامبر(ص) کمتر از نزول مائده بر حواریون است که آنرا عید قرار دادند؟!
«پروردگارا! از آسمان، مائدهای براى ما فرود آر تا عیدى براى اول و آخر ما و نشانهاى از جانب تو باشد و به ما روزى ده که تو بهترین روزى دهندگانى».[5]
براستى اگر روز نزول مائده (که نعمتى محدود و زودگذر است) استحقاق جشن گرفتن آنروز در تمام سالها را دارد؛ چرا و چگونه ولادت پیامبر(ص) یا روز مبعث او (که نعمت بزرگ و جاویدان الهى براى بشریت است) استحقاق چنین جشن و سرورى را نداشته باشد؟!
بنابراین، هرگاه مسلمانان در هر روز و شبى و هر ماه و سالى مجلسى تشکیل دهند و در آن، فضائل و مناقب پیامبر(ص) را یادآور شوند، و آیاتى که در حق او وارد گشته تلاوت کنند، و اشعارى را در مدح او بسرایند، در حقیقت فرمان خدا را در زمینه مهرورزى و تکریم و ترفیع وى به اجرا درآوردهاند، و علّت اینکه تنها روز ولادت را براى این کار اختصاص میدهند، این است که وجود او و تولّد او نعمت بزرگى بود، به همین مناسبت در این روز به آن کار میپردازند، بدون اینکه جشن در خصوص آن روز را به شرع مقدس نسبت دهند، بلکه انتخاب آن روى یک نوع گزینش است و ارتباطى به شرع ندارد.
ابن تیمیه و برخی از پیروان او که امروزه نقطه تمرکزشان در مکتب وهابیت است، با این استدلال که گزارشی از مراسم جشن میلاد در زمان صحابه وجود ندارد، این جشن را نوعی بدعت میپندارند[6] که با توجه به دلایلی که از قرآن در مورد تکریم و تمجید پیامبر(ص) را وجود دارد، جشن بدون گناه را مسلماً میتوانیم یکی از بهترین مصادیق تکریم و احترام بدانیم.
سیره مسلمانان و علمای دین
اینکه جشن میلاد نوعی احترام برگرفته از قرآن کریم است، مورد پذیرش بیشتر مسلمانان از گذشتههای دور بوده و تاریخ گواهى میدهد که از دیربازی که آغازش دقیقاً مشخص نیست در این روز مراسم جشن برگزار شده و خطیبان به ذکر مدایح آنحضرت میپرداختند. بسیاری از اندیشمندان اهلسنت نیز برگزاری چنین جشنی را تأیید و بدان توصیه کردهاند:
1. احمد بن محمد معروف به قسطلانى (متوفاى 923ق)، از علماى مشهور قرن نهم، درباره جشنهایى که در ماه ولادت پیامبر(ص) انجام میگیرد، میگوید: «مسلمانان، پیوسته در ماه میلاد پیامبر جشن میگیرند، اطعام میکنند، شبها به پخش انواع صدقات میپردازند، اظهار شادمانى کرده و نیکیها را دو چندان میکنند، و به قرائت اشعارى در تهنیت ولادت آنحضرت میپردازند. برکات آنحضرت در هر سال نمایان میشود. رحمت خدا بر کسانى باد که شبهاى ماه میلاد او را عید میگیرند...».[7]
2. حسین بن محمد بن حسن معروف به «دیاربکرى» (متوفاى 960ق) نیز، که از قضات مکه به شمار میرود، در تاریخ خود مینویسد: «مسلمانان پیوسته ماه میلاد پیامبر(ص) را جشن میگیرند، اطعام میکنند، شبها صدقه میدهند، اظهار سرور و شادمانى میکنند، در نیکى به فقیران اصرار میورزند، به خواندن مولودی میپردازند و کرامات آنحضرت در هر زمانى نمایان میگردد».[8]
3. ابن عباد میگوید: «به نظر من، مولود نبوى از اعیاد مسلمانان است و هر کس در آن روز شادى و سرور کند و با پوشیدن لباس فاخر و چراغانى، شادى خود را آشکار سازد، کار مباحى انجام داده است».[9]
4. از «سیوطى» (متوفای 911ق) پرسیدند: مولودى خوانى در ماه ربیع الاول از نظر شرع، امرى پسندیده است یا ناپسند؟ آیا کسى که آنرا انجام میدهد، مشمول ثواب میشود یا خیر؟ سیوطى در پاسخ گفت: «جواب این است که اصل مولودى خوانى که عبارت است از اجتماع مردم و خواندن بخشى از قرآن و خواندن روایات در شأن پیامبر اکرم(ص). در پایان نیز طَبَقهاى غذا را میآورند و بین مردم پخش میکنند. این کار عملى است نیکو که به بانى و شرکت کننده آن ثواب داده میشود؛ زیرا با این عمل، قدر و منزلت پیامبر(ص)، بزرگ داشته میشود. و در ولادت آن حضرت، شادى میشود».[10]
5. شیخ عبدالله هَرَرى (متوفای 1429ق) معروف به حبشى میگوید: «برپایى مراسم و یادبود پیامبر(ص) از کارهاى نیکوست و دلیلى بر انکار آن وجود ندارد، بلکه سزاوار است که آنرا سنت حسنه بنامیم».[11]
«آنانکه به پیامبر(ص) ایمان آورده و به تکریم او پرداخته و او را یارى مینمایند و از نورى که همراه وى فرود آمده پیروى میکنند، آنان همان رستگارانند».[1]
این آیه به مسلمانان، چهار دستور میدهد:
1. «آمنوا به»: به پیامبر ایمان بیاورند.
2. «عزّروه»: به تکریم و تعظیم او بپردازند.
3. «و نصروه»: در سختیها او را یارى کنند.
4. «و اتبعوا النور الّذى أنزل معه»: از قرآنى که با او فرستاده شده، پیروى کنند.
مشابه همین مضمون در آیه نهم سوره فتح نیز توصیه شده است.
با توجه به این دو آیه که مهر پیامبر و تکریم او را از فرائض میداند، اکنون سؤال میشود، آیا گردهمایى مسلمانان در روز تولد پیامبر تحقق بخشیدن به این دو آیه هست یا خیر؟ به طور مسلم، آرى. و هر فردى که از این مجالس دیدن کند، آنرا نوعى اظهار مهر، مودّت، تکریم و بزرگداشت میداند. بنابراین، عمل مسلمانان ریشه قرآنى و اصل آسمانى دارد، در این صورت طبعاً بدعت نخواهد بود. بدعت، آن کار نوظهورى است که در قرآن و سنت براى آن اصل و اساسى نباشد.[2]
در همین راستا در جای دیگری از قرآن کریم میخوانیم که پروردگار به این نکته اشاره میفرماید که ما پیامبر(ص) را بلند آوازه کردیم: «وَرَفَعْنا لَکَ ذِکْرَکَ».[3]
این آیه حاکى است که ترفیع پیامبر(ص) و بلندآوازه کردن او یکى از نعمتهاى الهى بر پیامبر اسلام(ص) است؛ لذا یکى از ابزار «ترفیع پیامبر»، نکوداشت میلاد او است، و شادمانى به دور از هر نوع لهو و گناه در روز ولادت، همگى نوعى ترفیع نبى(ص) و بلند آوازه کردن اوست.[4]
اما اینکه روز میلاد را روز عید قرار دهند، چه ایرادی دارد؟ آیا میلاد پیامبر(ص) کمتر از نزول مائده بر حواریون است که آنرا عید قرار دادند؟!
«پروردگارا! از آسمان، مائدهای براى ما فرود آر تا عیدى براى اول و آخر ما و نشانهاى از جانب تو باشد و به ما روزى ده که تو بهترین روزى دهندگانى».[5]
براستى اگر روز نزول مائده (که نعمتى محدود و زودگذر است) استحقاق جشن گرفتن آنروز در تمام سالها را دارد؛ چرا و چگونه ولادت پیامبر(ص) یا روز مبعث او (که نعمت بزرگ و جاویدان الهى براى بشریت است) استحقاق چنین جشن و سرورى را نداشته باشد؟!
بنابراین، هرگاه مسلمانان در هر روز و شبى و هر ماه و سالى مجلسى تشکیل دهند و در آن، فضائل و مناقب پیامبر(ص) را یادآور شوند، و آیاتى که در حق او وارد گشته تلاوت کنند، و اشعارى را در مدح او بسرایند، در حقیقت فرمان خدا را در زمینه مهرورزى و تکریم و ترفیع وى به اجرا درآوردهاند، و علّت اینکه تنها روز ولادت را براى این کار اختصاص میدهند، این است که وجود او و تولّد او نعمت بزرگى بود، به همین مناسبت در این روز به آن کار میپردازند، بدون اینکه جشن در خصوص آن روز را به شرع مقدس نسبت دهند، بلکه انتخاب آن روى یک نوع گزینش است و ارتباطى به شرع ندارد.
ابن تیمیه و برخی از پیروان او که امروزه نقطه تمرکزشان در مکتب وهابیت است، با این استدلال که گزارشی از مراسم جشن میلاد در زمان صحابه وجود ندارد، این جشن را نوعی بدعت میپندارند[6] که با توجه به دلایلی که از قرآن در مورد تکریم و تمجید پیامبر(ص) را وجود دارد، جشن بدون گناه را مسلماً میتوانیم یکی از بهترین مصادیق تکریم و احترام بدانیم.
سیره مسلمانان و علمای دین
اینکه جشن میلاد نوعی احترام برگرفته از قرآن کریم است، مورد پذیرش بیشتر مسلمانان از گذشتههای دور بوده و تاریخ گواهى میدهد که از دیربازی که آغازش دقیقاً مشخص نیست در این روز مراسم جشن برگزار شده و خطیبان به ذکر مدایح آنحضرت میپرداختند. بسیاری از اندیشمندان اهلسنت نیز برگزاری چنین جشنی را تأیید و بدان توصیه کردهاند:
1. احمد بن محمد معروف به قسطلانى (متوفاى 923ق)، از علماى مشهور قرن نهم، درباره جشنهایى که در ماه ولادت پیامبر(ص) انجام میگیرد، میگوید: «مسلمانان، پیوسته در ماه میلاد پیامبر جشن میگیرند، اطعام میکنند، شبها به پخش انواع صدقات میپردازند، اظهار شادمانى کرده و نیکیها را دو چندان میکنند، و به قرائت اشعارى در تهنیت ولادت آنحضرت میپردازند. برکات آنحضرت در هر سال نمایان میشود. رحمت خدا بر کسانى باد که شبهاى ماه میلاد او را عید میگیرند...».[7]
2. حسین بن محمد بن حسن معروف به «دیاربکرى» (متوفاى 960ق) نیز، که از قضات مکه به شمار میرود، در تاریخ خود مینویسد: «مسلمانان پیوسته ماه میلاد پیامبر(ص) را جشن میگیرند، اطعام میکنند، شبها صدقه میدهند، اظهار سرور و شادمانى میکنند، در نیکى به فقیران اصرار میورزند، به خواندن مولودی میپردازند و کرامات آنحضرت در هر زمانى نمایان میگردد».[8]
3. ابن عباد میگوید: «به نظر من، مولود نبوى از اعیاد مسلمانان است و هر کس در آن روز شادى و سرور کند و با پوشیدن لباس فاخر و چراغانى، شادى خود را آشکار سازد، کار مباحى انجام داده است».[9]
4. از «سیوطى» (متوفای 911ق) پرسیدند: مولودى خوانى در ماه ربیع الاول از نظر شرع، امرى پسندیده است یا ناپسند؟ آیا کسى که آنرا انجام میدهد، مشمول ثواب میشود یا خیر؟ سیوطى در پاسخ گفت: «جواب این است که اصل مولودى خوانى که عبارت است از اجتماع مردم و خواندن بخشى از قرآن و خواندن روایات در شأن پیامبر اکرم(ص). در پایان نیز طَبَقهاى غذا را میآورند و بین مردم پخش میکنند. این کار عملى است نیکو که به بانى و شرکت کننده آن ثواب داده میشود؛ زیرا با این عمل، قدر و منزلت پیامبر(ص)، بزرگ داشته میشود. و در ولادت آن حضرت، شادى میشود».[10]
5. شیخ عبدالله هَرَرى (متوفای 1429ق) معروف به حبشى میگوید: «برپایى مراسم و یادبود پیامبر(ص) از کارهاى نیکوست و دلیلى بر انکار آن وجود ندارد، بلکه سزاوار است که آنرا سنت حسنه بنامیم».[11]
[1]. اعراف، 157.
[2]. سبحانی، جعفر، راهنماى حقیقت، ص 183-184، تهران، نشر مشعر، چاپ پنجم، 1387ش.
[3]. انشراح، 4.
[4]. سبحانی، جعفر، راهنماى حقیقت، ص 184؛ سبحانى، جعفر، بحوث فی الملل و النحل، ج 4، ص 170-171، قم، مؤسسة النشر الإسلامی، مؤسسة الإمام الصادق(ع).
[5]. مائده، 114.
[6]. ر.ک: ابن باز، عبد العزیز بن عبد الله، مجموع فتاوى و مقالات متنوعه، ج 1، ص 178، ریاض، دار القاسم، چاپ اول، 1420ق؛ الفوزان، صالح بن فوزان، البدعة؛ تعریفها، أنواعها و أحکامها، ص 31 - 35، ریاض، المکتب التعاونی للدعوة و الارشاد و توعیة الجالیات بسلطانة، چاپ سوم، 1422ق؛ ابن تیمیة حرانی، أحمد بن عبد الحلیم، اقتضاء الصراط المستقیم لمخالفة أصحاب الجحیم، ج 2، ص 121 – 123، بیروت، دار عالم الکتب، چاپ هفتم، 1419ق.
[7]. قسطلانی، أحمد بن محمد، المواهب اللدنیة بالمنح المحمدیة، ج 1، ص 89، قاهره، المکتبة التوفیقیة، بیتا.
[8]. دیار بکری، شیخ حسین، تاریخ الخمیس فی أحوال أنفس النفیس، ج 1، ص 223، بیروت، دار الصادر، بیتا.
[9]. انصاری، اسماعیل بن محمد، القول الفصل فى حکم الاحتفال بمولد خیر الرسل، ص 173، ریاض، وزارة الشؤون الاسلامیة و الاوقاف و الدعوة و الارشاد، 1416ق.
[10]. جلال الدین سیوطی، عبد الرحمن بن أبیبکر، الحاوى للفتاوى، ج 1، ص 221 - 222، بیروت، دار الفکر للطباعة و النشر، 1424ق.
[11]. هَرَری، عبدالله، الروائح الزکیة فی مولد خیر البریّة، ص 30، دار المشاریع، چاپ پنجم، 1430ق.
ترجمه پرسش در سایر زبانها
نظرات