لطفا صبرکنید
بازدید
9884
9884
آخرین بروزرسانی:
1398/03/26
کد سایت
az22376
کد بایگانی
83932
نمایه
آثار و نتایج فتح مکه
طبقه بندی موضوعی
تاریخ|پیامبر اکرم ص|پیامبر ص در مکه
اصطلاحات
فتح مبین|مکه ، فتح مکه
گروه بندی اصطلاحات
اصطلاحات عرفانی|سرفصلهای قرآنی
- اشتراک گذاری
خلاصه پرسش
فتح مکه چه پیامدهایی در مسیر پیشرفت اسلام داشت؟
پرسش
فتح مکه برای مسلمان چه فوایدی داشت؟
پاسخ اجمالی
شهر مقدّس مکه زادگاه پیامبر اسلام(ص) و بسیاری از مسلمانان مهاجر بود و فتح آن به نوعی آزادی این زادگاه از چنگ دشمنان محسوب میشد. پیامبر(ص) به شهر مکه علاقه داشت و براى حضرتش جاى بسى خشنودى بود که بتواند آنرا فتح کند. این هدف مهم، در رمضان سال هشتم هجری،[1] - به دنبال نقض پیمان صلح حدیبیه از سوی مشرکان،[2]- زمانى عملى شد که اقتدار آنحضرت(ص) در مدینه و اطراف آن تثبیت گردید.
با توجه به منابع تاریخی و حدیثی میتوان آثاری را برای فتح مکه برشمرد که به مواردی از آنها اشاره میشود:
1. پایان قدرت سیاسى مشرکان قریش در حجاز
کفار قریش بزرگترین دشمنان اسلام بودند؛ از اینرو، خارج ساختن مکه از سلطه آنان یکى از هدفهاى مهم رسول خدا(ص) بود. بر اساس روایتی از ابن عباس؛ پیامبر(ص) بعد از فتح این شهر به کنار کعبه رفت و دستگیره در آنرا گرفت، هنگامی که دشمنان با نگرانی به کعبه پناه برده و در انتظار تصمیم پیامبر اسلام در باره آینده خود بودند. در اینجا پیامبر(ص) فرمود: شکر خداى را که وعدهاش تحقق یافت و بندهاش را پیروز کرد و احزاب و گروههاى دشمن را نابود ساخت». سپس رو به مردم کرد و فرمود: ای جمعیت قریش! گمان میبرید که چه تصمیمی در مورد شما خواهم گرفت؟»، آنها در پاسخ گفتند: ما از تو جز خیر و نیکى انتظار نداریم، تو برادر بزرگوار و بخشنده و فرزند برادر بزرگوار ما هستى، و الآن قدرت در دست تو است، پیامبر فرمود: «و من درباره شما همان میگویم که برادرم یوسف درباره برادرانش به هنگام پیروزى گفت: "لا تَثْرِیبَ عَلَیکمُ الْیوْمَ"؛[3] (امروز روز سرزنش و ملامت و توبیخ نیست).[4]
2. بیعت با پیامبر خدا(ص) و اعلام وفادارى به آنحضرت(ص)
پس از فتح مکه، مردم مکه با پیامبر اکرم(ص) بیعت کرده، اعلام وفادارى نمودند و پس از مردان، نوبت به زنان رسید که آیه دوازده سوره ممتحنه[5] نازل گردید.[6] در مراحل بعد، نمایندگان دیگر قبائل جزیرة العرب یکایک خدمت پیامبر رسیده و وفاداری خود را اعلام میکردند.
3. ایجاد الفت و دوستی میان مسلمانان و دشمنان دیروزشان
رفتار رسول خدا(ص) در روز فتح مکه روشنترین نمونه رفتارهاى انسانى است؛ زیرا با آنکه آنحضرت(ص) بر دشمنان خود پیروز گشت و این توان را داشت که مجازات شدیدی را دامنگیر آنان کند، اما فرمود: «بروید، شما آزاد شدگانید».[7] همچنین پیامبر(ص) اعلام کرد که خدا عیبهای دروان جاهلیت شما را از بین برده است.[8]
رسول خدا(ص) هنگام فتح مکه چنانکه از او انتظار میرفت، با کمال بزرگوارى و گذشت رفتار کرد. آنحضرت(ص) اعلام نمود که هرکس سلاحش را زمین بگذارد و به مسجد الحرام پناه ببرد،[9] و یا به خانهاش برود و در را ببندد و یا به خانه ابوسفیان[10] و حکیم[11] پناهنده شود، در امان است. مردم سلاحها را زمین گذاشته، برخى به مسجدالحرام و برخى به خانههایشان پناه بردند.[12]
پیامبر(ص) پس از پاکسازى کعبه از وجود بتها به میان مردم آمد و از آنها پرسید که انتظار دارند چگونه با آنان رفتار شود؟ مکّیان با توجه به رفتار گذشتهشان با پیامبر(ص)، خود را سزاوار مجازاتى سخت میدانستند، اما با این وجود درخواست گذشت و بخشش کردند. رسول خدا(ص) نیز آنان را بخشید و اعلام عفو عمومى کرد. تنها دستور کشتن چند جنایتکار صادر شد که در نهایت تعدادى از همانها نیز پس از تشرف به اسلام بخشیده شدند.[13]
4. از بین بردن بتها و نابودی نمادهای شرک[14]
وقتی پیامبر(ص) به مسجد وارد شد، طواف کرد و با چوبى که در دست داشت به بتهای که در اطراف کعبه بود، اشاره کردند و میفرمود: «وَ قُلْ جاءَ الْحَقُّ وَ زَهَقَ الْباطِلُ إِنَّ الْباطِلَ کانَ زَهُوقاً»؛[15](حق آمد و باطل از میان رفت که باطل همواره رفتنى است) و آن بتها را به زمین مىافکند.[16]
5. بهرهمند شدن از کمک طلقا
پیامبر(ص) بعد از فتح مکه به سوى قبیله هوازن و ثقیف و طائف حرکت کردند. در این جنگ دو هزار از طلقا(اهالی مکه که شامل عفو عمومی شده بودند)،[17] با آنکه تا دیروز در سپاه دشمنان اسلام قرار داشتند، اما در این مسیر به سپاه اسلام پیوسته و به آنان کمک رساندند.[18]
6. ورود آزادانه مسلمان به مکه در سالهای بعد
این فتح زمینه حضور آزادانه مسلمانان در سالهای بعد را فراهم کرد، به گونهای که در سال دهم هجری چندین هزار نفر از آنان توانستند به حج بروند.[19]
با توجه به منابع تاریخی و حدیثی میتوان آثاری را برای فتح مکه برشمرد که به مواردی از آنها اشاره میشود:
1. پایان قدرت سیاسى مشرکان قریش در حجاز
کفار قریش بزرگترین دشمنان اسلام بودند؛ از اینرو، خارج ساختن مکه از سلطه آنان یکى از هدفهاى مهم رسول خدا(ص) بود. بر اساس روایتی از ابن عباس؛ پیامبر(ص) بعد از فتح این شهر به کنار کعبه رفت و دستگیره در آنرا گرفت، هنگامی که دشمنان با نگرانی به کعبه پناه برده و در انتظار تصمیم پیامبر اسلام در باره آینده خود بودند. در اینجا پیامبر(ص) فرمود: شکر خداى را که وعدهاش تحقق یافت و بندهاش را پیروز کرد و احزاب و گروههاى دشمن را نابود ساخت». سپس رو به مردم کرد و فرمود: ای جمعیت قریش! گمان میبرید که چه تصمیمی در مورد شما خواهم گرفت؟»، آنها در پاسخ گفتند: ما از تو جز خیر و نیکى انتظار نداریم، تو برادر بزرگوار و بخشنده و فرزند برادر بزرگوار ما هستى، و الآن قدرت در دست تو است، پیامبر فرمود: «و من درباره شما همان میگویم که برادرم یوسف درباره برادرانش به هنگام پیروزى گفت: "لا تَثْرِیبَ عَلَیکمُ الْیوْمَ"؛[3] (امروز روز سرزنش و ملامت و توبیخ نیست).[4]
2. بیعت با پیامبر خدا(ص) و اعلام وفادارى به آنحضرت(ص)
پس از فتح مکه، مردم مکه با پیامبر اکرم(ص) بیعت کرده، اعلام وفادارى نمودند و پس از مردان، نوبت به زنان رسید که آیه دوازده سوره ممتحنه[5] نازل گردید.[6] در مراحل بعد، نمایندگان دیگر قبائل جزیرة العرب یکایک خدمت پیامبر رسیده و وفاداری خود را اعلام میکردند.
3. ایجاد الفت و دوستی میان مسلمانان و دشمنان دیروزشان
رفتار رسول خدا(ص) در روز فتح مکه روشنترین نمونه رفتارهاى انسانى است؛ زیرا با آنکه آنحضرت(ص) بر دشمنان خود پیروز گشت و این توان را داشت که مجازات شدیدی را دامنگیر آنان کند، اما فرمود: «بروید، شما آزاد شدگانید».[7] همچنین پیامبر(ص) اعلام کرد که خدا عیبهای دروان جاهلیت شما را از بین برده است.[8]
رسول خدا(ص) هنگام فتح مکه چنانکه از او انتظار میرفت، با کمال بزرگوارى و گذشت رفتار کرد. آنحضرت(ص) اعلام نمود که هرکس سلاحش را زمین بگذارد و به مسجد الحرام پناه ببرد،[9] و یا به خانهاش برود و در را ببندد و یا به خانه ابوسفیان[10] و حکیم[11] پناهنده شود، در امان است. مردم سلاحها را زمین گذاشته، برخى به مسجدالحرام و برخى به خانههایشان پناه بردند.[12]
پیامبر(ص) پس از پاکسازى کعبه از وجود بتها به میان مردم آمد و از آنها پرسید که انتظار دارند چگونه با آنان رفتار شود؟ مکّیان با توجه به رفتار گذشتهشان با پیامبر(ص)، خود را سزاوار مجازاتى سخت میدانستند، اما با این وجود درخواست گذشت و بخشش کردند. رسول خدا(ص) نیز آنان را بخشید و اعلام عفو عمومى کرد. تنها دستور کشتن چند جنایتکار صادر شد که در نهایت تعدادى از همانها نیز پس از تشرف به اسلام بخشیده شدند.[13]
4. از بین بردن بتها و نابودی نمادهای شرک[14]
وقتی پیامبر(ص) به مسجد وارد شد، طواف کرد و با چوبى که در دست داشت به بتهای که در اطراف کعبه بود، اشاره کردند و میفرمود: «وَ قُلْ جاءَ الْحَقُّ وَ زَهَقَ الْباطِلُ إِنَّ الْباطِلَ کانَ زَهُوقاً»؛[15](حق آمد و باطل از میان رفت که باطل همواره رفتنى است) و آن بتها را به زمین مىافکند.[16]
5. بهرهمند شدن از کمک طلقا
پیامبر(ص) بعد از فتح مکه به سوى قبیله هوازن و ثقیف و طائف حرکت کردند. در این جنگ دو هزار از طلقا(اهالی مکه که شامل عفو عمومی شده بودند)،[17] با آنکه تا دیروز در سپاه دشمنان اسلام قرار داشتند، اما در این مسیر به سپاه اسلام پیوسته و به آنان کمک رساندند.[18]
6. ورود آزادانه مسلمان به مکه در سالهای بعد
این فتح زمینه حضور آزادانه مسلمانان در سالهای بعد را فراهم کرد، به گونهای که در سال دهم هجری چندین هزار نفر از آنان توانستند به حج بروند.[19]
[1]. ابن کثیر دمشقی، اسماعیل بن عمر، البدایة و النهایة، ج 4، ص 286، بیروت، دار الفکر، 1407ق.
[3]. یوسف، 92.
[4]. کلینى، محمد بن یعقوب، کافی، ج 4، ص 225 – 226، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق.
[5]. «یا أَیهَا النَّبِی إِذا جاءَکَ الْمُؤْمِناتُ یبایعْنَکَ عَلى أَنْ لا یشْرِکْنَ بِاللَّهِ شَیئاً وَ لا یسْرِقْنَ وَ لا یزْنینَ وَ لا یقْتُلْنَ أَوْلادَهُنَّ وَ لا یأْتینَ بِبُهْتانٍ یفْتَرینَهُ بَینَ أَیدیهِنَّ وَ أَرْجُلِهِنَّ وَ لا یعْصینَکَ فی مَعْرُوفٍ فَبایعْهُنَّ وَ اسْتَغْفِرْ لَهُنَّ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحیمٌ»؛ «اى پیامبر! هنگامى که زنان مؤمن نزد تو آیند و با تو بیعت کنند که چیزى را شریک خدا قرار ندهند، دزدى و زنا نکنند، فرزندان خود را نکشند، تهمت و افترایى پیش دست و پاى خود نیاورند و در هیچ کار شایستهاى مخالفت فرمان تو نکنند، با آنها بیعت کن و براى آنان از درگاه خداوند آمرزش بطلب که خداوند آمرزنده و مهربان است!».
[6]. قمى، على بن ابراهیم، تفسیر القمی، ج 2، ص 364، قم، دار الکتاب، چاپ چهارم، 1367ش.
[7]. البدایة و النهایة، ج 4، ص 301؛ مقریزی، تقى الدین، إمتاع الأسماع بما للنبی من الأحوال و الأموال و الحفدة و المتاع، ج 8، ص 387، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اوّل، 1420ق.
[8]. ابن اثیر جزری، على بن محمد، أسد الغابة، ج 4، ص 96، بیروت، دار الفکر، 1409ق؛ الکافی، ج 8، ص 246.
[9]. ابن عبدالبر، یوسف بن عبد الله، الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، تحقیق، البجاوی، علی محمد، ج 4، ص 1679، بیروت، دار الجیل، چاپ اول، 1412ق.
[10]. طبرسی، فضل بن حسن، اعلام الوری بأعلام الهدی، ص 109، تهران، دار الکتب الاسلامیة، چاپ سوم، 1390ق.
[11]. مجلسی، محمد باقر، بحار الأنوار، ج 21، ص 104، تهران، اسلامیة، چاپ دوم، 1363ش.
[12]. همان.
[13]. جهت آگاهی بیشتر در این زمینه ر. ک: «رحمت و مهربانی پیامبر اسلام(ص) نسبت به مردم در فتح مکه»، 31567؛ «حویرث بن نقیذ و کشته شدن حویرث به دست امام علی (ع)»، 23889.
[15]. اسراء 81.
[16]. مقدسی، مطهر بن طاهر، البدء و التاریخ، ج 4، ص 235، بور سعید، مکتبة الثقافة الدینیة، بیتا؛ ر. ک: «پیامبر(ص) و باقی گذاشتن تمثال عیسی(ع) و مریم(س) در کعبه»، 89409.
[18]. البدء و التاریخ، ج 4، ص 236.
نظرات