جستجوی پیشرفته
بازدید
23690
آخرین بروزرسانی: 1393/08/11
خلاصه پرسش
رابطه ایمان و حبّ از نگاه روایات را بیان کنید.
پرسش
رابطه ایمان و حبّ از نگاه روایات را بیان کنید.
پاسخ اجمالی

برای بررسی ارتباط دین با حبّ در روایات در ابتدا به ارتباط ذاتی که بین دین و ایمان و مسئله حبّ و محبت وجود دارد می پردازیم سپس به دو نوع محبت که یکی محبّت الهی و دیگری حبّ شهوات است اشاره می کنیم و ...... لطفاً به پاسخ تفصیلی مراجعه کنید.

پاسخ تفصیلی

برای بررسی ارتباط دین با حبّ در روایات در ابتدا به ارتباط ذاتی که بین دین و ایمان و مسئله حبّ و محبت وجود دارد می پردازیم، سپس به دو نوع محبت که یکی محبت الاهی و دیگری حبّ شهوات است اشاره خواهیم داشت، و در عنوان بعدی به اهمیت ویژۀ حبّ اهل بیت و ائمه (ع) و نسبت مستقیم آن با ایمان می پردازیم  و در پایان به جایگاه  بغض نسبت به دشمنان خدا و پیامبر و ائمه خواهیم پرداخت.

1. ارتباط دین و حبّ

1-1 امام صادق (ع) می فرماید: هرکس برای خدا دوست بدارد و برای خدا دشمن بدارد و برای خدا عطا کند، پس او از کسانی است که ایمانش کامل شده است.[1]

1-1. از امام صادق (ع) در مورد حبّ و بغض سؤال شد که آیا از ایمان است یانه؛ آن حضرت فرمود: آیا ایمان چیزی جز حبّ و بغض است؟ سپس این آیه را تلاوت کرد: خداوند ایمان را محبوب دل شما قرار داد و آن را در قلب های شما جلوه داد و کفر و فسق و نافرمانی را را مورد کراهت شما قرار داد.[2]

3-1. روزی رسول خدا به اصحاب خود فرمود کدامیک از دست آویزهای ایمان برای چنگ زدن محکم تر است؟ عرض کردند: خدا و رسولش آگاه تر است؛ برخی دیگر گفتند نماز؛ برخی دیگر زکاة و برخی دیگر روزه و حج و ... آن حضرت فرمود: برای همه آنچه گفتید ارزش ویژه ای است ولی مطمئن ترین دست آویز ایمان حبّ در راه خدا و بغض در راه خداست و دوست داشتن اولیای خدا و بیزاری از دشمنان خدا.[3]

4-1. امام صادق (ع) فرمود: هرکس برای دین محبّت نورزد و برای دین دشمنی نکند دین ندارد.[4]

2. محبّت الاهی

1-2. امام صادق (ع) فرمود: هرگاه مؤمن دلش را از دنیا خالی کند، بالا رود و شیرینی محبّت خدا را در خود بیابد و نزد اهل دنیا چنان باشد که گویی عقلش با جنون آمیخته است، حال آن که این گروه با شیرینی محبّت خدا آمیخته اند پس به غیر آن نمی پردازند.[5]

2-2. امام صادق (ع) فرمود: من برای فردی مؤمن از شما چنان دوست دارم که چون به نماز ایستاد با دلش به خدا روی کند و دلش را به امر دنیا مشغول نکند؛ چرا که هیچ بنده ای نیست که در نماز با دلش به خدا روی کند، مگر اینکه خدا با وجه خود به او روی می کند و محبّت مؤمنان را بعد از محبّت خودش متوجه او می سازد.[6]

3-2. یکی از اصحاب امام صادق(ع) می گوید: آگاه باشید تا وقتی که در دنیا زاهد نباشید محال است که مزه ایمان را بچشید؛ چرا که من از امام صادق (ع) شنیدم که می فرمود: چون مؤمن دلش را از دنیا خالی کند، بالا رود و شیرینی محبّت خدا را در خود بیابد و به غیر آن نپردازد؛ همچنین می فرمود: چون دل صفا یابد زمین برای او تنگ می شود تا آنگاه که (به سوی خدا) به بالارود.[7]

4-2. علی (ع) می فرماید: چگونه کسی ادعای محبّت خدا را می کند، حال آن که قلبش با محبّت دنیا آرام گرفته است.[8]

5-2. آن حضرت در جای دیگری می فرماید: همچنان که خورشید با شب جمع نمی شوند حبّ خدا هم با حبّ دنیا جمع شدنی نیست.[9]

6-2. حضرت علی (ع) می فرماید: بهترین و لذیذ ترین چیزها در بهشت محبّت خدا و محبّت در راه خداست.[10]

7-2. در برخی کتاب ها نقل شده است که چون حضرت عباس و حضرت زینب کودک بودند، علی (ع) دیدگان عباس را بوسید، سپس به حضرت زینب روی کرد. حضرت زینب عرض کرد ای پدر آیا ما را دوست داری؟ آن حضرت فرمود: فرزندان ما جگرگوشه های ما هستند. زینب (س) گفت ولی چگونه دو محبت در یک دل جای می گیرد، یکی محبّت خدا و یکی محبّت فرزند، اگر گریزی از ما نیست خدا را خالص دوست داشته باشید و در مورد ما به شفقت بسنده نمایید![11]

3. حبّ شهوات (محبّت های مذموم)

گفتیم که محبّت دنیا در مقابل محبّت خدا قرار دارد که گاهی از این دو نوع محبّت به عشق الاهی یا عرفانی و عشق های دنیوی نیز تعبیر می شود که خود شعبات مختلفی دارد. همچنان که در قرآن ذکر شده است که حبّ شهوات برای مردمان آراسته شده است که عبارتند از: 1. عشق به زن (عشق جنسی)، 2. عشق به فرزند، 3. عشق به پول (طلا و نقره)، 4. عشق به امکانات و تجملات دنیوی:

«زُیِّنَ لِلنَّاسِ حبّ الشَّهَواتِ مِنَ النِّساءِ وَ الْبَنینَ وَ الْقَناطیرِ الْمُقَنْطَرَةِ مِنَ الذَّهَبِ وَ الْفِضَّةِ وَ الْخَیْلِ الْمُسَوَّمَةِ وَ الْأَنْعامِ وَ الْحَرْثِ ذلِکَ مَتاعُ الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ اللَّهُ عِنْدَهُ حُسْنُ الْمَآبِ»؛ عشق به شهوات در چشم مردم آرایش یافته است، از زنان و فرزندان و همیانهاى زر و سیم و اسبان نشاندار و چارپایان و کشتزار ها؛ همه اینها متاع زندگى دنیا هستند، در حالى که فرجام نیک نزد خدا است.[12]

در روایت می خوانیم: خداوند به داوود وحی کرد اصحاب خود را از دلباختگى شهوتها برحذر دار، و (از عواقب آن) بیم ده، آنها که دل به شهوات بسته‏اند قلوبشان از من محجوب و پوشیده است.[13]

4. محبّت اهل بیت و ائمه

1.4. امام صادق(ع) فرمود: هرکس اهل بیت را دوست بدارد و محبّت ما در قلبش تحقق پیدا کند چشمه های حکمت از قلب او بر زبانش جاری می شود و ایمان در قلبش تجدید می شود.[14]

2.4. از پیامبر اسلام(ص) نقل شده است: هر کس بر محبّت آل محمد بمیرد شهید از دنیا رفته است؛ آگاه باشید که هرکس بر محبّت آل محمد بمیرد بخشوده شده است؛ آگاه باشید که هرکس بر محبّت آل محمد بمیرد با ایمان کامل از دنیا رفته است.[15]

3.4. پیامبر اسلام می فرماید: سرلوحه صحیفۀ مومن حبّ علی بن ابی طالب است[16]؛ همچنین می فرماید: حبّ علی ایمان و بغض او نفاق است.[17] و در مورد حضرت فاطمه (ع) می فرماید: هرکس فاطمه را دوست بدارد در بهشت است و هرکس او را دشمن بدارد در دوزخ است.[18]

5. تبری و بغض نسبت به دشمنان خدا

نشانه صدق در محبّت خدا، دشمنی با دشمنان خدا است؛ چرا که حبّ و بغض در کنار هم معنا پیدا می کنند و محبّت نسبت به دو امر ضد هم نشانه نفاق و بوالهوسی است و حکایت از دروغین بودن محبّت دارد. از همین روی در اکثر روایات مذکور که محبّت نسبت به خدا و اولیای خدا مطرح شده، بغض و تبرّی از دشمنان خدا نیز ذکر شد؛ در این جا به چند روایت دیگر اشاره می شود:

1-5. امام رضا (ع) می فرماید: کمال و نهایت دین در ولایت ما و برائت از دشمنان ما است.[19]

2-5. شخصی به امام صادق (ع) عرضه داشت: همانا شخصی است که محبّت شما را در دل دارد، اما در برائت از دشمنان شما ضعیف است. امام صادق در پاسخ فرمودند: دروغ می گوید کسی که گمان می کند دوست دار ما است، اما از دشمنان ما برائت نمی جوید.[20]

 

[1] «عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ مَنْ أَحبّ لِلَّهِ وَ أَبْغَضَ لِلَّهِ وَ أَعْطَى لِلَّهِ فَهُوَ مِمَّنْ کَمَلَ إِیمَانُهُ»، کلینی، الکافی، ج 2، ص 124، دار الکتب الاسلامیة، تهران، 1365 هـ. ش.

[2] «سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الْحبّ وَ الْبُغْضِ أَ مِنَ الْإِیمَانِ هُوَ فَقَالَ وَ هَلِ الْإِیمَانُ إِلَّا الْحبّ وَ الْبُغْضُ ثُمَّ تَلَا هَذِهِ الْآیَةَ حبّبَ إِلَیْکُمُ الْإِیمانَ وَ زَیَّنَهُ فِی قُلُوبِکُمْ وَ کَرَّهَ إِلَیْکُمُ الْکُفْرَ وَ الْفُسُوقَ وَ الْعِصْیانَ أُولئِکَ هُمُ الرَّاشِدُونَ‏»، همان، ص 125.

[3] «عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص لِأَصْحَابِهِ أَیُّ عُرَى الْإِیمَانِ أَوْثَقُ فَقَالُوا اللَّهُ وَ رَسُولُهُ أَعْلَمُ وَ قَالَ بَعْضُهُمُ الصَّلَاةُ وَ قَالَ بَعْضُهُمُ الزَّکَاةُ وَ قَالَ بَعْضُهُمُ الصِّیَامُ وَ قَالَ بَعْضُهُمُ الْحَجُّ وَ الْعُمْرَةُ وَ قَالَ بَعْضُهُمُ الْجِهَادُ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص لِکُلِّ مَا قُلْتُمْ فَضْلٌ وَ لَیْسَ بِهِ وَ لَکِنْ أَوْثَقُ عُرَى الْإِیمَانِ الْحبّ فِی اللَّهِ وَ الْبُغْضُ فِی اللَّهِ وَ تَوَالِی أَوْلِیَاءِ اللَّهِ وَ التَّبَرِّی مِنْ أَعْدَاءِ اللَّهِ»، همان، ص 125.

[4] «عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ کُلُّ مَنْ لَمْ یُحبّ عَلَى الدِّینِ وَ لَمْ یُبْغِضْ عَلَى الدِّینِ فَلَا دِینَ لَهُ» همان، ص 127.

[5] «وَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع یَقُولُ إِذَا تَخَلَّى الْمُؤْمِنُ مِنَ الدُّنْیَا سَمَا وَ وَجَدَ حَلَاوَةَ حبّ اللَّهِ وَ کَانَ عِنْدَ أَهْلِ الدُّنْیَا کَأَنَّهُ قَدْ خُولِطَ وَ إِنَّمَا خَالَطَ الْقَوْمَ حَلَاوَةُ حبّ اللَّهِ فَلَمْ یَشْتَغِلُوا بِغَیْرِهِ»، همان، ص 130.

[6] «عنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع فِی حَدِیثٍ أَنَّهُ قَالَ إِنِّی لَأُحبّ لِلرَّجُلِ الْمُؤْمِنِ مِنْکُمْ إِذَا قَامَ فِی صَلَاةٍ فَرِیضَةٍ أَنْ یُقْبِلَ بِقَلْبِهِ إِلَى اللَّهِ تَعَالَى وَ لَا یَشْغَلَ قَلْبَهُ بِأَمْرِ الدُّنْیَا فَلَیْسَ مِنْ عَبْدٍ یُقْبِلُ بِقَلْبِهِ فِی صَلَاتِهِ إِلَى اللَّهِ تَعَالَى إِلَّا أَقْبَلَ اللَّهُ إِلَیْهِ بِوَجْهِهِ وَ أَقْبَلَ بِقُلُوبِ الْمُؤْمِنِینَ إِلَیْهِ بِالْمَحبّةِ بَعْدَ حبّ اللَّهِ إِیَّاهُ»، مجلسی، بحار الانوار، ج 81، ص 24، موسسة الوفاء، بیروت، 1404ق.

[7] «أَلَا إِنَّهُ حَرَامٌ عَلَیْکُمْ أَنْ تَجِدُوا طَعْمَ الْإِیمَانِ حَتَّى تَزْهَدُوا فِی الدُّنْیَا قَالَ وَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع یَقُولُ إِذَا تَخَلَّى الْمُؤْمِنُ مِنَ الدُّنْیَا سَمَا وَ وَجَدَ حَلَاوَةَ حبّ اللَّهِ فَلَمْ یَشْتَغِلُوا بِغَیْرِهِ قَالَ وَ سَمِعْتُهُ یَقُولُ إِنَّ الْقَلْبَ إِذَا صَفَا ضَاقَتْ بِهِ الْأَرْضُ حَتَّى یَسْمُوَ»، شیخ حر عاملی، وسائل الشیعة،  ج 16، ص 13، موسسة آل البیت، 1409ق.

[8] «کیف یدعی حبّ الله من سکن قلبه حبّ الدنیا»، آمدی تمیمی، غرر الحکم و درر الکلم، ص 141، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، 1366ش.

[9] «وَ قَالَ ع کَمَا أَنَّ الشَّمْسَ وَ اللَّیْلَ لَا یَجْتَمِعَانِ کَذَلِکَ حبّ اللَّهِ وَ حبّ الدُّنْیَا لَا یَجْتَمِعَانِ»، محدث نوری، مستدرک الوسائل، ج12، ص 42، موسسة آل البیت، 1408ق.

[10] «قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ع إِنَّ أَطْیَبَ شَیْ‏ءٍ فِی الْجَنَّةِ وَ أَلَذَّهُ حبّ اللَّهِ وَ الْحبّ فِی اللَّهِ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ»، بحار الانوار، ج 66، ص 251.

[11] «مَجْمُوعَةُ الشَّهِیدِ، قِیلَ لَمَّا کَانَ الْعَبَّاسُ وَ زَیْنَبُ وَلَدَیْ عَلِیٍّ ع صَغِیرَیْنِ قَالَ عَلِیٌّ ع لِلْعَبَّاسِ قُلْ وَاحِدٌ فَقَالَ وَاحِدٌ فَقَالَ قُلِ اثْنَانِ قَالَ أَسْتَحِی أَنْ أَقُولَ بِاللِّسَانِ الَّذِی قُلْتُ وَاحِدٌ اثْنَانِ فَقَبَّلَ عَلِیٌّ ع عَیْنَیْهِ ثُمَّ الْتَفَتَ إِلَى زَیْنَبَ وَ کَانَتْ عَلَى یَسَارِهِ وَ الْعَبَّاسُ عَنْ یَمِینِهِ فَقَالَتْ یَا أَبَتَاهْ أَ تُحبّنَا قَالَ نَعَمْ یَا بُنَیَّ أَوْلَادُنَا أَکْبَادُنَا فَقَالَتْ یَا أَبَتَاهْ حبّانِ لَا یَجْتَمِعَانِ فِی قَلْبِ الْمُؤْمِنِ حبّ اللَّهِ وَ حبّ الْأَوْلَادِ وَ إِنْ کَانَ لَا بُدَّ لَنَا فَالشَّفَقَةُ لَنَا وَ الْحبّ لِلَّهِ خَالِصاً فَازْدَادَ عَلِیٌّ ع بِهِمَا حبّاً وَ قِیلَ بَلِ الْقَائِلُ الْحُسَیْنُ ع»، مستدرک الوسائل، ج 15، ص 215.

[12] آل عمران، 14.

[13] «َاوْحَى اللَّهُ إِلَى دَاوُدَ حَذِّرْ وَ أَنْذِرْ أَصْحَابَکَ عَنْ حبّ الشَّهَوَاتِ فَإِنَّ الْمُعَلَّقَةَ قُلُوبُهُمْ بِشَهَوَاتِ الدُّنْیَا قُلُوبُهُمْ مَحْجُوبَةٌ عَنِّی‏»، بحار الانوار، ج1، ص 154.

[14] «عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ مَنْ أَحبّ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ حَقَّقَ حبّنَا فِی قَلْبِهِ جَرَى یَنَابِیعُ الْحِکْمَةِ عَلَى لِسَانِهِ وَ جُدِّدَ الْإِیمَانُ فِی قَلْبِه‏»، همان، ج 27، ص 90.

[15] «نَقَلَ صَاحبّ الْکَشَّافِ عَنِ النَّبِیِّ ص أَنَّهُ قَالَ مَنْ مَاتَ عَلَى حبّ آلِ مُحَمَّدٍ مَاتَ شَهِیداً أَلَا وَ مَنْ مَاتَ عَلَى حبّ آلِ مُحَمَّدٍ مَاتَ مَغْفُوراً لَهُ أَلَا وَ مَنْ مَاتَ عَلَى حبّ آلِ مُحَمَّدٍ مَاتَ تَائِباً أَلَا وَ مَنْ مَاتَ عَلَى حبّ آلِ مُحَمَّدٍ مَاتَ مُؤْمِناً مُسْتَکْمِلَ الْإِیمَان‏»، همان، ج23، ص 233.

[16] «سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ ص یَقُولُ عُنْوَانُ صَحِیفَةِ الْمُؤْمِنِ حبّ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ ع»، همان، ج 27، ص 142.

[17] «حبّ علی ایمان وَ بُغْضُهُ نِفَاق‏»، همان، ج 37، ص 92.

[18] «مَنْ أَحبّ فَاطِمَةَ ابْنَتِی فَهُوَ فِی الْجَنَّةِ مَعِی وَ مَنْ أَبْغَضَهَا فَهُوَ فِی النَّار»، همان، ج 27، ص 116.

[19] «اعْلَمْ أَنَّهُ لَا یَتِمُّ الْوَلَایَةُ وَ لَا تَخْلُصُ الْمَحبّةُ وَ لَا تَثْبُتُ الْمَوَدَّةُ لآِلِ مُحَمَّدٍ إِلَّا بِالْبَرَاءَةِ مِنْ عَدُوِّهِمْ قَرِیباً کَانَ أَوْ بَعِیدا»، همان، ج 27، ص 58.

[20] «وَ قِیلَ لِلصَّادِقِ ع إِنَّ فُلَاناً یُوَالِیکُمْ إِلَّا أَنَّهُ یَضْعُفُ عَنِ الْبَرَاءَةِ مِنْ عَدُوِّکُمْ فَقَالَ هَیْهَاتَ کَذَبَ مَنِ ادَّعَى مَحبّتَنَا وَ لَمْ یَتَبَرَّأْ مِنْ عَدُوِّنَا»، همان.

 

ترجمه پرسش در سایر زبانها
نظرات
تعداد نظر 0
لطفا مقدار را وارد نمایید
مثال : Yourname@YourDomane.ext
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید

طبقه بندی موضوعی

پرسش های اتفاقی

  • چرا زن نمی‌تواند مرجع تقلید و قاضی باشد؟
    73146 اجتهاد و مرجعیت در اسلام 1387/04/03
    دانشمندان و متخصّصان دینی درباره‌ موضوعاتی؛ مانند مرجع تقلید، یا قاضی شدن زن و بعضی از عناوین دیگر، اختلاف نظر دارند. این امور جزو مسلّمات و ضروریات دینی به شمار نمی‌آید. کسانی که می‌گویند زنان مرجع تقلید یا قاضی نمی‌شوند، به ادله‌ای؛ نظیر روایات و اجماع، تمسک کرده‌اند ...
  • چرا خداوند در مقابل درخواست رؤیت خدا توسط یهودیان، آنها را مجازات کرد؟
    8592 تفسیر 1392/01/26
    آنچه باید در این‌جا مورد دقت قرار گیرد، این عبارت در آیه است: « فَأَخَذَتْهُمُ الصَّاعِقَةُ بِظُلْمِهِمْ». باء در «بظلمهم» معنای سببیت بوده و متعلق به «اخذتهم» است و معنا این‌گونه می‌شود که آنها را به جهت ستمی که روا داشته­‌اند، با صاعقه مجازات می‌کنیم. این عبارت نمایان‌گر ...
  • با در نظرگرفتن جمیع جوانب و مصالح، آیا ارجح نیست که مقام رهبری در قانون جمهوری اسلامی ایران دارای یک زمان و دوره مشخص باشد؟
    8512 System 1389/04/16
    دائمی بودن رهبری در ایران ناشی از رأی مردم به قانون اساسی بوده و دلیلی نیز وجود ندارد که در صورت از دست ندادن شرایط، زمان آن را محدود کرد. فساد موجود در حکومت ها بیشتر ناشی از خلق و خوی حاکمان ...
  • با توجه به آیات 103 و 104 سوره کهف، راه تشخیص کار نیک از بد و ناپسند چیست؟
    24104 تفسیر 1389/05/13
    آیات شریفه، به معرفى زیانکارترین انسان ها و بدبخت‏ترین افراد بشر مى‏پردازد. زیان واقعى و خسران مضاعف آنجا است که انسان سرمایه‏هاى مادى و معنوى خویش را در یک مسیر غلط و انحرافى از دست دهد و گمان کند کار خوبى کرده است، نه از این کوشش ها ...
  • آیا در اسلام، مسئله ای به نام وضوی ارتماسی داریم؟
    11356 Laws and Jurisprudence 1391/07/03
    وضوى ارتماسى آن است که انسان صورت و دستها را به قصد وضو با مراعات شستن از بالا به پایین در آب فرو برد؛ اما براى این که مسح سر و پاها با آب وضو باشد، باید در شستن ارتماسى دستها، قصد شستن وضویى، هنگام بیرون آوردن ...
  • زنان عقیمی که بچه‌دار نمی‌شوند از دیدگاه قرآن چه جایگاهی دارند؟
    24597 تفسیر 1395/08/04
    گرچه پروردگار صلاح دیده برخی مردان و زنان، عقیم باشند[1] اما عقیم بودن و بچه‌دار نشدن به تنهایی نقصی معنوی - نه برای مردان و نه برای بانوان - نبوده و از مقام و ارزش انسانی هیچ کدام از آنها نمی‌کاهد. البته می‌شود برای ...
  • آیا در تحقیقات پزشکی، جایز است از جنین سقط شدهٔ انسان استفاده کرد؟
    7682 گوناگون 1393/02/25
    بیشتر فقها تشریح بدن انسان(جنین یا غیر جنین) را جایز نمی‌دانند، اما برخی از مراجع[1] در این‌باره می‌گویند، اگر این‌گونه تحقیقات در راستای کشف مطالب پزشکى جديد و مورد نیاز جامعه و نیز درمان بيمارى‌های تهدید کننده زندگى مردم باشد، جايز است؛ ولى تا ...
  • آیا گزارش غیر‌مسلمان مبنی بر نجاست چیزی که در اختیار اوست، مورد قبول است؟
    8833 اثبات نجاست 1393/02/03
    فقها در این زمینه فرقی بین مسلمان و غیر مسلمان نگذارده و می‌گویند، نجس بودن چیزى از سه راه ثابت مى‌شود، و باید بر آن ترتیب اثر داد: 1. آن که انسان خودش یقین به نجاست پیدا کند. 2. دو نفر عادل و یا حتّى یک نفر گواهى ...
  • معنای استدلال مباشر چیست؟
    19452 قیاس اقترانی و استثنائی 1391/12/06
    در مورد استدلال مباشر آنچه را که برخی از نویسندگان در این‌باره نگاشته‌اند، در این‌جا نقل می‌کنیم: بسیاری از منطق‌نگاران معاصر آنچه را در منطق نگاشته‌های پیشین با عنوان «احکام قضایا» یا «نسبت قضایا» مطرح بوده، قسمی از استدلال برشمرد‌ه‌اند و نام‌هایی؛ همچون استدلال «مباشر»، «بی‌واسطه» و «بسیط» ...
  • محدوده حرم مکه چقدر است؟
    9600 گوناگون 1396/10/23
    ابتدا باید دید منظور از حرم مکه چیست، آیا مراد، مسجد الحرام است؟ یا منطقه‌ای که زائرین خانه‌ی خدا بدون احرام، حق ورود به آن‌را ندارند و ورود کفار نیز به لحاظ شرعی در آن ممنوع است؟ در صورت نخست، پاسخ آن است که هر مکانی که در ...

پربازدیدترین ها